آذرماه سال 1361 آن گاه که گزارشهایی از برخوردهای برخی از انقلابیون به نام اسلام و انقلاب با برخی منتصبین به حکومت طاغوت صورت می گرفت حضرت امام در فرمانی 8 ماده ای خطاب به قوه قضائیه و ارگان های اجرایی کشور بر لزوم رعایت حقوق خصوصی و حقوق شهروندی در مقابل حکومت و قدرت تأکید کردند، به طوری که این پیام در آینده به عنوان «منشور کرامت انسانی» نام گذار شد. منشوری که در تمامی موارد به محترم شمردن حقوق افراد و رعایت ضوابط قانونی در برخورد با حقوق شرعی-مدنی تأکید دارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حضرت امام بارها قبل از صدور این فرمان نسبت به رعایت حقوق مردم تذکر داده بودند. ولی با صدور فرمان هشت مادهای در 24 آذر 1361 این مسائل موضوعیت خاصی پیدا کرد. حتی ایشان تا آخرین لحظات حیات به این موضوع حساسیت داشتند. نکات کلیدی این فرمان از حوزه قانونگذاری، قوانین مدنی و جزایی کشور شروع میشود و تا حوزه استقلال قضات، برخورد با قضات متخلف، رعایت حقوق شهروندی، رعایت حقوق زندانیان و افراد خاطی، برقراری آسایش عمومی مردم، احترام به حریم خصوصی مردم، حفظ حیثیت و آبروی مردم و کوتاهی نکردن در برخورد با مجرمین مسائل امنیتی را در بر می گیرد.
هم در زمان حضرت امام(س) و هم بعد از وفات ایشان کم و بیش در مورد موضوعات مخلف مطرح شده در این فرمان صحبت شده است؛ اما یکی از مواردی که در سال های اخیر استنادهای زیاد و متفاوتی از طرف گروه ها و افراد مختلف سیاسی به آن می شود و محل مناقشات زیادی شده است، جمله« میزان حال فعلی اشخاص است» در بند 2 این فرمان است، که باید دید شأن صدور این جمله از طرف امام چگونه بوده است. در این بند حضرت امام(س) می فرمایند:
«رسیدگی به صلاحیت قضات و دادستانها و دادگاهها با سرعت و دقت عمل شود تا جریان امور، شرعی و الهی شده و حقوق مردم ضایع نگردد. و به همین نحو رسیدگی به صلاحیت سایر کارمندان و متصدیان امور، با بیطرفی کامل بدون مسامحه و بدون اشکال تراشیهای جاهلانه که گاهی از تندروها نقل میشود، صورت گیرد تا در حالی که اشخاص فاسد و مفسد تصفیه میشوند اشخاص مفید و مؤثر با اشکالات واهی کنار گذاشته نشوند. و میزان، حال فعلی اشخاص است با غمض عین از بعض لغزشهایی که در رژیم سابق داشتهاند، مگر آنکه با قرائن صحیح معلوم شود که فعلاً نیز کارشکن و مفسدند»
در همین خصوص حجت الاسلام والمسلمین رسول منتجب نیا در گفت و گو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، اظهار کرد: فرمان 8 ماده ای حضرت امام یک فرمان تاریخی است که باید همیشه زنده نگه داشته شود و همه مسئولان اعم از مسئولان قضایی، سیاسی و اداری باید به مفاد آن عمل کنند. چرا که این فرمان از متن اسلام گرفته شده است و پشتوانه آیات و روایات متعددی از قران و احادیث را دارد.
وی ادامه داد: در مورد جمله« میزان حال فعلی افراد است» باید گفت که متاسفانه در سال های اخیر این جمله حضرت امام مستمسکی و دست آویزی در دست عده ای قرار گرفته است که افراد با سابقه و افرادی که در ابتدای نهضت اسلامی تا پیروزی انقلاب و از لحضه پیروزی تا امروز همواره از نظام و انقلاب دفاع کرده اند را محکوم و مردود کنند و بد تر آن که این مسئله را به امام نسبت دهند.
منتجب نیا خاطرنشان کرد: یعنی به فرض شخصیتی با ده ها سال سابقه درخشان اگر به فرض از دید مسئولان کشور اشتباهی مرتکب شده است، ما باید تمام سوابق او را در این انقلاب نادیده بگیریم و مثل کسی باشد که همین امروز وارد این عرصه شده است. یعنی مانند پاک کردن نوشته ای روی تخته سیاه تمام این سوابق، خدمات و مجاهدت ها را ما نادیده بگیریم.
وی با بیان این که منظور امام از این جمله قطعاً این گونه نبوده است و نه تنها مقصودشان این نبوده بلکه امام نقطه مقابل این برداشت را مد نظر داشته اند، گفت: شأن صدور این جمله چه در فرمان 8 ماده ای چه در وصیت نامه سیاسی الهی و موارد دیگر، در مورد کسانی است که در قبل از انقلاب دچار خطا ها و خلاف هایی شده اند و بعد از پیروزی انقلاب به دامان انقلاب پناه آورده بودند و اظهار ندامت کردند.
حجت الاسلام والمسلمین رسول منتجب نیا ابراز داشت: امام می فرمایند، شما این افراد را به دلیل خطاهای قبل یا اوایل انقلاب حذف نکنید و آن ها را با آغوش باز بپذیرید چرا که میزان حال فعلی افراد است. خطاب امام در این جمله انقلابیون تندرویی هستند که گاه از سر احساسات انقلابی و گاه نادانی با مردم بد رفتاری می کردند، است؛ نه کسانی که به دامان انقلاب پناه آورده بودند.
وی هدف امام از این جمله را جذب حداکثری دانست و اظهار کرد: منطق امام این بود که همه با هم باشید. حضرت امام مرزی بین مردم قائل نبودند که عده ای را خودی و عده ای را غیر خودی تعریف کنند. بنای امام جذب حداکثری مردم بود، حتی ما فراموش نکرده ایم که امام بعد از پیروزی انقلاب به منافقین گفتند که شما هم آزاد هستید فعالیت کنید کمونیست ها هم آزاد هستند که فعالیت سیاسی کنند اما اسلحه را زمین بگذارید، توطئه نکنید و از آزادی استفاده کنید.
قائم مقام حزب اعتماد ملی با تأکید بر این که منطق امام بر جذب حداکثری و عدم طرد افراد بود، گفت: ببینید چگونه کلام امام را تحریف معنوی کرده اند و جمله ای که امام آن در راستای جذب افراد خطا کار گفته است را در راستای دفع افراد با سابقه و انقلابی به کار می برند که با نام امام شخصیت های بزرگ کشور را یکی یکی ترد کنند.
وی همچنین اضافه کرد: علاوه بر این که شأن صدور این جمله مشخص می کند که امام این جمله را در قبال چه وضعیت و چه افرادی به کار برده است، اساساً منطق اسلام و قرآن این گونه نیست که ما افراد با سابقه را طرد کنیم. در آیات قرآن بر روی «السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار» تکیه شده است. آن هایی که در مبارزه پیشتاز بودند و آن هایی که در روز های سخت اسلام همراه و در خدمت رسول الله(ص) بودند، پیشتاز در اسلام هستند.
منتجب نیا در پایان، گفت: در جای دیگر قرآن کریم می فرماید از «السابقون السابقون اولئک المقربون» یعنی منطق قرآن و اسلام توجه به سوابق است و مسلماً حضرت امام چیزی نمی فرمایند که علیه اسلام باشد. متاسفانه ظلم هایی که امروز به حضرت امام می شود یکی دوتا نیست؛ یکی از این ظلم های بزرگ این است که من می بینم این جمله را در مورد همراهان و نزدیکان امام به کار می برند. خیلی متأثر و متأسف هستم از کسانی که چه بسا اساساً امام را ندیدند و نمی شناختند و با امام نبودند یا علاقه ای به امام نداشتد اما امروز به ظاهر از همه بیشتر طرفدار امام هستند و می خواهند یاران امام را به نام امام از صحنه خارج می کنند.
آیت الله موسوی حسین موسوی تبریزی در مصاحبه ای در تاریخ 20آذر 92 با پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران در خصوص شرایط صدور این فرمان از سوی حضرت امام می گوید: ...وقتی دولت مستقر آقای میرحسین تشکیل شد یکی از مسائل مهم کشور مسئله گزینش، جذب و دفع [به قول آن ها اصلاح] نیروهای ادارات بود. گروههای گزینشی ایجاد شدند تا گذشته افراد را بررسی کنند. آن وقت جوانها هم بودند. نمیشود گفت مغرض بودند. افرادی از جوانان انقلابی را انتخاب کرده و از بالا تا پایین در ادارات گذاشته بودند. این افراد خوب آموزش و تعلیم ندیده بودند که چگونه با مردم برخورد کنند، آداب را رعایت کنند، به اسرار مردم و خصوصیات زندگیشان کار نداشته باشند و نسبت به گذشته شان، آن مقدار که مربوط به نظام فعلی و انقلاب نیست، دخالت نکنند. گزارش های تندی میرسید. خبر میآوردند که مثلاً یکی از مسائل فقهی و فرعی اسلام را از افراد میپرسند که «تو این مسئله را میدانی یا نه» و طرف اگر نمیدانست رد میکردند و یا تصفیه میشد. یا مثلاً میپرسیدند در زمان کودکی کارهای بد و خلاف شرع با دوستت انجام دادهای؟ از زندگی خصوصی مردم و گذشته ده ـ بیست سال پیش آنان سؤال میشد. گاهی آلبوم عکس مجالس و عروسی هایشان را بررسی میکردند. این مسائلِ خیلی سریع شیوع پیدا کرد. به گوش حضرت امام رسید. خیلی برای امام سنگین بود. این یک مسئله مهم بود. مسئله دیگر کمیته ها بود که از روز اول تشکیل شده بودند. چون کمیته ها متمرکز نبودند. اهالی هر محله کمیته ای تشکیل داده بودند. گاهی افرادی ناجور و بدون گزینش در کمیتهها جمع شده بودند.اغراض شخصی هم گاهی در کار اینها دخالت داشت. گزارشهایی نه تنها از علمای هر شهر که از هر منطقه شهرهای مختلف مثل تهران می آوردند که کمیتهها چنین و چنان میکنند. البته بعضی کمیتهها زیر نظر بعضی روحانیون بود. حتی گاهی از آنها نیز گزارشهای تندی میامد. امام خیلی ناراحت بود و همیشه به آیتالله مهدوی کنی سفارش میکرد. در عین حال خود آقای مهدوی کنی به این مسئله حساس بود و انصافاً خیلی هم خوب برخورد میکرد و گذشت نمیکرد.
علمای بزرگی در مناطق مختلف تهران مثل بازار، امیریه و منیریه بودند. بعضی از سپر اینها گاهی استفاده میکردند. حتی بعضاً قاچاق موادمخدر و اینها انجام میدادند. این مسئله هم گزارش شده بود. مسئله منافقین تقریباً تمام شده و مسئله جنگ روی روال افتاده بود. پیروزی و سرعت حرکت عراق را کلاً متوقف کرده و مشغول باز پسگیری شده بودیم. اما این مسائل داخلی پیش آمده بود. خب وزارت اطلاعات نداشتیم؛ سپاه معاونت مخصوص اطلاعات داشت و کار اطلاعاتی انجام میداد. اینها هم یک کارهای اشتباهی انجام میدادند. مثلاً یک شخص مغرضی تماس میگرفت که مجاهدین در فلان جا مخفی شدهاند. بعد اینها گاهی برخوردهای نامناسبی انجام میدادند. مثلاً آلبومهای دیگران را میدیدند، چند تا عکس به دست میآوردند یا مثلاً مشروبی میدیدند. در حالی که رفته بودند تروریست یا سلاح منافقین را بگیرند. بعد همان عکس و مشروب را بهانه میکردند و آنها میبردند. اینها هم یک مسئله خلاف بود که کم کم داشت در میان مسئولین فرهنگ میشد و حتی به مسئولین بالا هم رسید. هر کسی به خودش اجازه میداد کارهایی خلاف شرع انجام دهد. به ردههای بالای مسئولین هم رسید که دستور بدهند در مورد افراد شنود بگذارند و تلفن و روابط دیگران را زیر نظر بگیرند. این مسائل در رده بالای قوه قضائیه هم پیش آمد. دیگر امام خیلی ناراحت شدند. یعنی با توجه به این که از اول آن سال امام دنبال قانونگرایی در جامعه بودند، مجلسمان تصویب و رئیس جمهور قانونیمان مشخص شده و مشکلات درونی و جنگ هم مقدار معتنابهی سروسامان داده شده بود انتظار میرفت مسئله قانونگرایی جدی گرفته شود. امام دنبال این بودند که حقوق بشر و حقوق انسان ها باید خیلی جدی مراعات و به آن توجه شود. یعنی امام در گزارشهای زیاد دیدند بعضیها به عنوان انقلابی به خودشان اجازه میدهند هر کاری بکنند و نه تنها احتیاطات را کنار بگذارند بلکه به حقوق مردم بیتوجهی و آن را ضایع کنند. امام به این نتیجه رسیدند و فرمان هشت مادهای را در 24 آذر 61 صادر کردند.
همچنین در همین رابطه آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت و گو با انتخاب، در اوایل بهمن سال 92 در مورد جمله «ملاک حال فعلی افراد است» حضرت امام و برخی سوءاستفاده ها از آن، می گوید: « این سال ها همواره بحثی در فضای سیاسی کشور، در مورد این سخن حضرت امام(س) وجود دارد که «ملاک حال فعلی افراد است» از این سخن حضرت امام در سال های اخیر از ناحیه چهره هایی که نه تنها سابقه ای در انقلاب نداشتند بلکه با اندیشه ها و سخنان حضرت امام(س) مخالفت می کردند؛ بارها و بارها برای مقابله و هتک شخصیت های اصیل و برجسته انقلاب استفاده شده. آنطور که از سابقون انقلاب شنیده ام، شأن نزول این فرمایش حضرت امام چنین بود که برخی از انقلابیون در استفاده از پاره ای افراد که سابقه ای در انقلاب نداشتند؛ مخالفت می ورزدیدند. حضرت امام از باب رافت اسلامی و ضرورت استفاده از همه کسانی که توانایی ارائه خدماتی به کشور داشتند؛ چنین فرمودند.
وی همچنین در مورد سوء استفاده از این جمله می گوید: بله، سوءاستفاده که میشود. هم این طرف و هم آن طرف؛ همه کلمات امام(س) را به میل خودشان تفسیر میکنند. سخنان امام(س) موقعی بود که یک دفعه این نگاه اوج گرفته بود که همه نیروهایی را که در زمان شاه کار میکردند یا با انقلاب همراهی نمی کردند؛ از کار برکنار کنند و خیلی کارهای تند دیگر. ایشان آن تذکر را در آنجا دادند و گفتند: اگر اینها آدمهای قابل استفاده و مفیدی هستند و الان دیگر آن حالت را ندارند؛ از آنها استفاده شود. البته گناهانی هست که بخشیده نمیشود مثلاً دین که به عهدهشان هست و باید این را بپردازند، مال مردم یا دولت را که خوردند باید بپردازند. کارهایی هم هست که مجازاتهایی دارد. آنها بحث دینی است و اصول زیادی هم دارند.
آیت الله هاشمی در خصوص شأن نزول این جمله نیز توضیح می دهد: شأن نزول آن جمله این بود که در حذف نیروهای کاردان سابق افراط نکنند که این یک مسأله بود. الان که بحث میکنند؛ هر کسی به میل خودش استفاده میکند. مثلاً به سلیقه فلان جریان فلان کس الان مسیر خوبی ندارد و در گذشته هم افتخاراتی داشت. میگویند افتخارات گذشته جدا، ولی الان خوب نیست. این میتواند در جایی درست باشد ؛یعنی کسی قبلاً خیلی خدمات داشته و خوب بوده و خدوم بوده و الان نیست، بله این میتواند درست باشد. ولی با تحلیل آنها؛ برای خودشان و با سلیقه آنهاست و میگویند هرکس با ما نیست، الان حالش خوب نیست که اگر این باشد؛ حرف بیربطی است. هر کسی با سلیقه خودش و با تفکّر خودش و با قانون و ملاکهای عمومی موجود؛ فکر و عمل می کند. لذا نباید این گونه بحث کرد. البته کل مسأله درست است. یعنی اگر بخواهیم در موردکسی قضاوت کنیم ؛ باید وضع فعلیاش را در نظر بگیریم . افتخارات گذشته به جای خود است و نمیخواهیم آنها را فراموش کنیم.به نظرم امام(س) اولین بار در فرمان هشت ماده ای خود و برای رسیدگی به صلاحیت کارمندان و متصدیان امور؛ از اشکال تراشی های جاهلانه تندروها گله و تاکید کده اند که افراد مفید و موثر با بهانه های واهی کنار گذاشته نشوند. فکر می کنم «غمض عین از بعضی از لغزش های زمان رژیم پهلوی» را آوردند و گفتند:«میزان حال فعلی اشخاص است.