پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

گزارشی در مورد نابودی منطقه حفاظت شده بهرام‌گور؛

نابودی محیط زیست ایران در ازای 40 هزار تومان چینی!

سازمان حفاظت محیط زیست در فارس چراغ سبز را برای معدنکاوان روشن کرد تا آنها با استخراج سنگ‌های چینی، به گمان خویش، راه توسعه شهر را از وسط منطقه حفاظت شده بهرام گور بگذرانند!

به گزارش جماران؛ زهرا کشوری، خبرنگار محیط زیست، در یک رشته توییت در حساب کاربری خود نوشت: «قیمت هر تن سنگ چینی منطقه حفاظت شده بهرام‌گور 40 هزار تومان است. سنگهای خام در کشتی‌های چینی در سواحل ایران فراوری و با قیمت گزاف در دبی به اروپایی‌ها فروخته می‌شود. 

بهانه مسئولان برای معدونکاوی در زیستگاه گور ایرانی توسعه است. آیا با تنی ۴۰ هزارتومان، نی‌ریز فارس توسعه یافت؟

هر کجای «بهرام گور» که دست می‌گذاری درد می‌کند! معدنکاوان تیشه به ریشه‌اش زده‌اند! سنگ‌های چینی بلای جان تنها زیستگاه گورخر ایرانی شده‌اند! این توافق سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت صنعت، معدن و تجارت بود که راه را برای معدنکاوان به مناطق حفاظت شده باز کرد.

سازمان حفاظت محیط زیست در فارس نیز بین توسعه «نی‌ریز» و حفاظت از منطقه حفاظت شده «بهرام گور» اولی را انتخاب کرد! چراغ سبز را برای معدنکاوان روشن کرد تا آنها با استخراج سنگ‌های چینی، به گمان خویش، راه توسعه شهر را از وسط منطقه حفاظت شده بهرام گور بگذرانند!

این مسیر با نقض قانون مصوب مجلس - که هرگونه توسعه و فعالیت‌های عمرانی را در مناطق چهارگانه و حفاظت شده ممنوع کرده بود - باز شد! تا این سؤال پیش بیاید که آیا خام‌فروشی سنگ‌های معدنی از جمله سنگ‌های چینی توانست توسعه نی‌ریز را رقم بزند!؟ خیر!

سنگ‌های 10 تنی خام بار کامیون می‌شود و از طریق اسکله شهید بهشتی چابهار به کشتیهای چینی می‌رود! در این کشتی‌ها کارخانه سنگ‌بری وجود دارد. پیش از رسیدن کشتی‌های چینی به بندر «دبی» سنگ‌ها بریده وفرآوری میشوند.سنگهای تراش خورده با قیمت‌های بسیار بالا به مشتریان اروپایی فروخته می‌شود.

تلخی ماجرا به عدم وجود شرکت‌های فرآوری در کشور و «خام‌فروشی» محدود نمی‌شود! این سنگ‌ها حتی به نام ایران هم به بازار بزرگ جهانی نمی‌روند بلکه دنیا، سنگ‌های سفید ساختمانی ایران را با نام ترکیه و امارات می‌شناسند؛ سنگ‌هایی که نمای ساختمان‌ها را در شهرهای اروپایی زینت می‌دهد.

از این معامله چند تومان دست ایرانی‌ها را می‌گیرد؟ چند نفر از بومی‌های نی‌ریز صاحب شغل می‌شوند؟ از هر تن سنگ معدنی بین 30 تا 40 هزار تومان به جیب فروشنده ایرانی می‌رود. معادن نی‌ریز هم مثل بسیاری از معادن کشور نیروی بومی نمی‌گیرند، پس ایجاد شغل برای نی‌ریزی‌ها هم سرابی بیش نیست.

حال این سؤال پیش می‌آید آیا از تخریب یک منطقه ارزشمند و از بین بردن یک گونه در حال انقراض ارزشمند، نی‌ریز توسعه می‌یابد؟! هرچند این سؤال تنها به منطقه حفاظت شده بهرام گور و شهر نی‌ریز محدود نمی‌شود! و چرخ توسعه در بسیاری از شهرها بر پاشنه عدم توسعه پایدار می‌چرخد اما پیش از آنکه بولدوزرها نقشه‌های منطقه حفاظت شده بهرام گور را نقش بر آب کنند، زیستگاه بکر «غوری» را در نی‌ریز فارس بلعیدند! پارک ملی «غوری» چسبیده به بهرام گور است. رگ‌های معدنی‌اش ریش‌ریش شده و قوچ و میش‌های پرآوازه‌اش، آواره شده‌اند! مراتعش هم از بین رفته است!

بسیاری از ساکنانش هم دام‌ها را فروخته و حاشیه‌نشین شهر شده‌اند. بنابراین تا اینجای کار نه تنها بومی‌های منطقه غوری صاحب شغل نشده‌اند که دامدارانش هم مراتع سبزشان را از دست داده‌اند!

با 220 دهنه معدن، منطقه غوری را آش و لاش کردند.جنوب شرق نی‌ریز می‌شود غوری. غوری منطقه‌ای دارد به نام دزدان! منطقه دزدان را هم به کرمان دادند تا معدنکاوان، دزدان را هم بکاوند. از مراتع سرسبز دزدان هم تنی لخت ماند و سنگ‌های لاشه لاشه!مراتع و زندگی دامدارانش نیز باهم از بین رفت!

EhTqXADX0AAZmgn

معدنکاوان البته همچنان به کاویدن غوری مشغولند! خرداد ماه سال‌جاری بود که مردم غوری جلوی بولدوزرهای آنها ایستادند تا حقوق عرفی مرتعداری خود را از شرکت خصوصی «ایمیدرو» بگیرند! این شرکت معدنکاوی در پهنه بهرام گور را در انحصار خود دارد.

کوه مشکان بهرام گور هم از معدنکاوی این شرکت در امان نیست.صدها معدن کوه مشکان را زخم زده‌اند! در کوه مشکان هم مردم جلوی بولدوزرها ایستادند تا از برداشت‌های غیر اصولی از معادن سنگ مرمریت منطقه جلوگیری کنند! آنها بیش از هر چیزی نگران قنات «جاماسب حکیم» در 500 کیلومتری مشکان هستند!

.EhTq9msXkAAeBqq

معدنکاوی در نی‌ریز تنها گور ایرانی را تهدید نمی‌کند. عرصه را بر جبیرها و آهوهای بهرام گور نیز تنگ کرده.مردم منطقه گورخرهای منطقه را یک سرمایه زیستی می‌دانند.این گورها گاهی از منطقه خارج میشوند و به زمین‌های کشاورزی صدمه می‌زنند اما مردم آنها را به منطقه حفاظت شده هدایت می‌کنند.

درختان بنه، بادام، کلخنگ، ارس در ارتفاعات، درختچه‌های گز، قیچ، کاروان کش، بوته‌های درمنه، انغوزه، زیره، آویشن، کاکوتی و... هم از معدنکاوی رنگ باخته است. تخریب آبخوان‌ها هم یکی دیگر از پیامدهای توسعه بی‌توجه به پایداری سرزمین است.

حال یک سؤال بزرگ ذهن افکار عمومی منطقه و فعالان حوزه محیط زیست را به خود مشغول کرده است! آیا تخریب یک منطقه حفاظت شده، از بین بردن صدها گونه‌های حیوانی، گیاهی و درختی، بیکار کردن دامداران، تخریب آبخوان‌ها و قنات‌های منطقه، ارزش هر تن 40 هزار تومان را دارد؟

آیا با هر تن 40 هزار تومان منطقه توسعه مییابد یاجیب سرمایه‌دار خصوصی پر میشود؟ چرامسئولان به جای آنکه بولدوزرها را به جان مناطق حفاظت شده بیندازند وجوامع بومی را بتارانند، کارخانه‌های فرآوری را ایجاد نمیکنند تابا برداشت کمتر از معادن و فرآوری آنها، حداقل توسعه در عمل اتفاق بیفتد.

آیا زمان آن نرسیده که بدنام کردن محیط زیست به نام «محیط ایست» و ساختن یک مترسک از محیط زیست به‌عنوان مانع توسعه کشور، پایان یابد و توسعه بنیادی مبتنی بر حفاظت از محیط زیست روی میز تصمیم‌گیری مسئولان برود؟!»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.