ایران در کنترل اچ. آی. وی به دلیل موفقیت هایی که داشته کشور مهمی است، زیرساخت بهداشتی-پزشکی خوبی دارد، از نظر سیاسی تعهد سیاست گذاران رده بالا را دارد و چهارمین برنامه کشوری اچ. آی. وی را در حال اجرا دارد، در مجموع ایران تجربه زیادی در زمینه ایدز دارد. بر مبنای شناخت و تجربه ای که از سیستم بهداشتی ایران دارم به نظر من ایران بدون هیچ گونه اغراقی کاملاً می تواند ایدز را شکست داده و به پایانش نزدیک کند، منتهی این نیاز دارد برنامه هایی که دیده شده عملیاتی شود و فقط در سطح کاغذ نماند و اضافه بر آن به صورت مؤثرتری اجرا شود.
فرداد درودی دانشآموخته طب و بهداشت همگانی از دانشگاههای علوم پزشکی ایران و تهران است. او مطالعات تکمیلی خود را در زمینه کارآزمایی بالینی با تأکید بر مداخلات اجتماعی و نیز مدیریت و رهبری در بهداشت در کانادا به پایان برده است. او پروژههای تحقیقاتی متعددی در زمینه بهداشت باروری، امنیت و مدیریت غذا، ایدز و بهداشت همگانی اجرا کرده است. درودی از سال 1378 در سازمان ملل متحد شروع به کار کرده و در سازمانهای تخصصی صندوق جمعیت ملل متحد، برنامه جهانی غذا، برنامه عمران ملل متحد و صندوق مبارزه با ایدز، مالاریا و سل در پستهای گوناگون مشغول به کار بوده است. او از سال 1388 تاکنون مدیریت کشوری UNAIDS (دفتر برنامه مشترک سازمان ملل متحد در زمینه ایدز) را در جمهوری اسلامی ایران به عهده دارد.
آنچه در ادامه می خوانید گفت و گوی مشروح خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با مدیر دفتر برنامه مشترک سازمان ملل متحد در زمینه ایدز در ایران است.
* سئوال: تفاوت ایدز با سایر بیماریها چیست که سازمان ملل مجاب شده است تشکیلات مجزایی را در ساختار این سازمان برای مبارزه با این بیماری تشکیل دهد؟
- پاسخ: اچ. آی. وی را باید در چارچوب اهداف توسعه هزاره طبقهبندی کرد. در ابتدای قرن 21 تمام کشورهای دنیا در سازمان ملل جمع شدند و خود را متعهد به اهداف توسعه هزاره کردند که تا سال 2015 طول میکشید، هدف شماره 6 آن مربوط به اچ. آی. وی بود. دلیل مهم بودن اچ. آی. وی برای کشورها آن است که این ویروس در میان سایر بیماریها علیرغم مدت بسیار کوتاهی که از کشف آن میگذرد، بیشترین تعداد مبتلایان را در طول تاریخ به خودش اختصاص داده است. اضافه بر این چون درمان قطعی ندارد بیش از 34 میلیون نفر بر اثر ابتلا به آن فوت کردند، الآن هم حدود 30 تا 35 میلیون نفر با آن زندگی میکنند؛ یعنی قریب به 70 میلیون نفر در کمتر از 3 دهه گذشته دچار این بیماری شدهاند. به دلیل چشمگیر بودن تعداد مبتلایان لازم بود بهطور ویژه به آن پرداخته شود. به علاوه ایدز تأثیرات عمیق اقتصادی اجتماعی روی جوامعی که به آن مبتلا بودند، گذاشت.
* وضعیت ایدز در ایران از نظر تعداد مبتلایان، علت ابتلا، پراکندگی استانی و روند رشد چگونه است؟
- در وزارت بهداشت سیستم ثبت اطلاعات مبتلایان به ایدز وجود دارد که تعداد بیماران شناختهشده را ثبت میکند. وزارت بهداشت هم بهصورت دورهای این اطلاعات را گزارش میکند، طبق آخرین آماری که اعلام شده 30183 نفر شناسایی شدهاند، البته تعدادی از این افراد فوت کرده اند. راه انتقال و جنسیت افراد هم در این آمار ثبت شده و امکان مقایسه با آمار سال گذشته هم وجود دارد. راه انتقال جنسی رو به افزایش است، ولی کماکان اعتیاد تزریقی در میان موارد شناختهشده رقم قابل توجهی دارد، نسبت به سالهای گذشته راه انتقال جنسی سهم بیشتری به خودش اختصاص میدهد.
تعداد بیماران ثبت شده در ایران 30183 نفر است، منتهی ایدز علائم آشکاری ندارد. برای همین ممکن است بسیاری مبتلا ولی بیخبر باشند، به همین دلیل از روشهای تخمینی استفاده میشود. با استفاده از یک مدل ریاضی که توسط UNAIDS معرفی شده، وزارت بهداشت و برخی مراکز نظیر مرکز تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی کرمان تعداد تخمینی افرادی که با اچ. آی. وی زندگی میکنند را به دست میآورند. با این روش تخمین زده شده که حدود 80 هزار نفر در ایران مبتلا به اچ. آی. وی هستند؛ یعنی از حدود 80 هزار نفر تقریباً 50 هزار نفر افرادی هستند که سیستم شناسایی نکرده و خودشان هم خبر ندارند. این افراد در حال زندگیاند و چه بسا ویروس را هم به دیگران منتقل میکنند. همین مدل به ما چند سال پیش نشان داد که راه انتقال جنسی رو به افزایش است و در سالهای بعد هم بیشتر خواهد شد. در حال حاضر ابتلا از طریق رابطه جنسی رو به افزایش است، تغییر دیگر نشانگر آن است که سهم زنان از اپیدمی بیشتر خواهد شد، زنان قبلاً سهم خیلی اندکی داشتند، ولی الآن بیشتر شده است. آمار به خودی خود چیزی را نمیگوید، تفسیر آمار مهم است، تفسیر درست برای برنامهریزی و مقابله به ما کمک میکند.
* آیا طبق تعریفهای جهانی میزان معینی تعریف شده که مثلاً اگر از این حد تعداد مبتلایان به ایدز بیشتر باشد بگوییم مثلاً مرحله خطر یا هشدار است؟ چنین استانداردی وجود دارد؟ بر مبنای این استانداردها وضعیت ایران چطور است؟
- تعریفی وجود دارد مبنی بر اینکه وقتی شیوع اچ. آی. وی در بعضی از گروههای جمعیتی دارای رفتار پرخطر از 5 درصد بگذرد گفته میشود آن کشور در مرحله متمرکز قرار دارد. در ایران در میان معتادان تزریقی این رقم به حدود 15 درصد رسیده، یعنی از 5 درصد رد شده است، بنابراین ایران در مرحله متمرکز است. اگر شیوع در جمعیت عمومی از یک درصد بیشتر شود آن وقت گفته میشود کشور وارد مرحله منتشر شده و جمعیت عادی هم تحتالشعاع قرار گرفته است. خوشبختانه ایران هنوز به این یک درصد و مرحله منتشر نرسیده است. ایران در مرحله متمرکز است و در میان معتادان تزریقی از همان 5 درصد رد شده است.
* از نظر پراکندگی استانی چطور؟ آیا همه جا یکسان است؟
- من آماری در دست ندارم، ولی قاعدتاً نباید هم یکسان باشد. در بحث آمار استانی باید به چند نکته توجه کرد. ممکن است سیستم پایش و جمعآوری اطلاعات یک استان ضعیف باشد؛ بنابراین بهطور کاذب تعداد را کمتر نشان بدهد و یک استان دیگر قوی باشد و تعداد واقعی را که هستند نشان بدهد. در صورتی که سامانههای پایش و جمعآوری اطلاعات یکسان باشد و با دقت یکسان کار کنند در استانها و شهرهای مختلف شیوع فرق میکند. ما کلاً ایدز را بیشتر یک بیماری شهری میبینیم، چون در شهرها بهخصوص در حاشیه شهرهای خیلی بزرگ، رفتار پرخطر ممکن است بیشتر باشد که اینها زمینهساز ابتلا به اچ. آی. وی است.
با توجه به این مسئله 2 رویکرد را برنامۀ مشترک سازمان ملل متحد در زمینۀ ایدز(UNAIDS) معرفی کرده، یک رویکرد این است که منابع همیشه محدود است و بدین دلیل منابع محدود باید برود برای جمعیتها، گروهها و محلهایی که بیشترین اثر را میتوانند در کنترل اپیدمی داشته باشند خرج شود، بنابراین چنین گروهها و جمعیتهایی بایستی شناسایی شده و تمرکز روی آنها باشد. رویکرد دیگر برنامۀ مشترک سازمان ملل متحد در زمینۀ ایدز(UNAIDS) با عنوانFAST TRACK یا «حرکت شتابان» شناخته میشود. در این رویکرد مشارکت ابر شهرها لازم است. ایدز پدیدهای نیست که فقط وزارت بهداشت بتواند کنترلش کند، واقعاً همکاری بین بخشی احتیاج دارد. مورد کنترل اچ. آی. وی در میان معتادان تزریقی ایران یک مدل خیلی گویاست که در واقع قوه قضائیه و سازمان زندانها کمک کردند تا این اتفاق افتاد که شیب رو به افزایش شیوع اچ. آی. وی در میان معتادان تزریقی شکسته شد. اگر اقدام سازمان زندانها نبود نمیشد این کار را انجام داد. رئیس وقت و سابق قوه قضائیه آیتالله هاشمی شاهرودی بخشنامهای صادر کرد و اجازه دادند برنامه کاهش آسیب در زندان اجرا شود. منظورم این است که کنترل اچ. آی. وی یک کار بین بخشی است، در این دوره جدید حمایت بخشهای مختلفی لازم است مثلاً در چارچوب همان پروژه ابر شهرها حمایت شهرداریها لازم است. برای مثال الآن شهرداری تهران اقداماتی را انجام میدهد، مثلاً برای کارتنخوابها خوابگاه میسازد یا برایشان مددسرا درست میکند، این مراکز جایی است که میتواند مداخلات پزشکی در آن انجام شود، مریضها شناسایی شوند و به سمت درمان هدایت شوند. چنین اقداماتی به کنترل اپیدمی کمک میکند. مهمترین مداخله پزشکی-بیولوژیکی که میتواند انتشار ویروس را بهشدت پایین بیاورد، درمان درست و مداوم بیماران است. وقتی بیماران درمان مداوم ضدویروس میگیرند سطح ویروس در بدنشان و احتمال انتقال بسیار پایین میآید، بنابراین تجربه علمی جهان این را نشان داده است که ما بایستی بر گسترش پوشش درمان مبتلایان به این ویروس بسیار تمرکز کنیم.
* آیا روند شیوع ایدز در ایران مشابه الگوهای جهانی است یا تفاوتهایی دارد؟
- در تمامی کشورها همینگونه است مثلاً در یک کشور معتادان تزریقی و در کشور دیگری زنان تنفروش جمعیت متمرکز هستند. تقریباً در سراسر جهان سناریو واحدی وجود دارد، به گروهی از افراد جمعیت کلیدی گفته میشود؛ چون این جمعیت نقش کلیدی در اپیدمی و کنترل اچ. آی. وی دارند. اگر این گروه توانمند شوند خودشان میتوانند جلوگیری کنند، گروه دیگری هستند که با جمعیت کلیدی در ارتباطاند این افراد با جمعیت عمومی هم در ارتباط هستند این افراد را جمعیت پل میگویند، اگر عفونت از حد مشخصی بیشتر شود و میزان این مراودات زیاد باشد طبیعی است که عفونت میتواند به جمعیت عمومی منتقل شود. وقتی این مکانیسمها را میدانیم میتوانیم کنترل کنیم. آن مدل ریاضی که پیشتر گفتم از طریق آن میتوان تخمین زد؛ این مدل آینده را هم تا چند سال ترسیم میکند؛ بنابراین میتوانیم همیشه بهطور بالقوه یک پله از اپیدمی جلوتر باشیم تا بتوانیم کنترلش کنیم. پس روند در ایران مشابه روندی است که در دنیا وجود دارد.
ایران در کنترل اچ. آی. وی به دلیل موفقیتهایی که داشته کشور مهمی است، زیرساخت بهداشتی-پزشکی خوبی دارد، از نظر سیاسی تعهد سیاستگذاران رده بالا را دارد و چهارمین برنامه کشوری اچ. آی. وی را در حال اجرا دارد، در مجموع ایران تجربه زیادی در زمینه ایدز دارد. بر مبنای شناخت و تجربهای که از سیستم بهداشتی ایران دارم به نظر من ایران بدون هیچگونه اغراقی کاملاً میتواند ایدز را شکست داده و به پایانش نزدیک کند، منتهی این نیاز دارد برنامههایی که دیده شده عملیاتی شود و فقط در سطح کاغذ نماند و اضافه بر آن بهصورت مؤثرتری اجرا شود. منابع محدود است اگر ما مثلاً 100 تومان بودجه داریم و تا الآن بابت این 100 تومان مثلاً 50 تومان سود و اثربخشی بهداشتی داشتیم، بایست میزان این سود را افزایش دهیم یعنی با 100 تومان باید حداقل 100 تومان اثربخشی داشته باشیم، تنها در این صورت میتوانیم اپیدمی ایدز را شکست دهیم.
* از نظر سرعت رشد ابتلای به اچ.آی. وی وضعیت ایران در مقایسه با میانگینهای جهانی چگونه است؟
- داستان این است که اچ. آی. وی در تمام مناطق دنیا روند رو به کاهشی را طی میکند، در بعضی جاها مثل زیر صحرای آفریقا خیلی سریعتر چون کاملاً متمرکز عمل کردند، ولی در خاورمیانه، شمال آفریقا، آسیای میانه و اروپای شرقی این روند رو به افزایش است، این مسئله علتهای مختلفی هم دارد از علل اقتصادی اجتماعی تا علل فردی و فرهنگی. ولی واقعیت این است که ما در شرایطی هستیم که اگر بخواهیم همراه با جهان به سوی پایان اپیدمی حرکت کنیم باید حتماً اقدامات جدی برای مهار اپیدمی انجام دهیم، هدف باید این باشد که اچ. آی. وی به صفر نزدیک شود البته منظور از صفر این است که دیگر تهدید بهداشتی برای جوامع نباشد، به معنای عدم بروز هیچ مورد اچ. آی. وی نیست.
* مسائل و پیامدهای ایدز تا چه حدی زیستی پزشکی و تا چه حدی اجتماعی است؟
- عواقب پزشکی ایدز که مشخص است، ویروس وارد بدن میشود، بعد از یک مدتی زندگی کردن با ویروس در صورتی که درمان نشود وارد مرحله پیشرفته میشود و بعد هم انسان را از پا در میآورد، این روند بیماری کاملاً مشخص است؛ اما روند اجتماعیاش جهات مختلفی دارد، برای مثال کشورهای زیر صحرای آفریقا را ایدز بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. بیماری ایدز جمعیت جوان و کارای یک کشور را هدف قرار میدهد یعنی جمعیتی که از نظر جنسی و ریسکپذیری فعالاند. اگر ایدز عمومیشود جمعیت جوان کشور ناکارآمد خواهد شد. اگر جمعیت کارا و جوان یک مملکت ناکارآمد شود اقتصادش، امنیت مرزهایش، روابط اجتماعیاش و ... بهشدت تحتالشعاع قرار میگیرد، بنابراین ایدز اثر وسیع و عمیق اجتماعی بسیاری میتواند داشته باشد.
یکی از دلایلی که باعث شد ایدز در صدر اولویتهای کشورها قرار گیرد این بود که به چشم میدیدند کشورهایی که نمیتوانند ایدز را کنترل کنند از نظر اقتصادی و اجتماعی پایههایشان متزلزل میشود. چنین شرایطی روی قدرت سیاسی کشور هم تأثیر میگذارد. فرض کنید در خانه پدر و مادر مبتلا به ایدز باشند مقدار زیادی از هزینه خانوار باید صرف درمان و مراقبت این افراد شود، بعد اگر این افراد به رحمت خدا رفتند بچهها و یتیمانی که از اینها باقی میماند چه کسی باید سرپرستی کند؟ من به چشم خودم دیدهام مسئولیت سرپرستی چنین یتیمانی را مادربزرگ و پدربزرگ انجام میدادند در حالی که خود این سالمندان نیاز به حمایت اجتماعی و خانوادگی داشتند. اثراتی که این بیماری روی واحدهای مختلف اجتماعی دارد اینقدر عمیق و متأثرکننده است که واقعاً لازم است قبل از وقوع پیشگیری شود چون وقتی اتفاق افتاد تبعات زیادی دارد.
* ایران توانست خیلی از بیماریهای واگیر را که بهمراتب هم شایعتر است مثل سل، طاعون، مالاریا و وبا را کنترل کند، ولی در مورد ایدز هنوز به این مرحله نرسیده، تنها دلیل عدم توانایی در کنترل اچ. آی. وی در ایران این است که درمان قطعی ندارد؟ یا دلایل دیگری مؤثر است؟
- بله، از سویی نبود درمان قطعی و واکسیناسیون برای ایدز در عدم ریشهکنی آن مؤثر است، از طرفی به بیماری ایدز بهصورت انگ نگاه شده و برخورد تبعیضآمیزی با آن میشود یعنی اگر مثلاً فردی مالاریا داشته باشد خجالت نمیکشد برود نزد پزشک، خجالت نمیکشد بگوید مالاریا دارد ولی ابتلایش به ایدز را راحت نمیتواند اعلام کند؛ بنابراین دنبال درمانش نمیرود مضاف بر اینکه ممکن است انگهای اجتماعی دیگری هم به او زده شود، به همین دلیل ترس از این انگها بیماری پنهان میشود. علاوه بر این ایدز بیماری جدیدی است، در تاریخ طب ما یکسری داروهای خط 2، خط 3 بهتازگی درست شده که خیلی مؤثر است، برنامههای کنترل اچ. آی. وی را ما اخیراً یاد گرفتیم، نسبت به مثلاً 15 سال پیش کارهای مؤثرتری برای کنترل بیماری در سطح کلان انجام میدهیم.
پیشتر ما تا حدی کند عمل کردیم یعنی برنامهها و بودجه بود ولی کند عمل شد. وقتی کند عمل میکنیم بیماری نمیایستد که ما خودمان را جمع و جور کنیم و پروتکل بنویسیم! ایدز راه خودش را میرود، این قصه در ایران و جاهای دیگر هم بود، برای همین است که یو. ان ایدز برنامهای تدوین کرده که حرکت را شتابان کند، میگوید شما به جهش نیاز دارید، اگر بخواهید با همین وضعیت بروید در دنیا سالی حدود 2.5 میلیون مورد جدید خواهید داشت، اگر با این برنامه "حرکت سریع" پیش برویم این میزان 200 هزار مورد در سال میشود که اصطلاحاً به آن به صفر رساندن موارد اچ. آی. وی گفته میشود؛ یعنی اصل قصه این است که جهتگیری استراتژیک ما به سمت به صفر رساندن تبعیض، به صفر رساندن موارد جدید و به صفر رساندن مرگها خواهد بود. اینها هر سه از طریق ارائه داروهای ضدویروسی قابل دسترسی است چون داروها از مرگ پیشگیری میکنند و چون سطح ویروس را در خون پایین میآورد انتقال را کم میکند. هرچند که آمار ثبتشده ما نه روند کاهشی بلکه روند افزایش تعداد مبتلایان را نشان میدهد که باید این روند شکسته شود تا بتوانیم به هدف مدنظر برسیم.
* به نظر میرسد تبلیغات ایدز مبتنی بر 2 محور اصلی آگاهیبخشی و ترس است، آیا این 2 محور بهتنهایی کافی است؟ چون مثلاً ما میدانیم که چاقی و سیگار کشیدن برای سلامتی مضر است، ولی باز هم انجام میدهیم، آیا ایدز هم اینگونه است؟
- همه رفتارهای ما اینگونه است، وقتی غذای ناسالم میخوریم لذتش آنی است، ولی هزینهاش ممکن است تا 10 سال بعد مجبور میشویم بپردازیم مگر اینکه کسی را در اطرافمان دیده باشیم یا صحنهای که در ذهن ملکه شده باشد که بخواهیم پرهیز کنیم. در مورد اچ. آی. وی هم همینطور است، به نظر میآید اگر ما میخواهیم پرهیز از رفتار پرخطر داشته باشیم باید مردم این را بفهمند که هر بیماری هزینه است، نمیتوان همینجوری ایدز گرفت و راحت هم زندگی کرد. درست است الآن امکانات و داروهای جدید برای مقابله با ایدز وجود دارد ولی هر بیماری حتی یک بیماری ساده انسان را در درازمدت ناتوان میکند؛ یعنی انسان کارکرد معمولش را ندارد چه برسد به بیماری مثل ایدز که تمام ارگانهای بدن را فرا بگیرد. معلوم است که اچ. آی. وی هزینه اقتصادی و اجتماعی دارد ولی اینکه از ترس بیماری لاعلاج بهعنوان ابزار پرهیز از رفتار پرخطر استفاده شود به نظرم مناسب نیست. چرا؟ به چندین علت؛ اول اینکه تنها درکوتاه مدت ممکن است به طور محدودی موثر باشد و روش پایدار و نهادینه ای برای تغییر رفتار نیست. دوم، فردا آمدیم و درمان اچ. آی. وی پیدا شد و آن عامل ترس از لاعلاجی از بین رفت همانطور که درمان سوزاک و درمان سفلیس پیدا شد آن وقت میخواهیم چهکار کنیم؟ ما فقط نمیتوانیم تبلیغ کنیم که بیماری ایدز هیولا است. مهم تغییر رفتار است نه ایجاد ترس. باید روی مکانیسم- های مشوق تغییر رفتار تمرکز کنیم. به علاوه ترس نهایتاً با ایجاد انگ و تبعیض، دسترسی به آموزش ها و خدمات را کم کرده و کنترل بیماری را غیرممکن می کند.
* معنی و مفهوم شعار امسال یو. ان. ایدز «شتابان به سوی پایان ایدز» چیست؟ آیا پایان دادن به ایدز اصلاً معنایی دارد؟
- این فقط یک شعار که به عنوان شعار یا آرزو مطرح شده باشد نیست، مبنای علمی دارد. اولاً وقتی میگوییم به پایان رساندن ایدز به این معنا است که پایان ایدز تعریف شده است، تعریفش هم این است که ایدز دیگر بیماری تهدیدکننده سلامت جوامع نباشد این قسمت اول به این مفهوم نیست که یک مورد ایدز یک نفر بیمار هم نداشته باشیم. سالیانه 2.5 میلیون بیمار جدید در دنیا هست که اگر تعداد آنها را به 200 هزار نفر برسانیم به صفر نزدیک شدهایم. تجربه بعضی از کشورها نشان داده که رسیدن به این تعداد امکانپذیر است. ما برنامهای برای حذف انتقال ویروس ایدز از مادر به کودک داریم، هدفی که برخی کشورها به آن رسیدهاند. میشود کاری کرد که حتی یک کودک هم در میان افراد جدیداً مبتلا نباشد. از طرفی داروهای جدیدی ساخته شده که میزان انتقال را کاهش میدهد بنابراین میشود انتظار داشت افرادی که مبتلا هستند دیگر ناقل ویروس نباشند و موارد جدید را کاهش بدهیم. پایان ایدز به معنای به صفر رساندن میزان مرگومیر است، با داروهای جدید طول عمر خیلی اضافه شده است، حدود 15 سال پیش امید به زندگی پس از تشخیص ویروس در بدن فرد مبتلا 8 سال ولی الآن متوسط امید به زندگی حدود 60 سال است یعنی تا 60 سال و بیشتر فرد مبتلا به ویروس اچ. آی. وی میتواند زندگی کند، این افزایش طول عمر خیلی مهم است. این دستاوردها نشان میدهد ما تمام ابزارهای به پایان رساندن ایدز را علیرغم نداشتن درمان قطعی داریم.
* آقای دکتر سؤالات من تمام شد اگر خودتان نکته خاصی دارید بفرمایید.
نکتهای که میخواهم بر آن تأکید کنم این است که 15 سال گذشته برای ما حاوی یک سری تجربیات و دستاوردها بود. یک جاهایی هم موفق نشدیم، این تجربه را مرور کردیم و بر اساسش استراتژی جدید به دنیا معرفی کردیم آن استراتژی به پایان رساندن ایدز است یعنی ما اگر بخواهیم مثل سابق حرکت کنیم ایدز راه خودش را میرود و ما باید دنبالش بدویم، ما باید جهشی داشته باشیم و در جلوی روند ایدز قرار بگیریم، متوقفش کنیم و به سمت صفر برگردانیمش. تحقق این هدف نیازمند کمک همه افراد جامعه است، یعنی مسئولیت اجتماعی من و شما بهصورت فردی مهم است و مهمتر از آن مسئولیت اجتماعی دستگاه هاست که بتوانند برنامههای مؤثری را اجرا بکنند که اپیدمی را در سطح کلان کنترل کنند.
............................................
گفت و گو: محمد فکری