در این مطلب می خوانیم: 'بحث عدالت در اندیشه های سیاسی امام علی (ع) محک ایمان است و از دیدگاه او مومن کسی است که الزاما از خصلت ناب عدالت برخوردار است و همواره بر مرکب عدالت حرکت میکند. شخصیتی که نامش قرین عدالت بوده و نه تنها امام معصوم شیعیان است، بلکه در تاریخ بشریت به عنوان یک متفکر، اندیشمند و سیاستمداری موحد مطرح بوده است. مجسمه عدل و مساوات، شیفته حق و انصاف، نمونه کامل بشردوستی و رحمت و محبت و احسان است تا آنجا که حتی دیگران درباره اش گفتند قاتل او همان عدل و مساواتش بود (و قُتل فی محرابه لشدّة عدله)، در نگاه آسمانی او عدالت ارزش و بزگواری است ( قزوینی، ص 97)، پیروزی و عزت و کرامت است (همان، ص 98)، برترین موهبتهاست (خوانساری، ج 1، ص216)، محکم ترین بنیان است (همان، ج 3، ص 205)، سبب دو چندان شدن برکتها و خیرات است (همان، ج 1، ص 11)، مایه پیوند است (همان، ج 3، ص 374)، سبب اصلاح مردم است (همان، ج 1، ص 133)، مایه اصلاح امور است ( قزوینی، ص193) و از همه بالاتر آن را میزان و ترازوی خداوند می داند (محمدی ری شهری، ج 6، ص 78).'
در ادامه این مطلب آمده است: 'اهمیت عدالت در نزد آن حضرت تا آنجاست که وقتی از آن حضرت میپرسند آیا عدل برتر است یا جود؟ میفرماید: «عدالت، کارها را بر جای خود مینشاند و بخشش، کارها را از جهتش خارج میکند. عدالت، سیاستگذار و تدبیر کنندهای عامالمنفعه است اما جود، کاری عارضی به نفع خاصگان. پس عدل، شریفتر و افضل است» (دشتی، ص 406). بنابراین عدل در سیاست، اجتماع، حکم و قضا و مسایل مالی حقوقی، کیفری محوری است عام که همگان در پرتو آن در امان بوده و از تضییع حقوق خویش، احساس وحشت و اضطراب نمی نمایند. در نگاه امام (ع) منشاء و سرچشمه عدالت در پرتو ایمان به خداوند است و دیگر فروع، از این اصل نشأت می گیرند. امام در این خصوص جمله ای کوتاه ولی جامع دارند، در خطبه ای که در اوایل خلافت ایراد نموده اند می فرمایند: «خداوند حقوق مقرره مسلمین را بر اخلاص و توحید استوار ساخته است» (فیض الاسلام، ص544).'
هفته نامه دنیز در بخش 'مبانی عدالت اجتماعی از دیدگاه علی (ع)' آورده است: 'عدالت اجتماعی در یک کارکرد کلی بیشتر به حقوق فردی و اجتماعی افراد جامعه با یکدیگر مربوط می شود. بر اساس این نوع از عدالت تمام افراد جامعه، جدای از شخصیت حقوقی شان، در حقوقی که عدالت اجتماعی بدانها تکیه دارد، برابرند. تکیه گاه و نقطه اصلی ثقل عدالت اجتماعی منبعث از حقوقی است که انسان ها به دلیل انسان بودن و به دلیل عضویت در اجتماع از آنها برخوردارند. تساوی در حق حیات و تساوی در آزادی از مصادیق مهم عدالت اجتماعی اند. از این رو تساوی در برابر قانون می تواند شاخصه مهم عدالت اجتماعی محسوب شود. عدالت از دید علی(ع) که همان مفهوم «وضع الشیئ فی موضعه» در واقع عدالت اجتماعی است که در یک قالب کلی در برگیرنده تمام ابعاد عدالت است که باعث تعادل اجتماعی در بین جامعه و صنوف آن می شود؛ همان اصلی که امام به صورت مکرر بر آن تکیه و تاکید خاص داشته است و در عهد نامه معروف مالک اشتر نیز به آن اشاره شده است (فیض الاسلام، ص1003 و 1002).'
این هفته نامه ادامه داده است: ' مساله عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علی آنچنان مهم و حایز اهمیت است که آن را اصل و رکن سلامت جامعه می دانند. استاد شهید مطهری در این زمینه می گوید: «از نظر امام علی (ع) آن اصلی که می تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و همه را راضی نگه دارد، به پیکر اجتماع سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد عدالت است، ظلم، جور و تبعیض قادر نیست، حتی روح خود ستمگر و روح آن کسی که به نفع او ستمگری می شود راضی و آرام نگه دارد تا چه رسد به ستمدیدگان و پایمال شدگان. عدالت بزرگراهی است عمومی که همه را می تواند در خود بگنجاند و بدون مشکلی عبور دهد، اما ظلم و جور کوره راهی است که حتی فرد ستمگر را به مقصد نمی رساند» ( مطهری، ص113).'
در ادامه این مطلب با عنوان 'علی (ع) و مقابله با تبعیض' می خوانیم: ' از جنبه های بارز در سیمای حکومتی امام علی (ع) برابری همگان در برابر قانون و لزوم استفاده و بهره مندی متساوی همگان از سرمایه های ملی است. در نظام عدل علوی هیچ یک از مسئولان عالی رتبه حق ندارد که برای خود امتیازات ویژه قایل شود. شیوه عدل علی (ع) در ابتدای حکومتش همگان را متعجب ساخت: «مال از آن خداوند است و بین شما به تساوی تقسیم می شود هیچ کس در این تقسیم بر دیگران برتری ندارد و برای متقین در روز قیامت بهترین اجر و ثواب خواهد بود. خداوند دنیا را اجر و ثواب متقین قرار نداد» (ابن ابی الحدید ص 27). اجرای تساوی در تقسیم بیت المال آن قدر برای مردم عرب و حتی غیر عرب عجیب و غیر منتظره بود که حتی ام هانی خواهر امیرالمومنین علیه السلام وقتی متوجه شد که سهم او از بیت المال برابر با سهم کنیز عجمی اش یکسان مقرر شده با عصبانیت نزد امام رفت و به او اعتراض کرد و امام نیز پاسخ داد که در قرآن برتری عرب را بر عجم ندیده است (رسول جعفریان، ص 70).'
هفته نامه دنیز ادامه داده است: 'این امر حتی برای یاران و نزدیکان امام که خیرخواه او بودند قابل تحمل نبود زیرا آنان به درستی می دانستند که مساله مساوات و برابری که امام در پیش گرفته، منشا ابراز مخالفت ها و ایستادگی ها در برابر حکومت بر حق امام می شود. از این رو از سر خیرخواهی از ایشان می خواستند در آن شرایط به خاطر مصلحت، موضوع مساوات را مسکوت بگذارد، ولی امام قاطعانه پاسخ رد به آنان می داد: «بدانید که بخشیدن مال به کسی که مستحق آن نیست، با تبذیر و اسراف یکی است.» (شهیدی ص 124). توجه امام تنها به مسائل صرف حکومتی نبود بلکه به حقوقی که کمتر به چشم جامعه آن زمان می آمد، نیز توجه خاصی داشتند. برای مثال در زمان حکومت آن حضرت، پیرمردی با چشمانی نابینا به تکدی مشغول بود. امام از حال او پرسید، گفتند: مردی مسیحی است که در جوانی در دوایر حکومت مشغول خدمت بوده است؛ امام سخت متاثر شد و فرمود: در روزگار جوانی او را به کار گماشتید و چون پیر و عاجز شد از حق خویش محرومش ساختید؟! سپس به خازن بیت المال دستور داد تا امور معیشت آن مرد نصرانی را از صندوق دارایی عمومی بپردازند (حر عاملی ج 15 ص 66).'
این هفته نامه ادامه در بخش 'اصل شایسته سالاری در اندیشه و عمل علی (ع)' نیز آورده است: ' از نظر عدل امام علی (علیه السّلام) تمام مسئولان جامعه اعم از رهبری و تمام مدیران و کارگزاران نظام سیاسی و اجرایی باید مراتبی متناسب با استعداد، ظرفیت و شایستگی و تخصص داشته باشند. از آنجا که یکی از تعابیر عدالت از نظر امام (ع)، قرار گرفتن هر چیز در جای معین خود است، لذا در مسند حکومت، رهبران و دست اندرکاران و کارگزاران باید از اشخاص صاحب صلاحیت از حیث تقوا، دانش و توانایی انتخاب شوند زیرا مدیریت و تصدی هر کاری احتیاج به لیاقت و استعداد خاص همان کار را دارد و تنها چنین مستحق ها و صاحبان استحقاق بر سبیل عدالت، شایستگی نشستن بر مسند انجام چنین اموری را دارند. در عین حال عدالت ایجاب می کند که تواناترین و بادانش ترین فرد در کسب موقعیت ها و مراتب عالی از سایرین اولی باشد. امام: « سزاوار به خلافت کسی است که بدان تواناتر باشد و در آن به فرمان خدا داناتر» (فیض الاسلام، خطبه 172، ص558). بخش اعظمی از نامه ها و دستورالعمل های حکومتی علی (ع) به کارگزاران و نمایندگان سیاسی، ناظر به این مطلب است و در همه آنان بر این امر حیاتی تکیه و تاکید خاصی شده است. ایشان بر این عقیده بود که کار مردم جز به شایستگی زمامداران سامان نمی یابد (شهیدی، ص248).'
در بخش نتیجه گیری این مطلب آمده است: 'در بیان امام علی(ع)، هیچ فاصلهای بین سیاست و عدالت نیست و بهترین سیاست را سیاستی می داند که بر مبنای عدالت استوار باشد. آن را عامل قدرت به حساب می آورد. عدالت را برترین سیاست می داند، عدالت را برای قوام و استواری مردم در دفاع از نظام سیاسی توصیه مینماید و رعایت آن موجب تداوم قدرت و اقتدار نظام سیاسی می داند. امام علی(ع)، اعمال عدالت را بهترین روش برای جلب اعتماد مردم و حفظ صیانت از حمایتهای مردمی توصیه مینماید از منظر علی(ع)، جمال و آبروی حاکمان و پایداری ملت به رعایت عدالت است.'
منبع: دوهفته نامه دنیز آذربایجان غربی
7129/2093 ** خبرنگار: توحید محمودپور** انتشار دهنده: صابر چهرقانی
در ادامه این مطلب آمده است: 'اهمیت عدالت در نزد آن حضرت تا آنجاست که وقتی از آن حضرت میپرسند آیا عدل برتر است یا جود؟ میفرماید: «عدالت، کارها را بر جای خود مینشاند و بخشش، کارها را از جهتش خارج میکند. عدالت، سیاستگذار و تدبیر کنندهای عامالمنفعه است اما جود، کاری عارضی به نفع خاصگان. پس عدل، شریفتر و افضل است» (دشتی، ص 406). بنابراین عدل در سیاست، اجتماع، حکم و قضا و مسایل مالی حقوقی، کیفری محوری است عام که همگان در پرتو آن در امان بوده و از تضییع حقوق خویش، احساس وحشت و اضطراب نمی نمایند. در نگاه امام (ع) منشاء و سرچشمه عدالت در پرتو ایمان به خداوند است و دیگر فروع، از این اصل نشأت می گیرند. امام در این خصوص جمله ای کوتاه ولی جامع دارند، در خطبه ای که در اوایل خلافت ایراد نموده اند می فرمایند: «خداوند حقوق مقرره مسلمین را بر اخلاص و توحید استوار ساخته است» (فیض الاسلام، ص544).'
هفته نامه دنیز در بخش 'مبانی عدالت اجتماعی از دیدگاه علی (ع)' آورده است: 'عدالت اجتماعی در یک کارکرد کلی بیشتر به حقوق فردی و اجتماعی افراد جامعه با یکدیگر مربوط می شود. بر اساس این نوع از عدالت تمام افراد جامعه، جدای از شخصیت حقوقی شان، در حقوقی که عدالت اجتماعی بدانها تکیه دارد، برابرند. تکیه گاه و نقطه اصلی ثقل عدالت اجتماعی منبعث از حقوقی است که انسان ها به دلیل انسان بودن و به دلیل عضویت در اجتماع از آنها برخوردارند. تساوی در حق حیات و تساوی در آزادی از مصادیق مهم عدالت اجتماعی اند. از این رو تساوی در برابر قانون می تواند شاخصه مهم عدالت اجتماعی محسوب شود. عدالت از دید علی(ع) که همان مفهوم «وضع الشیئ فی موضعه» در واقع عدالت اجتماعی است که در یک قالب کلی در برگیرنده تمام ابعاد عدالت است که باعث تعادل اجتماعی در بین جامعه و صنوف آن می شود؛ همان اصلی که امام به صورت مکرر بر آن تکیه و تاکید خاص داشته است و در عهد نامه معروف مالک اشتر نیز به آن اشاره شده است (فیض الاسلام، ص1003 و 1002).'
این هفته نامه ادامه داده است: ' مساله عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علی آنچنان مهم و حایز اهمیت است که آن را اصل و رکن سلامت جامعه می دانند. استاد شهید مطهری در این زمینه می گوید: «از نظر امام علی (ع) آن اصلی که می تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و همه را راضی نگه دارد، به پیکر اجتماع سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد عدالت است، ظلم، جور و تبعیض قادر نیست، حتی روح خود ستمگر و روح آن کسی که به نفع او ستمگری می شود راضی و آرام نگه دارد تا چه رسد به ستمدیدگان و پایمال شدگان. عدالت بزرگراهی است عمومی که همه را می تواند در خود بگنجاند و بدون مشکلی عبور دهد، اما ظلم و جور کوره راهی است که حتی فرد ستمگر را به مقصد نمی رساند» ( مطهری، ص113).'
در ادامه این مطلب با عنوان 'علی (ع) و مقابله با تبعیض' می خوانیم: ' از جنبه های بارز در سیمای حکومتی امام علی (ع) برابری همگان در برابر قانون و لزوم استفاده و بهره مندی متساوی همگان از سرمایه های ملی است. در نظام عدل علوی هیچ یک از مسئولان عالی رتبه حق ندارد که برای خود امتیازات ویژه قایل شود. شیوه عدل علی (ع) در ابتدای حکومتش همگان را متعجب ساخت: «مال از آن خداوند است و بین شما به تساوی تقسیم می شود هیچ کس در این تقسیم بر دیگران برتری ندارد و برای متقین در روز قیامت بهترین اجر و ثواب خواهد بود. خداوند دنیا را اجر و ثواب متقین قرار نداد» (ابن ابی الحدید ص 27). اجرای تساوی در تقسیم بیت المال آن قدر برای مردم عرب و حتی غیر عرب عجیب و غیر منتظره بود که حتی ام هانی خواهر امیرالمومنین علیه السلام وقتی متوجه شد که سهم او از بیت المال برابر با سهم کنیز عجمی اش یکسان مقرر شده با عصبانیت نزد امام رفت و به او اعتراض کرد و امام نیز پاسخ داد که در قرآن برتری عرب را بر عجم ندیده است (رسول جعفریان، ص 70).'
هفته نامه دنیز ادامه داده است: 'این امر حتی برای یاران و نزدیکان امام که خیرخواه او بودند قابل تحمل نبود زیرا آنان به درستی می دانستند که مساله مساوات و برابری که امام در پیش گرفته، منشا ابراز مخالفت ها و ایستادگی ها در برابر حکومت بر حق امام می شود. از این رو از سر خیرخواهی از ایشان می خواستند در آن شرایط به خاطر مصلحت، موضوع مساوات را مسکوت بگذارد، ولی امام قاطعانه پاسخ رد به آنان می داد: «بدانید که بخشیدن مال به کسی که مستحق آن نیست، با تبذیر و اسراف یکی است.» (شهیدی ص 124). توجه امام تنها به مسائل صرف حکومتی نبود بلکه به حقوقی که کمتر به چشم جامعه آن زمان می آمد، نیز توجه خاصی داشتند. برای مثال در زمان حکومت آن حضرت، پیرمردی با چشمانی نابینا به تکدی مشغول بود. امام از حال او پرسید، گفتند: مردی مسیحی است که در جوانی در دوایر حکومت مشغول خدمت بوده است؛ امام سخت متاثر شد و فرمود: در روزگار جوانی او را به کار گماشتید و چون پیر و عاجز شد از حق خویش محرومش ساختید؟! سپس به خازن بیت المال دستور داد تا امور معیشت آن مرد نصرانی را از صندوق دارایی عمومی بپردازند (حر عاملی ج 15 ص 66).'
این هفته نامه ادامه در بخش 'اصل شایسته سالاری در اندیشه و عمل علی (ع)' نیز آورده است: ' از نظر عدل امام علی (علیه السّلام) تمام مسئولان جامعه اعم از رهبری و تمام مدیران و کارگزاران نظام سیاسی و اجرایی باید مراتبی متناسب با استعداد، ظرفیت و شایستگی و تخصص داشته باشند. از آنجا که یکی از تعابیر عدالت از نظر امام (ع)، قرار گرفتن هر چیز در جای معین خود است، لذا در مسند حکومت، رهبران و دست اندرکاران و کارگزاران باید از اشخاص صاحب صلاحیت از حیث تقوا، دانش و توانایی انتخاب شوند زیرا مدیریت و تصدی هر کاری احتیاج به لیاقت و استعداد خاص همان کار را دارد و تنها چنین مستحق ها و صاحبان استحقاق بر سبیل عدالت، شایستگی نشستن بر مسند انجام چنین اموری را دارند. در عین حال عدالت ایجاب می کند که تواناترین و بادانش ترین فرد در کسب موقعیت ها و مراتب عالی از سایرین اولی باشد. امام: « سزاوار به خلافت کسی است که بدان تواناتر باشد و در آن به فرمان خدا داناتر» (فیض الاسلام، خطبه 172، ص558). بخش اعظمی از نامه ها و دستورالعمل های حکومتی علی (ع) به کارگزاران و نمایندگان سیاسی، ناظر به این مطلب است و در همه آنان بر این امر حیاتی تکیه و تاکید خاصی شده است. ایشان بر این عقیده بود که کار مردم جز به شایستگی زمامداران سامان نمی یابد (شهیدی، ص248).'
در بخش نتیجه گیری این مطلب آمده است: 'در بیان امام علی(ع)، هیچ فاصلهای بین سیاست و عدالت نیست و بهترین سیاست را سیاستی می داند که بر مبنای عدالت استوار باشد. آن را عامل قدرت به حساب می آورد. عدالت را برترین سیاست می داند، عدالت را برای قوام و استواری مردم در دفاع از نظام سیاسی توصیه مینماید و رعایت آن موجب تداوم قدرت و اقتدار نظام سیاسی می داند. امام علی(ع)، اعمال عدالت را بهترین روش برای جلب اعتماد مردم و حفظ صیانت از حمایتهای مردمی توصیه مینماید از منظر علی(ع)، جمال و آبروی حاکمان و پایداری ملت به رعایت عدالت است.'
منبع: دوهفته نامه دنیز آذربایجان غربی
7129/2093 ** خبرنگار: توحید محمودپور** انتشار دهنده: صابر چهرقانی
کپی شد