چرا مردم سیستان و بلوچستان و قوم بلوچ و سیستانی که یکی از اصیلترین و نجیبترین اقوام ایرانی و دارای سوابق و افتخارات تاریخی در سرزمین ایران هستند دست به چنین کاری میزنند. وقتی دولتها طی ۵۰ سال گذشته نتوانستهاند از ظرفیتهای این استان برای توسعهی منطقهای و تولید ثروت، کار و اشتغال استفاده کنند و صنعت و کشاورزی و شیلات و بازرگانی پیشرفته را در آن منطقه اشاعه دهند، حق مردم است که از هر وسیلهای برای حیات و زندگی اقتصادی خود استفاده کنند.
استان سیستان و بلوچستان دچار عدم توسعهی مزمن شده است و علیرغم تلاشها و اقداماتی که طی ۴۰ سال گذشته چهرهی استان را تغییر داده است ولی هنوز دچار بالاترین میزان فقر درآمدی و بالاترین میزان فقر چندبعدی درکشور است وعملا در تله توسعه نیافتگی گرفتار شده است. اخیراً این استان دچار پدیدهی سوختبری گردیده است، مصرف روزانه گازوئیل کشور ،که در کامیونها و ناوگان سنگین مصرف میشود حدود ۶۵ میلیون لیتر است و این در حالی است که هر روز حدود ۱۲ میلیون لیتر آن قاچاق میشود که عمدتاً از مرزهای این استان است. روزانه حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون لیتر گازوئیل وارد استان سیستان و بلوچستان میشود در حالیکه مصرف روزانه استان ۴ تا ۵ میلیون لیتر است و بقیه قاچاق میگردد. پدیدهی سوختبری در استان سیستان و بلوچستان و ایجاد درآمد ناشی از آن بخش بزرگی از نیروی کار استان را به خود جذب کرده است و موجب شده نظام عرضهی نیروی کار و توزیع آن در بخشهای مختلف اقتصادی و زیربنایی جامعه به شدت دچار اخلال شود و رغبتی برای اشتغال کارگری و مهارتی در استان در مقایسه با درآمد سوختبری به وجود نیاید. اخیراً در چابهار کارخانه تولیدی شروع به کار کرده که نتوانسته است کارگران لازم را برای کار استخدام کند و یا پیمانکاران در استان با کمبود شدید کارگران و افراد ماهر ساختمانی مواجهاند. حتی در تولید میوههای گرمسیری نظیر انبه برای داشت و برداشت هم باغداران با مشکل مواجه شدهاند. اگرچه امروزه طرحهایی برای حل مساله به اجرا درمیآید ولی این طرحها با توجه به فقر استان، بیکاری و درآمد بالای سوختبری با موفقیت روبرو نشده است. از سویی هرگونه طرح جایگزین میبایست بتواند برای مردم درآمدی حاصل کند که قدرت رقابت با سوختبری را داشته باشد و چون در حال حاضر چنین طرحهایی وجود ندارد، سوختبری صحنهآرای درآمد مردم است. این کار سبب شده است که در پاکستان تانکرها و وانتهای ایرانی که بعضاً تعداد آن به بیش از ۳۰ هزار دستگاه میرسد بدون مجوز در حال رفت و آمد باشند و درآمد حاصل از این سوداگری غیرقانونی بیش از ۱۰ میلیارد دلار در سال برآورد می شود.
ترددهای مکرر، درآمدهای سرشار با یکی از ایالتهای پاکستان که خود از کنترل دولت مرکزی خارج است تبعات امنیتی و سیاسی فراوانی برای پشتیبانی مالی و رشد تروریسم علیه ایران و ورود همه نوع کالاهای غیر مجاز به کشور را فراهم کرده است، نظام عرضه و تقاضای کار در استان را مختل ساخته و قاچاق مواد سوختی لطمات زیادی به اقتصاد ملی ایران و عرضه و تقاضای انرژی در ایران وارد کرده است. منابع سوختی که به استان وارد میشود توسط تانکرهای حمل سوخت صورت میگیرد که از مبادی رسمی بارگیری شدهاند و عملاً شبکهای وسیع و قدرتمند وهوشمندی این ماجرا را راهبری میکند. از سوی دیگر چرا مردم سیستان و بلوچستان و قوم بلوچ و سیستانی که یکی از اصیلترین و نجیبترین اقوام ایرانی و دارای سوابق و افتخارات تاریخی در سرزمین ایران هستند دست به چنین کاری میزنند. وقتی دولتها طی ۵۰ سال گذشته نتوانستهاند از ظرفیتهای این استان برای توسعهی منطقهای و تولید ثروت، کار و اشتغال استفاده کنند و صنعت و کشاورزی و شیلات و بازرگانی پیشرفته را در آن منطقه اشاعه دهند، حق مردم است که از هر وسیلهای برای حیات و زندگی اقتصادی خود استفاده کنند. این تلاش آنها برای زنده ماندن وحیات اقتصادی اشان است. پدیدهی سوختبری و ضررهای آن به توسعهی استان سیستان و بلوچستان و اخلال آن در اقتصاد ملی و نظام عرضه و تقاضای انرژی در ایران تاوان عدم رسیدگی اصولی دولتها به ساز و کار توسعهی منطقهای استان است، طرح محور شرق که در دولت مهندس موسوی و هاشمی رفسنجانی در استان سیستان وبلوچستان اجرا شد ، صرفاً توانست بعضی از مسائل آموزشی، بهداشت و درمان و زیربنایی آنجا را هدفگذاری و تا حدی حل کند ولی نگاهی به مسائل اقتصادی و تغییر در شیوههای تولید سنتی و ورود تکنولوژیهای جدید و ایجاد تشویق و ترغیب برای سرمایهگذاری بخش خصوصی بخصوص در حوزه صنعت نداشت. امروزه با تصویب قانونی "برنامه توسعه و عمران سواحل مکران" که تبدیل به قانون شده و لازمالاجرا شده است میتواند بخش مهمی از مسائل استان را حل و فصل کرده و زمینههای تولید ثروت در استان را در دوحوزه توسعه درون زا و توسعه برون زا فراهم سازد ولی این برنامه همه جانبه و وسیع محتاج سرمایهگذاری داخلی، فرا منطقهای و بینالمللی است و نمیتوان بدون این نوع سرمایهگذاریها که لازمهی توسعهی مکران است بدان دل بست.
راهکار برون رفت از مسایل استان سیستان وبلوچستان، تنها نگاه به پدیده سوخت بری برای جلوگیری از ضررهای اتلاف سوخت وانرژی و دارایی ملی نیست . بلکه میبایست راهی برای توسعهی استان وبرون رفت از تله توسعه نیافتگی استان سیستان وبلوچستان یافت تا بتوان توسعهی منطقه ای در خور مردم اصیل سیستان و بلوچستان رخ دهد و براساس اجرای برنامههای عملی توسعهی منطقه ای، انتقال تکنولوژی، تولید ثروت، کار و اشتغال ایجاد شود و چهره استان تغییر یابد وپدیده سوخت بری از بین برود.
*محمد حسین شریف زادگان، استاد دانشگاه شهید بهشتی