پیرمرد در واکنش به حال و هوای این روزهای هورالعظیم گفت: «زندگی ما سوخته است، خاطرات ما آتش گرفته است. امروز جز تماشای این وضعیت چه کاری می توانیم انجام دهیم؟ کاش می شد هر کدام از ما مردمان هویزه، دشت آزادگان، خرمشهر و اهواز سطلی پر از آب می آوردیم و به اینجا می ریختیم تا شاید دوباره تالاب هورالعظیم به مأمنی برای ما تبدیل شود.»
به گزارش جماران، پیرمرد غمگین و عصبانی، با زبانی عربی که چندان هم واضح نبود، از روزگاری سخن می گفت که تالاب هورالعظیم پرآب بود و گاومیش ها در آن تن خود را خنک می کردند.
او به بازی کودکان نیز در کناره این تالاب اشاره کرد و در حالی که اشک از گوشه چشمانش جاری شده بود، گفت: تمام خاطرات کودکی من با این تالاب آمیخته است. حالا که اینجا تبدیل به جهنمی سوزان شده است، داد خود را کجا ببریم؟!
پیرمرد در واکنش به حال و هوای این روزهای هورالعظیم گفت: «زندگی ما سوخته است، خاطرات ما آتش گرفته است. امروز جز تماشای این وضعیت چه کاری می توانیم انجام دهیم؟ کاش می شد هر کدام از ما مردمان هویزه، دشت آزادگان، خرمشهر و اهواز سطلی پر از آب می آوردیم و به اینجا می ریختیم تا شاید دوباره تالاب هورالعظیم به مأمنی برای ما تبدیل شود.
او ادامه داد: «حق آبه تالاب را دزدیده اند ولی به ما می گویند تمام آب آن را بارش های فصلی تأمین می کرده است(!) کدام منطقی این را قبول می کند که این تالاب تنها با بارش ها آب داشته است؟»
این تالاب در انتهای حوضه آبریز کرخهای قرار دارد که بیش از ۲۰ سد در بالادست آن یعنی در استانهای کرمانشاه، همدان، لرستان، ایلام و خوزستان ساخته یا در حال ساخته شدن است.
پیرمرد به جماران گفت: «دو ماه است که این تالاب در آتش می سوزد و سهم ما تنها دودی بر چشمانمان شده است. چه کسانی مقصرند؟ چرا کسی جواب ما را نمی دهد؟»
بنابراین گزارش، تالاب مرزی هورالعظیم با بیش از ۳۰۰ هزار هکتار، آخرین بازمانده تالابهای بین النهرین است که یک سوم آن در ایران و دوسوم آن در کشور عراق قرار دارد.
به گفته فعالان محیط زیست، سدسازی های نابه جا، بلای جان هورالعظیم شده است و حق آبه مربوطه نیز پیش از آنکه به این تالاب برسد، صرف کشاورزی در زمین های بالادست می شود. نگرانی از آلودگی محیط زیستی گریبان تمام شهرهای اطراف این تالاب را گرفته است و با گذشت بیش از دوماه از سوختن آن، هنوز اقدام موثری برای احیای هورالعظیم صورت نگرفته است.
اهالی شهرهای اطراف تالاب منتظر چیزی شبیه معجزه هستند و این روزها کمتر سخن می گویند و بیشتر تماشا می کنند. شاید به این خاطر که احساس می کنند صدایشان به جایی نمی رسد.