گیشه بلیط فروشی سینما ایران ارومیه قبل از اکران این فیلم با انبوهی از جمعیت روبرو بود و با زحمت به محوطه سینما داخل شدم؛ به دنبال یکی از علاقهمندان همیشگی فیلمهای جشنواره گشتم که با جوانی به نام «یاسین» برخورد کردم.
ابتدا از وی در مورد اکران همزمان فیلمها با تهران و استقبال عمومی پرسیدم که جوابش، پایان حسرت تماشاگران و استقبال خوب طرفداران حرفهای سینما بود و اینکه متولیان میدانند که از این طریق میتوان میان عموم مردم برای دیدن فیلمها در اکرانهای عمومی و در نتیجه رونق سینما گام برداشت.
سراغ نفر بعدی منتظر برای ورود به سالن رفتم تا در مورد اطلاعرسانی جشنواره و زمان پخش فیلم بپرسم که با حوصله و آرام پاسخ داد:«جای تبلیغات محیطی و تیزر تلویزیونی برای پخش از شبکه استانی خالی اما اطلاعرسانی با ظرفیت سالن متناسب بود؛ ضمن اینکه متولیان فرهنگی به خوبی از فضای مجازی برای تبلیغ استفاده کرده بودند».
در این حین فرد دیگری به میان آمد و گفت: خرید بلیت تا روز افتتاح میسر نبود اما در خلال جشنواره مشکلی از این بابت مخصوصا در نحوه خرید اینترنتی بلیت وجود نداشت.
تماشاگران از امکانات جدید سینما ایران ارومیه ابراز رضایت دارند
به طور کلی همه تماشاگران حاضر در محوطه از امکانات جدید سینما ایران ارومیه از جمله صندلیهای راحت آن رضایت داشتند و تنها به چند مشکل تکنیکی در پخش فیلمها به علت نبود زمان کافی برای پخش آزمایشی سیستمهای پخش اشاره کردند.
دفاع تمامقد از حقوق فرهنگی مردم
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجانغربی که برای تماشای فیلم «آتابای» به سینما ایران آمده بود را در انتهای سالن پایین ملاقات کردم و در مورد جشنواره امسال پرسیدم که در پاسخ از حق و حقوق هنرمندان و مردم استان دفاع کرد و گفت: «ایران در تهران خلاصه نمیشود به همین خاطر امکانات و سرمایههای فرهنگی کشور باید متناسب با نیازهای جمعیتی توزیع شود تا به دست مصرفکنندگان محصولات فرهنگی در سراسر کشور برسد».
حجتالاسلام ناصر خدایاری اضافه کرد: فیلمهای جشنواره نباید سلیقهای و گزینشی باشد تا از این راه به غنای فرهنگی مردم فکری کرده باشیم؛ به خصوص که استانهای مرزی تحت تاثیر فیلمها و محصولات فرهنگی کشورهای همسایه هستند.
وی با لحنی آرام بهخاطر خاموش شدن چراغهای سالن و فرارسید زمان پخش فیلم، اظهار داشت: پخش فیلمهای باکیفیت در این ایام میتواند نشاط و شادابی را برای علاقهمندان کمبرخودار به ارمغان آورد تا بتوان مدعی شد که سینمای مردمی به همه طیفها تعلق دارد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی: استقبال مردم ارومیه از «آتابای» ناشی از تولید آن در آذربایجانغربی بود
وی استقبال مردم از فیلم «آتابای» را ناشی از تولید آن در استان دانست و افزود: آشنایی با بوم و ملموس بودن فضای فیلم باعث حس تعلق خاطر در ببینده میشود و نشاندهنده حرمت مردم به جنس و مقوله فرهنگی آشنا با واقعیتهای جامعهاش است و آن را بازتاب میدهد.
اکران فیلم در این هنگام شروع شد اما وی در پاسخ به سوالی در مورد پخش نشدن فیلم «درخت گردو» در استان بیان کرد: این فیلم به مسئله بمباران شیمیایی جنوب آذربایجانغربی مربوط است اما متاسفانه در چیدمان فیلمهای جشنواره در سبد سهمیه استان قرار نگرفت.
وی ادامه داد: البته نمایش فیلم در استانهای دیگر مزیتی برای آشنایی آنان با مصائب و جغرافیا و فرهنگ ما به شمار میرود و جای خوشحالی دارد؛ اگرچه اکران نخست آن در آذربایجانغربی حلاوت و شیرینی آن را برایمان دوچندان میکرد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجانغربی به دلیل شروع پخش فیلم، با صدایی بسیار آرامتر اما استوار، قول تلاش برای اکران هرچه سریعتر فیلم «درخت گردو» در استان را به خبرنگار ایرنا داد.
با حس پیروزی نسبی از صندلی کنار او برخاستم تا نفری که منتظر نشستن بر صندلی خود بود، به تماشای فیلم بنشیند و رفتم تا سری به گیشه بزنم.
با شروع پخش فیلم، ظرفیت تمام صندلیهای سالن پایین و بالکن کاملا تکمیل شد ولی همچنان مشتاقان فیلم مقابل گیشه با خواهش و التماس و بعضا با پافشاری بلیط میخریدند و با وجود توصیه کارکنان سینما حاضر بودند فیلم را سرپا به تماشا بنشینند.
کارمندان سینما سعی داشتند جمعیت مشتاق ورود به سالن را به بازگشت تشویق کنند اما به علت اکران تک سانسی این فیلم کسی حاضر به از دست دادن این فرصت طلایی نبود.
با ورود مجدد به سالن متوجه شدم حتی خانوادهها با فرزندان خردسال در کنار دیوارههای سالن و حتی درهای ورودی به حالت نشسته و ایستاده به تماشای فیلمی به زبان مادری نشستهاند.
صف ایستادن برای خرید بلیت سینما و خندههای گهگاه و دستزدن تماشاگران در سالن مملو از جمعیت مرا به یاد دهههای ۶۰ و ۷۰ خورشیدی و لذتی که تماشای فیلم در چنین جوی داشت، انداخت.در پایان نمایش فیلم و شروع تیتراژ پایانی همگی به صورت ایستاده به تشویق و ابراز احساسات پرداختند که به نظرم نشاندهنده رضایت حداکثری از فیلم «آتابای» بود.
در خروجی سالن هم مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجانغربی از سه بازیگر حاضر در اکران فیلم در ارومیه قدردانی و لوح یادبودی به آنان اهدا کرد.
سپس علاقهمندان برای گرفتن عکس یادگاری با بازیگران به صف شدند تا این لحظهها را در لوح زندگی خود حک کنند.
بازیگران آتابای در نشست خبری با ایرنا چه گفتند؟
پس از پایان مراسم و با هماهنگی قبلی، بازیگران حاضر را به نشست خبری دعوت کردم که با گشادهرویی و با وجود ساعتها معطلی در جادههای برفی تهران تا ارومیه، دعوتم را پذیرفتند.
نشست را با سوالی از «سیفعلی دریادل» بازیگر پیشکسوت فیلم آتابای شروع کردم و ماجرای حضور وی در این فیلم را جویا شدم که وی با صمیمیتی خاص جواب داد: «حجازیفر» کارش را در خوی و بازی در تئاتر با بنده شروع کرد و با همان اولین نمایش حائز جایزه شد؛ همکاری بعدی ما در فیلم «کرکره» به کارگردانی ایشان بود تا اینکه اسفند سال گذشته به همراه اکیپی به خوی آمدند و به خاطر آشنایی بنده با این شهر، تمام روستاهای اطراف را گشتیم.
وی اضافه کرد: این کار را دوباره و در اواخر فروردین پی گرفتیم که منطقه «زاویه شیخلر» به علاوه باغ آلبالو و قبرستان «پسک» را پسندیدند؛ سپس طراحی و ساخت لوکیشنها از جمله خانه پدر آتابای یا کاظم حدود ۲ ماه طول کشید؛ فیلمبرداری فیلم نیز در ۶۳ روز کاری و در ۶۱ جلسه پایان یافت.
«معصومه ربانی» بازیگر نقش جیران در معرفی خود گفت: اصالتا ارومیهای هستم و چند سالی در امر گویندگی کار کردم و دوره کوتاه تئاتر در ارومیه را گذراندم؛ مستندی نیز با آقای «غفاریآذر» کار کردهام.
وی درباره چگونگی انتخاب شدنش برای این نقش گفت: برای اجرای برنامهای از طرف شهرداری خوی در جشن گلاب شرکت کرده بودم که از طریق آقایان «دریادل» و «مظفری» از من خواسته شد تا به هتل محل اقامت کارگردان فیلم برم تا مرا محک بزنند و اینگونه شد که برای این نقش انتخاب شدم.
«میرمجید حسینی» هنرمند موسیقی و بازیگر نقش «میرمحمد»، پدر جیران نیز گفت: «حجازیفر» همبازی من در تئاتر بود و به سبب این آشنایی حدود سه ماه قبل از فیلمبرداری مرا خواست و در شهر مادری خود تست دادم و برای این نقش انتخاب شدم.
بیشتر کارهای فیلم «آتابای» بر دوش «حجازیفر» بود و «نیکی کریمی» حرف آخر را میزد
بازیگران بومی فیلم «آتابای» در مورد کار با کارگردان زن و چگونگی کارگردانی فیلم به زبانی غیر از زبان مادری چنین گفتند که «بیشتر کارهای فیلم بر دوش «حجازیفر» بود و «نیکی کریمی» بر بازیهای طبیعی و بدون اغراق تاکید داشت. پشت مانیتور همه چیز را زیر نظر داشت و حرف آخر را میزد».
«حسینی» همچنین در مورد استقبال از این فیلم در تهران گفت: استقبال مردمی بینظیر بود به حدی که عوامل فیلم هم نتوانستند همراه و مهمانی با خود به داخل سالن ببرند.
«ربانی» نیز از بازخورد مثبت نسبت به فیلم تا حد ۹۰ درصد سخن به میان آورد و «دریادل» نیز از نقد خوب آقایان «فهیم» و «مقدسیان» در مورد فیلم سخن گفت.
«دریادل» در جواب سوالی در مورد چرایی انتخاب خوی برای روایت این داستان عاشقانه گفت: «نیکی کریمی» طرحی کوتاه از کتاب درویشیان داشت که «حجازیفر» آن را تغییر داد و به خاطر داشتن اصالت خویی، داستان را در روستایی از توابع این شهر نوشت؛ البته خاطرههای کودکی نویسنده از جمله غلتاندن تایر هم وارد داستان شد.
ساخت ۲ فیلم با موضوعیت و جغرافیای آذربایجانغربی سوال بعدی خبرنگار ایرنا از هنرمندان این فیلم بود که «حسینی» در پاسخ گفت: این اتفاق باعث شناخت بهتر و بیشتر هنرمندان استان در سطح کشور شد و پروژههای پیشنهادی جدید نشانگر آن است.
«ربانی» نیز در پاسخ به همین سوال، گفت: به نظرم دریاچه ارومیه در کنار جاذبههای زیبای شهر خوی بسیار به چشم آمد و همچنین گویش ما به شکل بسیار زیبایی میتواند مورد اقبال مواجه شود که امری بسیار مثبت برای استان خواهد بود.
«دریادل» نیز اظهار داشت: بازیگران بومی استان با این اتفاق رمقی دوباره گرفتند و برای ادامه فعالیت خود دلگرمتر شدند.
خاطرهها و حوادث ویژه رخ داده در جریان این فیلمبرداری سوال کلیشهای خبرنگار ایرنا برای حسن ختام این نشست صمیمی بود که پیشکسوت تئاتر استان «سیفعلی دریادل» در پاسخ به آن از ناراحتی قلبی «حجازیفر» زیر فشار کمبود امکانات و بستری شدن وی گفت که گویا کام همه را تلخ کرده بود؛ ربانی اما با خنده از اولین تجربه بخیه خوردن پایش در این فیلم یاد کرد و آن را جزئی از خاطرههای ماندگارش از این فیلم ذکر کرد.
سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر میتواند فجری برای سینمای استان پس از سه دهه رکود نسبی باشد و قطب فیلمسازی پس از تهران را دوباره از خوابی سنگین بیدار کند و دوباره فیلمهای درخشانی چون «اتوبوس» و «ساوالان» آذین سینماهای کشور باشد.