وعدهوعید در لغتنامه دهخدا به معنی "قول و قرارهای نااستوار و غیر قطعی و عمل نشدنی دادن" است ولی در سیستم مدیریتی به معنی "زمان بخر تبلیغ کن حالا آخرش پروژه رو نصفه هم افتتاح کنی اتفاقی نمیافتد" هست.
یکی از مشکلات اساسی مدیریت و ریاست ادارات، سازمانها و ارگانهای دولتی وعده وعیدی است که بدون توجه به امکان اجرایی آن داده میشود.
به این ۲ گزارش نگاه کنید: (اینجا) و (اینجا)
این گزارشهای تامل برانگیز تنها مربوط به یک نهاد نیمه دولتی است و چنین اتفاقاتی در تمام دستگاهها و ارگانهای دولتی اتفاق میافتد؛
به لیست زیر که به بخشی از پروژههای استان آذربایجانغربی مربوط است، نگاهی بیاندازید:
وعدههای امروز و فردای افتتاح راهآهن ارومیه که بعد از ۱۷ سال به سرانجام رسید. وعدههای پایان ورزشگاه ۱۵۰۰۰ نفری شهیدباکری ارومیه توسط وزیر و مدیران سابق که احتمالا امسال پایان خواهدیافت. وعدههای دهها ساله تلهکابین سیرداغی ارومیه که علیرغم وعدههای تبلیغاتی مکرر ناتمام مانده است. وعدههای ساخت راهآهن سریعالسیر ارومیه به تبریز از مسیر دریاچه ارومیه که بعد از افتتاح پل میانگذر کلا به فراموشی سپرده شد. وعدههای ۲۵ ساله افتتاح بیمارستان آیتالله خویی در شهرستان خوی. وعدههای غیرعملی منطقه ویژه و آزاد شدن ارومیه. وعدههای ویژه انتخابات انتقال آب از دریای خزر، دریاچه وان و ... به دریاچه ارومیه. وعدههای ایجاد پروژههای بزرگ مشارکتی در ارومیه که بعد از چند سال به واقعیت نزدیک نشده است. و ...از این دست پروژهها در کل کشور به وفور یافت میشود.
از طرفی برخی وعدهوعیدها بازی دادن مردم و به سرانجام رساندن آنها در آستانه انتخاباتیست که آن مدیر بدنبال گرفتن امتیاز از آن است.
این بازی وعدهوعید تبدیل به یک اپیدمی در بین تمام مدیران شده و هر مدیر قبل از تکیه بر صندلی ریاست و مدیریت نهاد، اداره و یا سازمان ابتدا از یک چند وعدهوعید بزرگ رونمایی میکند حالا اجرایی شدن یا سرانجام رساندن آن اهمیتی ندارد.
بله این اتفاقات مردم را به سیستم مدیریتی بدبین کرده و متاسفانه کمتر مدیری را نیز میتوان در سیستم مدیریتی یافت که بجای وعدهوعید، عمل را سرلوحه کار کند اتفاقی که نه تنها آن مدیر را به یک فرد موفق با تغییر دیدگاههای اداری تبدیل میکند بلکه اعتماد بین مردم و دستگاههای دولتی را بازگردانده و حتی موجب بروز اتفاقات بهتری در آینده میشود.
گرچه بعد از دولت یازدهم و دوازدهم و حضور استاندار سابقا دیپلمات و خارج دیده، شاهد کاهش وعدهوعیدها هستیم و عموما تلاش تیم مدیریتی استان برای اتمام دهها پروژه نیمهتمام استان متمرکز شده با این حال باید راه و روشی مناسب برای حذف این واحد درسی از بدنه مدیریتی انجام پذیرد تا هم شاهد از بین رفتن مشکلات اعظم وجود پروژههای نیمه تمام و به درازا کشیدن آنها باشیم و هم مدیران و رئسا تلاش خود را برای کار عملی اهتمام ورزند تا قولهایی که عملی نمیشوند، البته نباید این نکته را هم فراموش کرد که هرچقدر پروژه کلنگزنی شده و وعده داده شده بیشتر زمان ببرد ضرر و زیانی بیش از آنچه تصور میشود را بر بدنه دولت و بیتالمال خواهدآورد.
۴۶