حضرت امام خمینی در 4 آذر 1358 درجمع پاسداران سخنانی بیان کردند که سنگ بنای سازمان بسیج مستضعفین شد.دراین پیام حضرت امام خمینی فرمودند:اگر یک ملت که همه جوانهایش مجهز باشند به همین جهازى علاوه بر جهاز دینى و ایمانى که دارند، مجهز به جهازهاى مادى هم باشند، سلاحى هم باشند و یاد گرفته باشند، همچى نباشند که یک تفنگى دستشان آمدند ندانند با آن چه بکنندش. باید یاد بگیرید و یاد بدهید رفقایتان را. جوانها را یادشان بدهید. و همه جا باید این طور بشود که یک مملکت بعد از یک چند سالى بشود یک کشورى با 20 میلیون جوان که دارد بیست میلیون تفنگدار داشته باشد. بیست میلیون ارتش داشته باشد. و این یک همچه مملکتى آسیب بردار نیست. و الآن هم الحمد للَّه آسیب بردار نیست. الآن هم ما پشتیبانمان خداست. و ما براى او نهضت کردیم. براى پیاده کردن دین او نهضت کردیم. و خدا با ماست.
حضرت امام خمینی در 4 آذر 1358 درجمع پاسداران سخنانی بیان کردند که سنگ بنای سازمان بسیج مستضعفین شد.دراین پیام حضرت امام خمینی فرمودند:اگر یک ملت که همه جوانهایش مجهز باشند به همین جهازى علاوه بر جهاز دینى و ایمانى که دارند، مجهز به جهازهاى مادى هم باشند، سلاحى هم باشند و یاد گرفته باشند، همچى نباشند که یک تفنگى دستشان آمدند ندانند با آن چه بکنندش. باید یاد بگیرید و یاد بدهید رفقایتان را. جوانها را یادشان بدهید. و همه جا باید این طور بشود که یک مملکت بعد از یک چند سالى بشود یک کشورى با 20 میلیون جوان که دارد بیست میلیون تفنگدار داشته باشد. بیست میلیون ارتش داشته باشد. و این یک همچه مملکتى آسیب بردار نیست. و الآن هم الحمد للَّه آسیب بردار نیست. الآن هم ما پشتیبانمان خداست. و ما براى او نهضت کردیم. براى پیاده کردن دین او نهضت کردیم. و خدا با ماست.
سخنرانى [در جمع پاسداران تهران (شناخت شرایط زمان و مکان)]
زمان: 4 آذر 1358/ 5 محرّم 1400 «1» مکان: قم
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
رویارویى ایران، با قدرتمندترین زورگوى جهان
بعضى وقتها هست که یک حرفى یک مسئلهاى بسیار خوب است، لکن طرحش در یک موقعى خوب نیست. مثلًا فرض کنید نماز که از همه عبادتها افضل است، و مسائلش هم واجب است که انسان یاد بگیرد، یک وقت اتفاق مىافتد که زلزله آمده است و یک عده از برادرهایمان زیر خاک هستند، و آن وقت ما جمع بشویم، بنشینیم راجع به مسئله نماز صحبت کنیم. مسأله خوب است، وقتش خوب نیست. قضیه مطالبى که در این روزها هى ما مىبینیم پیش مىآید و موجب یک مثلًا، تشنجى، موجب یک ناراحتى مىشود.
در یک همچه موقعى که کشور شما در سر راه یک خطر بزرگ واقع شده است، شما غافلید که با چى مقابلید الآن. با امریکا که مجهز به همه جهازهاى درجه اول دنیاست.
یعنى یک قوهاى است که مقابل ندارد در دنیا. لکن ما مجهزیم به یک قدرت بالاتر از آن، و آن توجه به خدا و اسلام است. از این جهت ما الآن مواجهیم با یک همچه قدرت بزرگ، که علاوه بر قدرت تسلیحاتى، قدرتهاى بزرگ شیطانى هم دارد. الآن هم در همه دنیا دارد فعالیت مىکند، و تبلیغات مىکند، و وادار مىکند همه ممالک دیگر را، تا آن قدرى که بتواند تمام آن دستجات خودش را تجهیز کند در مقابل ملت ما و شماها و هم از نظر تبلیغات، آن طور تبلیغات وسیع را شروع کردند و دارند مىکنند، و در مطبوعات خارجى و در رسانههاى آنجا دارد بر ضد انقلاب ما تجهیزات مىکنند. و هم ما را از دخالت نظامى مىترسانند. در یک همچه موقعى که وضعمان این طور است، مسأله هر چه هم مسأله مهمى باشد، نباید تشنج ایجاد کنیم. باید مسأله را به طور سالم و عاقلانه و بىهیاهو طرح بکنیم.
اجتناب از تشنج در راه هدف اصلى
شما بدانید این را که از هر اجتماعى که امروز بشود، و اجتماعى باشد که تویش یک تشنجى باشد حتى براى یک مطلب حقى، باید دست برداریم و برویم سراغ آن مسأله اصلى. اگر این طور نکنیم این به نفع آنهاست. آنها ازش استفاده مىکنند. شیاطیناند آنها.
از این جهت من آن چیزى را که به صلاح ملت است، به صلاح اسلام است، به صلاح شماست باید عرض کنم. و آن اینکه مسأله صحیح است، حق است، اما تشنج صحیح نیست. قواى شما باید الآن همه مجتمع در یک راه باشد. قواى فکریتان و قواى غیر فکریتان همه باید در یک راه برود. امروز که ما مواجه شدیم با این مسأله، اگر منحرف بشویم، و لو به یک مطلب بسیار خوبى که فرض کنید که یکى از مسائل بزرگ اسلام است، اما الآن مسئله درجه اول حفظ اسلام است. شما مىخواهید براى اسلام خدمت بکنید.
اختلافات داخلى
الآن در رأس همه مسائل اسلام این قضیه مواجهه با امریکاست. اگر بخواهید قدرتها را جدا کنیم از هم، بخواهیم از هم جدا کنیم، قوا از هم منفصل بشود، کشیده بشود از این طرف و از آن طرف، اینها همهاش به نفع امریکا تمام مىشود. و دستهایى در اینجا هست براى ایجاد یک همچه مسائل. این مسائل را ایجاد مىکنند. و گاهى هم استفاده از روح پاک جوانان مىکنند. این جهت خیلى باید مورد نظر همه آقایان باشد، که نبادا یک وقتى ما از آن مسیرى که داریم، که امروز فقط یک مطلب است، و آن اینکه الآن دشمن ما امریکاست. و باید تمام تجهیزات ما طرف این دشمن باشد. نبادا یک وقتى یک تبلیغات سوئى بشود. و یک چیزهایى بشود که اسباب این بشود که نظرهاى ما تشتت پیدا کند.
افکارمان مختلف بشود. ما یک افکارى داشته باشیم، شما یک افکارى داشته باشید، دستجات دیگر افکارى دیگر داشته باشند. همه افکار الآن باید یک [سمت] باشد.
چطور در آن وقتى که ما مواجه با این قدرت شیطانى داخلى بودیم، هیچ تشتتى توى کار نبود. همه با هم یک فکر داشتیم. همه «اللَّه اکبر» مىگفتید، و مقابله با یک همچه قدرتى مىکردید. شما الآن مىدانید که مقابل ما قدرتى است که صدها مقابل زیادتر از آن قدرت است. هزارها مقابل آن قدرت است. شما امروز یک همچه حالى دارید.
مملکتتان یک همچه حالى دارد. مملکت شما الآن یک حالى دارد که اگر دیر بجنبیم از بین رفتیم تا آخر. همه باید یکصدا باشیم. براى مسائلى که براى خودمان طرح است، هر چه هم مسأله بزرگ باشد، مسائلى که براى دوستانمان طرح است، هر چه هم بزرگ باشد، امروز نباید ما تشنج ایجاد کنیم براى آن. مسأله داریم، فرض کنید که یک مسئله مهمى داریم، این مسأله باید مثلًا با من گفته بشود. دو سه نفر تعیین بکنند بیایند با من صحبت بکنند. مسأله فرض کنید به کسى دیگر مرتبط است، باز همان طور بکنند که یک حل بدون سر و صدا باشد. سر و صداى امروز قضیهاى است که مقابله با امریکاست.
امروز هر سر و صدایى بلند بکنید که غیر از این مسیر باشد بدانید که بردش را آنها دارند.
و بسیار احتمال بدهید که یک محرکى، بدون اینکه آدم بفهمد، گاهى وقتها آدم را وادار مىکنند به یک کارى که خودش هم ملتفت نیست دارد چه مىکند. این خیلى مورد اهمیت است. و مورد توجه آقایان باید باشد.
پند و اندرز به پاسداران
شما این را بدانید که من به شماها علاقه دارم؛ به پاسدارها. پاسدارها بودند که مملکت ما را در یک زمانى که هیچ کس نمىتوانست حفظ بکند، اینها حفظ کردند. الآن هم دارند حفظ مىکنند. این یک علاقه الهى است که ما به شما داریم. و این را بدانید که یک مطلبى که بر خلاف صلاح شما باشد، این بر خلاف صلاح اسلام است، و ما نخواهیم زد.
لکن اگر یک مطلبى را من الآن گفتم به شما، که باید راه را چطورى رفت، بدانید که این هم صلاح شماست، و هم صلاح مملکتتان است، و هم صلاح اسلام است که من عرض مىکنم. در عین حالى که شما مىدانید که من با ایشان «1» محبت دارم، ارادت دارم، دوست دارم او را. ایشان هم به من نوشتند که من مریضم و مرض قلبى دارم و من را عفوم کنید از این کار. منم باز تا حالا جوابى به ایشان ندادم، لکن خوب یک مریض را نمىشود الزامش کنیم که شما باید مزاج خودت را از بین ببرى. قلبت خداى نخواسته یک وقت از بین برود براى اینکه ما علاقه به تو داریم. علاقه این است که اگر واقعاً یک همچه کسالتى دارند ایشان، بروند خارج و معالجه کنند. و شما هم همراهى کنید با اینکه ایشان بروند خارج معالجه کنند. و اگر اشکالات دیگرى دارند خوب خود ایشان بیایند با من اشکالاتشان را بگویند. یا یک کسى را بفرستند با من اشکالاتشان را بگویند. من از این وضعى که هیاهو بشود و در غیر آن مسیر و آن مطلبى که مطلب اصیل امروز ماست، این را صلاح نمىدانم. چنانچه هر دستهاى که الآن، فرض کنید که، یک اعتصابى بکنند در کارخانهها، یک اعتصابى بشود در وزارتخانهها، در ادارات دولتى، یک اعتصابى بشود، این همهاش به نفع آنهاست، و بر ضرر ما. این نظیر همان معناست که عرض کردم، که مطلب خیلى خوب است، وقتش خوب نیست. مطلب، مطلب صحیح است، لکن مطلب صحیح در یک وقت صحیح باید باشد. یک وقت اینکه باید ما همه قوایمان را مجتمع کنیم براى نجات دادن یک کشورى. باید اگر مسائلى برایمان پیش بیاید، هر چه هم سخت باشد، تحمل کنیم. و اگر راه حل دارد راه حل بدون یک همچه اجتماعاتى حل عقلایى، که یک نفر، دو نفر بیایند مسائلشان را بگویند و خوب، البته ما هم عرض کردم که علاقه داریم به شما و به ایشان.
در هر صورت من این مطلب را لازم بود تذکر بدهم. و ایشان هم اگر کسالت دارند شما نباید اصرار بکنید که یک نفر آدمى که قلبش در خطر است و باید برود در خارج معالجه بکند، شما اصرار کنید که نه، باید تو باشى و غیر از تو هم نمىشود. این براى حفظ
او. باید خوب. شما بعدها ایشان را لازم دارید. از این جهت من تا حالا جواب ایشان را ندادم. ایشان هم نیامدهاند تا حالا پیش من که ببینم که مسأله همان مسئله کسالت است یا مسائل دیگرى هست. و ممکن است که ایشان بیایند پیش من و با ایشان صحبت بکنیم ببینیم چیست قصه.
همه قوا بر ضد امریکا
در هر صورت کلى قضیه را باز من تکرار مىکنم که بدانید شما با یک قدرتى مواجه هستید که اگر یک غفلت بشود مملکتتان از بین مىرود. غفلت نباید بکنید. غفلت نکردن به این است که همه قوا، هر چه فریاد دارید سر [امریکا] بکشید. هر چه تظاهر دارید بر ضد آن بکنید. هر عملى دارید، عمل مثبت را، [بر ضد] آن کنید. قواى خودتان را مجهز کنید. و یک تعلیمات نظامى خودتان پیدا کنید. به دوستانتان تعلیم بدهید. به اشخاصى که- عرض مىکنم- که همین طورى دارند راه مىروند تعلیمات نظامى بدهید. مملکت اسلامى باید همهاش نظامى باشد. تعلیمات نظامى داشته باشد. یکى از ابواب فقه، باب «رمى» است، که تیراندازى است. خوب، آن وقت تیراندازى بوده، حالا هم تیراندازى است به یک جور دیگر. در اسلام با اینکه «رهان» یعنى یک [شرطى] را بگذارند براى چیزى، که نظیر قماربازى مىشود حرام است، براى رمى حرام نیست. براى اسبدوانى حرام نیست. «سبق و رمایه» یکى از مسائل فقه است. براى اینکه همه براى همه افراد مستحب است که سوارى را یاد بگیرند. حالا اتومبیل سوارى را، رانندگى را یاد بگیرند. و براى همه مستحب است که تیراندازى را یاد بگیرند. فنون جنگى را یاد بگیرند.
ارتش 20 میلیونى
اگر یک ملت که همه جوانهایش مجهز باشند به همین جهازى علاوه بر جهاز دینى و ایمانى که دارند، مجهز به جهازهاى مادى هم باشند، سلاحى هم باشند و یاد گرفته باشند، همچى نباشند که یک تفنگى دستشان آمدند ندانند با آن چه بکنندش. باید یاد بگیرید و یاد بدهید رفقایتان را. جوانها را یادشان بدهید. و همه جا باید این طور بشود که یک مملکت بعد از یک چند سالى بشود یک کشورى با 20 میلیون جوان که دارد بیست میلیون تفنگدار داشته باشد. بیست میلیون ارتش داشته باشد. و این یک همچه مملکتى آسیب بردار نیست. و الآن هم الحمد للَّه آسیب بردار نیست. الآن هم ما پشتیبانمان خداست. و ما براى او نهضت کردیم. براى پیاده کردن دین او نهضت کردیم. و خدا با ماست.
و من امیدوارم که شکست براى شما نباشد ان شاء اللَّه. خداوند همهتان را حفظ کند. و این معنایى را که عرض کردم توجه بهش داشته باشید. به رفقایى که دارید، به دستجاتى که هستند آنجا، هر جا که هستند، توجه بدهید، که امروز روزى است که همه با هم یک مطلب باید بگوییم. و آن اینکه الآن شعار مردم شده همه. الآن محرّم است، و همه دستجات بیرون مىآیند. و دستجات باید عزادارى بکنند. عزادارى مهم است. در ضمن عزادارى همان شعارهایى هم که مىدهند بدهند. ولى عزاداریشان هم باید باشد. خداوند همه شما را ان شاء اللَّه حفظ کند. من دعاگوى همه شما هستم. من دیگر حالم مقتضى نیست.
پیام به ملت ایران و بسیجیان سلحشور در هفته بسیج
زمان: 2 آذر 1367/ 12 ربیع الثانى 1409
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
تشکیل بسیج در نظام جمهورى اسلامى ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالى بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامى ایران ارزانى شد.
در حوادث گوناگون پس از پیروزى انقلاب خصوصاً جنگ، بودند نهادها و گروههاى فراوانى که با ایثار و خلوص و فداکارى و شهادت طلبى، کشور و انقلاب اسلامى را بیمه کردند. ولى حقیقتاً اگر بخواهیم مصداق کاملى از ایثار و خلوص و فداکارى و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسى سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود! بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمرى است که شکوفههاى آن بوى بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق مىدهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدستههاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر دادهاند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامى است که تربیتیافتگان آن، نام و نشان در گمنامى و بىنشانى گرفتهاند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نمودهاند.
من همواره به خلوص و صفاى بسیجیان غبطه مىخورم و از خدا مىخواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجىام. من مجدداً به همه ملت بزرگوار ایران و مسئولین عرض مىکنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین سادهاندیشى این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً امریکا و شوروى
از ما و اسلام عزیز دست برداشتهاند؛ لحظهاى نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت امریکا و شوروى کینه و دشمنى با اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- موج مىزند. باید براى شکستن امواج طوفانها و فتنهها و جلوگیرى از سیل آفتها به سلاح پولادین صبر و ایمان مسلح شویم. ملتى که در خط اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله- و مخالف با استکبار و پولپرستى و تحجرگرایى و مقدسنمایى است، باید همه افرادش بسیجى باشند و فنون نظامى و دفاعى لازم را بدانند، چرا که در هنگامه خطر ملتى سربلند و جاوید است که اکثریت آن آمادگى لازم رزمى را داشته باشد.
خلاصه کلام، اگر بر کشورى نواى دلنشین تفکر بسیجى طنینانداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الّا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.
بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد. امروز یکى از ضروریترین تشکلها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینى و دانشجویان دانشگاهها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند و فرزندان بسیجىام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییرناپذیر «نه شرقى و نه غربى» باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلى بیشتر به اتحاد و یگانگى احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادى امریکا و شوروى در آن دو محل حساس نفوذ کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام مىپذیرد. مسائل اعتقادى بسیجیان به عهده این دو پایگاه علمى است. حوزه علمیه و دانشگاه باید چهارچوبهاى اصیل اسلام ناب محمدى را در اختیار تمامى اعضاى بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست، باید هستههاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.
شما در جنگ تحمیلى نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب مىتوان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است، انقلاب اسلامى در جهان نیازمند فداکاریهاى شماست و مسئولین تنها با پشتوانه شماست که مىتوانند به تمامى تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون امریکا و شوروى مىشود به زندگى مسالمتآمیز توأم با صلح و آزادى رسید. حضور شما در صحنهها موجب مىشود که ریشه ضد انقلاب در تمامى ابعاد از بیخ و بن قطع گردد.
من دست یکایک شما پیشگامان رهایى را مىبوسم و مىدانم که اگر مسئولین نظام اسلامى از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهى خواهند سوخت. بار دیگر تأکید مىکنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونى، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانى را به دنبال خواهد داشت. من از تمامى بسیجیان خصوصاً از فرماندهان عزیز آن تشکر مىکنم و از دعاى خیر براى این فرزندان باوفاى اسلام غفلت نخواهم نمود. خداوند شهداى عزیز و گمنام بسیج را به نعمت همجوارى اهل بیت- علیهم السلام- متنعم و جانبازان عزیز را شفا و اسرا و مفقودین عزیز را سالماً به اوطانشان بازگرداند و هر روز بر عظمت و شوکت این نهاد مقدس و مردمى که پیروان اسلام عزیز و حضرت بقیة اللَّه الاعظم- ارواحنا لمقدمه الفداء- هستند بیفزاید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
2/ 9/ 67
روح اللَّه الموسوی الخمینى
صحیفه امام، ج21، ص: 194 تا 196