در این مطلب در بخش 'تقسیم کار در خانه' می خوانیم: 'خانواده ای در زندگی موفق می شود که زن و شوهر به طور مشترک و برای رسیدن به اهداف مقدس در کانون خانواده تلاش کنند و هیچ کدام از آنان از کار گریزان نباشد، ولی باید شئون و وظایف هر یک مشخص باشد و هر یک به تناسب توان، تخصص و حوصله خود انجام کاری را برعهده بگیرد. حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) برای تقسیم کار به حضور پیامبر خدا (ص) رسیدند و درخواست کردند که آن حضرت تکلیف هر یک را در امور خانه مشخص فرمایند. حضرت امام باقر (ع) می فرمایند: رسول خدا (ص) نیز چنین تقسیم کار کردند: «فقفی علی فاطمة بخدمة مادون الباب و قفی علی عَلیٍّ بما خلفه». پیامبر به امیرالمومنین (ع) دستور دادند کارهای خارج خانه را انجام دهند و به دخترشان فاطمه (س) نیز فرمودند داخل خانه را اداره نمایند و آن بانوی 2 عالم از این تقسیم کار بسیار خوشحال شدند و فرمودند: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است بازداشت». (مجلسی، بحارالانوار، ج 43، ص 81) '
این هفته نامه با ذکر فرمایشی از امام صادق (ع) ادامه داده است: '«کان امیرالمؤمنین یحتطب و یشتقی و یُکنس و کانت فاطمة تطحن و تعجن و تخبز». یعنی: امیرالمومنین (ع) در کارهای خانه، هیزم جمع می کرد و آب می کشید و می آورد و خانه را جارو می کرد و فاطمه (س) نیز جوها را آرد می کرد و سپس خمیر می نمود و آن گاه نان می پخت. (شیخ حُرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 24)'
در ادامه این مطلب آمده است: 'از این 2 حدیث استفاده می شود که حضرت امیرالمومنین (ع) و فاطمه زهرا (س) با انضباط خاص وظایف خانه را انجام می دادند و کار آنان مشخص بود و در عین حال مولای متقیان علاوه بر کارهای خارج از منزل، در امور داخلی خانه نیز به همسرش کمک می کرد. (کلمه یُکنِّسُ= جارو می کرد، به این دو موضوع دلالت دارد). همچنین در حدیثی آمده است که روزی رسول خدا (ص) وارد خانه دخترش زهرا (س) شد و مشاهده کرد که دختر و دامادش هر 2 مشغول کارند و به کمک یکدیگر در کنار آسیاب دستی نشسته و به آرد کردن می پردازند. پس از سلام و احوال پرسی فرمودند: «اَیُکما اَعیَی؟» کدامیک خسته ترید تا من به جای او بنشینم و کار را به پایان برسانم؟ علی (ع) عرض کرد: «یا رسول الله، دخترت فاطمه» (بحارالانوار، ج 43، ص 50) از این حدیث می فهمیم که امیرالمؤمنین (ع) در کارهای مربوط به داخل خانه نیز به فاطمه (س) کمک می کرد. حضرت زهرا (س) علاوه بر اینکه امور مربوط به خانواده را در داخل و خارج خانه با شوهرش تقسیم کرده بود، با خادمه اهل بیت (جناب فضه) نیز کارهای خویش را به طور منظم و با تناوب انجام می دادند. اگر فضه یک روز کار می کرد، روز دیگر استراحت می نمود و حضرت، خود به کارها می پرداخت.'
این نشریه همچنین با ذکر فرمایشی از سلمان فارسی ادامه داده است: ' فاطمه زهرا (س) را دیدم که با دستان مبارک و به وسیله آسیاب دستی گندم را آرد می کند، جلو رفته پس از سلام گفتم: ای دختر رسول خدا، خود را به زحمت نینداز، در کنار شما خدمتکار منزلتان فضه ایستاده است، کار منزل را به ایشان واگذار. حضرت زهرا (س) پاسخ دادند: «اوصانی رسولُ الله ان تکون الخدمة لها یوماً و لی یوماً فکان امسِ یومَ خدمتِها و الیومَ یومَ خدمتی.» رسول خدا به من سفارش فرمودند که کارهای خانه را با فضه تقسیم کنم، یک روز او کار کند و روز دیگر من، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است. (بحارالانوار، ج 43، ص 76)'
در ادامه این مطلب با عنوان 'سه نشانِ رفتاری مؤمن' آمده است: 'امام رضا (ع) فرمود: جَاءَتْ فَاطِمَةُ تَشْکُو إِلَی رَسُولِ اَللَّهِ (ص) بَعْضَ أَمْرِهَا فَأَعْطَاهَا رَسُولُ اَللَّهِ (ص) کَرَبَةً وَ قَالَ تَعَلَّمِی مَا فِیهَا فَإِذَا فِیهَا: مَنْ کَانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْیوْمِ اَلْآخِرِ فَلاَ یؤْذِی جَارَهُ وَ مَنْ کَانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْیوْمِ اَلْآخِرِ فَلْیکْرِمْ ضَیفَهُ وَ مَنْ کَانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْیوْمِ اَلْآخِرِ فَلْیقُلْ خَیراً أَوْ لِیسْکُتْ. (بحارالانوار، ج 44، ص 61). روزی فاطمه (س) نزد رسول خدا (ص) آمد و درباره برخی مشکلات زندگی خود شکوه نمود! پس رسول خدا لوحی در اختیار دخترش قرار داد و فرمود: آنچه را که در آن نوشته شده بیاموز. و در آن لوح نوشته شده بود: کسی که به خدا و آخرت ایمان دارد همسایه خود را آزار نمی دهد، و کسی که به خدا و آخرت ایمان دارد میهمان خود را گرامی می دارد، و کسی که به خدا و آخرت ایمان دارد یا سخن نیکو و مفید می گوید و یا سکوت می کند.'
این نشریه همچنین در توضیح عنوان'استفاده از جلوه های هنری در تربیت کودک' آورده است: ' از جمله مواردی که در شیوه رفتاری تربیتی حضرت فاطمه (س) جایگاه خاصی داشت، تحرک و بازی کودکان بود. این فعالیت و تکاپو در زندگی آن حضرت به عنوان تنها مادر معصوم، به قدری برای سلامتی و رشد مناسب کودک ضروری است که حتی برای تشویق آنها به تحرک و بازی، بزرگترها نیز باید تن به بازی و جست و خیز بدهند. استفاده از جلوه های هنری همچون شعر، برای پرورش کودکان، فرازی دیگر از عشق، علاقه و احترام فاطمه زهرا (س) نسبت به فرزندانش بود. حضرت فاطمه (س) با توجه به این 2 عامل مهم، هم به بازی با کودکان می پرداخت و هم در کنار این پرورش جسمی فرزندان، برای پرورش فکری و روحی آنان از زیبایی و گیرایی هنر شعر استفاده می کرد. به عنوان نمونه، ایشان هنگام بازی با فرزندان، این اشعار را برای آن ها زمزمه می کرد:
' اَشْبِه اَباکَ یا حَسَنْ
وَاخْلَعْ عَنِ الْحَقّ اَلرَسن
وَ اعْبُدْ اِلهَاً ذا المَنَنْ
وَ لا تُوالِ ذاالْاحَنْ. (بحار الانوار، ج 43، ص 286)
«حسن جان! مانند پدرت علی (ع) باش و ریسمان از گردن حق بردار، خدای احسان کننده را پرستش کن و با افراد کینه توز دوستی نکن.»
همچنین به دیگر دلبند خویش می فرمود:
اَنتَ شَبِیهاً بِاَبِی. .. لَستَ شَبِیهاً بِعَلِی!
«حسین جان! تو به پدرم رسول خدا (ص) شباهت داری، نه به پدرت علی (ع) » (کشف الغمه، ص 49 و ینابیع الموده، ص 93) '
هفته نامه دنیز در بخش 'آموزش عبادت در کودکی' نیز آورده است: 'یکی از محورهای اساسی که حضرت زهرا (س) بدان توجه و تأکید داشتند، بُعد پرستش و گرایش فرزندان به انجام تکلیف عبادی و الهی بود. آن حضرت شوق بندگی و خضوع در برابر معبود را از دوران کودکی در جان فرزندان خود تقویت کردند و آنان را چنان تربیت کرد که بهترین کارها را عبادت خداوند دانسته و از آن بالاترین لذت ها را می بردند. دخت گرامی رسول اکرم (ص) بر این مطلب تأکید داشت که بچه ها را از کوچکی به انجام عبادت خدا فراخواند و آنان را به خدا پیوند دهد و بذر محبت و ارتباط با معبود را در کام آنان بیافشاند تا انجام تکلیف برای آنان نه تنها رنج و مشقتی نداشته باشد، بلکه باشوق و اشتیاق به استقبال آن بروند. براین اساس فاطمه (س) فرزندان خود را حتی به شب زنده داری عادت می داد. البته او شیوه تربیت را به خوبی می دانست و به گونه ای برخورد می کرد که در حد توان و استعداد فرزندان باشد. (عذرا انصاری، «جلوه های رفتاری حضرت زهرا» (س)، ص 43)'
این هفته نامه در بخش پایانی مقاله خود با عنوان 'حجاب و پوشش' آورده است: ' مردی نابینا پس از اجازه گرفتن وارد منزل امام علی (ع) شد. پیامبر خدا (ص) مشاهده فرمودند که حضرت زهرا (س) برخاست و فاصله گرفت و خود را پوشاند. فرمودند: دخترم این مرد نابیناست. پاسخ داد: ان لم یکن یرانی فانی اراه و هو یشم الریح. پدر، اگر او مرا نمی بیند، من که او را می بینم و اگرچه او نمی بیند اما بوی زن را استشمام می کند! رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن من هستی. (بحارالانوار، ج 43، ص 91)'
منبع: هفته نامه دنیز آذربایجان غربی
7129/2093 ** خبرنگار: توحید محمودپور** انتشار دهنده: صابر چهرقانی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.