با توجه به تجربیات گذشته و حال می توان گفت که دوری از خشونت به معنای انفعال و سکوت نیست، بلکه این راه دشوار نخست از دل بحث و گفت و گو و در ارتباط با واقعیات موجود، ترسیم می شود و سپس در دنیای واقعی تداوم و عینیت می یابد.
یک مدرس علوم سیاسی نوشت: خشونت پاسخ مناسبی برای خشونت نیست و اصولا خشونت ورزی، بازی در زمینی است که دولتها اغلب می خواهند و نتیجه آن هم از ابتدا روشن است. اتفاقا هنگامی که تعبیر مشهور دزموند توتو مبنی بر آنکه «انسانیت من با شما مرتبط است»، فراگیر شود، نخستین نشانه های شکست اخلاقی در اذهان دولتمردان پدید میآید.
همین جا ممکن است این تردید یا اشکال مطرح شود که بالاخره در برابر خشونت رسمی و بیرحمی های موجود چه باید کرد؟ آیا دوری از خشونت به معنای سکوت و پذیرش سرکوب نیست؟ کدام سیاست یا برنامه یا عملکرد - در گذشته - با دوری از خشونت اصلاح شده است که این بار جواب بگیریم؟ پاسخ این پرسشهای مهم ساده نیست، اما با توجه به تجربیات گذشته و حال می توان گفت که دوری از ابزار خشونت به معنای انفعال، سکوت و پذیرش سرکوبهای پیدا و پنهان نیست، بلکه این راه دشوار نخست از دل بحث و گفتگو و در ارتباط با واقعیات موجود، ترسیم میشود و سپس در دنیای واقعی تداوم و عینیت مییابد. این بحث و گفتگوی مداوم برای رسیدن به آرمانهای انسانی و حقوق بشر، به خاطر پرورش آگاهی و نیز چنانچه بهره مند از حضور عینی کنشگران باشد، قدرتی عمومی و ضمانت بخش ایجاد می کند که نمی توان آن را انکار کرد یا نادیده گرفت. در نتیجه، پیشبرد هدف از سویی به آگاهی شهروندان و از سوی دیگر به حضورشان در صحنه پیوند میخورد، و دوری از خشونت در اینجا از روی قدرت است، نه ضعف. واقعیت آن است که در شرایط ضعف احزاب سیاسی و گروههای مدنی، ورود به چرخه خشونت ممکن است به کنار زدن کارگزاران و دولتها بینجامد، اما بعید نیست که همچون تجربه مصر به نتیجه ای درخور ختم نشود (بازتولید استبداد) و یا چون تجربه لیبی شرایط هولناکی را به دنبال آورد (جنگ داخلی). بنابراین، شهروندان از خشونت به عنوان ابزار تحقق اهدافشان دوری می کنند.
به گزارش جماران ، در بخش های دیگری از یادداشت دکتر سید عبدالامیر نبوی آمده است:
اول. این نکته بدیهی مینماید که هیچ حکومت یا نظام سیاسی را نمی توان یافت که از مشروعیت سیاسی ناب و حمایت کامل برخوردار باشد. همواره شهروندانی پیدا میشوند که نسبت به ماهیت، تصمیمات یا عملکرد نظم سیاسی مستقر معترضند و نارضایتی خود را به نحوی که اثربخش بدانند، بیان می کنند. اینان ممکن است از انواع روشها و ابزارها برای بیان اعتراض خود و نیز جلب نظر دیگر شهروندان یا حتی بازیگران خارجی بهره بگیرند تا از وزن بیشتری در صحنه رقابت و کشاکش برخوردار شوند. آنچه برای تداوم حیات یک نظام سیاسی و ارتقای کارآمدی آن ضروری است، آنکه اکثر شهروندان باور خود را نسبت به حقانیت نهادهای حاکم از دست ندهند. از اینرو، نظام ها و دولت ها از انواع روشها و ابزارها برای حفظ باور شهروندان و حمایت آنان استفاده می کنند تا بتوانند فشارهای موجود داخلی و خارجی را با کمترین مشکل و هزینه پشت سر بگذارند. بحران واقعی زمانی آغاز می شود که تردیدی عمومی درباره مشروعیت سیاسی پدیدار شود.
دوم. فرسودگی مدیریتی موجب میشود دولت ها دچار روزمرگی شده و از آمادگی ذهنی و عملی برای رویارویی با مشکلات و بحرانها و نیز مواجهه با آینده برخوردار نباشند. در نتیجه، ساده ترین مشکلات و مطالبات در کوتاه مدت به بحران تبدیل می شود. در واقع، چون ظرفیت یا توانایی بالایی برای درک تحولات اقتصادی – اجتماعی و پویایی های فرهنگی جامعه وجود ندارد، به محض وقوع یک بحران، غافلگیری، حیرت و دستپاچگی رخ می دهد. پس از آن نیز همه کوششها معطوف به جمع کردن آن در کمترین زمان ممکن می شود، نه بررسی و واکاوی آن برای کاهش هزینه های اجتماعی و جلوگیری از وقوع بحرانی مشابه در آینده. لذا در پس هر واقعه ای، بهت و تاسف برای مدتی فراگیر میشود، ولی جای خود را به تامل و بازبینی خردمندانه مسئولیتها نمی دهد و این دور باطل ادامه می یابد.
سوم. تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران، دستکم از دوره ۱۳۸۸ به این سو، سبب شده است کنشگری اینترنتی به عنوان بخشی مهم و انکارناپذیر از کنشگری سیاسی اجتماعی در ایران معاصر درآید. این گونه از کنشگری به دلایلی مانند آنکه سریع است، محدودیت های محیط واقعی را ندارد و استفاده از آن به سن، جنسیت و دیگر متغیرهای زمینه ای کاربران منوط نیست، جذابیت بیشتری پیدا کرده است. حتی اگر محدودیت های ناشی از کرونا نبود، باز هم حضور شهروندان، به ویژه نوجوانان و جوانان، در فضای مجازی طی سالهای گذشته چشمگیر بوده است و در این میان برخی پلتفرمها و برنامه ها، از اقبال بیشتری برخوردار بوده اند. مرور فهرست اعتراضات در سالهای اخیر نشان میدهد که همزمان با افزایش بحرانها در این سالها و عیان شدن ناکارآمدی سیستمی، مهاجرتی گسترده به فضای مجازی رخ داده است.
...
حال، پرسش آنکه در وضعیتی که مدتهاست همه چیز در حالت تعلیق قرار دارد و افقی در دسترس دیده نمی شود ... چه باید کرد که فرسودگی و سترونی دولت به ملت سرایت نکند؟ همانقدر که از رویارویی با این پرسشها گریزی نیست، پاسخ به آنها هم راحت نیست. حال که از رهبری کاریزماتیک یا دخالت قدرتهای خارجی برای خروج از بن بست خبری نیست، و چه بهتر که از اینها اثر و خبری نیست، باید به فکر راه جدیدی بود. یافتن راهی جدید است که چنین تجربه ای را در حیات جمعی ایرانیان یگانه خواهد کرد.
----------------------------------------------------------------------------------------
* دانشیار علوم سیاسی و عضو هیات مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران
منبع: وبسایت انجمن