پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

موسسه تنظیم و نشر آثار امام(س)؛ فرصت ها، چالش ها؛

میراث داری امام خمینی(س)، از آغاز تاکنون

رشید داودی

ضرورت تاسیس

هنوز قلب آفتاب جماران در تپش بود که از گوشه و کنار کشور در منابر و مجالس مختلف مطالبی از قول امام (ره) نقل و به ایشان نسبت داده می شد و به عنوان دستاویزی برای اعمال و رفتار و گفتار گویندگان و مریدانشان قرار می گرفت، در حالی که این مطالب و نقل قول ها صحت نداشت.

آری عده ای برای کسب منافع مادی و یا حتی برای دفع لذائذ انحرافی و عقائد پوچ خود و بعضا به خاطر درک نا صحیح و یا فریب خوردن از معاندینِ آگاه و ... ، دست به تحریف عالمانه یا در برخی اوقات جاهلانه، می زدند؛ حال با اندک توجهی انسان در می یابد در روزگاری که هنوز حضرت امام (ره) خود در قید حیات هستند و چنین تحریف هایی صورت می گیرد و مطالب کذبی به ایشان و اندیشه ایشان نسبت داده می شود ، بعد از رحلت این بزرگوار اوضاع به مراتب بدتری پیش خواهد آمد؛ و دشمنان در کمین و مخالفین و معاندین و سیلی خوردگان از انقلاب ، از این مسأله نهایت بهره وری را خواهند کرد. در این چنین شرایطی، ضروری و لازم بود برای جلوگیری از تحریف گفتار و رفتار و اندیشه های ناب امام (ره) محلی تاسیس شود که به تنظیم و ساماندهی این مهم بپردازد.

فرزند برومند و یاور صدیق امام و امین انقلاب، حاج احمد خمینی (ره) با درک صحیح و عالمانه این مهم، در سال 1367 طی نامه ای به مراد و پدر گرامی خود ضمن تشریح زوایای مختلف این مسأله، چنین نوشتند:

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم. پدر عزیز و مراد بزرگوارم، پس از عرض سلام:

  1. یکى از مسائل بسیار مهم که بعد از جنابعالى- خدا آن روز را نیاورد- موجب موضع گیری هاى مختلف فرزندان انقلاب و افراد گوناگون و محققین و احیاناً اختلاف آنها مى‏ گردد، برداشت هاى گوناگون سیاسى و غیرسیاسى آنان از یک متن است، و از این بسیار گسترده ‏تر، از اختلاف بین متون منتشر شده حضرتعالى با آنچه به عنوان اسناد سیاسى و غیره از صدا و فیلم و متن هاى دستنویس جنابعالى که منتشر نشده و در اختیار ماست سرچشمه مى ‏گیرد. شما بهتر از هرکس مى ‏دانید که به علل گوناگون گاهى خود شخصاً و گاهى اینجانب و یا مسئولین و حتى بعض افراد معمولى پیشنهاد حذف یک قسمت و یا قسمت هایى از سخنرانی ها، یا حذف و تغییر و اضافه جمله و یا جملاتى بسیار در اعلامیه ‏ها خدمت تان عرضه شده است که حضرتعالى گاهى قبول نمى‏ فرمایید و گاهى هم پس از دقت، دستور حذف و یا تغییر و اضافه را بدان صورت که مایل باشید صادر مى‏ فرمایید که انجام مى‏ گیرد، حال اگر روزى تصمیم بر این گردد- که حتماً مى ‏گردد- متن سخنرانی ها و یا اعلامیه‏ ها و چیزهایى از این قبیل که با صدا و خط حضرتعالى است منتشر گردد مسلماً متن دست خط و یا متن اصلى صدا و فیلم به عنوان سند خدشه ناپذیر اصل قرار مى‏ گیرد و آنچه از زیاد و کم بدان صورتى که گذشت ولو بسیار هم مهم باشد یا کنار گذاشته مى ‏شود و یا تحت الشعاع خط و یا متن اصلى سخنرانى قرار مى ‏گیرد و این از مسائلى است که باید جدى براى آن فکرى کرد.
  2. یکى دیگر از مسائلى که خوب است حضرتعالى براى آن فکرى کنید این است که آنچه از حضرتعالى منتشر شده است در جراید و صدا و سیما و حتى در بولتن ها، به یک صورت نیست، گاهى دیده شده در روزنامه ‏اى و یا مجله‏ اى به علل مختلف، چه سیاسى و چه غیرسیاسى و یا سهواً، جمله و یا جملاتى از لابلاى اعلامیه‏ ها و یا سخنرانی ها در روزنامه ‏اى آورده شده و در روزنامه دیگر نیامده است، کدام را باید اصل قرارداد، آن متنى که این جمله را دارد و یا متنى که فاقد آن جمله است؟ بدیهى است این تردید در جایى است که دسترسى به صدا و خط حضرتعالى نیست و این هم بسیار است چرا که خیلى وقت ها است که صحبت هاى جنابعالى را من و یا یکى دیگر از دوستان مى ‏نویسیم و بعد از تصویب شما به مطبوعات و غیره مى ‏دهیم، چه کسى باید تشخیص دهد آن جمله از حضرتعالى است یا نه؟

روشن است که گاهى تغییر و یا حذف و یا اضافه کلمه‏ اى به‏ طور کلى معناى جمله را تغییر مى ‏دهد.

  1. مسئله دیگر این است که تکلیف نامه‏ ها و نوشته‏ ها و پیام ها و فیلم و نوارها و اشعارتان که بطور کلى منتشر نشده است و در بایگانى دفتر موجود است را هم روشن بفرمایید.
  2. پرونده‏ هاى حضرتعالى در ساواک است (که الآن در اختیار وزارت اطلاعات مى ‏باشد) و یک نسخه از آن را اینجانب در اختیار دارد، لازم است به اطلاع حضرتعالى برسانم که تنها پرونده ‏هاى جنابعالى در سازمان امنیت شاه در تهران 48 جلد است که تقریباً هر جلد حدود پانصد صفحه مى ‏باشد که انتشار آن بدون شک پرده از مسائل بسیارى برمى ‏دارد و طبیعى است که یکى از گرانقدرترین اسناد انقلاب اسلامى است.
  3. کتابها و نوشته ‏هایى که صرفاً علمى و یا اخلاقى است از ارزشمندترین کتبى است که مى‏ تواند زیربناى انقلاب فقهى، اخلاقى، فلسفى، عرفانى و اصولى باشد.
  4. بهره بردارى و تحقیق و تحلیل و نیز انتشار اسناد و نامه‏ ها و بولتن هایى که قبل و بعد از انقلاب به عنوان حضرتعالى و یا دفتر ارسال گردیده و هم اکنون نیز در اختیار دفتر مى ‏باشد.

دو- سه نمونه از مواردى که باعث نوشتن این نامه شد به عنوان ضمیمه و استشهاد تقدیم مى ‏گردد.

خدا یار و نگهدارتان باد . فرزند شما: احمد خمینى».

حضرت امام خمینی (ره) نیز در پاسخ حکم تاسیس این موسسه را صادر فرموده و نوشتند:

« بسم اللَّه الرحمن الرحیم. فرزند عزیزم، احمد- حفظه اللَّه تعالى و ایده

از آنجا که شما را بحمداللَّه تعالى در مسائل سیاسى و اجتماعى صاحبنظر مى ‏دانم و در تمامى فراز و نشیب ها در کنار من بوده ‏اى و هستى و با صداقت و کیاست امور سیاسى و اجتماعى اینجانب را متصدى هستى، لهذا شما را براى تنظیم و تدوین کلیه مسائل مربوط به خود- که بسا در رسانه‏ هاى گروهى اختلافات و اشتباهاتى رخ داده است- انتخاب مى ‏نمایم. و از خداوند متعال، که حاضر و ناظر است، توفیقات شما را خواستارم. امید است با صرف وقت و دقت نظر این امر را به پایان برسانى. والسلام علیکم.

پنجشنبه17شهریور67، 26محرّم الحرام1409. روح اللَّه الموسوى الخمینى.» [صحیفه امام، ج‏21، ص: 125]

فرصتی استثنائی

در طول تاریخ بشریت و از آغاز خلقت بزرگ مردان و زنانی بوده اند که منشأ تحولات و بزرگ بوده و غبار از آینه روزگار زدوده اند و انسان را به حقیقت حق لا یزال رهنمون ساخته اند. گفتار و رفتار آنها بی گمان چراغ راه مریدان و پیروان بوده است. اما با گذشت زمان تحریف و تغییرهای آگاهانه و بعضا جاهلانه ای در مورد ایشان صورت گرفته که موجب اختلاف و چندگانگی در بین پیروان شده است. مصداق بارز این مسأله را می توان در مورد انبیاء و اولیاء بزرگ و برگزیده اللهی و پیروان آنها، یافت.

در روزگار ما بزرگ مردی از سلاله نبوت و امامت ، علم هدایت مردم را بر دوش کشید و سرآغاز حرکتی شد که جهان غفلت زده و در سلطه زور و زر را متنبه به حقیقت انسانیت و از خواب غفلت بیدار کرد. مردم ایران نیز به پیروی از ایشان نقطه درخشانی را در تاریخ برای خود به ثبت رساندند. این حرکت اللهی امام (ره) و امت باید تداوم داشته باشد تا چراغ راه آزادگان جهان گردد؛ لذا ضرورت جلوگیری از تحریف گفتار و رفتار و اندیشه های امام به مراتب مهم تر بود.

تشکیل و تأسیس این مؤسسه درسی بود که از مطالعه و مراجعه به تاریخ گرفته شد و ضرورت آن درک گردید و فرصتی استثنائی را نصیب متولیان امر کرد تا بتوانند با ثبت و ضبط دقیق این مهم، گامی بلند را برای تمام انسان های آزاده جهان بردارند و عصای دست و چراغ هدایت باشند برای بیداری همه خفتگان در گمراهی و غفلت زدگان از حقیقت.

اگر امروز در سراسر دنیا موج این بیداری را مشاهده می کنیم و می شنویم که از گوشه و کنار گیتی که منشأ این بیداری ها نادره دوران و امام آزادگان خمینی بت شکن است، اهمیت این کار بزرگ را هر چه بیشتر و بیشتر درک می کنیم. و این به برکت فرصتی است که با تشکیل این موسسه برای همه جهانیان به دست آمد.

حضرت امام(ره) با درک اهمیت ویژه و مهم این مسأله در وصیت نامه سیاسی ـ الهی خود مجددا بر این امر مهم تاکید داشته و چند نکته کلیدی را بیان کرده و فرموده اند:

«1. اکنون که من حاضرم، بعض نسبتهاى بى ‏واقعیت به من داده مى‏ شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض مى ‏کنم آنچه به من نسبت داده شده یا مى ‏شود مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صداى من یا خط و امضاى من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیماى جمهورى اسلامى چیزى گفته باشم.

2. اشخاصى در حال حیات من ادعا نموده‏ اند که اعلامیه‏ هاى اینجانب را مى ‏نوشته‏ اند. این مطلب را شدیداً تکذیب مى ‏کنم. تاکنون هیچ اعلامیه ‏اى را غیر شخص خودم تهیه کسى نکرده است.

3. از قرار مذکور، بعضی ها ادعا کرده ‏اند که رفتن من به پاریس به وسیله آنان بوده، این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در کشورهاى اسلامى احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند ولى پاریس این احتمال نبود.

4. من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسى و اسلام نمایى بعضى افراد ذکرى از آنان کرده و تمجیدى نموده ‏ام، که بعد فهمیدم از دغل بازى آنان اغفال شده ‏ام. آن تمجیدها در حالى بود که خود را به جمهورى اسلامى متعهد و وفادار مى‏ نمایاندند، و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان در هرکس حال فعلى او است». [صحیفه امام، ج‏21، ص: 452]

چالش ها

از همان روزهای ابتدایی بعد از تشکیل این مؤسسه بود که صداهای اعتراضی عده ای بلند شد، گاهی عمل متولیان را اشتباه می خواندند و در برخی اوقات خود متولیان را زیر سؤال می بردند. و این یک امر طبیعی و قابل پیش بینی بود، زیرا از طرفی عده ای که با تحریف اندیشه ها و گفتارهای امام به نوایی رسیده بودند و برای خود جایگاهی به دست آورده بودند، کم کم به مشکل خوردند.

از طرف دیگر دشمنان در کمین نشسته با تشکیل این نهاد مقدس سدّی محکم را در مقابل خود می دیدند و توان داخل کردن اندیشه های غلط و شیطانی خود را در لابه لای اندیشه اللهی امام(ره) را از دست داده بودند. لذا کاملا می شد چنین صداها و فریادهای اعتراضی را پیش بینی کرد.

عده ای بودند که حتی در زمان خود امام، امین امام و متولی موسسه را خائن در امانت می دانستند و می گفتند که مثلا فلان نامه یا بیانیه یا ... را امام ننوشته اند و آنرا حاج احمد بدون نظرخواهی از امام نگاشته اند.

اما به هر حال با توجه به جایگاه مرحوم حاج احمد خمینی(ره) نزد امام و امت برخی از این توطئه ها خنثی شد و بسیاری دیگر در نطفه خفه شد اما مانند آتشی در زیر خاکستر باقی ماند و در کمین روزی بودند که بتوانند ضربه های مهلکی را وارد آورند. مرحوم حاج احمد، که درایت و کیاست خود را از چشمه سار امام گرفته بودند با علم به این مسأله و اهمیت هر چه بیشتر حفاظت و حراست از اندیشه امام(ره)، در وصیت نامه شان بار این امانت را بر دوش خلف صالح خود و فرزند گرامیشان سید حسن خمینی گذاشتند. خمینی جوان که پرورش یافته در مکتب امام و امین امام بودند نیز در ابتدای کار با ارسال نامه خطاب به رهبری معظم انقلاب آیت الله خامنه ای، دسیسه بزرگ را که در کمین شان گسترده بودند را خنثی کرده و درایت و کیاست و مدیریت قوی خود را نشان دادند تا دلدادگان انقلاب و یاوران صدیق امام خیالی آسوده از حفظ این امانت داشته باشند. حاج حسن آقا خطاب به رهبری چنین نوشتند:

محضر مبارک حضرت آیت‏اللّه خامنه‏ اى رهبر بزرگوار انقلاب اسلامى دام ظله ‏العالى

با عرض سلام و تقدیم مراتب تشکر خویش و خانواده داغدیده خمینى(سلام ‏اللَّه علیه) از حضور حضرتعالى که همواره لطف و محبت‏ هایتان تسلى ‏بخش جان هاى خسته ما بوده ‏است. همانگونه که مستحضرید، اینجانب به واسطه وصیت پدرم حضرت حجت‏ الاسلام والمسلمین سیداحمد خمینى(س) به عنوان تولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام و حرم مطهر حضرتش منصوب گشته‏ ام. ولیکن از آنجا که همه امور را بنا به فتواى امام راحل به مقام شامخ ولایت مى‏ دانم و همواره بر این اعتقادم که این نظام مقدس در پرتو ولایت مطلقه فقیه و گام نهادن در مسیر اندیشه ‏هاى تابناک خمینى کبیر مى ‏تواند از مرزهاى موجود فراتر رفته و به لطف الهى نجات‏ بخش انسانیت از ورطه هلاکت و ظلمت باشد، لذا از محضر مبارک حضرتعالى تقاضا مى ‏کنم در صورت صلاحدید، وصیت آن عزیز سفر کرده را تنفیذ فرمایید. فرزند کوچک شما سیدحسن خمینى‏

آیت‏ اللّه خامنه ‏اى در پاسخ به نامه ایشان چنین نوشتند:

بسم ‏اللَّه‏ الرحمن الرحیم‏

با طلب رحمت و مغفرت براى پدر گرامى شما و برادر عزیز ما مرحوم حجت‏ الاسلام والمسلمین سیداحمد آقا طاب‏ ثراه وصیت مزبور را تنفیذ مى‏ کنم و توفیقات الهى را براى شما صمیمانه مسألت مى ‏نمایم.

والسلام علیکم. سیدعلى خامنه ‏اى، 21 ذى ‏القعده 1415 . 2/2/74

شاید امروزه که دروغ و تهمت و غیبت و هزاران نوع بی اخلاقی و بداخلاقی، سکه رایج بازارمان شده، اهمیت این نامه را بتوان هر چه بهتر درک کرد و درایت نگارنده و دوراندیشی او را هرچه بیشتر ستود.

آری گذشت زمان برای در کمین ماندگان بسیار طاقت فرسا شده بود لذا کم کم خنجر های خود را بیرون کشیده و موسسه و متولیان آن را در معرض شدیدترین تهمت ها و دروغ ها کرده اند و در گفتارهای خود ، امامی را به مردم معرفی می کنند که برای یاوران صدیق امام و همراهان بی بدلیل سال های انقلاب، و توده مردم، امامی غریبه است، و آنگاه که حافظان و حراست کنندگان از امام در موسسه و ... به آنها معترض می شوند، با ناجوانمردانه ترین حملات و تهمت ها، آنها را بریده از انقلاب و تحریف کننده اندیشه های امام معرفی می کنند. و در کمال تحیر و تعجب همگان ، منزویان سال های انقلاب و مطرودین دوران دفاع را مفسرین حقیقی انقلاب معرفی می کنند.

اما ایستادگی موسسه و بالاخص شجاعت متولی آن و مقاومت یاران صدیق امام و انقلاب همواره سدّی محکم در مقابل شان بوده و ملامت ملامت گران در آنان تاثیر نداشته و در بسیاری از موارد دست دسیسه گران را رو کرده اند و در برخی موارد گذشت زمان حقانیت آن ها را اثبات کرده و بر مواضع آن ها صحه گذاشته است.

از جمله این مسائل می توان به بحث ورود نیروهای نظامی و انتظامی و سپاهی و... به جنجال های سیاسی و انتخاباتی و دخالت در احزاب و... ـ آنهم با اسم دفاع از امام و دستاوردهای امام(ره) ـ اشاره کرد، که نواده گرانقدر امام و تولیت موسسه و برخی دیگر از متولیان امر، در دفاع از امام و اندیشه های ایشان، وارد میدان شده و پاسخی قاطع و کامل دادند، و موجب عصبانیت و دست پاچگی مطرح کنندگان و صحنه گردان آن شد، که سعی کردند به آن جواب دهند اما جواب هایشان برای هیچ منصفِ خردورزی افاقه نکرد.( توضیح بیشتر مجالی وسیع تر می طلبد، هرچند که ذکر این مطالب می تواند موجب عصبانیت مجدد قائلین به این مطالب می شود لذا از اطاله بیشتر کلام خودداری می شود).

مثال دیگری که می توان بیان کرد، برنامه جنجالی «شاخص» هست که از سیمای جمهوری اسلامی به کرات پخش شد، که تصویری خشن و بی رحم را از امامِ خوبی ها و مهربانی ها، نشان می داد، که منجر به نوشتن نامه اعتراضی یادگار امام به رئیس صدا و سیما شد. مثال های دیگری را نیز می توان ذکر کرد که موسسه و متولیان آن در دفاع از امام با شجاعت کامل وارد میدان شدند و تخریب ها و تهمت ها را به خریدند.

اما اوج حملات برنامه ریزی شده نسبت به موسسه و حافظان و حارسان حقیقی از امام و راه امام را می توان در وقایع خردادماه سال 1389 دانست که عده ای به صورت کاملا سازماندهی شده در مراسم سالگرد امام(ره) و در مقابل دوربین ده ها و صدها خبرنگار خارجی، به جای تسلیت به بیت امام، بر آنها تاختند و مانع از سخنرانی یادگار امام شدند. صحنه گردانان این بازی زشت شاید تصور می کردند که ضربه نهایی خود را وارد کرده اند و به زودی می توانند باقیمانده اصحاب و انصار و خاندان امام را نیز از صحنه خارج کرده و امام و راه و اندیشه ایشان را با میل خود خلق کنند و نمایش دهند. اما به خواست خداوند منتقم که ظلم را بر نمی تابد در مقابل کسانی که باید موضعی مستحکم و اعتراضی نسبت به هتاکان و صحنه گردانان آن می گرفتند، سکوتی معنا دار و رفتاری دو پهلو نشان دادند، به اذن الهی، مراجع عالیقدر و بزرگوار شیعه در اجماعی قاطع، دفاعی جانانه از یادگار مورد ظلم واقع شده امام کردند که ، در تاریخ تشیع چنین اجماعی شاید بی نظیر و یا لااقل کم نظیر بود. و دست دسیسه گران را بر ملا کرد و مکرشان را به خودشان باز گردانید.

آری دفاع از امام و راه نورانی امام در فضایی که دروغ، تهمت، تخریب، غیبت، ریا و تملق و... سکه رایج شده، کاری دشوار و هزینه های گزافی دارد. و البته هزینه پردازان دلیر، شجاع و نترسی که آماده پرداخت انواع هزینه ها هستند.

این گروه که در اغلب موارد حامیان دیروز دولت و مخالفین مصلحتی امروز دولت هستند، نیک دریافته اند که راه مصادره امام از درب موسسه می گذرد، چرا که به راحتی می توانند با تسلط بر گنجینه اسناد و مدارک، آنچه را موجب رسوائیشان هست را محو کنند و امامی جدید و کاملا متفاوت را به تصویر بکشند؛ آن ها در سیر پروژه های تخریبی خود زمانی در سایت ها و روزنامه ها و هفته نامه های خود، حاج حسن آقا را تخریب و ترور شخصیتی می کردند و تهمت هایی را به ایشان نسبت می دادند و «راز لپ های گل انداخته می نوشتند». و زمانی موسسه تنظیم نشر را «موسسه تحریف آثار امام» می خواندند، زمانی با استفاده از عناصر خود در مجلس شورای اسلامی طرح خارج کردن انحصار نشر آثار امام را می دادند و ...، اما تیرهاشان به سنگ می خورد، چرا که هنوز جان برکفانی هستند که خود را فدای راه امام و اندیشه های ایشان و حراست از یادگاران عزیزش کنند، مگر نیستند امثال آیت الله توسلی که در راه دفاع از امام و بیت امام و اندیشه های الهی ایشان قلبشان از حرکت می ایستد و روح خود را مشتاقانه و عاشقانه به دیدار امام پرواز دادند.

چند توصیه

با توجه مسائل گفته شده در زمینه فرصت ها و چالش های پیش روی این مؤسسه ، و لحاظ شرایط حساس کنونی که دغدغه بزرگان نظام و دوستان امام و انقلاب ، دور شدن جامعه از امام حقیقی و اندیشه راستین ایشان، و همچنین ترس از نرسیدن پیام اصلی انقلاب و نظام مترقی جمهوری اسلامی با محوریت ولایت فقیه، به نسل کنونی و نسل های آینده هست، لازم است که این مؤسسه فخیمه نگاهی نو به شکل دهی آثار امام و ویرایش دقیق تر آن ها ـ البته با لحاظ امانت داری کامل و درج اصل اثر ـ داشته باشد.

به عنوان مثال می توان به این نکته اشاره کرد که امروزه در میان اهالی سیاست، در مورد نقش مردم و جایگاه آن ها در اندیشه امام اختلافات فراوانی وجود دارد، تا جائیکه طیف های متعدد سیاسی هر کدام گوشه ای از کلام امام را بدون لحاظ شرایط زمانی و مکانی و همچنین بدون لحاظ قراین حال، به نفع اندیشه ها و منافع خود مصادره به مطلوب می کنند.

یا در زمینه بحث مهم و اساسی ولایت فقیه در اندیشه حضرت امام(ره) اختلافات و مصادره به مطلوب کردن کلمات امام به اندازه ای است که عده ای ولی فقیه را نصب شده و منتخب آسمانی و ولایتش را عین ولایت رسول الله می دانند (تکویناً و تشریعاً) و در مقابل گروهی مشروعیت ولایت فقیه را الهی و ولی فقیه را منتخب خبرگان مردم و ولایتش را تشریعی و به عبارت دقیق تر ولایت در تشریع، می دانند. عده ای می گویند امام ولایت فقیه را بالاتر از قانون اساسی اخذ شده از متن اسلام می دانست، و گروه دیگر می گویند که امام نه تنها هیچ گاه خود را بالاتر از قانون نمی دانست بلکه اساسا جایگاه ولایت فقیه را نیز در محدوده قانون و حیطه عمل و اختیاراتش را در دایره قانون اساسی می دانستند. از این گونه مثال ها موارد متعدد دیگری را نیز می توان بر شمرد که مجال ذکر آن ها در این نوشتار نیست.

لذا لازم است که یک تحقیق و تفحص اساسی و دقیق در آثار امام(ره) ، با حفظ امانت داری کامل و ارائه متن اصلی آثار ایشان صورت گیرد، و شرح حال و شرایط زمانی و مکانی بیانات و نوشتارهای ایشان و سایر شرایطی که در این گفتار و نوشتارها می تواند اثرگذار باشد، را بیان کرده، تا به فضل خدا از بسیاری از مصادره به مطلوب کردن آثار ایشان جلوگیری شود.

نکته دیگر که بسیار مهم و تعیین کننده است، وجود تعداد زیادی از اسناد ، مدارک ، نوشتارها و گفتار های امام(ره) است، که بنا بر مصالحی تا کنون منتشر نشده و یا اینکه از زمره اسناد سرّی و محرمانه بوده اند که نباید منتشر می شدند؛ اما بنا بر اذعان برخی از بزرگان انقلاب در شرایط کنونی ، این اسناد و مدارک دیگر جنبه محرمانه بودن را ندارند و یا مصلحت عدم انتشار آن ها دیگر از بین رفته و در برخی موارد مصلحت فعلی انقلاب و نظام در نشر آنهاست.

بدیهی است که انتشار این اسناد ، می تواند صداها و فریادهایی را به دنبال داشته باشد ، چرا که می تواند سره را از ناسره و راست را از دروغ و... نشان دهد. می تواند باب جدیدی را در مقابل پژوهش گران و محققین و اندشمندان باز کند و اسنادی را برای ثبت در تاریخ انقلاب در اختیار مورخین قرار دهد.

بنا بر گفته برخی از دلسوزان و یاوران صدیق امام(ره)، اسناد و مدارک متقنی در اختیار موسسه و شخص متولی بزرگوار آن، می باشد که می توانند شناخت دقیق و کاملی را از امام و حواریون حقیقی ایشان، برای نسل جدید و نسل های بعد باشند، و دست کسانی را که ساکتین و منزویان دیروز انقلاب بودند و امروز خود را صاحبان انقلاب می دانند، را رو کنند. همان کسانی که هیچ تقدسی برای انقلاب وامام قائل نبودند، و امروزه خود را در قامت مفسرین امام و اندیشه های ایشان و مانعی بزرگ برای انحراف از مسیر امام می دانند.

آیت الله هاشمی رفسنجانی تیرماه امسال در دیدار جمعی از مدیران ارشد، استادان و دانشجویان برگزیده پژوهشکده امام خمینی(ره)، در این زمینه فرمودند: اسناد و ذخایر موجود در بنیاد حفظ و نشر حضرت امام را منبع غنی و بسیار خوبی برای پژوهشگران، دانشجویان و اساتید مؤسسات آموزش عالی به خصوص پژوهشکده امام خمینی(ره) دانست و تصریح کرد: مسئولان مؤسسه حفظ و نشر آثار امام می‌توانند با بازگشایی مخزن اسناد محرمانه آن مؤسسه بنیان تدوین تاریخ اصیل انقلاب اسلامی را بریزند تا نسل حاضر و نسل‌های آینده درک و تصور حقیقی و واقعی از تاریخ انقلاب و نظام اسلامی داشته باشند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با اشاره به شدت یافتن حملات به اندیشه‌ و آرمان‌های امام خمینی(ره) از سوی دشمنان داخلی و خارجی، وظیفه دلسوزان و نظام در مقطع کنونی برای حفظ و نشر تاریخی حقیقی مبارزات امام خمینی و یارانش را یادآور شد و گفت: متأسفانه در حق امام در داخل و به ویژه خارج جفا می‌شود و هنوز ابعاد شخصیتی این مرد بزرگ درست معرفی نشده است. ایشان همچنین افزودند: امام(ره) همواره خشم خود را از گروهی به عنوان خشک‌مقدس‌ها نشان و نسبت به وجود چنین تفکری هشدار می‌دادند.

آری قطعاً در لابلای این نانوشته ها و ناگفته های مصلحتی دیروز ، کلماتی وجود دارد که معیار شناختی دقیق از امام و انقلاب به نسل جدید بدهد.

کلام آخر

در سال های اخیر، مخصوصاً ایام بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 موجی وسیع و حملاتی بی وقفه علیه موسسه تنظیم نشر آثار امام و متولی محترم آن به راه افتاده است و گروهی با استفاده از امکانات صوتی و تصویری و نوشتاری که قریب به اتفاق آن ها در مصادره ایشان است، حملاتی منظم و برنامه ریزی شده را طرح کرده و پله به پله جلو می روند.

سخن ما دفاع از موسسه و شخص سید حسن خمینی نیست که اساسا دفاع امثال من در مقابل دفاع استوانه های علم و تقوا و آیات عظام و بزرگان نظام نا چیز و نادیدنی است، بلکه هدف ما از بیان این مطلب هشدار دادن نسبت به سیر تحول و گسترش حملات سازماندهی شده و با برنامه به موسسه و رأس هرم آن است که می تواند آثار زیانبارتر و زشت تری داشته باشد. اینکه زمانی یک تروریست رسانه ای به تخریب آن ها می پردازد و موسسه را محل تجمع منافقین، ضد انقلاب، نفوذی بیگانگان، مخالفین و معاندین امام، خانه فتنه گران و ده ها تهمت و دروغ دیگر، می داند، در آینده چه برنامه ای را به اجرا خواهد گذاشت.

اینکه عده ای در دوره ای تمام همّ و غمشان و به فکر نخود و عدسِ آبگوشت مردم بوده را چه شده که امروز اوضاع بد اقتصادی و تورم وحشتناک و بی کاری خانمان برانداز مردم و ده ها نابسامانی فرهنگی و اخلاقی را به فراموشی سپرده و تمام وقت شان را صرف برنامه ریزی در جهت تخریب یادگاران امام و یاوران صدیق انقلاب و دوستان نزدیک و محرمان اسرار نظام، می کنند، آیا جای نگرانی و به فکر فرو رفتن و از خارج شدن از پیله های تملق اطراف را برای مسئولان امر ندارد؟

آری امروزه در جامعه ای زندگی می کنیم که آزاد مردانش خانه نشین و مدعیان آزادی اش برهنگی را ترویج گرند دین داران واقعی اش را به گوشه رینگ برده اند و مدعیان دین داری اش بی ادبی را نشان می دهند، طبیعی است که در تبعید و حصر عدالت، مدعیان عدالت، فقر را توزیع کنند.

به هر حال در این شرایط علاوه بر وظایف و اهداف مندرج در اساسنامه موسسه است، وظیفه شناخت نحله های نفوذی یا متحجر که درصدد محو آثار و اندیشه های امام راحل در حوزه های علمیه و سطح جامعه هستند و مقابله علمی با آن، می تواند سطح بالاتری از فعالیت های این مرکز را دربر بگیرد. موسسه‌ای که در راه معرفی آن پیر مراد به نسل‌های آتیه وظایفی سترگ و بی‌مانند دارد و هدر دادن فرصتی حتی کوچک در این مسیر، نابخشودنی است.

نکته: نگارنده نقدهایی را نیز به موسسه تنظیم و نشر دارد که در فرصتی مناسب و مجالی دیگر بیان خواهد کرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.