ما هم در گرفتاری‌هاى دولت باید ملاحظه کنیم، هم گرفتارى مستضعفین و بیچاره‌‏ها را باید ملاحظه بکنیم، هم گرفتارى این آواره‌‏هایى که آمدند و الآن هستند. ما که نمی‌‏توانیم این آواره‌‏ها را، خصوصاً این آواره‏‌هایى که از خود ما هستند، از اهواز آمدند، از- عرض بکنیم- خرمشهر آمدند، از این بلادى که مورد تعدى واقع شده است آمدند، از خوزستان آمده‌‏اند، بالاخره از جاهاى دیگر هم آمده ‏اند، و همین‌طور میهمان‌هایى که داریم، خوب افغانى هستند، مسلمان هستند، یا فرض کنید که عراقى هستند، یا بیچاره‌‏ها را از خانه‌‏های‌شان دور کردند، مال‌شان را بردند، خودشان را فرستادند اینجا. خوب، باید چه کرد با اینها؟ نباید اینها را پذیرایى کرد؟ ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند. ما باید از آنها پذیرایى کنیم. خدمت کنیم به آنها، و این دولت است که دارد این کارها را می‌‏کند

(صحیفه امام، ج‏17، ص278)

پیش درآمد

!S1!

در سه دهه‌ی گذشته سیاست‌های مختلفی از جانب ایران در مواجهه با حضور غیر‌قانونی مهاجرین افغان صورت گرفته است که می‌توان به انسداد مرزها توسط نیروی انتظامی و بازداشت و بازگرداندن کسانی که مجوز حضور ندارند، اشاره کرد.

اما دور جدید محدود‌یت برای حضور افغان‌ها در ایران از فروردین امسال با عنوان منع ورود افغان‌ها به پارک صفه‌ی اصفهان و همچنین ممنوعیت حضور آن‌ها در نوشهر مازندران، آغاز شد. در ماجرای پارک صفه، تهدید امنیت اخلاقی مردم از سوی افغان‌ها و در مسئله‌ی نوشهر‌، توریستی بودن منطقه و لزوم عدم حضور افغان‌ها، از سوی دولت دلیل اعمال این سیاست بیان شد که موج شدید اعتراضات این روند را کمرنگ ساخت. ولی با وقوع قتلی در شهر یزد که توسط تبعه‌ ای افغان صورت گرفت ، دوباره این چالش به صورت جدی‌تری مطرح شد. به طوری که پس از این واقعه، افغان‌های ساکن یزد با فشار‌های زیادی مواجه شدند‌..

درآمد اول

مهاجرت گسترده‌ افغان‌ها با اشغال افغانستان توسط قوای اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال 1978 شروع شد و تا امروز هم ادامه دارد. سیلی از مهاجران افغانستان از اوائل دهه شصت به بعد، به خاطر اشغال این کشور توسط ارتش سرخ از یک سو و اشتراکات دینی، زبانی و تاریخی از سوی دیگر، رهسپار شهرهای ایران شدند. حدود سه دهه میزبانی ایران با خاطرات تلخ و شیرین فراوان‌، فراز و نشیب‌های زندگی مهاجران افغانی در ایران را رقم زده است. به خصوص که پناهندگان افغان انگیزه‌ی ضعیفی برای بازگشت دارند. در این مدت همواره جامعه‌ی ما در مواجهه با حجم گسترده‌ی مهاجران با مسائل چالش‌برانگیزی مواجه بوده است که برخی حتی آن را در زمره‌ی آسیب‌های اجتماعی طبقه‌بندی می‌کنند. آسیب به این معنی که مسئله‌ی مبتلا به جامعه‌ی ایران است و می‌تواند به تهدید تبدیل شود و استدلال می‌کنند که ایران قادر به تامین نیاز های این حجم از مهاجرین افغانی نیست و حضور آنان امکانات، رفاه و فرصت شغلی و امنیت شهروندان ایران را متزلزل خواهد کرد. از سویی دیگر برخی حضور افغان‌ها در ایران، را در صورت داشتن برنامه‌ریزی صحیح فرصتی در جهت پیشبرد جامعه به سمت توسعه و همین طور ترویج و انتقال فرهنگ و اندیشه‌ی ایرانی به خارج از مرز‌ها تلقی می‌کنند.

فرصت یا تهدید قلمداد کردن حضور افغان‌ها در رابطه با بحث توسعه، در وجه اجرایی و عملیاتی، یکی از دو رویکرد طرد یا پذیرش را منجر خواهد شد. اما چگونگی اجرایی شدن هر یک از این سیاست‌ها نیز همواره محل مناقشه است.

درآمد دوم

تلاش ما در جمع آوری این پرونده بیان بزنگاه‌ها و نقاط عطف این بحث و طرح کارشناسان و صاحب نظران مختلف است. از طرفی مسائل مربوط به حضور افغان‌ها در ایران هزینه‌های سنگینی را به دوش دولت می گذارد از آن جمله می توان به سهم افغان‌ها در مجموع جرائم اجتماعی( سهم ۱۳ درصدی آن‌ها در کل قتل‌ها) اشاره کرد که طی سی سال گذشته میلیاردها تومان هزینه اضافه را بر نهادهای قضایی ایران تحمیل کرده است. همچنین اختصاص صدها میلیون دلار برای ریشه‌کنی بیماریهای مزمن واگیردار که با رفت و آمد اتباع واکسینه نشده افغان، همواره از شرق کشور گزارش می شود و بسیاری موارد دیگر‌؛ از سوی دیگر هرگز نمی‌توان نقش افغان‌ها را در توسعه‌ی ایران نادیده گرفت. همه بی‌شک شنیده‌ایم که بدون حضور کارگران افغان تحقق بسیاری از طرح های عمرانی مثل شبکه سراسری گاز در ایران رویایی بیش نبود. تنیدگی و ادغام افغان‌های مهاجر در فرهنگ ایران نیز از دیگر مسائلی است که بسیار جای تامل دارد نسلی از افغان‌هایی که متولد ایران هستند با فرهنگ ما رشد یافته‌اند و با ذهن ایرانی می‌اندیشند و مسئله‌ی بازگراندن این نسل به افغانستان جایی که دیگر کمتر بستگی و انسی با آن دارند ، چالش بغرنجی است.

آواز مخالف

با اینکه امروز مسولان داعیه‌ی منع ورود افغان‌ها به کشور را دارند و برنامه‌هایی جدی را در جهت خروج‌ آن ها از ایران اعمال میکنند ، در مقام عمل به گفته‌ی شاهدان عینی ،در وضعیت مرزها تغییر محسوسی رخ نداده و هم چنان ورود به ایران به آسانی صورت می‌گیرد.

از آنجا که مسئله‌ی حضور افغان‌ها در ایران یک پدیده با ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است، به نظر می‌رسد موضع گیری‌های مقطعی و اجرای طرح‌های ضربتی برای حل این موضوع پاسخگو نیست و با نگاهی خوشبینانه حتی در صورت عملی بودن، نتایج کوتاه مدت دارد و باز عوارض آن رخ خواهد نمود. باید به سازو کار‌های بازگشت افغان ها به کشور خود ، به صورت ریشه‌ای اندیشید.

فرود

ما در این پرونده تلاش کردیم در حد توان به ابعاد مختلف پدیده‌ی مهاجرت افغان‌ها و چالش حضور غیر‌قانونی تعداد کثیری از آن‌ها بپردازیم و نظرات مختلف را در تبیین این مسئله منعکس کنیم. ضمن این که تلاش شده است تا منظر انسانی امام خمینی(س)، در باب مهاجرین افغان بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. ایشان حتی در وضعیت بحرانی جنگ، با نگاهی رحمانی و اسلامی به مسئله حضور افغان ها در ایران می نگریستند و همواره از آنان به عنوان میهمانانی یاد می کردند که دولت در موجهه با آنان مسئول است. در جمع آوری این پرونده بخشی از دغدغه‌ها هم ناظر بر چگونگی برون رفت از وضع فعلی و پرداختن به راهکار‌ها بوده است. امید که این گونه تلاش‌ها در بهسازی و اصلاح اقدامات عملی و اجرایی راهگشا باشد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.