در این مطلب می خوانیم: دولت، مردم، جامعه پزشکی و اهالی فرهنگ، هنر و رسانه هر یک در مسیر این فرهنگ سازی نقش تعیین کننده ای دارند.
اهدای عضو افراد مبتلا به مرگ مغزی، امری انسان دوستانه است که می تواند جان شمار زیادی از بیماران را نجات دهد؛ مرگ مغزی، به حالتی گفته می شود که در آن خون رسانی به مغز متوقف شده، اکسیژن به آن نمی رسد و در نتیجه مغز دچار تخریب غیرقابل بازگشت می شود.
با این وجود در حالت مرگ مغزی اعضای دیگر بدن از جمله قلب، کلیه ها و کبد کار می کنند؛ کارکردی که خیلی طول نمی کشد و می تواند ظرف چند روز متوقف شود.
اهدای عضو تنها راهی است که می تواند ادامه کار اعضای سالم یک فردِ دچار مرگ مغزی را تضمین کند و جان افراد نیازمند دریافت عضو را نیز نجات دهد.
با این وجود هنوز خیلی ها با موضوع اهدای عضو کنار نیامده اند و هنگامی که عزیزشان در شرایط مرگ مغزی قرار می گیرد، باور نادرستشان مانع از آن می شود تا با اهدای اعضای سالم او به فردی دیگر زندگی ببخشند؛ باوری که همواره به وابستگان یک فرد دچار مرگ مغزی نهیب می زند که شاید راهی برای بازگشت وجود داشته باشد! جامعه برای اصلاح این باور اشتباه به شدت نیازمند همکاری دولت، متولیان فرهنگی، جامعه پزشکی و هنری است.
** اهدای عضو از دریچه تاریخ
نزدیک به 2 قرن از نخستین پیوند موفق عضو در سال 1823 میلادی می گذرد. این پیوند که پیوند بافت پوست از بدن فردی بر محل دیگری از بدن خود او بود، راهگشای پیوند اعضای بدن یک انسان به انسان دیگر شد. امروزه با پیشرفت دانش پزشکی، از سلول های تخمک ، گرفته تا قلب، کلیه و بیشتر بافت های داخلی بدن، قابلیت تعویض و پیوند وجود دارد. اکنون دانش پیوند عضو به جایی رسیده که حتی ایده امکان پذیر بودن پیوند سر از سوی برخی پزشکان مطرح شده است؛ ایده ای که اگرچه حالا شاید در حد شوخی به نظر آید، افق پیش روی دانش پیوند اعضا را به روشنی به تصویر می کشد. پیوند اعضا در ایران اما سابقه ای نزدیک به 50 ساله دارد؛ موضوعی که از 13 سال پیش با تصویب قانون اهدای عضو سروسامان یافته است.
قانون پیوند اعضا، فروردین ماه 1379 شمسی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. اعضای بیماران فوت شده یا بیمارانی که مرگ مغزی آنان آشکار و مسلم شده است را برپایه این قانون می توان به شرط وصیت بیمار یا موافقت ولی دم برای پیوند به بیمارانی که ادامه حیاتشان به پیوند عضو بستگی دارد، استفاده کرد. تشخیص و اثبات مرگ مغزی توسط کارشناسان خبره در بیمارستان های مجهز دانشگاه های دولتی صورت می گیرد. آیین نامه اجرایی قانون اهدای عضو نیز در خردادماه 1381 شمسی در 2 ماده به تصویب رسید. در این آئین نامه تاکید شده است که تشخیص و تایید مرگ مغزی توسط چهار پزشک متشکل از متخصص نورولوژی، متخصص جراحی مغز و اعصاب، متخصص داخلی و متخصص بیهوشی صورت می گیرد.
با این وجود و در حالی که سازمان های دولتی و مردم نهاد نیز تاکنون تلاش زیادی برای ترویج فرهنگ اهدای عضو در جامعه کرده اند اما آمار اهدای عضو در کشور در مقایسه با شمار افرادی که دچار مرگ مغزی می شوند، همچنان بسیار پایین است. این موضوع نشانگر ضعیف بودن فرهنگ اهدای عضو در ایران است. در کنار این مسئله ، باید به چالش های دیگری چون نبود امکانات تخصصی و مراکز بیمارستانی مجهز نیز اشاره کرد.
** اهدای عضو در ایران از نگاه آمار
تا پیش از پخش یک برنامه تلویزیونی در اواسط دی ماه امسال در زمینه اهدای عضو که ناگهان به مدت چند روز رکورد ثبت نام کارت اهدای عضو را جابجا کرد و نشان از اهمیت فرهنگ سازی در این زمینه داشت، آمارهای مربوط به اهدای عضو در ایران امیدوار کننده نبود. بر اساس آخرین آمارها، سالیانه با وجود پنج تا هشت هزار مورد مرگ مغزی در کشور، فقط 600 تا 800 مورد پیوند عضو صورت می گیرد. کارشناسان بر این باورند که اگر فقط اعضای بدن 20 درصد از افرادی که مرگ مغزی آنان به اثبات رسیده به بیماران اهدا شود، اعضای مورد نیاز برای پیوند 25هزار بیمار نیازمند دریافت عضو تامین خواهد شد.
با این وجود طبق آمار، سالانه 25 درصد و روزانه بین هفت تا 10 نفر از بیماران لیست انتظار پیوند اعضا در ایران به دلیل نرسیدن به موقع عضو پیوندی از دنیا می روند. این وضعیت نامساعد، گاه موجب می شود که افرادِ نیازمند پیوند، ناگزیر به بازار سیاه فروش اعضای بدن روی آورند؛ بازاری که آنان را سردرگم می سازد و به دردسرهای بیشتری می اندازد.
** چالش های اهدای عضو در ایران
در کنار ضعف فرهنگ اهدای عضو در جامعه، چالش های دیگری نیز در پایین بودن آمار پیوند اعضا در کشور دخیل هستند. کمبود امکانات تخصصی و مراکز بیمارستانی مجهز برای پیوند اعضا از جمله این چالش ها است. هم اکنون در بیمارستان های سراسر کشور سازوکاری برای تشویق و ترغیب خانواده هایی که عزیز دچار مرگ مغزی دارند برای اهدای عضو وجود ندارد. در این مسیر راه اندازی کارگاه های مشاوره تخصصی در بیمارستان ها برای اینگونه خانواده ها می تواند مفید باشد. نبود سیستم یکپارچه در بیمارستان ها، برای اطلاع رسانی درباره آمار مبتلایان مرگ مغزی نیز چالشی است که شناسایی این گونه افراد را برای بیمارستان هایی که بیماران نیازمند پیوند دارند دشوار می سازد.
نبود مراقبت های صحیح از افراد دچار مرگ مغزی در بیمارستان ها به ویژه بیمارستان های کوچک و نامجهز در شهرستان ها نیز کمبود دیگری است که سالم نگه داشتن ارگان های حیاتی برای اهدا را با چالش رو به رو می کند. این چالش اما با آموزش کادر مراقبت و پرستاری و تجهیز بخش های نگهداری از بیماران مرگ مغزی حل شدنی است. ضعف مهم دیگر نبود قانون های حمایتی و پوشش های بیمه ای مناسب، هم برای خانواده اهداکننده عضو و هم گیرنده عضو است. جراحی پیوند عضو در ایران جزو گران ترین جراحی ها به شمار می آید و از آنجا که بیشتر هزینه ها بر عهده فرد گیرنده است، شرایط را برای بیماران نیازمند پیوند دشوار می سازد و گاهی شاید آنان را به کام مرگ بکشاند. در این زمینه نیز باید تدبیرهایی اندیشیده شود که از آن جمله می توان به توجه بیشتر نهادهای بیمه ای دولتی و کمک های مالی سازمان های مردم نهاد اشاره کرد.
** چه باید کرد؟
رئیس اداره پیوند و بیماری های خاص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: با اقدامات انجام شده، رتبه جهانی ایران در خصوص اهدای عضو از 42 به 31 رسیده است.
کتایون نجفی زاده اضافه کرد: با این وجود هنوز هم هر 2 تا سه ساعت یکبار، یک بیمار به دلیل نیاز به پیوند اعضا جان خود را از دست میدهد و هر 12 ساعت یک بار، یک بیمار موفق به دریافت عضو حیاتی می شود و به زندگی ادامه می دهد.
بر اساس آمارها، هر فرد مرگ مغزی می تواند دستکم به چهار فرد نیازمندِ پیوند، زندگی دوباره بخشد. اکنون بیش از 80 مرکز پیوند اعضا همچون قلب، کلیه، کبد، مغز استخوان، ریه در ایران وجود دارد و تحقیقات فراوانی در این زمینه صورت گرفته است.
همچنین تلاش های زیادی از سوی سازمان های مردم نهاد برای فرهنگ سازی در زمینه اهدای عضو و کمک رسانی به بیماران نیازمند پیوند شده است اما تمامی تلاش های دولتی، مردمی، پزشکی و تحقیقاتی زمانی ثمربخش خواهد بود که عزمی ملی برای کمک به بیماران نیازمند پیوند و بخشیدن دوباره زندگی به آنان به وجود آید.
در این مسیر، رسانه ها و اهالی فرهنگ و هنر می توانند نقش ارزنده ای ایفا کنند و با اطلاع رسانی درست، جامعه را به سطحی از آگاهی برسانند که اهدای عضو را مانعی در برابر ارزش های فکری خود نبیند و به گونه ای عمیق به این باور برسد که اهدای عضو اهدای زندگی است.
منبع: هفته نامه امانت آذربایجان غربی
7129/3072 ** خبرنگار: توحید محمودپور** انتشار دهنده: علیرضا فولادی
اهدای عضو افراد مبتلا به مرگ مغزی، امری انسان دوستانه است که می تواند جان شمار زیادی از بیماران را نجات دهد؛ مرگ مغزی، به حالتی گفته می شود که در آن خون رسانی به مغز متوقف شده، اکسیژن به آن نمی رسد و در نتیجه مغز دچار تخریب غیرقابل بازگشت می شود.
با این وجود در حالت مرگ مغزی اعضای دیگر بدن از جمله قلب، کلیه ها و کبد کار می کنند؛ کارکردی که خیلی طول نمی کشد و می تواند ظرف چند روز متوقف شود.
اهدای عضو تنها راهی است که می تواند ادامه کار اعضای سالم یک فردِ دچار مرگ مغزی را تضمین کند و جان افراد نیازمند دریافت عضو را نیز نجات دهد.
با این وجود هنوز خیلی ها با موضوع اهدای عضو کنار نیامده اند و هنگامی که عزیزشان در شرایط مرگ مغزی قرار می گیرد، باور نادرستشان مانع از آن می شود تا با اهدای اعضای سالم او به فردی دیگر زندگی ببخشند؛ باوری که همواره به وابستگان یک فرد دچار مرگ مغزی نهیب می زند که شاید راهی برای بازگشت وجود داشته باشد! جامعه برای اصلاح این باور اشتباه به شدت نیازمند همکاری دولت، متولیان فرهنگی، جامعه پزشکی و هنری است.
** اهدای عضو از دریچه تاریخ
نزدیک به 2 قرن از نخستین پیوند موفق عضو در سال 1823 میلادی می گذرد. این پیوند که پیوند بافت پوست از بدن فردی بر محل دیگری از بدن خود او بود، راهگشای پیوند اعضای بدن یک انسان به انسان دیگر شد. امروزه با پیشرفت دانش پزشکی، از سلول های تخمک ، گرفته تا قلب، کلیه و بیشتر بافت های داخلی بدن، قابلیت تعویض و پیوند وجود دارد. اکنون دانش پیوند عضو به جایی رسیده که حتی ایده امکان پذیر بودن پیوند سر از سوی برخی پزشکان مطرح شده است؛ ایده ای که اگرچه حالا شاید در حد شوخی به نظر آید، افق پیش روی دانش پیوند اعضا را به روشنی به تصویر می کشد. پیوند اعضا در ایران اما سابقه ای نزدیک به 50 ساله دارد؛ موضوعی که از 13 سال پیش با تصویب قانون اهدای عضو سروسامان یافته است.
قانون پیوند اعضا، فروردین ماه 1379 شمسی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. اعضای بیماران فوت شده یا بیمارانی که مرگ مغزی آنان آشکار و مسلم شده است را برپایه این قانون می توان به شرط وصیت بیمار یا موافقت ولی دم برای پیوند به بیمارانی که ادامه حیاتشان به پیوند عضو بستگی دارد، استفاده کرد. تشخیص و اثبات مرگ مغزی توسط کارشناسان خبره در بیمارستان های مجهز دانشگاه های دولتی صورت می گیرد. آیین نامه اجرایی قانون اهدای عضو نیز در خردادماه 1381 شمسی در 2 ماده به تصویب رسید. در این آئین نامه تاکید شده است که تشخیص و تایید مرگ مغزی توسط چهار پزشک متشکل از متخصص نورولوژی، متخصص جراحی مغز و اعصاب، متخصص داخلی و متخصص بیهوشی صورت می گیرد.
با این وجود و در حالی که سازمان های دولتی و مردم نهاد نیز تاکنون تلاش زیادی برای ترویج فرهنگ اهدای عضو در جامعه کرده اند اما آمار اهدای عضو در کشور در مقایسه با شمار افرادی که دچار مرگ مغزی می شوند، همچنان بسیار پایین است. این موضوع نشانگر ضعیف بودن فرهنگ اهدای عضو در ایران است. در کنار این مسئله ، باید به چالش های دیگری چون نبود امکانات تخصصی و مراکز بیمارستانی مجهز نیز اشاره کرد.
** اهدای عضو در ایران از نگاه آمار
تا پیش از پخش یک برنامه تلویزیونی در اواسط دی ماه امسال در زمینه اهدای عضو که ناگهان به مدت چند روز رکورد ثبت نام کارت اهدای عضو را جابجا کرد و نشان از اهمیت فرهنگ سازی در این زمینه داشت، آمارهای مربوط به اهدای عضو در ایران امیدوار کننده نبود. بر اساس آخرین آمارها، سالیانه با وجود پنج تا هشت هزار مورد مرگ مغزی در کشور، فقط 600 تا 800 مورد پیوند عضو صورت می گیرد. کارشناسان بر این باورند که اگر فقط اعضای بدن 20 درصد از افرادی که مرگ مغزی آنان به اثبات رسیده به بیماران اهدا شود، اعضای مورد نیاز برای پیوند 25هزار بیمار نیازمند دریافت عضو تامین خواهد شد.
با این وجود طبق آمار، سالانه 25 درصد و روزانه بین هفت تا 10 نفر از بیماران لیست انتظار پیوند اعضا در ایران به دلیل نرسیدن به موقع عضو پیوندی از دنیا می روند. این وضعیت نامساعد، گاه موجب می شود که افرادِ نیازمند پیوند، ناگزیر به بازار سیاه فروش اعضای بدن روی آورند؛ بازاری که آنان را سردرگم می سازد و به دردسرهای بیشتری می اندازد.
** چالش های اهدای عضو در ایران
در کنار ضعف فرهنگ اهدای عضو در جامعه، چالش های دیگری نیز در پایین بودن آمار پیوند اعضا در کشور دخیل هستند. کمبود امکانات تخصصی و مراکز بیمارستانی مجهز برای پیوند اعضا از جمله این چالش ها است. هم اکنون در بیمارستان های سراسر کشور سازوکاری برای تشویق و ترغیب خانواده هایی که عزیز دچار مرگ مغزی دارند برای اهدای عضو وجود ندارد. در این مسیر راه اندازی کارگاه های مشاوره تخصصی در بیمارستان ها برای اینگونه خانواده ها می تواند مفید باشد. نبود سیستم یکپارچه در بیمارستان ها، برای اطلاع رسانی درباره آمار مبتلایان مرگ مغزی نیز چالشی است که شناسایی این گونه افراد را برای بیمارستان هایی که بیماران نیازمند پیوند دارند دشوار می سازد.
نبود مراقبت های صحیح از افراد دچار مرگ مغزی در بیمارستان ها به ویژه بیمارستان های کوچک و نامجهز در شهرستان ها نیز کمبود دیگری است که سالم نگه داشتن ارگان های حیاتی برای اهدا را با چالش رو به رو می کند. این چالش اما با آموزش کادر مراقبت و پرستاری و تجهیز بخش های نگهداری از بیماران مرگ مغزی حل شدنی است. ضعف مهم دیگر نبود قانون های حمایتی و پوشش های بیمه ای مناسب، هم برای خانواده اهداکننده عضو و هم گیرنده عضو است. جراحی پیوند عضو در ایران جزو گران ترین جراحی ها به شمار می آید و از آنجا که بیشتر هزینه ها بر عهده فرد گیرنده است، شرایط را برای بیماران نیازمند پیوند دشوار می سازد و گاهی شاید آنان را به کام مرگ بکشاند. در این زمینه نیز باید تدبیرهایی اندیشیده شود که از آن جمله می توان به توجه بیشتر نهادهای بیمه ای دولتی و کمک های مالی سازمان های مردم نهاد اشاره کرد.
** چه باید کرد؟
رئیس اداره پیوند و بیماری های خاص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: با اقدامات انجام شده، رتبه جهانی ایران در خصوص اهدای عضو از 42 به 31 رسیده است.
کتایون نجفی زاده اضافه کرد: با این وجود هنوز هم هر 2 تا سه ساعت یکبار، یک بیمار به دلیل نیاز به پیوند اعضا جان خود را از دست میدهد و هر 12 ساعت یک بار، یک بیمار موفق به دریافت عضو حیاتی می شود و به زندگی ادامه می دهد.
بر اساس آمارها، هر فرد مرگ مغزی می تواند دستکم به چهار فرد نیازمندِ پیوند، زندگی دوباره بخشد. اکنون بیش از 80 مرکز پیوند اعضا همچون قلب، کلیه، کبد، مغز استخوان، ریه در ایران وجود دارد و تحقیقات فراوانی در این زمینه صورت گرفته است.
همچنین تلاش های زیادی از سوی سازمان های مردم نهاد برای فرهنگ سازی در زمینه اهدای عضو و کمک رسانی به بیماران نیازمند پیوند شده است اما تمامی تلاش های دولتی، مردمی، پزشکی و تحقیقاتی زمانی ثمربخش خواهد بود که عزمی ملی برای کمک به بیماران نیازمند پیوند و بخشیدن دوباره زندگی به آنان به وجود آید.
در این مسیر، رسانه ها و اهالی فرهنگ و هنر می توانند نقش ارزنده ای ایفا کنند و با اطلاع رسانی درست، جامعه را به سطحی از آگاهی برسانند که اهدای عضو را مانعی در برابر ارزش های فکری خود نبیند و به گونه ای عمیق به این باور برسد که اهدای عضو اهدای زندگی است.
منبع: هفته نامه امانت آذربایجان غربی
7129/3072 ** خبرنگار: توحید محمودپور** انتشار دهنده: علیرضا فولادی
کپی شد