طرح آموزش از راه دور آسیب های فراوانی زد و این طرح با کلی بدهی روی دست ما ماند. موضوعی که دردآور است، بی خبری از سرنوشت تعداد زیادی بازماندگان از آموزش از راه دور است. الآن اینها کجا درس می خوانند کما اینکه پرونده هایشان را هم از جایی نگرفته اند. 200هزار دانش آموز لازم التحصیل را رها کردند و پول تحصیل شان را ندادند و خانواده آنها هم پولی نداشتند بدهند. اینها مسائلی است که باید به آن فکر کنیم. بدهی که به مؤسسان آموزش از راه دور پرداخت نشد.

جماران: مسئله فرهنگ و آموزش و پرورش در رأس مسائل کشور است. اگر مشکلات فرهنگی و آموزشی به صورتی که مصالح کشور اقتضا می‌کند حل شود، دیگر مسائل به آسانی حل می‌گردد(جلد ۱۵ - صفحه ۳۰۹) این جمله یکی از جملاتی است که نشان دهنده اهمیت موضوع آموزش و پرورش در اندیشه امام خمینی(س) است. در اندیشه امام خمینی آموزش به خصوص برای اقشار مستضعف و آسیب‌پذیر جایگاه ویژه‌ای داشته است. امام بارها پیروزی انقلاب اسلامی را مدیون حضور پابرهنگان و مستضعفین و محرومین می‌داند. بعد از انقلاب هم توصیه‌های اکیدی بر جبران محرومیت اقتصادی، بهداشتی و آموزشی این اقشار از جانب ایشان مطرح شد.حول محور این موضوع گفتگویی با معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان مدارس غیر دولتی و مشارکت‌های مردمی و خانواده انجام داده ایم . از او در مورد وضعیت اقشار غیر برخوردار و رفتار آموزش و پرورش بعد از انقلاب پرسیده ایم. شکاف احتمالی بین طبقات مختلف جامعه ناشی از تفاوت سطح و کیفیت آموزش در کشور را به بحث گذاشته و از مزایا و معایت مدارس غیر دولتی صحبت کرده ایم. متن کامل گفتگو با مرضی گرد در ادامه آمده است:

 

در اندیشه امام خمینی آموزش به خصوص برای اقشار مستضعف و آسیب‌پذیر جایگاه ویژه‌ای داشته است. امام بارها پیروزی انقلاب اسلامی را مدیون حضور پابرهنگان و مستضعفین و محرومین می‌داند. بعد از انقلاب هم توصیه‌های اکیدی بر جبران محرومیت اقتصادی، بهداشتی و آموزشی این اقشار از جانب ایشان مطرح شد.حول محور این موضوع گفتگویی با معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان مدارس غیر دولتی و مشارکت‌های مردمی و خانواده انجام داده ایم. قرار بر این بود که کمبودها و بی‌توجهی‌هایی که در رژیم پهلوی این اقشار را به استضعاف کشانده بود با روی کار آمدن جمهوری اسلامی زدوده شود. حال سؤال این است ما در سیستم آموزشی و در آموزش و پرورش تا چه حدی توانسته‌ایم به این هدف برسیم؟

اگر تاریخ انقلاب را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم اصل حرکت انقلاب اسلامی بر محوریت مردم چرخیده است. تمام تلاش حضرت امام خمینی هم برنامه‌ریزی و کار با رعایت اصول تعهد و تخصص برای ساختن کشوری اسلامی بود. نگاه امام نگاهی سرشار از اعتماد به مردم بود که مشارکت و حضور آنان را در پی داشت. خدمت رسانی و عدالت اجتماعی و به تبع آن عدالت آموزشی در اندیشه امام و در فرمایشات ایشان ملموس و برجسته است. توصیه های امام و پس از ایشان، مقام معظم رهبری در برنامه ها و قوانینی که تصویب شد لحاظ شده است و در این راستاست و کسی نمی تواند از آن عدول کند. اگر قرار باشد عدالت آموزشی در کشور برقرار شود، آیا این یک مسئله تک محوری و تک بعدی است که برعهده یک دستگاه اجرایی گذاشته شده باشد؟ یا باید همه دستگاه ها و نهادها در این مورد نقش و مشارکت داشته باشند.

امر آموزش و پروش از تمامی در و دیوارهای خانه‌ها رسوخ دارد. خانواده‌ای که دارای فرزندی کوچک است دغدغه آموزش و پرورش را دارد و به نحوی با مسئله آموزش و پرورش مرتبط است، تا کسانی که فارغ التحصیل شده و به مرحله بازنشستگی رسیده‌اند، هر قشری به نحوی با آموزش و پرورش در ارتباط است. کل ملت ایران و تمام لایه های جامعه ما همان طور که به آب و خاک و هوا نیازمندند به امر آموزش هم احتیاج دارند.

حضرت امام حتی پیش از انقلاب هم به موضوع مدرسه‌سازی اهمیت می‌دادند. با مروری بر تاریخ آموزش با نحوه ایجاد و تشکیل اولین مدارس متوجه می‌شویم که آموزش به شکل استاد - شاگردی و پدر و فرزندی بوده است. رفته رفته دانش آموزان در مکتب خانه‌ها جمع می‌شدند و توسط مرشد و معلمی آموزش می‌دیدند و مستقل از دولت اداره می‌شدند. بعدها در برخی کشورها به این نتیجه رسیدند که بهتر است آموزش با کمک و مدیریت دولت انجام شود و دولت را به عنوان متولی امر آموزش تعیین کردند. با توجه به شمول امر آموزش و گستره وسیع آن در کشوری بزرگ مثل ایران، صرفا تکیه بر دولت مناسب دیده نشد و نیاز به مشارکت و سهیم بودن بخش‌های غیردولتی و مردم در امر آموزش حس شد. از قبل از انقلاب، مدارس مشارکتی و غیردولتی آغار به کار کرده بودند. تعداد این مدارس تا 10 درصد کل مدارس هم رشد کرد ولی با پیروزی انقلاب در مقطعی افت محسوسی کرد. بعد از مدتی، با پدیده مدارس 2 شیفته و 3 شیفته، کمبود منابع انسانی، کادر آموزشی و کتاب‌های درسی و فضای آموزشی مواجه شدیم. این مشکلات، مدیران آموزش و پرورش را به جست‌وجو برای یافتن راه حلی برای رفع این مشکلات واداشت. ابتدا به سراغ همان مدارس غیردولتی رفتند و به فکر احیای آن افتادند. راه‌اندازی مدارس وابسته به حوزه‌های علمیه و NGOها و به وسیله آن کم کردن فشار از دولت و بهبود آموزش در اولویت قرار گرفت. همان موقع عده‌ای به کمک انقلاب آمدند. چون با آن وضعیت می‌گفتند آینده آموزش و پرورش در خطر است و فقط دولت به تنهایی قادر به امر آموزش و پرورش نیست.

مدیران ارشد نظام فکر کردند و به این نتیجه رسیدند که باید به سراغ مردم بروند و از آنها کمک بگیرند. بعد از جنگ تحمیلی، مردم مجددا برای کمک به انقلاب در امر آموزش گسیل شدند. آنهایی که خودشان توان مالی مناسبی داشتند کمک کردند تا فرزندانشان تحت آموزش و پرورش قرار گیرند. مدارس غیردولتی کم کم رشد پیدا کرد. امام فرموده بودند: «در همه امور شرکت بدهید مردم را در فرهنگ شرکت بدهید مدارسی که مردم می‌خواهند درست کنند کارشکنی نکنید برایشان البته نظارت لازم است انتقاد هم لازم است لکن کارشکنی نکنید.»( صحیفه امام، ج20، ص56) در مورد مغایرت با اصل 30 قانون اساسی صحبت شد و در مجمع تشخیص مصلحت نظام آن زمان مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه این شد که مشارکت داوطلبانه خانواده‌ها در آموزش فرزندان هیچ مغایرتی با آموزش رایگان ندارد. این مشارکت می‌توانست کمک مستقیم به مدارس دولتی یا تأسیس مدارسی با عنوان مدارس غیردولتی باشد. امام خمینی جمله‌ای با این عنوان دارند که «مردم را در فرهنگ شرکت دهید» و چنانچه ذکر کردم دستور به عدم کارشکنی در تأسیس مدارس مردم‌ساخت داشتند. امام با اینکه نظارت بر مدارس غیردولتی را لازم می‌دانستند ولی معتقد بودند نباید جلوی آن را گرفت و نباید در تشکیل این مدارس توسط مردم کارشکنی کرد. این اتفاق زمانی روی داد که عده‌ای داوطلب مشارکت و تأسیس مدارس غیردولتی برای آموزش فرزندان خود بودند. این مشارکت بعد از انقلاب مشارکت صفر یا صد درصدی نیست. مشارکت در اینجا صرفا شامل بحث مادی نمی‌شود. بحث معنوی هم مدنظر است. خیلی وقت‌ها از توان اولیا استفاده کردیم و با توجه به شرایط منطقه‌ای چه در مدارس دولتی و چه غیردولتی از مردم کمک گرفته‌ایم. بعد از تأیید فعالیت مدارس، مشارکتی مردمی و غیردولتی قوانینی در این راستا تصویب شد و مقرر شد از طرف دولت برای دایر کردن این مدارس به متقاضیان، کمک‌ها و مساعدت‌هایی بشود. بیشتر متقاضیان، شامل بازنشستگان آموزش و پرورش، فرهنگیان فارغ التحصیل دانشگاه‌ها، مؤسسه‌های فرهنگی و آموزشی و حوزه‌های علمیه بودند. بعدها فشار سنگینی که حاصل چهار شیفته بودن مدارس بود، کاهش پیدا کرد و کیفیت آموزش بالا رفت. تا زمانی این کمک‌ها دوطرفه بود، مشارکت دولت هم انجام می‌شد. دولت وام‌های کم‌بهره در اختیار متقاضیان می‌گذاشت که توانستند خیلی از این مدارس پا بگیرند. خیلی از مدارس غیردولتی ابتکار عمل در آموزش را به دست گرفته‌اند و توانسته‌اند رضایت مردم را جلب کنند. رضایت از این مدارس مربوط به ابعاد آموزشی، علمی و فرهنگی و یا مجموع این موارد را شامل می‌شد. متأسفانه در چهار، پنج سال اخیر بعضی از این کمک‌ها قطع شد و این نگرش دنبال نشد. مدارسی به شکل‌های مختلف و متعددی که از منابع دولتی استفاده می‌کردند ایجاد شد که به مقدار نسبتا کمتری از مردم پول اخذ می‌کرد و در مدارس دولتی هزینه می‌شد. همین باعث شد مدارس غیردولتی که با سرمایه‌ای کم از طرف مردم شکل گرفته بود شکست بخورد. متأسفانه تیم‌های نظارتی و بررسی هم از مدارس کم کم حذف شد. تعدادی از این مدارس یا ورشکست شدند یا با شرایط دشواری ادامه کار دادند که در برخی منجر به افت کیفیت آموزشی شد. دلیل افت کیفیت هم مربوط به پایین آوردن قیمت شهریه بود که منجر به پایین بردن حقوق معلمین و تضییع حقوق آنان شد.

اکنون ما مهندسی ساختار مدارس غیردولتی و طراحی نظارت جامع را در دستور کار داریم که نظارت را صرفا مختص دریافت شهریه به شکل ناقص همچون سال‌های گذشته نمی‌بیند. بعد در نظر داریم قوانین و آیین نامه‌هایی که در مجلس شورای اسلامی در این مورد تصویب شده است را یک بار دیگر بررسی و اجرا کنیم. همچنین تمام ظرفیت‌های قانونی موجود در وزارت آموزش و پرورش را یک به یک بررسی کنیم که کجاها مشارکت سایر دستگاه‌ها می‌تواند موجب تقویت آموزش و پرورش شود. کمکی که بانک‌ها طبق قانون باید به مدارس غیردولتی کنند را پیگیری خواهیم کرد. احیای درآمدهایی که طبق قانون شوراهای آموزش و پرورش مصوب مجلس محترم شورای اسلامی، حق مسلم آموزش و پرورش است، نیاز به سایر کمک‌ها را کمتر خواهد کرد و باعث می‌شود سطح دریافت شهریه کاهش یابد و از طرف دیگر موجب ارتقای کیفیت آموزش می‌شود. به ازای افزایش مشارکت مردم در ثبت نام فرزندانشان در مدارس غیردولتی یا همکاری دولت با بخش غیردولتی می‌تواند باعث شود خیلی از مسائل کیفیت‌بخشی در مدارس غیردولتی و حتی دولتی تقویت شود. این رویکرد اصلی وزارتخانه است.

اگر جذب مشارکت و حضور مردم در عرصه فرهنگ را یکی از کارکردهای مثبت این سازمان بدانیم، نگرانی از شکاف آموزشی و پرورشی، خروجی و فارغ التحصیلان مدارس غیردولتی با فارغ التحصیلان مدارس دولتی از دغدغه‌های بخشی از کارشناسان است. تفاوت در کیفیت آموزش و فضای حاکم بر مدارس غیردولتی و دولتی تا چه حدی می‌تواند موجب شکل‌گیری چنین شکافی شود یا شکاف طبقانی موجود را عمق و گسترش ببخشد؟ اگر به این مسئله قائل هستید، آیا برای پر کردن شکاف و کاستن عوارض آن تدبیری اندیشیده شده است؟

دو برنامه به موازات هم در حال انجام است. یک بخش، کیفیت‌بخشی است که امسال بودجه خوبی هم از طرف وزارت آموزش و پرورش به آن اختصاص یافته است و مجلس شورای اسلامی هم در این راستا کمک کرده‌اند که در حوزه معاونت‌های آموزشی برای سال جاری در حال اجراست که از این طریق بودجه تخصیص یافته صرف بهبود شرایط مدارس دولتی خواهد شد. به موازات آن در تلاشیم در کیفیت‌دهی مدارس غیردولتی هم اقداماتی را انجام دهیم. بعضی از مدارس غیردولتی ما به دلیل اینکه در حاشیه شهرها یا در مناطق دورافتاده قرار گرفته‌اند، با مشکل به‌کارگیری معلم داوطلب مواجه هستند. از طرفی در برخی مدارس دولتی با ثبت نام بیش از ظرفیت استاندارد مواجه هستیم که منجر به تشکیل کلاس‌های بیش از حد متعارف مثلا از 45 الی 50 نفره شده است. امسال برای اولین بار با استفاده از ظرفیت‌های قانونی بودجه، از مؤسسان موفق مدارس غیردولتی استفاده کرده‌ایم و با قرار دادن یک مدیر رسمی دولتی در اختیار آنها و سپردن مدیریت داخلی مدرسه و تأمین نیروی انسانی به آنها، استفاده دانش آموزان بدون پرداخت هزینه در اینگونه مدارس را میسر کردیم. چون وقتی یک مؤسس عملکرد موفقی داشته است، می‌تواند ذوق و تجربه موفق خود را در جای دیگری نیز به کار بگیرد. مثلا یکی از برنامه‌ها برای پر کردن مسئله شکاف که مطرح کردید، همین برنامه است. مدارس دولتی خوب و موفق هم کم نداریم. نباید مدارس دولتی را مدارس ناموفق معرفی کنیم. ما در بخش مدارس غیردولتی با جذب بخشی از دانش آموزان، تراکم جمعیت بیش از حد در مدارس دولتی را کم می‌کنیم. این خود نوعی کمک برای پر کردن این فاصله‌هاست. از طرفی از ظرفیت‌های خالی مدارس تازه تأسیسی که امکان رشد دارند، برای پر کردن خلأها استفاده می‌کنیم. این همان استفاده از مدارس خصوصی و غیردولتی برای کمک‌رسانی به مدارس دولتی است.

پراکندگی جغرافیایی مدارس غیردولتی و خصوصی با نقشه برخورداری اقتصادی جمعیت چه ارتباطی دارد؟ یعنی آیا در مناطق برخوردارتر از لحاظ اقتصادی، پراکنش و تراکم مدارس غیردولتی بیشتر و در مناطق غیربرخوردار کمتر است یا چنین نیست؟ چه آمار و اطلاعاتی می‌توانید در این خصوص بدهید؟

متأسفانه تاکنون الگوی دقیقی برای صدور مجور و توسعه مدارس غیردولتی وجود نداشته است. معمولا میزان تقاضای مؤسسان در بعضی شهرها و در درون شهرها در بعضی مناطق، خیلی بیشتر و در بعضی شهرها و در برخی مناطق شهرها کمتر است. این به نوعی ارتباط مسئله برخورداری و توان مالی با پراکنش مدارس غیردولتی را نشان می‌دهد ولی لزوما همه جا این ارتباط معنی‌دار نبوده است. در سطح کشور هم همینطور بوده است. مثلا در یکی از استان‌ها، در شهری که وضعیت معیشت و مالی مردم در سطحی معمولی است، سه مدرسه را شناسایی کردیم که شامل دو مدرسه غیردولتی و یک مدرسه دولتی بودند که در یک محدوده قرار داشتند. استقبال در دو مدرسه غیردولتی خیلی بالا و در مدرسه دولتی پایین بود. با وجود اینکه با توجه به سطح مالی معمولی مردم آن منطقه انتظار نمی‌رفت، استقبال از مدارس غیردولتی بیشتر از مدرسه دولتی باشد. ولی به خاطر عملکرد خوب، دو مدرسه غیردولتی زودتر از مدرسه دولتی در آن منطقه پر شده بود. ما معتقدیم مردم از لحاظ فرهنگی به آنجا رسیده‌اند که تمایل دارند فرزندانشان در بهترین مدارس تربیت شوند خواه مدرسه دولتی باشد خواه غیردولتی. این نشان‌دهنده علاقمندی مردم به امر آموزش فرزندانشان است.

ممکن است قشری علاقه مند به امر آموزش فرزندانشان باشند و بخواهند فرزندانشان در مدارس با کیفیت غیردولتی تحصیل کنند ولی توان مالی متناسب را نداشته باشند. برای آنها چه فکری می‌شود، کرد؟ آیا این یکی از معایب خصوصی‌سازی در این بخش محسوب نمی‌شود که قشری به خاطر عدم توانایی مالی در استفاده از آموزش با کیفیت نتوانند وارد رقابت شوند؟

قبلا طرحی با عنوان طرح رافع بود که در آن کمک‌هایی به فرزندان مستعد خانواده‌های با توان مالی کمتر برای ورود به مدارس غیردولتی می‌شد. دولت در ازای در اختیار قرار دادن نیروی انسانی به برخی مدارس غیردولتی، تعدادی از این دانش آموزان را در آن مدارس ثبت نام می‌کرد یا به اشکال دیگری در تأمین شهریه آنان مساعدت داشت. اجرای این طرح از چهار سال پیش متوقف شد و اجرا نشد. اولا امیدواریم که کیفیت آموزش در هر دو نوع مدارس غیردولتی و دولتی بالا باشد. مدارس غیردولتی هم باید از لحاظ آموزشی و پرورشی، همان مواردی را که در مدارس دولتی آموزش داده می‌شود آموزش دهند؛ چیزی مازاد بر آن در مدارس غیردولتی آموزش داده نمی‌شود.

آیا استاندارد مشخصی برای این موضوع تعریف شده است؟

بخشنامه‌ها هستند که استاندارد را در این مورد مشخص می‌کنند.

با بررسی میدانی و نمونه آماری که در بین اطرافیان هر کسی است، به راحتی می‌توان تفاوت سطح امکانات رایانه‌ای، اینترنت و لوازم کمک آموزشی این مدارس با مدارس دولتی را تخمین زد. تفاوت‌ها در برخی موارد به اندازه‌ای است که اصلا قابل قیاس نیستند. این تفاوت آیا منجر به آن شکافی نمی‌شود که در سؤالات قبلی مطرح کردیم؟

حالا من از شما یک سؤال دارم؛ اکنون ما حدود یک میلیون دانش آموز در مدارس غیردولتی داریم. اگر همین تعداد را به مدارس دولتی اضافه کنیم و مؤسسان و سرمایه‌گذاران ما کنار بروند، آیا این تعداد دانش آموز دوباره در مدارس دولتی سرریز نمی‌شوند؟ اینجا کمک خانواده را برای راه افتادن امور مدرسه داریم. در برخی جاها در مدارس غیردولتی یکسری برنامه‌های فوق برنامه مثل اسب سواری گذاشته‌اند. اینکه دیگر برنامه آموزش و پرورش نیست. ممکن است به خاطر اعتمادی که خانواده‌ها با مدیر و مؤسس آن مدرسه داشته‌اند این چنین قراردادهایی را ببندند.

یعنی از طرف شما هیچ سقفی برای این خدمات و به تبع آن شهریه‌ها لحاظ نمی‌شود؟

اتفاقا امسال یکی از کارهای مهمی که کردیم تعیین سقف برای برنامه‌های فوق برنامه این مدارس و نظارت بر این عملکرد مدارس غیردولتی بود. موردی بوده است که با رضایت و هماهنگی خانواده‌ها و مدرسه دانش آموزان را به سفر خارج هم برده‌اند. این دیگر ربطی به آموزش و پرورش ندارد. چراکه یک آژانس مسافرتی هم می‌تواند این کار را انجام دهد. ما از این مدارس خواسته‌ایم اعلام کنند مشخصا فوق برنامه‌های مدارس برای بچه‌های مردم چیست. این دغدغه‌ای است که ما هم داریم و دقیقا مورد بررسی و دقت قرار می‌دهیم. قبلا این هزینه‌های فوق برنامه را هم به اسم مدرسه غیردولتی و به اسم آموزش لحاظ می‌کردند. بنابراین هر کار فوق برنامه، فوق برنامه آموزشی نیست. همه فوق برنامه‌های مدارس هم قبل از اجرا باید در آموزش پرورش منطقه بررسی و سپس تأیید شود. قبلا برخی مدارس این خدمات فوق برنامه را به خانواده‌ها تحمیل می‌کردند که ما اعلام کردیم این مسئله به آموزش و پرورش برنمی‌گردد. مدارس نباید خانواده‌ها را مجبور به استفاده از خدمات فوق برنامه کنند و در غیر این صورت با این مدارس برخورد خواهیم کرد.

آیا عوارض و معایب احتمالی خصوصی سازی در حوزه آموزش و پرورش و توسعه مدارس غیردولتی بررسی شده است؟ به خصوص آسیب شناسی آثار تفاوت‌های خروجی این مدارس با مدارس دولتی که حاصل شرایط و کیفیت متفاوت آموزشی است؟ به عنوان یک کارشناس آموزشی و نه لزوما به عنوان یک مدیر، آیا دغدغه این مسئله را دارید؟

لازم می‌دانم یک مسئله را در اینجا روشن کنیم. خصوصی سازی آموزش و پرورش با مدارس غیردولتی متفاوت است. در آموزش و پرورش خصوصی سازی مطلق اصلا وجود ندارد. وقتی می شود از خصوصی سازی در مدارس غیردولتی صحبت کرد که همه چیز در اختیار مؤسس و مدیر مدرسه قرار بگیرد. اینکه امتحانات را به دلخواه و سلیقه خود طراحی و اجرا کند. تنظیم برنامه و سایر موارد همگی در اختیار آنها باشد. ولی اینچنین نیست. وقتی کتاب درسی، زمان آغاز و پایان کلاس یا جزئیات زمان آموزش، گزینش و انتخاب معلم، همگی با قوانین آموزش و پرورش، با استانداردی که در سایر مدارس اعمال می‌شود و تنها هزینه آموزش را به جای دولت، خانواده متقبل می‌شود، دیگر نمی شود به آن مدرسه کاملا خصوصی گفت. اگر خانواده در مقابل تقبل هزینه‌های آموزش انتظار دیگری داشته باشد حق اولیاست. ممکن است مدرسه‌ای از سود و سرمایه خود کم کند و در خرید امکانات و توسعه خدماتش هزینه کند. در چنین وضعیتی والدین هم از مدرسه حمایت می‌کنند. در ضمن آموزش پرورش بر این مدارس نظارت دارد؛ قانون نظم و انضباط، سؤالات امتحانات نهایی، انتخاب مدیر و ... همه با نظارت آموزش و پرورش انجام می‌شود. پس می‌بینیم که هیچ قانونی جدا از قوانین آموزش و پرورش در این مدارس اجرا نمی‌شود پس اصولا نباید چنین نگرانی از بابت تقاوت در خروجی‌های این مدارس با مدارس دولتی وجود داشته باشد. مسلما هر چقدر ابزار و امکانات فراهم‌تر باشد کیفیت آموزش هم بهتر خواهد بود.

از طرف دیگر در مدارس نمونه دولتی تیزهوشان هم شرایط مدارس با مدارس دولتی عادی مشابه نیست. ما از صاحبان صنایع و ارگان‌ها دعوت می‌کنیم تا آموزش و پرورش را یاری کنند، سرانه آموزشی ارگان یا کارخانه خود را به سمت مدرسه‌سازی و مشارکت در این زمینه با آموزش و پرورش هدایت کنند. مدارس وابسته دولتی، مدارس هئیت امنایی، مدارس وابسته عام المنفعه هم مشغول فعالیت هستند. وقتی از سرمایه‌گذاری در احداث مجتمع‌های تجاری و واردات اجناس لوکس حمایت می‌شود و کسی آنها را زیر سؤال نمی‌برد، اما تا کسی به خاطر عشق و علاقه به امر تربیت و آموزش سرمایه‌گذاری می‌کند، مثل یک متهم با او برخورد می‌شود. اگر مدرسه موفقی داریم که خوب عمل کرده است و خانواده‌ها برای تجهیز آن مدرسه هزینه می‌کند این لایق اتهام‌زنی است؟ بعد می‌گوییم نقش ما در آموزش و پرورش حاکمیتی است. اینکه ای آقا یا خانم مؤسس که در مدرسه غیردولتی از والدین پول گرفته‌ای، آیا این پول را درست هزینه کرده‌ای یا نه؟ وظیفه دوم ما این است که بررسی کنیم ببینیم قوانین پرورشی و تربیتی آموزش و پرورش را در این مدارس اجرا کرده‌اند یا نه؟ در این زمینه‌ها هم بعضی از مدارس خیلی عملکرد موفقی دارند. با ردیابی‌هایی که انجام دادیم، متوجه شدیم، بعضی از مدارس غیردولتی، همچون مدارس معارف اسلامی بسیار موفق بوده‌اند و فارغ التحصیلان موفقی داشته‌اند که در شهر و استان‌شان در رده‌های مختلف مدیریتی صاحب شغل شده‌اند. هر چقدر مردم در صحنه باشند و کمک کنند و نقش بر عهده بگیرند ما خواهیم توانست کیفیت آموزش را ارتقا دهیم. دولت محترم هم همین نگاه را دارد.

با این توصیفی که از موفقیت مدارس غیردولتی کردید، آیا این امر باعث به وجود آمدن حس رقابت در مدارس دولتی شده است؟ و موجب آن شده که مدارس دولتی هم در بهبود وضعیت آموزش و امکانات تکانی به خود بدهد؟

فقط حدود 8.5 درصد از کل جمعیت دانش آموزی در مدارس غیردولتی آموزش می‌بینند. از 12.5 میلیون، فقط یک میلیون نفر در این مدارس تحصیل می‌کنند. فکر می‌کنید چرا اینقدر روی این مدارس حساسیت زیاد شده است؟

یعنی به خاطر موفقیت این مدارس حساسیت زیاد شده است؟

شاید. الان رویکرد ما این است که هزینه‌های دولتی را کاهش دهیم تا بتوانیم بچه‌های بیشتری را با کیفیت بهتر آموزش دهیم. برای این نیاز داریم مفهوم مشارکت در این حوزه به طور مشخص و صفر تا صد تعریف شود. امسال به طور جدی وارد پژوهش در مورد مسائل مختلف سازمان مشارکت‌ها و مدارس غیردولتی شده‌ایم. یکی از این مسائل، کیفیت‌بخشی به مدارس است که کار ما محسوب می‌شود. مسئله دیگر، توسعه مدارس است و اینکه چقدر توان توسعه داریم. نحوه حمایت از این مدارس، شیوه نظارت، احیای درآمدهای آموزش و پرورش از برنامه‌هایی است که روی آنها کار می‌کنیم. اگر بتوانیم این کارها را انجام دهیم اصولا نباید در هیچ مدرسه‌ای با مشکل مواجه شویم. وقتی در جایی می‌بینیم که آموزش و پرورش توان افزایش کیفیت را ندارد و مردم آماده مشارکت هستند باید استقبال کنیم. در کل کشور چند مدرسه ویژه داریم. از 4000 مدرسه تهران ممکن است فقط 50 یا 60 مدرسه باشند که از لحاظ امکانات و شهریه اختلاف سطح دارند. در بقیه مدارس این اتفاق نیفتاده است. اکثر این مدارس توسط بازنشستگان آموزش و پرورش تأسیس و اداره می‌شوند. نگاه ما این است که اگر مدیری بازنشسته شده و سابقه آموزش و پرورشی دارد و مردم هم به او اعتماد دارند به آنها در تأسیس مدرسه غیردولتی کمک کنیم و در عین حال بر عملکرد آنان نظارت داشته باشیم.

نظارت علمی، فرهنگی و تربیتی شما بر مدارس غیردولتی با چه مکانیزمی صورت می‌گیرد؟ اخیرا در بعضی مدارس کشور، اخباری دال بر ناهنجاری و بعضی معضلات اخلاقی منتشر شده است. با نظارتی که شما بر مدارس غیردولتی دارید، فضای فرهنگی و تربیتی معلمان و دانش آموزان در مدارس تحت نظارت شما در چه وضعیتی قرار دارد؟

بنا بر این بوده است که هر حوزه تخصصی نظارت خاص خودش را داشته باشد. حوزه معاونت‌های آموزشی وزارتخانه باید همانگونه که بر مدارس دولتی نظارت دارند بر مدارس غیردولتی هم نظارت داشته باشند. متأسفانه در چند سال اخیر این نظارت‌ها کمرنگ‌تر شده بود. رویکرد ما این است که این نظارت‌ها که در وضعیت رها شده‌ای قرار داشتند را ساماندهی کنیم. در حال مصوب کردن طرح نظارت جامع هستیم که از سه مرحله یک مرحله آن تأیید شده و به تصویب شورای نظارت رسیده است. نظارت‌های فرایندی و نظارت‌های خروجی هم به تصویب خواهد رسید و اجرا خواهد شد. خوشبختانه با توجه به رویکرد ما نسبت به بررسی مدارس غیردولتی، برنامه نظارتی خود را هم فعال کرده‌ایم. نظارت ما باید قوی‌تر از از نظارت بر مدارس دولتی هم باشد. اگر مدرسه‌ای تخلفی داشته باشد امکان لغو امتیازش هم وجود دارد. قانون این فرصت را به ما داده است تا از طریق شورای نظارت استان‌ها بتوانیم مدارس را کنترل کنیم. مشکلاتی را که در این چند سال رخ داده است باید به مرور زمان حل کنیم. ما بر اساس دو وظیفه حمایت و نظارت که در سازمان داریم برای نیل به این هدف برنامه داریم. امیدوارم که با برنامه‌ریزی و پیشرفت در این برنامه‌ریزی بتوانیم خروجی‌های مناسبی هم داشته باشیم.

برای گسترش مدارس غیردولتی در مناطق غیربرخوردار کشور راه حل و برنامه‌ای وجود دارد؟

طرح واگذاری بخشی از خدمات در رسیدن به این مسئله تأثیرگذار است. این اولین بار است که این کار را به طور آزمایشی انجام می‌دهیم. یکی از مشکلات گسترش مدارس غیردولتی در مناطق غیربرخوردار این است که معلم هایی که برای مدارس مناطق محروم در آموزش و پرورش استخدام می‌شوند، یک سال می‌روند و از سال دوم تقاضای انتقال از آن مناطق را می‌کنند.

در پایان خبر خوب آموزش و پرورشی دارید که از این طریق منتشر شود؟یا حتی اگر سخنی در باب مشکلات و چالش‌های پیش رو درحوزه مدیریتی خودتان که فرصت پرداختن به آن نشد ولی برای شما اولویت دارد را دارید بفرمایید؟

بهترین خبر ما این است که سعی کردیم در بسته حمایتی مشکل مدارس دولتی را به خصوص در بخش ابتدایی حل کنیم. امیدواریم امسال طرح رتبه‌بندی مدارس را با شاخص‌های همراه با پژوهش اجرا کنیم. یک خبر خوب هم اینکه جشنواره توانمندی‌های علمی و فرهنگی مدارس غیردولتی را به شکل نمایشگاهی در سال آینده برگزار خواهیم کرد.

البته آن قدر مشکلات زیاد وجود دارد که فعلا مشکلات و مسائل قانونی آن را حل می‌کنیم. یکی از بزرگترین مشکلات من هنگام گرفتن مسئولیت در این بخش عدم اجرای مواد حمایتی قانون و نبود ساز و کار نظارتی بود. طرح آموزش از راه دور آسیب‌های فراوانی زد و این طرح با کلی بدهی روی دست ما ماند. موضوعی که دردآور است، بی‌خبری از سرنوشت تعداد زیادی بازماندگان از آموزش از راه دور است. الآن اینها کجا درس می‌خوانند کما اینکه پرونده‌هایشان را هم از جایی نگرفته‌اند. 200هزار دانش آموز لازم‌التحصیل را رها کردند و پول تحصیل‌شان را ندادند و خانواده آنها هم پولی نداشتند بدهند. اینها مسائلی است که باید به آن فکر کنیم. بدهی که به مؤسسان آموزش از راه دور پرداخت نشد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.