در گذری که به بازار کلیبر داشتیم با چند تن از بازاریان هم کلام شدیم که اکثریت آنها از کسادی حاکم بر بازار ناراضی بودند.
به گزارش کلیبرخبر، اغلب کسبه بازار کلیبر از کسادی می‌نالند و می‌گویند فقط برای تأمین اجاره مغازه، حرف مردم و … هر صبح به صبح کرکره مغازه را بالا می زنند و چیزی جز ضرر برایشان عایدی ندارد.
سیروس لطفی، یکی از عکاسان پیشکسوت کلیبر در مورد وضعیت کسب و کار خود می‌گوید: من در سال 62 شاگرد یکی از عکاسان بودم و حدود ده سال در آن عکاسی کار کردم و با پولش یک مغازه خریدم.
او با اشاره به بازار سال 76 که مشتری زیادی داشت، یادآور می‌شود: من آن زمان روزانه حدود 200 الی 250 هزار تومان درآمد داشتم، وقت نداشتم چند ساعتی استراحت کنم.
لطفی اضافه می‌کند: با مشکلاتی که برایم پیش آمد مجبور شدم خانه و مغازه خود را بفروشم و الان استیجاری در اختیار دارم. در این روزها من روزانه 20 هزار تومان هم نمی‌توانم کاسب شوم و اجاره‌هایم را پسرم می‌دهد.
این عکاس پیشکسوت ابراز می‌دارد: ما که بیشتر عمرمان را گذراندیم، با این وضع بازار خدا به داد جوان‌ها برسد.
در ادامه به سراغ یکی دیگر از پرمشتری‌ترین عکاسان کلیبر رفتیم، او سخنانش را این گونه شروع می‌کند: حدود 15 سال پیش با یک شاگرد وقت نداشتیم حتی صبحانه یا چایی صرف کنیم.
این عکاس اظهار می‌کند: با توجه به پیشرفتی که در تکنولوژی داشتیم چندین میلیون هم خرج دوربین و دیگر کالاهای دیجیتالی کردم و با توجه به اینکه شاگرد هم ندارم به زور می‌توانم خرج زندگی‌ام را در بیاورم.
حسین هم که در یکی از پاساژ‌های کلیبر بوتیک دارد در خصوص وضعیت کسب و کار خود می‌گوید: در همین پاساژ چند تا لباس فروشی وجود دارد که هیچ کدام توان پرداخت اجاره مغازه خود را که زیاد هم نیست ندارند و چندین ماه است که عقب افتاده است.
او با تأکید بر نبود رونق در بازار ادامه می‌دهد: جدیدا یکی از بوتیک‌ها به دلیل نبود مشتری تعطیل شد و یکی دیگر نیز شش‌ماه می‌شود که مغازه‌اش را باز نکرده است، من هم به خاطر اینکه در و همسایه نگویند طرف بیکار هست مجبورم با همین روال ادامه بدهم تا ببینیم خدا چه می‌خواهد.
در پایان با یکی دیگر از کسبه بازار هم کلام می‌شویم، داود می‌گوید معلم است و به صورت استیجاری و خرید یک دستگاه چاپ بنر در کلیبر مشغول به کار شده است، او می‌گوید: با سی سال سابقه تدریس توانستم یک کلبه درویش درست کنم که کم و کاستی زیادی هم دارد.
این معلم باتجربه با اشاره به بازار کلیبر اذعان می‌کند: دستگاه چاپ بنر اجاره مغازه و اندکی هم کمک خرج من شده و اگر معلم نبودم نمی‌توانستم با این کار خرج خانواده‌ام را در بیاورم. خدا به داد آنهایی برسد که فقط کارشان همین است.
شهرستان کلیبر در 180کیلومتری شمال تبریز واقع است.
3038/6183
انتهای پیام به گزارش کلیبرخبر، اغلب کسبه بازار کلیبر از کسادی می‌نالند و می‌گویند فقط برای تأمین اجاره مغازه، حرف مردم و … هر صبح به صبح کرکره مغازه را بالا می زنند و چیزی جز ضرر برایشان عایدی ندارد.
سیروس لطفی، یکی از عکاسان پیشکسوت کلیبر در مورد وضعیت کسب و کار خود می‌گوید: من در سال 62 شاگرد یکی از عکاسان بودم و حدود ده سال در آن عکاسی کار کردم و با پولش یک مغازه خریدم.
او با اشاره به بازار سال 76 که مشتری زیادی داشت، یادآور می‌شود: من آن زمان روزانه حدود 200 الی 250 هزار تومان درآمد داشتم، وقت نداشتم چند ساعتی استراحت کنم.
لطفی اضافه می‌کند: با مشکلاتی که برایم پیش آمد مجبور شدم خانه و مغازه خود را بفروشم و الان استیجاری در اختیار دارم. در این روزها من روزانه 20 هزار تومان هم نمی‌توانم کاسب شوم و اجاره‌هایم را پسرم می‌دهد.
این عکاس پیشکسوت ابراز می‌دارد: ما که بیشتر عمرمان را گذراندیم، با این وضع بازار خدا به داد جوان‌ها برسد.
در ادامه به سراغ یکی دیگر از پرمشتری‌ترین عکاسان کلیبر رفتیم، او سخنانش را این گونه شروع می‌کند: حدود 15 سال پیش با یک شاگرد وقت نداشتیم حتی صبحانه یا چایی صرف کنیم.
این عکاس اظهار می‌کند: با توجه به پیشرفتی که در تکنولوژی داشتیم چندین میلیون هم خرج دوربین و دیگر کالاهای دیجیتالی کردم و با توجه به اینکه شاگرد هم ندارم به زور می‌توانم خرج زندگی‌ام را در بیاورم.
حسین هم که در یکی از پاساژ‌های کلیبر بوتیک دارد در خصوص وضعیت کسب و کار خود می‌گوید: در همین پاساژ چند تا لباس فروشی وجود دارد که هیچ کدام توان پرداخت اجاره مغازه خود را که زیاد هم نیست ندارند و چندین ماه است که عقب افتاده است.
او با تأکید بر نبود رونق در بازار ادامه می‌دهد: جدیدا یکی از بوتیک‌ها به دلیل نبود مشتری تعطیل شد و یکی دیگر نیز شش‌ماه می‌شود که مغازه‌اش را باز نکرده است، من هم به خاطر اینکه در و همسایه نگویند طرف بیکار هست مجبورم با همین روال ادامه بدهم تا ببینیم خدا چه می‌خواهد.
در پایان با یکی دیگر از کسبه بازار هم کلام می‌شویم، داود می‌گوید معلم است و به صورت استیجاری و خرید یک دستگاه چاپ بنر در کلیبر مشغول به کار شده است، او می‌گوید: با سی سال سابقه تدریس توانستم یک کلبه درویش درست کنم که کم و کاستی زیادی هم دارد.
این معلم باتجربه با اشاره به بازار کلیبر اذعان می‌کند: دستگاه چاپ بنر اجاره مغازه و اندکی هم کمک خرج من شده و اگر معلم نبودم نمی‌توانستم با این کار خرج خانواده‌ام را در بیاورم. خدا به داد آنهایی برسد که فقط کارشان همین است.
شهرستان کلیبر در 180کیلومتری شمال تبریز واقع است.
3038/6183
کپی شد
