تکبر و استکبار از زشت ترین صفات و بد ترین اعمال و نکوهیده ترین خصلتهای انسانی است ، صفتی که می تواند سر چشمه انواع گناهان و حتی سرچشمه کفر گردد . نخستین صفت از صفات رذیله که در داستان انبیاء و آغاز خلقت انسان به چشم می خورد و اتفاقا به اعتقاد بسیاری از علمای اخلاق ، ام المفاسد و مادر همه رذایل اخلاقی و ریشه تمام بدبختی ها و صفات زشت انسانی ، تکبر و استکبار می باشد که در داستان شیطان به هنگام آفرینش آدم (ع) و امر به سجود فرشتگان و همچنین ابلیس برای او آمده است . تکبر و استکبار در تمام طول تاریخ انبیاء طبق آیات قرآن نقش مخرب داشت ، امروز نیز مسئله استکبار در جامعه بشری سخن اول را در مفاسد جهانی می زند و بلای بزرگ بشریت است.
در حقیقت این نخستین گناهی است که در جهان به وقوع پیوست ، گناهی که سبب شد فردی همچون ابلیس که سالیان دراز و به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام در خطبه قاصعه ، شش هزار سال خدا را عبادت کرده بود ، به خاطر تکبر یک ساعت ، تمام اعمال و عبادات او بر باد رفت .
بسیاری از افراد هستند که گرفتار لغزش و خطا می شوند ، ولی هنگامی که به اشتباه خود پی بردند باز می گردند وتوبه و اصلاح می کنند . ولی تکبر و استکبار ، از اموری است که حتی اجازه باز گشت بعد از بیداری نیز به انسان نمی دهد . کبر مایه لجاجت ، حسد ، کفر ، فساد و نا سپاسی در برابر حق می شود.
تکبر و خود خواهی حتی در لحظات کوتاه پیامدهای خطر ناکی را دارد و همچون آتش سوزان می تواند حاصل یک عمر طولانی اعمال صالحه را بسوزاند و خاکستر کند و عذاب جاویدان را نصیب صاحبش سازد.
پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله فرمود : از تکبر بپرهیزید که ابلیس به خاطر تکبر از سجده کردن برآدم خود داری کرد و برای همیشه مطرود در گاه الهی شد. کبر سر چشمه گناهان دیگر و نقصان عقل و برباد رفتن سرمایه های سعادت و زشت ترین رذایل اخلاقی و سبب محروم شدن از ورود در بهشت است.
در حدیثی از امیر المومنین علیه السلام می خوانیم : زشت ترین اخلاق، تکبر است .
در اصول کافی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود : ریشه های کفر و نا فر مانی خدا سه چیز می باشد : حرص ، تکبر و حسد . اما (حرص) هنگامی که آدم از خوردن شجره ممنوعه نهی شد ، حرص اورا وادار کرد که از آن بخورد و اما (استکبار) ، نمونه آن ابلیس بود که مامور به سجده برای آدم شد ولی او سر پیچی کرد و اما (حسد) ، در مورد فرزند آدم ظاهر گشت و سبب شد که یکی دیگری را به قتل برساند . بنابراین نخستین گناهان در روی زمین از این سه نشات گرفت.
علاوه بر آیات و روایات ، (تکبر و استکبار) از نظر عقل نیز بسیار بد است . به همین دلیل بسیاری ازافراد بی دین و لا مذهب نیز از این صفت زشت متنفرند .
مسله حقوق بشر غالبا توسط جمعی از متفکران غیر مذهبی تنظیم شده است که در واقع مبارزه با استکبار است . هر چند در عمل به صورت ابزاری در دست مستکبران برای کوبیدن دیگران در آمده است .
علی علیه السلام می فرماید : چگونه انسان می تواند ردای تکبر را بر دوش بیفکند در حالی که در آغاز نطفه بی ارزش بود و سرانجام مردار متعفنی می شود و درون وجود او مملو از آلودگی هاست . اگر انسان متوجه ضعف وناتوانی خویش باشد ، هرگز تکبر نمی ورزد .
انسان آنقدر ضعیف و نا توان است که یک پشه او را آزار می دهد و حتی کوچکتر از پشه یعنی میکروبی که باچشم دیده نمی شود اورا بیمار می سازد ودر بستر بیماری می افکند . انسانی که از مختصر گرمی هوا بی طاقت می شود و از مختصر سرما رنج می برد.
اگر باران نیاید بیچاره است ، اگر کمی بیشتر ببارد بازهم بیچاره است . کمی فشارخون او بالا می رود حیات او به خطر می افتد و کمی پایین می آید باز جانش در خطراست .
از سرنوشت خویش در یک ساعت آینده با خبر نیست . غالبا سرطانها و بیماریهای کشنده ای که دامن انسان را می گیرند از میکروبها و ویروسهایی هستند که از کوچکی دیده نمی شوند و به طغیان و استکبار بر می خیزند و بدون هیچگونه نظم و برنامه ای شروع به تکثیر مثل می کنند و در زمان کوتاهی تشکیل غده سرطانی می دهند و انسانهای نیرومند و قوی پیکر و قهرمان رابه زانو در می آورند .
بسیاری از فرماندهان بزرگ و سران زورمند جهان را که دارای ارتش های عظیمی بوده اند همین بیماریها از پای در آورده است یعنی ارتش عظیم میلیونی آنها نتوانسته است جلو سر کشی یک سلول کوچک را بگیرد . چنین انسان ضعیف و نا توانی چگونه می تواند دعوی بزرگی کند و لباس استکبار بر تن بپوشد؟!
انتشار: عزیزی راد
3038/518
انتهای پیام در حقیقت این نخستین گناهی است که در جهان به وقوع پیوست ، گناهی که سبب شد فردی همچون ابلیس که سالیان دراز و به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام در خطبه قاصعه ، شش هزار سال خدا را عبادت کرده بود ، به خاطر تکبر یک ساعت ، تمام اعمال و عبادات او بر باد رفت .
بسیاری از افراد هستند که گرفتار لغزش و خطا می شوند ، ولی هنگامی که به اشتباه خود پی بردند باز می گردند وتوبه و اصلاح می کنند . ولی تکبر و استکبار ، از اموری است که حتی اجازه باز گشت بعد از بیداری نیز به انسان نمی دهد . کبر مایه لجاجت ، حسد ، کفر ، فساد و نا سپاسی در برابر حق می شود.
تکبر و خود خواهی حتی در لحظات کوتاه پیامدهای خطر ناکی را دارد و همچون آتش سوزان می تواند حاصل یک عمر طولانی اعمال صالحه را بسوزاند و خاکستر کند و عذاب جاویدان را نصیب صاحبش سازد.
پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله فرمود : از تکبر بپرهیزید که ابلیس به خاطر تکبر از سجده کردن برآدم خود داری کرد و برای همیشه مطرود در گاه الهی شد. کبر سر چشمه گناهان دیگر و نقصان عقل و برباد رفتن سرمایه های سعادت و زشت ترین رذایل اخلاقی و سبب محروم شدن از ورود در بهشت است.
در حدیثی از امیر المومنین علیه السلام می خوانیم : زشت ترین اخلاق، تکبر است .
در اصول کافی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود : ریشه های کفر و نا فر مانی خدا سه چیز می باشد : حرص ، تکبر و حسد . اما (حرص) هنگامی که آدم از خوردن شجره ممنوعه نهی شد ، حرص اورا وادار کرد که از آن بخورد و اما (استکبار) ، نمونه آن ابلیس بود که مامور به سجده برای آدم شد ولی او سر پیچی کرد و اما (حسد) ، در مورد فرزند آدم ظاهر گشت و سبب شد که یکی دیگری را به قتل برساند . بنابراین نخستین گناهان در روی زمین از این سه نشات گرفت.
علاوه بر آیات و روایات ، (تکبر و استکبار) از نظر عقل نیز بسیار بد است . به همین دلیل بسیاری ازافراد بی دین و لا مذهب نیز از این صفت زشت متنفرند .
مسله حقوق بشر غالبا توسط جمعی از متفکران غیر مذهبی تنظیم شده است که در واقع مبارزه با استکبار است . هر چند در عمل به صورت ابزاری در دست مستکبران برای کوبیدن دیگران در آمده است .
علی علیه السلام می فرماید : چگونه انسان می تواند ردای تکبر را بر دوش بیفکند در حالی که در آغاز نطفه بی ارزش بود و سرانجام مردار متعفنی می شود و درون وجود او مملو از آلودگی هاست . اگر انسان متوجه ضعف وناتوانی خویش باشد ، هرگز تکبر نمی ورزد .
انسان آنقدر ضعیف و نا توان است که یک پشه او را آزار می دهد و حتی کوچکتر از پشه یعنی میکروبی که باچشم دیده نمی شود اورا بیمار می سازد ودر بستر بیماری می افکند . انسانی که از مختصر گرمی هوا بی طاقت می شود و از مختصر سرما رنج می برد.
اگر باران نیاید بیچاره است ، اگر کمی بیشتر ببارد بازهم بیچاره است . کمی فشارخون او بالا می رود حیات او به خطر می افتد و کمی پایین می آید باز جانش در خطراست .
از سرنوشت خویش در یک ساعت آینده با خبر نیست . غالبا سرطانها و بیماریهای کشنده ای که دامن انسان را می گیرند از میکروبها و ویروسهایی هستند که از کوچکی دیده نمی شوند و به طغیان و استکبار بر می خیزند و بدون هیچگونه نظم و برنامه ای شروع به تکثیر مثل می کنند و در زمان کوتاهی تشکیل غده سرطانی می دهند و انسانهای نیرومند و قوی پیکر و قهرمان رابه زانو در می آورند .
بسیاری از فرماندهان بزرگ و سران زورمند جهان را که دارای ارتش های عظیمی بوده اند همین بیماریها از پای در آورده است یعنی ارتش عظیم میلیونی آنها نتوانسته است جلو سر کشی یک سلول کوچک را بگیرد . چنین انسان ضعیف و نا توانی چگونه می تواند دعوی بزرگی کند و لباس استکبار بر تن بپوشد؟!
انتشار: عزیزی راد
3038/518
کپی شد
