محمد فکری: براساس نامه مورخ 12 تیر 61 شورای عالى تبلیغات اسلامى خطاب به حضرت امام خمینی(س) این شورا با مشورت جامعه مدرسین و همکارى دفتر تبلیغات قم در تیر ماه سال 60، تشکیل شده و پس از معرفى و تأیید حضرت امام(س) فعالیت خود را آغاز کرده است. این شورا در قدم های بعدی ضمن تاسیس سازمان تبلیغات اسلامى، دفتر تبلیغات قم و دفتر انتشارات وابسته به جامعه مدرسین را زیر پوشش خود قرار داده و تاکنون به فعالیت خود ادامه داده است.
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران به همین مناسبت و با هدف بررسی آسیبها و بایدهای تبلیغات دینی گفتگویی را با دکتر حسامالدین آشنا؛ مدیر گروه ارتباطات و فرهنگ دانشگاه امام صادق(ع) دربارهی سازمان تبلیغات اسلامی و بایدها و نبایدهای تبلیغات دینی در جامعه ایران ترتیب داده است. دکتر آشنا برای علاقهمندان مباحث مربوط به تبلیغات دینی چهرهی شناخته شده ای است؛ ایشان برای سازمان تبلیغات اسلامی طرح پژوهشیای با عنوان «بهسازی محیط سایبر دینی» انجام دادهاند نکات مهمی در خصوص این سازمان و وضع موجود تبلیغات دینی در جامعه ایران برای ارائه داشتند که این گفتگو اشاره ای به برخی از دغدغه های وی خواهد بود:
به نظر شما چه عوامل و زمینه هایی باعث شد که سازمان تبلیغات اسلامی در سال 1360 تشکیل شود؟
جمهوری اسلامی دو هدف مهم داشت، یکی تغییر حاکمیت از شاهنشاهی به جمهوری و دیگری تغییر روابط اجتماعی از روابط اجتماعی غیردینی به روابط اجتماعی دینی. سازمان تبلیغات اسلامی قرار بود آن بخش دوم را سازماندهی و محقق کند. دگرگون کردن روابط اجتماعی و نزدیک کردن فرهنگ جامعه به فرهنگ اسلامی هدف اصلی سازمان تبلیغات اسلامی است. اتفاقی که در طول یک سال و نیم منجر به انقلاب اسلامی افتاد، یک اتفاق فوق سریع بود، یعنی در ابتدای سال 56 کسی نمی توانست پیش بینی کند که انقلاب دارد اتفاق می افتد، حتی در میان روحانیون کم بودند کسانی که می توانستند وقوع نزدیک انقلاب را پیش بینی کنند، در نتیجه سرعت تحولات سیاسی بر تحولات فرهنگی تقدم گرفت و نیاز به کار فرهنگی دراز مدت احساس می شد، در نتیجه سازمان تبلیغات اسلامی به همت برخی از روحانیون جوان تر مثل مرحوم شیرازی، مرحوم حقانی و برخی از روحانیون جاافتاده تر مثل آیت الله جنتی و تا حدی آیت الله مهدوی کنی شروع به کار کرد.
تا قبل از تاسیس سازمان تبلیغات اسلامی، تبلیغات دینی غیردولتی و مردمی بود، به نظر شما دولتی شدن تبلیغات دینی چه پیامدها و آسیب هایی دارد؟
یک دولت نمی تواند دینی باشد و در زمینه تبلیغات دینی فعالیت نکند، یعنی به عنوان یک تکلیف و مسئولیت بر عهده دولت است که در این عرصه وارد شود. ولی اینکه به خودش منحصر کند خطرناک است، دولت وظایفی دارد، مردم و ارگان های مردمنهاد هم وظایفی دارند که باید در کنار هم بتوانند کار انجام دهند. دومین نکته این است که اگر سازمانی از حاکمیت پول بگیرد دولتی نمی شود، به این معنا که ما دو نوع سازمان داریم: نهادهای عمومی غیردولتی و نهادهای عمومی دولتی. سازمان تبلیغات اسلامی جزو نهادهای عمومی غیردولتی است، به این معنا که دولت پول می دهد اما نمی تواند در سیاست گذاری اش دخالت کند.
در تبلیغات دینی باید بیشتر چه نکاتی مدنظر قرار گیرد؟
آنچه که در تبلیغ دینی موضوعیت دارد،حرف قول صحیح و عمل صحیح است. نسبت میان سخن و عمل است که می تواند تبلیغ را با معنا، بی معنا، مفید ویا غیرمفید کند.
تبلیغات دینی چه اقتضائات خاصی دارد که تبلیغات غیردینی ندارند؟
در تبلیغات دینی همراهی مبلغ با موضوع تبلیغش خیلی شرط است. به این معنی که شما در تبلیغ کالای تجاری ممکن است کالایی تبلیغ کنید ولی مصرف کننده اش نباشید، اما در تبلیغ دینی اگر شما خودتان ملتزم به رفتاری که تبلیغ می کنید نباشید کاملا این کار علیه خود عمل می کند. دوم اینکه در حوزه های غیردینی مردم تصمیم گیری خودشان را به راحتی تغییر می دهند و بیشتر با نظرات و افکار عمومی سروکار دارند، اما وقتی در حوزه تبلیغ دینی کار می کنید با باورها و عقاید سروکار دارید، لذا هم تغییر و هم تثبیتش خیلی سختر است.
در حال حاضر تبلیغات دینی ما چه کمبودها و ضعف هایی دارد که لازم است رفع شوند؟
به نظرم هنوز همان مشکل اولیه که مطرح کردم، یعنی همراه نبودن قول و فعل است و همسو نبودن حرف هایی که زده می شود با رفتارهایی که دیده می شود. دومی ضعف در پاسخگویی به مسائل معاصر است، وقتی شما حکومت دینی دارید تمام مشکلات جامعه به حکومت دینی منتقل می شود و نمی توانید به راحتی از دین دفاع کنید، مگر اینکه حکومت دینی کارآمدی داشته باشید.
پس معتقدید کارآمدی نظام در تبلیغات دینی موثر است؟
بله، در ایران مهم ترین عامل است.
تبلیغات دینی فقط باید توسط روحانیون صورت گیرد یا گروه های دیگر هم می توانند مبلغان دین باشند؟
تبلیغ هم یک وظیفه عمومی است و هم یک وظیفه اختصاصی. وظیفه عمومی هر فرد متدینی است که ترویج کند عقیده خودش را و خودش به عنوان یک شاخص برای دیگران در نظر گرفته بشود و هم برای کسانی که می خواهند به صورت تخصصی عمرشان را بر روی این مطلب بگذارند، یک امر مقدسی است که باید انجامش دهند. من در اصل وظیفه تبلیغ دینی بین روحانیون و غیرروحانیون تفکیک نمی کنم، اما به میزانی که آگاهی و تخصص بالاتر می رود، طبیعی است که تعهد و التزام هم بیشتر شود.
در جامعه ما روشنفکران دینی هم در تفسیر و ترویج دین با رویکرد خاص خودشان فعال هستند، آیا اینها هم می توانند نقش مبلغ دینی را ایفا کنند؟
بیشک نقش مرحوم بازرگان، شریعتی، سحابی و دیگران در اقبال بخشی از دانشجویان و جوانان و تحصیل کردگان به دین و انقلاب اسلامی را نمی شود نادیده گرفت. همانطور که در میان روحانیون نظرات مختلفی وجود دارد، درباره غیرروحانیون هم نظرات مختلفی درباره دین و دین باوری وجود دارد. همه اینها باید نقد و بررسی شود. هیچ کدام نباید نادیده گرفته شوند، چه روحانیون و چه غیر روحانیون.
عملکرد سازمان تبلیغات اسلامی را در این سی سالی که از تاسیس آن می گذرد چگونه ارزیابی می کنید؟
سازمان تبلیغات اسلامی سه عرصه را مورد توجه قرار داده است؛ یکی تبلیغات چهره به چهره و سنتی، یکی حوزه هنری و دیگری حوزه اطلاع رسانی و رسانه های دیجیتال. در هر سه حوزه فعالیت های خیلی زیاد و گران قیمت و طولانی مدتی داشته و بخشی از بار فضای موجود در کشور بر عهده سازمان تبلیغات است. این تحولات همگی مثبت و موفق نبوده، ولی به نظر می رسد نقطه های اوجی هم داشته. در حوزه سنتی کارهای سازمان تبلیغات در حوزه قرآن کارهای بی بدیل و باارزشی است، دارالقرآن سازمان تبلیغات به نظر من بسیار موفق بوده. در بحث هنری قسمت ادبیات و انتشارات حوزه هنری در سال های اخیر واقعا درخشیده، سوره مهر و کارهای دیگر مهم است. در یک دوره ای در سینما هم موفق بوده اند، در سال های اخیر فیلم یک حبه قند حال و هوای سینمای بومی ایران را بازتولید کرد و در حوزه فضای دیجیتال هم تجربه سایت تبیان تقریبا موفق ترین تجربه سایت دینی ایران است. اینها نشان می دهد که در هر سه حوزه کارهای خوبی انجام شده است، البته کارهای بد هم انجام شده است ...
حاج آقای قرائتی در دیدار اخیرشان با کارکنان سازمان تبلیغات انتقادات تندی را نسبت به این سازمان مطرح کردند، به نظر شما این انتقادات نسبت به عملکرد سازمان تبلیغات واقعا مصداق دارد؟
حاج آقای قرائتی از چهره های معتبر و شاخص تبلیغات دینی در کشور ما هستند و وظیفه ایشان همیشه این بوده که به ما هشدار بدهند و نقاط ضعف را یادآوری کنند، این تذکراتی هم که دادند در همان مسیر است. برای ایشان وقتی چیزی اولویت پیدا می کند، چیزهای دیگر هیچ اولویتی ندارد. اولویت بندی کشور مساوی با اولویت بندی آقای قرائتی نیست، ولی اولویت بندی آقای قرائتی هم محترم است.