به گزارش این پایگاه خبری و تحلیلی، پس از 'جعل خوانی تاریخ آذربایجان' تلاش برای سرپوش گذاری روی توهینهای زیرپوستی؛ فرافکنی عوامل سریال ستارخان برای فرار از هجمهها از شاهنامه خوانی همسر ستارخان گرفته تا دیالوگ هایی که بیشتر به مزاق عده ای از جاعلان و تحریف کنندگان تاریخ آذربایجان خوش آمد تا خود مردم آذربایجان، باعث شد تا هجمه های قابل پیش بینی نسبت به ساخت سریال ستارخان وارد شود، اما عوامل این سریال با بهانه ها و فرافکنی های مختلف سعی در فرار از زیر بار این هجمه ها دارند.
با سریالی طرف بودیم که از نظر کارگردانی و کیفیت ساخت و جلوه های ویژه و دیگر موارد، بنا به نظر اکثریت، در پایین ترین رده ممکن جای می گیرد.
عوامل این سریال اما بارها نبود بودجه، زمان کم و مشکلات دیگر را عامل ضعف های ساخت سریال می دانستند، با این وجود جای سوال است که چه اجباری برای ساخت چنین سریال ضعیفی از نظر کیفیت، برای عوامل سازنده وجود داشته است؟ چرا باید با وجود کمبود بودجه و عدم اختصاص زمان کافی، چنین سریالی در وصف یکی از تاثیر گذارترین شخصیت های تاریخ معاصر ایران ساخته و پرداخته شود؟
شاید قالب کردن محتوای عجیب و غریب و مغرضانه سریال به مردم ایران و آذربایجان، شناساندن ستارخان به طرزی که خوشایند عده ای خاص باشد، آنقدر واجب بوده که همه دیگر عوامل پشت گوش انداخته شده و کار ساخت آغاز شده است.
تحریفات تاریخی و اشتباهات عمدی یا غیرعمدی در این سریال به قدری زیاد بوده که تقریبا صدای اکثر کارشناسان و مردم آذربایجان را درآورد.
در تیتراژ این سریال نام کارشناسانی آمده که اظهار نظرها و جهت گیری های زیادی بر علیه واقعیت تاریخ آذربایجان داشته اند و مشخصا، نمی توانستیم از همان ابتدا، انتظار گفته شدن حقیقت به طور تمام و کمال از طرف این سریال را داشته باشیم، اما در کنار این موضوع، برخی موارد بدون هیچ گونه سند تاریخی در این مجموعه نمایش داده می شود که کاملا مخالف با آنچه است که مردم ایران و آذربایجان و مورخین در خصوص ستارخان می دانند.
نمایش دوستی ستارخان با برخی جاسوسان و سیاست مداران روباه صفت، ضعیف نشان دادن نقش ستارخان در مبارزات و صحنه های سریال – ستارخانی که تیراندازی و اسب سواری او شهره عام بود یک بار هم در سریال تفنگ به دست و سوار بر اسب نشان داده نشد – بی توجهی به انجمن های فعال و موثر تبریز در تاریخ مبارزات سیاسی، در کنار صحنه های خیالی مثل آب بازی ستارخان با همسرش لب حوض و شاهنامه خواندن همسر ستارخان تنها نمونه های کوچکی از مشکلات این سریال است.
سریال از فضای تبریز ، از زبان ترکی مردم تبریز ، از آداب و رسومات تبریز هیچ سخنی به میان نمی آورد. انگار تبریز تبریز نیست اصفهان و تهران است. بعضی جاها هم که ستارخان برای خالی نبودن عریضه از کلمات اوغلان، باجی، قارداش استفاده می کند بیشتر به ذوق مخاطب آذربایجانی می زند.
سریالی که صدا و سیما با نام ستارخان پخش کرد، ذره ای برای مردم باورپذیر نبود و به هیچ عنوان نتوانست آنطور که باید و شاید، حتی به زندگی واقعی ستارخان نزدیک شود. حال بماند که اشتباهات عوامل سریال در روایت تاریخ و نیز کیفیت پایین اثر، چه اثرات نامطلوب دیگری داشته و خواهد داشت.
بازیگران و دیگر عوامل سریال نیز که هجمه ها و اعتراضات به حق مردم به این ساخته ناشیانه خود را دیده اند، این روز ها با بهانه ها و مصاحبه های مختلف سعی در فرافکنی داشته و به جای پاسخگویی در خصوص ضعف های اساسی سریال، به این و آن ایراد می گیرند. اقداماتی که مطمئنا هیچگاه نمی تواند این ابهامات موجود در خصوص علت ساخت سریال با این حجم از اشکال و اشتباه را رفع کند…
8023/6183
با سریالی طرف بودیم که از نظر کارگردانی و کیفیت ساخت و جلوه های ویژه و دیگر موارد، بنا به نظر اکثریت، در پایین ترین رده ممکن جای می گیرد.
عوامل این سریال اما بارها نبود بودجه، زمان کم و مشکلات دیگر را عامل ضعف های ساخت سریال می دانستند، با این وجود جای سوال است که چه اجباری برای ساخت چنین سریال ضعیفی از نظر کیفیت، برای عوامل سازنده وجود داشته است؟ چرا باید با وجود کمبود بودجه و عدم اختصاص زمان کافی، چنین سریالی در وصف یکی از تاثیر گذارترین شخصیت های تاریخ معاصر ایران ساخته و پرداخته شود؟
شاید قالب کردن محتوای عجیب و غریب و مغرضانه سریال به مردم ایران و آذربایجان، شناساندن ستارخان به طرزی که خوشایند عده ای خاص باشد، آنقدر واجب بوده که همه دیگر عوامل پشت گوش انداخته شده و کار ساخت آغاز شده است.
تحریفات تاریخی و اشتباهات عمدی یا غیرعمدی در این سریال به قدری زیاد بوده که تقریبا صدای اکثر کارشناسان و مردم آذربایجان را درآورد.
در تیتراژ این سریال نام کارشناسانی آمده که اظهار نظرها و جهت گیری های زیادی بر علیه واقعیت تاریخ آذربایجان داشته اند و مشخصا، نمی توانستیم از همان ابتدا، انتظار گفته شدن حقیقت به طور تمام و کمال از طرف این سریال را داشته باشیم، اما در کنار این موضوع، برخی موارد بدون هیچ گونه سند تاریخی در این مجموعه نمایش داده می شود که کاملا مخالف با آنچه است که مردم ایران و آذربایجان و مورخین در خصوص ستارخان می دانند.
نمایش دوستی ستارخان با برخی جاسوسان و سیاست مداران روباه صفت، ضعیف نشان دادن نقش ستارخان در مبارزات و صحنه های سریال – ستارخانی که تیراندازی و اسب سواری او شهره عام بود یک بار هم در سریال تفنگ به دست و سوار بر اسب نشان داده نشد – بی توجهی به انجمن های فعال و موثر تبریز در تاریخ مبارزات سیاسی، در کنار صحنه های خیالی مثل آب بازی ستارخان با همسرش لب حوض و شاهنامه خواندن همسر ستارخان تنها نمونه های کوچکی از مشکلات این سریال است.
سریال از فضای تبریز ، از زبان ترکی مردم تبریز ، از آداب و رسومات تبریز هیچ سخنی به میان نمی آورد. انگار تبریز تبریز نیست اصفهان و تهران است. بعضی جاها هم که ستارخان برای خالی نبودن عریضه از کلمات اوغلان، باجی، قارداش استفاده می کند بیشتر به ذوق مخاطب آذربایجانی می زند.
سریالی که صدا و سیما با نام ستارخان پخش کرد، ذره ای برای مردم باورپذیر نبود و به هیچ عنوان نتوانست آنطور که باید و شاید، حتی به زندگی واقعی ستارخان نزدیک شود. حال بماند که اشتباهات عوامل سریال در روایت تاریخ و نیز کیفیت پایین اثر، چه اثرات نامطلوب دیگری داشته و خواهد داشت.
بازیگران و دیگر عوامل سریال نیز که هجمه ها و اعتراضات به حق مردم به این ساخته ناشیانه خود را دیده اند، این روز ها با بهانه ها و مصاحبه های مختلف سعی در فرافکنی داشته و به جای پاسخگویی در خصوص ضعف های اساسی سریال، به این و آن ایراد می گیرند. اقداماتی که مطمئنا هیچگاه نمی تواند این ابهامات موجود در خصوص علت ساخت سریال با این حجم از اشکال و اشتباه را رفع کند…
8023/6183
کپی شد