وقتی امروز سخن از «اخبار جعلی» به میان میآید، ناگزیر از تأمل درباره مفهوم و مقولهای میشویم که اگرچه نامی کهن دارد، اما از خاستگاه و پایگاهی نو به میدان آمده است؛ «اخبار جعلی» به این مفهوم زاییده شبکههای اجتماعی است. خبرسازی، دستکاری در افکار عمومی، پروپاگاندا، برجستهسازی و دهها تلاش مشابه در همه سالهایی که روزنامه ها و رادیو و تلویزیون میدان دار بودهاند، وجود داشته است. اما این «اخبار جعلی» که امروز ما با آن مواجه هستیم، تازه از راه رسیده و محصول مداخله نهادها و شبکههای رسانهای غیرشفاف در فرآیند «روزنامهنگاری شبکهای» است.
به گزارش جماران؛ هادی خانیکی، رئیس کرسی ارتباطات علم و فناوری یونسکو، در مقدمه کتاب «روزنامهنگاری، اخبار جعلی و اطلاعات فریبکارانه» نوشت: «اخبار جعلی» به معنای تاریخیاش همزاد و همراه همیشگی «خبر» بوده و هست، هر زمینهای از تاریخ را که بکاویم، بیش و پیش از دستیابی به «اخبار واقعی» با انبوهی از «خبرهای مجعول» رو به رو میشویم که ضرورت چیرگی به دانش و فن تفکیک سره را از ناسره در خبر پیش میآورد. «خبر جعلی» کهنهزاد تاریخ است، همواره قدرت نوزایی دارد و میتواند هردم به چهرهای نو درآید، آنچه امروز بهعنوان«اخبار جعلی» سر از جهان ارتباطات و اطلاعات برآورده است، صورت جدید همان پدیده تاریخمند است. «اخبار جعلی»، تازهترین خبر جامعه شبکهای است. پس وقتی امروز سخن از «اخبار جعلی» به میان میآید، ناگزیر از تأمل درباره مفهوم و مقولهای میشویم که اگرچه نامی کهن دارد، اما از خاستگاه و پایگاهی نو به میدان آمده است؛ «اخبار جعلی» بهاین مفهوم زاییده شبکههای اجتماعی است. خبرسازی، دستکاری در افکار عمومی، پروپاگاندا، برجستهسازی و دهها تلاش مشابه در همه سالهایی که روزنامهها و رادیو و تلویزیون میدان دار بودهاند، وجود داشته است. اما این «اخبار جعلی» که امروز ما با آن مواجه هستیم، تازه از راه رسیده و محصول مداخله نهادها و شبکههای رسانهای غیرشفاف در فرآیند «روزنامهنگاری شبکهای» است. روزنامهنگاری شبکهای مفهومی پردامنه و ناظر به پیوندهای عمیق روزنامهنگاری حرفهای با محتواهای تولید شده از سوی «کاربران» [1] است. در واقع روزنامهنگاری شبکهای، نتیجه انعطاف روزنامهنگاری حرفهای در برابر روزنامهنگاری شهروندی است که در فرآیند تولید و زمانبندی نشر و توزیع خبر بازنگریها و نوآوریهای فراوانی را بههمراه داشته است. شکلگیری پدیده «اخبار جعلی» را باید در این زمینه مورد مطالعه قرار داد و ابعاد و دامنههای آن را پیشبینی کرد. در برابر شهروند ـ کاربرانی که قرار بود یافتهها و تجربههای روزانه خود را با رسانهها در میان گذارند، شبکهها و نهادهای رسانهای سیاه و زیرزمینی شکل میگیرند که میتوانند با استفاده از ظرفیتهای فناورانه پیامرسانها و شبکههای اجتماعی (مثل روباتهای توئیتری)، متناسب با ذائقه مخاطبان و ذهنیتهای مسلط جمعی به تولید و نشر اخبار جعلی بپردازند. بهعبارت دیگر، تولید، پخش و پذیرش اخبار جعلی مبتنی بر وجود زمینه مساعد اجتماعی است، در شرایطی که جامعه با فروبستگیها یا محدودیتهایی در انعکاس اخبار واقعی روبهرو است یا سرمایه اجتماعی، اعتماد سیاسی و امید به آینده روبهکاهش نهاده و همبستگی اجتماعی تضعیف شده است، زمینه رشد و گسترش اخبار جعلی نیز فراهم میشود. در این شرایط «اخبارجعلی» بهصورت کالایی در میآید که بازار مناسب دارد و در پوشش «اخبار شهروندی» وارد حوزه پیام میشود. برای «اخبار جعلی» در چنین وضعیتی میتوان کارکردهای سیاسی (تخریب و تضعیف رقیبان)، کارکردهای اجتماعی (منازعات هویتی و قومی و مرکز- پیرامونی)، کارکرد اقتصادی (درآمدزایی) قائل بود. حال این فرآیند و ساز وکارهای برآمده از آن گرفتار شدن مردم عادی و بیخبر در سیلابی از اخبار و اطلاعات نادرست وجهتدار است که معمولاً در شبکههای اجتماعی خانوادگی و دوستی و حلقههای بسته غیر رسمی بارها و بارها باز نشر میشوند. بنابراین مقدمات میتوان «اخبار جعلی» را پدیدهای چند وجهی دانست که در صورتبندی جدید آن عوامل فناورانه و ارتباطی، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دست در دست هم دخیل و سهیماند. روند پیدایش و رشد اخبار جعلی مبتنی بر گرایشها و داوریهای عمومی و «انگاره سازیهای اجتماعی» است، لذا باید برای کاهش مخاطرات آن به اصلاح ذهنیتهای جمعی، ترمیم سرمایه اجتماعی، تقویت مرجعیتهای شناخته شده رسانهای و اولویت دادن به سازوکارهای مؤثر «روزنامهنگاری شبکهای» اهتمام ورزید. «اخبار جعلی» جدیدترین مسأله پیش روی حوزه ارتباطات و روزنامهنگاری نوین است. به همین سبب توجه مراکز و نهادهای آموزشی، پژوهشی، تخصصی و حرفهای را بهخود جلب کرده است. اخبار جعلی، امروز از مهمترین علائم بروز ضعفها و بیماریهای خاص عصر اطلاعات است، از اینرو ضرورت هماندیشی و هم کنشی را در عرصههای مختلف علمی، اخلاقی، حقوقی و حرفهای پیش آورده است.
پرسش از چیستی و چگونگی برآمدن «اخبار جعلی» و سازوکارهای توانمندسازی جامعه و ارتقای سطح سواد رسانهای شهروندان در برابر آن، پرسشهای مهم عصر ماست، بهرغم فرصتهای فراوان و افقگشایانه دوران ارتباطات و توانمند شدن انسان در ورود به جامعه شبکهای، «اخبار جعلی»، «زیست بوم گمراهی در عصر اطلاعات» شده است، پس باید ابعاد گوناگون آن را واکاوید و شناخت. خوشبختانه مطالعات و تحقیقات جهانی ارزنده و رو به رشدی در این زمینه آغاز شده و انتشار آثار نو نوید بخش راهگشاییهای جدید است. در ایران نیز باید به این مهم اهتمام ورزید و از این نیاز درهر دو حوزه دانش و تجربه غفلت نداشت. یونسکو بر پایه وظیفه و مسئولیتی که دارد، در سالهای اخیر به انتشار متون تخصصی و حرفهای ارزشمندی دست زده است که «مقابله با نفرت پراکنی اینترنتی» و «روزنامهنگاری، اخبار جعلی و اطلاعات فریبکارانه» از آن جمله است. اثر نخست پیش از این از سوی کمیسیون ملی یونسکو در ایران ترجمه شده و جای خوشحالی است که اثر دوم را آقای جواد دلیری، روزنامهنگار سختکوش و خوشفکر و دانش آموخته مدیریت رسانه در مقطع دکتری، برای نشر فارسی آماده کرده است. باید به جد این تلاش بهجای او را ارج نهاد، چون از دو پشتوانه «برخورداری از دانش» و« اتکا به تجربه» برخوردار است. از خداوند بزرگ برای او توفیق روزافزون مسألت دارم.