ریاکاران نقطه مقابل مؤمنین واقعی خلاف فطرت عمل کرده، افرادی ناپایدار، سستعنصر و کارهایشان از روی مکر و خدعه است. اینان برخلاف افراد با ایمان هرگز طعم آرامش روح را نچشیده و از آنجایی که از فریبکاری خود آگاهند و میدانند گفتار و کردارشان با اندیشه و نیتشان فرق دارد همواره آشفتهخاطر و نگرانند که مبادا رسوا شده و موجبات بیآبروییشان فراهم آید.
پایگاه خبری جماران: در میان موجودات، فقط انسان قادر است خود را برخلاف آنچه هست جلوه دهد و با دورویی و ریا چهرهای متفاوت از آنچه هست از خود نشان دهد. آدمی با محرک؛ طمع، خودخواهی، حبذات، جاهطلبی و علاقهمندی به محبوبیت متوسل به ریاکاری شده و سعی میکند از این طریق در دلها نفوذی یافته و نزد مردم از قدر و منزلت و محبوبیت برخوردار باشد. بدینگونه ریاکاران با پیروی از هوی و هوس به تمایلات نفسانی جامهعمل میپوشانند. عکس آنان که بواسطه ایمان کامل، با اتکا به خداوند، نفس سرکش را مهار کرده و با نیروی اراده و عقل، اندیشه خودنمایی و ریا را از صفحه ذهن زدوده و در خلوت و جلوت کارهای خیر را در کمال خلوص و به منظور وظیفهشناسی و اطاعت از اوامر الهی انجام میدهند. افراد فاقد ایمان کامل اما در مقابل دیگران و پیش چشم این و آن به کارهای خیر پرداخته و با هدف جلب نظر مردم تظاهر به انجام کار خیر مینمایند.
ریا، صفای باطن را از بین برده و خلوص را از ریاکاران میگیرد. به نحوی که آنان قادر نخواهند بود وظایف دینی و انسانی و خیرخواهانه خود را با نیتی پاک و ضمیری منزه به پایان برسانند.
ریاکاری حکایت از نفاق درون داشته و منشأ روانی آن احساس حقارت و خواری است. افراد منافق در گفتار و رفتارشان ضمن تضییع خود، سعی میکنند غیر آنچه هستند جلوهگر شوند تا کمبودهای خود را سرپوش نهاده و از رنج درون بکاهند. امیرالمؤمنین علی(ع) در این خصوص میفرماید:«نفاق و دورویی افراد ناشی از ذلت و حقارتی است که در باطن خود احساس میکنند.» برخی افراد که فاقد ارجمندیهای اجتماعی هستند و مردم به آنان با دیده حقارت مینگرند، برای آنکه آبرو و شخصیتی بهدست آورند و در جامعه از قدر و منزلتی برخوردار شوند به تزویر و ریا روی آورده و تظاهر به زهد و تقوی میکنند. ریاکاران خود را به دروغ با ایمان و درستکار جلوه میدهند و قصدشان از اینکار آن است که با اغفال مردم خود را در گروه پاکان جای داده و حسننظر اطرافیان را نسبت به خویش جلب کنند و همانند مؤمنین واقعی محبوب و خواری درون را تخفیف دهند.
ریاکاران عاشق تحسین و تمجیدند و هدفشان در نیکوکاری و ادای تکلیف دینی، جلب عواطف دیگران و نفوذ در قلب این و آن است. آنان در اصل توجهی به جنبههای انسانی و معنوی کارهایی که انجام میدهند ندارند و کار خیر را به شرطی انجام میدهند که در جامعه منعکس شود و مردم آن را ببینند، یا لااقل خبرش را بشنوند. و الا پاکی و نیکی در نظرشان اهمیت نداشته و در مقابل کارهای خوب و بد بیتفاوتند. امیرالمؤمنین علی(ع) در معرفی این افراد فرموده است: «ریاکار دارای سه نشانه است؛ موقعی که مردم را میبیند در انجام فرائض با نشاط و پرتحرک میشود، اما هنگام تنهایی در انجام همان اعمال کاهل و بیرغبت است و دوست دارد برای کلیه اعمالی که انجام میدهد مورد تحسین و ستایش قرار گیرد.»
مؤمنین واقعی در همه حال به یاد خدا هستند و پنهان و آشکارشان یکسان است. آنان همواره وظیفهشناس و درستکار بوده وفق معتقداتی که از باوری استوار نشأت گرفته و حاصل ایمان معنوی است عمل میکنند و گفتار و کردارشان همانند اندیشه و افکارشان از پلیدی مبری و منزه است. این گروه پاکدل بر اثر اتکا به پروردگار دلی مطمئن و ارادهای نیرومند دارند. از جمله ویژگی مؤمنان آنکه؛ با صراحت سخن میگویند، با قاطعیت عمل میکنند، از مشکلات نمیهراسند و در پیشامدها مضطرب و آشفته خاطر نمیشوند. همینان مطیع راستین باریتعالی بوده و با خلوص نیت او را بندگی میکنند. دچار خودفراموشی نمیشوند، ارزشهای انسانی خویش را از یاد نبرده و در مقابل مخلوق به حقارت و فرومایگی تن نمیدهند.
حال آنکه ریاکاران نقطه مقابل مؤمنین واقعی خلاف فطرت عمل کرده، افرادی ناپایدار، سستعنصر و کارهایشان از روی مکر و خدعه است. اینان برخلاف افراد با ایمان هرگز طعم آرامش روح را نچشیده و از آنجایی که از فریبکاری خود آگاهند و میدانند گفتار و کردارشان با اندیشه و نیتشان فرق دارد همواره آشفتهخاطر و نگرانند که مبادا رسوا شده و موجبات بیآبروییشان فراهم آید.
امام صادق(ع) در تقبیح این گروه خطاب به اباحفض یکی از نزدیکان خود چنین میفرماید: «ای اباحفض این چه کار ناپسندی است که فرزند آدم برای تقرب یافتن به مردم مرتکب شده و برخلاف علم الهی قدم برمیدارد!؟ رسول خدا میفرمود؛ کسی که دارای خصلت و خویی است و آن را پنهان نگه میدارد سرانجام طبق سنت حکیمانه الهی پردههای اختفا کنار رفته و آن خصلت آشکار میشود. اگر آن خصلت خوب باشد، خوبی صاحبش مشهود و اگر بد باشد، بدیش معلوم میشود.»