سه تصویر از آقای هاشمی اهمیت دارد. در بعد اول ایشان عالم سیاستمداری است که سخت امیدوار است.
پایگاه اطلاع رسانی جماران: دکتر هادی خانیکی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و مدرس ارتباطات نوشت: حیات پربار آیتالله هاشمی و حضور مستمر ایشان در عرصهها و مقاطع مختلف مبارزه علیه رژیم شاه این اثر و نتیجه را داشته که از زوایای مختلف بتوان برداشتهای متفاوتی از نحوه تأثیر ایشان داشت. نخستین آشناییهای نسل ما با اندیشه و شخصیت آیتالله هاشمیرفسنجانی از منظر سیاستورزی انقلابی است. دو اثر معروف ایشان در سالهای قبل از انقلاب یعنی «سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار» که ایشان از نویسنده معروف عرب، اکرم زعیتر ترجمه کرد و «امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار» که تألیف ایشان است، از جمله متونی بود که باعث میشد هر دانشجو یا فعال سیاسی از اواخر دهه ٤٠ یا دهه ٥٠ با او آشنا شود. بعدها هرچه شرایط مبارزه پیچیدهتر میشد و گونههای مختلفی از فعالیت انقلابی و مسلحانه در کشور به وجود آمد نام ایشان به چشم میخورد.
حمایتهایی که ایشان از انقلابیون مسلمان داشت و حضور موثری که در زندان و بیرون از زندان در پشتیبانی از نهضت امام خمینی و اندیشههای انقلابی داشت، چیزی است که در خاطرات ایشان آمده است. بخشی از آشناییهای اولیه نسل ما با آقای هاشمی هم با نوع نگاه ایشان به مباحث گفتمانهای انقلابی، مساله فلسطین، مبارزه با استعمار و اسلام سیاسی بود. جایگاه آقای هاشمی در فرازهای مبارزه که اوج آن در سالهای ٥٦ و ٥٧ بود و پس از پیروزی انقلاب، تشکیل دولت موقت و تاسیس نهادهای موثر در انقلاب مثل حزب جمهوری اسلامی قابل مشاهده است. نقش ایشان در مجلس خبرگان قانون اساسی و تشکیل دولت موقت با همان تصویری که حکم مهندس بازرگان در حضور امام توسط ایشان خوانده میشود تا وقتی که به عنوان سرپرست وزارت کشور وارد دولت میشود، بسیار مهم است.
بعد از آن ایشان در مراحل مختلف تشکیل دولت تا بعد که به تأسیس مجلس شورای اسلامی میرسیم به عنوان رییس مجلس و در شرایط حساس دیگری به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا اثرگذار بود. پس از این دوره میبینیم که نقش ایشان در حوزه مدیریت اجرایی کشور و بازنگری قانون اساسی و تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و همراهی ایشان با این مجمع و ورود به رقابتهای مختلف انتخاباتی در همه جا پررنگ است. پس از انقلاب علاوه بر نقش انقلابی ایشان به وجه دیگری از شخصیت او میرسیم. به یک معنا میتوان گفت کمتر کسی در کشور وجود دارد که هم نقش انقلابی ممتازی داشته باشد و هم نقش ممتاز مصلحانه.
سه تصویر از آقای هاشمی اهمیت دارد. در بعد اول ایشان عالم سیاستمداری است که سخت امیدوار است. عمر طولانی در عرصههای مختلف سیاستورزی معمولا سیاستمداران را نگران و ناامید میکند و از متن به حاشیه میبرد اما اغراق نیست که بگوییم آقای هاشمی ٥٠ سال در متن بوده است و کنش معطوف به امید هم داشته است.
دومین ویژگی برجسته ایشان این است که به الزامات سیاستورزی مردمگرایانه تن میدهد و آن را دنبال میکند. شاید بتوان گفت که کمتر کسی در عرصه سیاست مثل او، خود را در معرض رقابتهای سیاسی قرار میدهد و خیلی هم پرهیز ندارد از اینکه وارد سطوح مختلفی از رقابت شود و حتی در جاهایی شکست هم بخورد. آقای هاشمی مرتباً خود را در معرض رأی مردم قرار داد و از حق مشارکت مردم در سرنوشت بیشترین دفاع را میکرد. همین ویژگی است که آقای هاشمی را مدام حساستر و پیگیرتر نسبت به مسأله آزادی، دموکراسی، ضرورتها و الزامات آنها میکرد.
ویژگی سوم و منحصر بهفرد آیتالله هاشمی، قدرت توازنبخشی عملی و نظری در عرصه سیاست جمهوری اسلامی بود. به این معنا که در جوامعی نظیر جامعه ما که مدام در معرض وضعیتهای متعارضی قرار گرفته و ناهموزنیها و تعارضهایی شکل میگیرد و راهحلهای نظری صریحی نیز برای حل آنها وجود ندارد، گاه نقشآفرینیهای عملی بسیار راهگشا است. یک نمونه آن را در جنگ و پس از آن دیدیم. او فردی بود که از یکطرف در فرماندهی جنگ نقش مهمی داشت و از طرف دیگر در شرایط صلح و برای پیشبرد صلح تلاش میکرد. و یا شناخت دقیق ایشان از شرایط پس از حضور خودش در صحنه -که بعد از پیروزی اصلاحات بعد از سال ٧٦ بهوجود آمد- و ایشان توانسته بود از موضع رییس دولت انتخابات سالمی برگزار کند. همچنین در سال ٩٢ پس از ردصلاحیت توانست در منفعل نشدن نیروهای سیاسی موثر باشد. نقش چنین شخصیتهایی برای گفتوگو و ایجاد تعادل موفق خیلی مهم است و آقای هاشمی این نقش را به خوبی توانست ایفا کند. به گونهای که رقبا در سیاست از هر دو طرف احساس کنند وجود ایشان برای برقراری موازنه و تعادل ضروری است. همین جا است که نقشهای مختلفی که آقای هاشمی دارد گاه او را در موضع نماینده نظام قرار میدهد و گاه او را در موضع نمایندگی نخبگان وگاه او را در موضع نمایندگی جریانهای اصلاحطلب و گاه در موضع نمایندگی جریانهای اصولگرا. وقتی که امکان حل و فصل سریع نظری بسیاری از مسائل فکری و سیاسی وجود ندارد او با وجود خود، کمبودها و خلأها را پر کرده است و به همین اعتبار است که روز به روز تاثیر او در جامعه و نیاز بخشهای مختلف و قوای مختلف و نیروهای سیاسی مختلف به او بیشتر میشد. توانایی کنشگری و سیاستورزی عملی از ایشان شخصیتی ممتاز ساخت. به ویژه آنکه هرچه سن ایشان بالا میرفت رفتارش با پاسخگویی به نیازها و تقاضاهای جامعه و حتی بخشهای جوان و نوگرا و تحولطلب جامعه نزدیکتر میشد.