نمایشنامه به عنوان بخش اصلی و روح تئاتر از حالات چهره
گرفته تا تمامی دیالوگها و رفتارهای کاراکترها را در بر میگیرد و یک نمایشنامه
میتواند مخاطب را جذب و یا فراری دهد.
به گزارش ایسنا، منطقه آذربایجان شرقی، سختیهای تأیید متن
نمایش و درآمد ناچیز نویسندگی باعث شده فعالان عرصهی تئاتر به وادی نمایشنامه نویسی وارد
نشوند و متأسفانه تئاتر تبریز با کمبود نویسنده مواجه بوده و اغلب، متون چاپ شده و
آماده روی صحنه میروند.
البته نمایشنامه نویسی کار بسیار سخت و تخصصی است که علاوه
بر استعداد ذاتی، به آموزشهای تخصصی هم نیاز دارد. ریحانیراد به عنوان یک
نویسنده معتقد است «نوشتن چیزی به جز تمرین نیست، باید بنویسی پاره کنی و باز
بنویسی و پاره کنی تا به یک اتفاق منجر شود»
همچنین یک نویسندهی دیگر نیز در خصوص سختیهای نمایشنامه
نویسی میگوید که «نوشتن در تبریز خیلی سخت است و اینجا انواع و اقسام محدودیتها
شامل نویسندگان میشود.»
آنچه که میخوانید گپ و گفتوگوی دو ساعتهی فعالان عرصهی تئاتر
در میزگرد ایسنا است که شامل اظهار نظرهایی در خصوص ویژگیهای متن قابل اجرا،
دلایل کمبود نمایشنامه نویس در تبریز، نحوهی تعامل داستان نویسان و نمایشنامه نویسان
برای خلق یک نمایشنامه و .... است.
«علی پوریان»- نمایشنامه نویس
معتقد است در یک نمایشنامه باید به تمامی عناصر از قبیل
سرگرمی توجه شود.
او با بیان اینکه گاه عنصر سرگرمی نادیده گرفته میشود، توضیح
میدهد: برخی از نویسندهها قبل اینکه نمایشنامه نویسی را یاد بگیرند، اندیشهی نجات
دنیا و هدایت مردم به راه راست را در قالب یک نمایشنامهی شعاری مطرح میکنند.
او با اشاره به اینکه نویسنده در قبال برخی اشخاص و پدیدهها مسئولیت دارد، خاطرنشان میکند: اولین مسئولیت در قبال خودش است، باید با خود، اندیشه و احساساتش صادق بوده و فرزند زمان باشد؛ بهطوریکه بداند در کدام زمان زندگی میکند و مشکلات و چالشهای زمان خود چه چیزی است. او با اشاره به اینکه دومین مسئولیت نویسنده در قبال تئاتر است، میگوید: ضرورت دارد نویسنده، تئاتر را هنری تلقی کند که قرار است بعد او هم ادامه یابد، نویسندگان باید در این بخش توجه ویژهای داشته باشند. ضرورت دارد به پول، وقت، احساس و شعور مخاطب احترام قائل شویم و هدفمان از نمایشنامه نویسی صرفاً پر کردن سالن نباشد، در صورت نهادینه شدن این ذهنیت، عنصر سرگرمی جای گرفته و اثر به مخاطب نگرش جدید میدهد. این نمایشنامه نویس با بیان اینکه نویسنده در قبال کارگردان و عوامل اجرایی هم مسئول است، اظهار میکند: علاوه بر چندر غازی که عاید عوامل تئاتر میشود، بازیگر باید با کاراکتر ارضاء شود همچنین کارگردان نیز دوست دارد با یک متن قوی سر و کار داشته باشد. او معتقد است که تئاتر تبریز عقبه ندارد و این موضوع یکی از دلایل کمبود نمایشنامه نویس در این شهر است. نویسندگی شغل نیست پوریان اظهار میکند: نویسنده راه و روش نویسندگان دیگر را خوانده و برای پیدا کردن ایده، مولفه و امضای خود گاه تقلید هم میکند. این گسست در تئاتر تبریز وجود دارد و از طرفی مشکلات اقتصادی گریبانگیر هنر تئاتر بهویژه نویسندگی است، موضوع را باز نمیکنم ولی تا این حد بدانید که نویسندگی شغل نیست! او با اشاره به اینکه نویسنده در قبال ادبیات نمایشی هم مسئولیت دارد، تأکید میکند: نویسنده با متن خود باید نشان دهد که در ادبیات نمایشی مسیری طی شده و با افتخار نشان دهد که از این ادبیات نمایشی متأثر شده است، با احساس مسئولیت میتوانیم در پیشرفت ادبیات نمایشی ایفای نقش کرده و اثری ماندگار خلق کنیم. این نمایشنامه نویس با اشاره به سختیهای اجرای یک تئاتر در تبریز، میگوید: سختیهای اجرای نمایش تا حدی است که کارگردانان ترجیح میدهند از متن آماده که امتحانش را پس داده استفاده کنند، بنده خودم نویسندهام، با این حال گاه نمایشنامههای خارجی را اجرا میکنم. بهتر از همه میدانم که ریحانیراد برای نوشتن و اجرای «زولپیدم» چه سختیهایی کشیده است. او در خصوص ارتباط داستاننویسی و نمایشنامه نویسی، بیان میکند: داستان یک اثر کامل است و نویسنده با خیال راحت میداند که اثر را به غایت رسانده است، اما نمایش نامه نویسی مقولهی جدا بوده و برای رساندن آن به غایت باید روی صحنه برود؛ یک نمایش نامه به خودی خود هرگز اثر کاملی نیست. پوریان ادامه میدهد: داستان در نمایش با مقولهی داستان نویسی جداست و اینکه نمایشنامه نویس باید ابتدا داستان نویس باشد، ادعای درستی نیست و بنده تاکنون داستان ننوشتم.
«اکبر شریعت» – نمایشنامه نویس با بیان اینکه نسبت مناسبی بین تعداد بازیگران تئاتر و نمایشنامه نویسان در تبریز وجود ندارد، اظهار میکند: البته در استان ما کمبود نمایشنامه نویس احساس نمیشود، کارگردانی که نمایشنامهی نویسندههای ایرانی و خارجی را کار میکند، مگر احساس کمبود هم میکند؟ کار کردن نمایشنامههای خارجی در دراز مدت به تئاتر تبریز لطمه میزند.
شریعت با اشاره به محبوبیت بالای برخی طنز پردازان در عرصه نمایش، خاطرنشان میکند: محبوبیت آنها تنها به خاطر شوخیهای آنچنانی نیست، بلکه آنها از عنصر طنز در تئاتر استفاده میکنند و طنز نیز از پرطرفدارترین شیوهها است. او با تأکید بر اینکه ضرورت دارد نقاط ضعف و قدرت نمایشنامههای طنز را بررسی کنیم، میگوید: بازیگران نمایش طنز چندان به داستان وفادار نمانده و از زبان ترکی و مسائل به شدت به روز استفاده کرده و در عین حال سخنان نیشدار خطاب به مردم و دولت به زبان میآورند، البته ما این آزادی عمل را نداریم، میگویند تبریز شهر اولینهاست، جالب است بدانید یک اولین دیگری هم اتفاق افتاده است؛ بهطوریکه متن اجرا شده در تهران، در تبریز رد میشود! میگویند «مناسب تبریز نیست» چرا نیست؟ تبریز شهر دینی است ولی پایتخت نشینان دینی نیستند؟ این حرف که خودش بزرگترین توهین است. شریعت میافزاید: جالب است اگر ما طرحهایی مشابه سریالهای پخش شده در شبکه سه ارایه دهیم، میگویند «نمیشود، با مناسبتهای ما همخوانی ندارد»، به خدا مردم تبریز هم شبکه سه را میبینند. برخی دیگر از نویسندگان استان ما برای شبکه سه مینویسند. او با بیان اینکه نوشتن در تبریز خیلی سخت است، اظهار میکند: اینجا انواع و اقسام محدودیتها شامل نویسندگان میشود، به شکلی که بعد از زحمات فراوان برای نوشتن یک متن، مدام میگویند فلان جا را اصلاح کن که این سخت گیریها خسته کننده بوده و بر کیفیت متن هم تأثیر میگذارد. خود مردم «هو کردن» را بلدند
این نمایشنامه نویس تأکید میکند: امیدوارم روزی برسد که شورای بررسی متون نمایش وجود نداشته باشد، به عنوان نمونه آقای ریحانیراد کارش را انجام دهد و اگر بد باشد خود مردم «هو کردن» را بلدند، اما اگر وجود شورا ضروریست، بهتر است اعضای آن طی مکانیسمی توسط فعالان تئاتر و اعضای فرهنگ و هنر شهر انتخاب شوند. او ادامه میدهد: در مواقعی که حتی میخواهیم از متنهای آمادهی نویسندگان استفاده کنیم هم این گیر دادنهای شورا ادامه دارد، میگویند «برداشت شما غلط است» به شما چه ربطی دارد؟ شما که به جای حمایت مالی از ما پول میگیرید. زمانی تئاتر جیرهخوار ارشاد بود و این حمایت مالی از نمایشها برایمان گران تمام میشد؛ چرا که مدام دستور میدادند، الان هم حمایت مالی قطع شده ولی باز دستورات باقی مانده است! شریعت با اشاره به پرداخت هزینهی سالن برای اجرای تئاتر، میگوید: پیدا کردن اسپانسر برای تئاتر بسیار سخت است، بخش خصوصی تا اسم تئاتر میشنود، میگوید «فلانی هم هست؟» حالا اگر ما این فرد را به زور راضی کنیم، نوبت به فیلتر جدید میرسد، میگویند «فلان مجموعهها به دلیل تولید فلان کالاها نمیتوانند اسپانسر تئاتر باشند» حمایت نمیکنند که هیچ، زمینه و امکان کسب درآمد را هم از بین میبرند. او تصریح میکند: نویسندههای خوبی نظیر علی پوریان، مهدی مددی، سیامک افزایی و فریدون ولایی در استان ما فعالیت میکنند. سئوالم اینجاست چرا نوشتههای این اساتید روی صحنه نمیرود؟ آقای پوریان چند نفر متنهای شما را کار کرده است؟ پوریان در پاسخ به این سئوال اظهار میکند: «حدود 13 نمایشنامه نوشتهام که به غیر از چند اثر، بقیه در حد جشنواره باقی مانده است.» شریعت خاطرنشان میکند: از طرفی کارگردانان ما نسبت به دور و بر خودشان نامهربان هستند. او با بیان اینکه فعالان عرصهی تئاتر هم در ضعف تبریز در نمایشنامه نویسی نقش دارند، میگوید: وقتی ما نویسندهای مثل پوریان داریم، چرا باید نمایش نامهی دیگران را کار کنیم؟ متن پوریان خیلی بهتر از نمایشنامههایی است که این روزها روی صحنه میروند. معتقدم نمایشنامههای آقای پوریان حتی از متنهای نویسندگان خارجی هم بهتر است ما فکر میکنیم اثر نویسندگانی که اسامی خارجی با کلاس همچون «ژان» و «لیندا» دارند، بسیار خاص است. یک نفر نمایش «همهی دزدها که دزد نیستند» ر ا با یک اثر خارجی قیاس کند، این اثر چه ضعفی دارد؟ شریعت با تأکید بر اینکه باید از نمایشنامه نویسی حمایت کنیم، میگوید: معتقدم از افرادی که برای تئاتر مینویسند، باید حمایت شود ولو اینکه کارشان خوب هم نباشد. او در خصوص داستاننویسی نیز میگوید: یک کافه در تبریز وجود دارد که داستان نویسان در آنجا نشسته و در خصوص دلایل استقبال اندک از تئاتر حرف میزنند، خب یکی از دلایل نبود مخاطب برای تئاتر این است که خود داستان نویسها به جای تماشای تئاتر، اوقاتشان را در کافه میگذارنند! او با بیان اینکه اغلب داستانها قابلیت نمایشی ندارند، میگوید: البته در تبریز تعداد داستان نویس هم کم است. شریعت بدنهی تئاتر تبریز به نمایشنامه نویس نیاز ندارد، میگوید: 10 دانشگاه نبی اکرم (ص) هم وجود داشته باشد، بازهم در نمایشنامه نویسی پیشرفت نکرده و تنها عدهای دانش آموخته که اطلاعاتی از ادبیات نمایشی دارند، وجود خواهد داشت. این نمایشنامه نویس در پاسخ به این سئوال که چگونه داستان نویسها و نمایش نامهنویسها برای خلق یک نمایشنامه باهم تعامل کنند؟ اظهار میکند: برای پاسخ به این سئوال، من هم یک سئوال طرح میکنم، مگر ما تئاتر داریم که نمایشنامه نویس هم داشته باشیم؟ در شهر دو میلیون نفری یک نمایش در نهایت 1000 الی 1500 مخاطب دارد و این به معنای فاجعه است، این یعنی ما تئاتر نداریم! واقعیت این است که تئاتر ما مخاطب ندارد و یا مخاطب خاص دارد. در اجراهای بابک نهرین مخاطبان قبل از ورود به سالن استارت خنده را زدهاند ولی در دیگر نمایشها چنین نیست. او با بیان اینکه به هر دلیل مردم ما از تئاتر زده است، اظهار میکند: تئاتر روشن فکرانه کار کرده و پوستر آن را در فلان جای شهر نصب میکنند و یا زمان اجرای نمایش خودشان را برای جذب مخاطب میکشند، اما وقتی مردم استقبال نمیکنند، میگویند «ما برای مخاطب عام کار نکرده بودیم» خب اگر تئاتر شما برای مخاطب عام نیست پس چرا پوستر آن در چهارراه شهناز نصب شده است؟. شریعت با اشاره به اینکه تبریز شهر دانشگاهی است، تصریح میکند: چه ایرادی دارد 10 درصد از دانشجویان جذب تئاتر شوند؟ در این صورت تئاتر هم به دانشجویان پرداخت کرده و کاراکترها هم به نوعی با دانشجویان مرتبط میشود و یا ارگانهای دیگر میتوانند بلیطهای تئاتر را خریداری کرده و در بین کارکنان و یا جامعه هدف خود توزیع کنند. «فرزین ریحانیراد» – نویسنده و کارگردان تئاتر با تأکید بر اینکه تئاتر در دنیا برای مردم روی صحنه میرود، اظهار میکند: متأسفانه در کشور ما تئاتر برای شرکت در جشنواره کار شده و روی صحنه میرود و این آفت در سراسر ایران و به ویژه تبریز وجود دارد، گویا هدف تئاتر تنها شرکت در جشنواره است! هیچگاه به این فکر نمیشود که اگر قرار بر اجرای یک نمایش در کشور خارجی باشد، چه تغییراتی باید در آن به وجود بیاید. او میافزاید: اتفاقات 200 سال گذشتهی تبریز پتانسیل مضاعفی برای کار کردن نمایشهای دراماتیک است که یک نمونهی آن نمایش «پاشا» است، علاوه بر رخدادهای تاریخی، موضوعات روز هم ظرفیت خوبی برای نمایشنامه نویسی است. برخی کارهای امروزی جنبهی تشریفاتی دارند او با اشاره به اینکه برخی کارهای امروزی بیشتر جنبهی تشریفاتی دارند، میگوید: کدام سئوال و درد جامعه را مطرح میکنند؟ بهتر است نمایشها دراماتوژی شده و با زیر لایههای اجتماعی جامعه ارتباط برقرار کنند، در کل کارهای جشنوارهای و برخی کارهای تشریفاتی –که هدفشان صرفاً روی صحنه رفتن میباشد- از آفات تئاتر است. ریحانیراد با بیان اینکه موقع تعیین نمایشنامه باید مخاطب نیز انتخاب شود، اظهار میکند: این موضوع اعتقاد و باورم شخصی بنده است، دوران دانشجویی ترجیح میدادم فعالان عرصهی تئاتر نمایشم را تماشا کنند و برخی موارد نیز حضور لایههای مختلف جامعه در سالن برایام لذت بخش است. او ادامه میدهد: سرگرمی و اندیشه جنبههای مختلف تئاتر است که باید در قالب یک پکیج به مخاطبان ارایه شود. باید بنویسی و پاره کنی و باز بنویسی و پاره کنی این نویسنده و کارگردان تئاتر در رابطه با چگونگی تربیت نمایشنامه نویس میگوید: با روش آموزشی دانشگاهها نمیتوان نمایشنامه نویس خوبی تربیت کرد، اما با برگزاری ورک شاپ تخصصی و حرفهای این کار شدنی است؛ در مجموع اعتقادم بر این است که نوشتن، چیزی به جز تمرین نیست، باید بنویسی پاره کنی و باز بنویسی و پاره کنی تا به یک اتفاق منجر شود. «نازیلا ایرانزاد» – کارگردان تئاتر با بیان اینکه تعداد نویسندههایی دارای خط فکری و ایدئولوژی کم است، اظهار میکند: در نوشتهها دچار افراط یا تفریط میشویم؛ بهطوری که گاه سرگرمی برجسته شده و گاه بیشتر با دید فیلسوفی به نمایش نگاه میشود؛ نویسنده هر چیزی که شنیده و میداند را دوست دارد در متن بگنجاند و این موضوع باعث نامفهوم شدن متن میشود.
او با تأکید بر اینکه دوست داریم همیشه درس اخلاق دهیم، بیان میکند: این خواسته و تفکر ما به نمایشنامه نویسی هم ورود کرده و ابتدا باید نوع نوشتن و استفاده از تمامی عناصر را یاد بگیریم. قبل از آوردن اصول تئاتر، پز آن را آوردهایم ایران زاد با بیان اینکه قبل از آوردن اصول تئاتر، پز آن را آوردهایم، بیان میکند: با تولید سه متن ذوق کرده و میگوییم «به به» تئاتر تبریز دگرگون شده است؛ نه، داریم اشتباه فکر میکنیم با سه متن آقای پوریان، شریعت و ریحانیراد تئاتر تبریز متحول نمیشود. مهم تداوم این اتفاق است. او متعقد است که نمایشهایی بدون عنصر سرگرمی که نتواند فکری را به مخاطب تزریق کند، تنها مردم را از تئاتر دور میکند. تئاتر باید سرگرمی هم داشته باشد
ایران زاد می گوید: تاتر علاوه بر ایجاد تفکر و طرح مساله و نگاه جدید به تفکرات نخ نما شده باید جنبه سرگرمی هم داشته باشد. مگر تماشاگران فقط برای تقویت فکر و دیدن افکار همیشه بوده و هست خود به سالن نمایش می روند؟! آنها به تئاتر میروند تا دقایقی فارغ از موقعیت و وضعیت خود اتفاق جدیدی تجربه کنند، بخندند، گریه کنند، فکر کنند، شک کنند...کما اینکه حین لبخند و قهقهه هم می توان با او جدی و قابل تامل صحبت کرد. این کارگردان تئاتر تصریح میکند: مخاطب نداشتن تئاتر، به منزلهی پایین بودن سطح فرهنگی جامعه نیست، معتقدم باید به هر نحوی مردم را به تئاتر سوق دهیم که در این صورت مخاطب به تئاتر و تماشای آن عادت میکند. او با اشاره به اینکه فروش بلیط تئاتر در تهران فقط اینترنتی انجام میشود، اظهار میکند: فعالان و یا اغلب دوستداران نمایش کارت دعوت را به تهییه بلیت نمایش ترجیح میدهند.
گزارش از سامان عیوضی
انتهای پیام
او با اشاره به اینکه نویسنده در قبال برخی اشخاص و پدیدهها مسئولیت دارد، خاطرنشان میکند: اولین مسئولیت در قبال خودش است، باید با خود، اندیشه و احساساتش صادق بوده و فرزند زمان باشد؛ بهطوریکه بداند در کدام زمان زندگی میکند و مشکلات و چالشهای زمان خود چه چیزی است. او با اشاره به اینکه دومین مسئولیت نویسنده در قبال تئاتر است، میگوید: ضرورت دارد نویسنده، تئاتر را هنری تلقی کند که قرار است بعد او هم ادامه یابد، نویسندگان باید در این بخش توجه ویژهای داشته باشند. ضرورت دارد به پول، وقت، احساس و شعور مخاطب احترام قائل شویم و هدفمان از نمایشنامه نویسی صرفاً پر کردن سالن نباشد، در صورت نهادینه شدن این ذهنیت، عنصر سرگرمی جای گرفته و اثر به مخاطب نگرش جدید میدهد. این نمایشنامه نویس با بیان اینکه نویسنده در قبال کارگردان و عوامل اجرایی هم مسئول است، اظهار میکند: علاوه بر چندر غازی که عاید عوامل تئاتر میشود، بازیگر باید با کاراکتر ارضاء شود همچنین کارگردان نیز دوست دارد با یک متن قوی سر و کار داشته باشد. او معتقد است که تئاتر تبریز عقبه ندارد و این موضوع یکی از دلایل کمبود نمایشنامه نویس در این شهر است. نویسندگی شغل نیست پوریان اظهار میکند: نویسنده راه و روش نویسندگان دیگر را خوانده و برای پیدا کردن ایده، مولفه و امضای خود گاه تقلید هم میکند. این گسست در تئاتر تبریز وجود دارد و از طرفی مشکلات اقتصادی گریبانگیر هنر تئاتر بهویژه نویسندگی است، موضوع را باز نمیکنم ولی تا این حد بدانید که نویسندگی شغل نیست! او با اشاره به اینکه نویسنده در قبال ادبیات نمایشی هم مسئولیت دارد، تأکید میکند: نویسنده با متن خود باید نشان دهد که در ادبیات نمایشی مسیری طی شده و با افتخار نشان دهد که از این ادبیات نمایشی متأثر شده است، با احساس مسئولیت میتوانیم در پیشرفت ادبیات نمایشی ایفای نقش کرده و اثری ماندگار خلق کنیم. این نمایشنامه نویس با اشاره به سختیهای اجرای یک تئاتر در تبریز، میگوید: سختیهای اجرای نمایش تا حدی است که کارگردانان ترجیح میدهند از متن آماده که امتحانش را پس داده استفاده کنند، بنده خودم نویسندهام، با این حال گاه نمایشنامههای خارجی را اجرا میکنم. بهتر از همه میدانم که ریحانیراد برای نوشتن و اجرای «زولپیدم» چه سختیهایی کشیده است. او در خصوص ارتباط داستاننویسی و نمایشنامه نویسی، بیان میکند: داستان یک اثر کامل است و نویسنده با خیال راحت میداند که اثر را به غایت رسانده است، اما نمایش نامه نویسی مقولهی جدا بوده و برای رساندن آن به غایت باید روی صحنه برود؛ یک نمایش نامه به خودی خود هرگز اثر کاملی نیست. پوریان ادامه میدهد: داستان در نمایش با مقولهی داستان نویسی جداست و اینکه نمایشنامه نویس باید ابتدا داستان نویس باشد، ادعای درستی نیست و بنده تاکنون داستان ننوشتم.
«اکبر شریعت» – نمایشنامه نویس با بیان اینکه نسبت مناسبی بین تعداد بازیگران تئاتر و نمایشنامه نویسان در تبریز وجود ندارد، اظهار میکند: البته در استان ما کمبود نمایشنامه نویس احساس نمیشود، کارگردانی که نمایشنامهی نویسندههای ایرانی و خارجی را کار میکند، مگر احساس کمبود هم میکند؟ کار کردن نمایشنامههای خارجی در دراز مدت به تئاتر تبریز لطمه میزند.
شریعت با اشاره به محبوبیت بالای برخی طنز پردازان در عرصه نمایش، خاطرنشان میکند: محبوبیت آنها تنها به خاطر شوخیهای آنچنانی نیست، بلکه آنها از عنصر طنز در تئاتر استفاده میکنند و طنز نیز از پرطرفدارترین شیوهها است. او با تأکید بر اینکه ضرورت دارد نقاط ضعف و قدرت نمایشنامههای طنز را بررسی کنیم، میگوید: بازیگران نمایش طنز چندان به داستان وفادار نمانده و از زبان ترکی و مسائل به شدت به روز استفاده کرده و در عین حال سخنان نیشدار خطاب به مردم و دولت به زبان میآورند، البته ما این آزادی عمل را نداریم، میگویند تبریز شهر اولینهاست، جالب است بدانید یک اولین دیگری هم اتفاق افتاده است؛ بهطوریکه متن اجرا شده در تهران، در تبریز رد میشود! میگویند «مناسب تبریز نیست» چرا نیست؟ تبریز شهر دینی است ولی پایتخت نشینان دینی نیستند؟ این حرف که خودش بزرگترین توهین است. شریعت میافزاید: جالب است اگر ما طرحهایی مشابه سریالهای پخش شده در شبکه سه ارایه دهیم، میگویند «نمیشود، با مناسبتهای ما همخوانی ندارد»، به خدا مردم تبریز هم شبکه سه را میبینند. برخی دیگر از نویسندگان استان ما برای شبکه سه مینویسند. او با بیان اینکه نوشتن در تبریز خیلی سخت است، اظهار میکند: اینجا انواع و اقسام محدودیتها شامل نویسندگان میشود، به شکلی که بعد از زحمات فراوان برای نوشتن یک متن، مدام میگویند فلان جا را اصلاح کن که این سخت گیریها خسته کننده بوده و بر کیفیت متن هم تأثیر میگذارد. خود مردم «هو کردن» را بلدند
این نمایشنامه نویس تأکید میکند: امیدوارم روزی برسد که شورای بررسی متون نمایش وجود نداشته باشد، به عنوان نمونه آقای ریحانیراد کارش را انجام دهد و اگر بد باشد خود مردم «هو کردن» را بلدند، اما اگر وجود شورا ضروریست، بهتر است اعضای آن طی مکانیسمی توسط فعالان تئاتر و اعضای فرهنگ و هنر شهر انتخاب شوند. او ادامه میدهد: در مواقعی که حتی میخواهیم از متنهای آمادهی نویسندگان استفاده کنیم هم این گیر دادنهای شورا ادامه دارد، میگویند «برداشت شما غلط است» به شما چه ربطی دارد؟ شما که به جای حمایت مالی از ما پول میگیرید. زمانی تئاتر جیرهخوار ارشاد بود و این حمایت مالی از نمایشها برایمان گران تمام میشد؛ چرا که مدام دستور میدادند، الان هم حمایت مالی قطع شده ولی باز دستورات باقی مانده است! شریعت با اشاره به پرداخت هزینهی سالن برای اجرای تئاتر، میگوید: پیدا کردن اسپانسر برای تئاتر بسیار سخت است، بخش خصوصی تا اسم تئاتر میشنود، میگوید «فلانی هم هست؟» حالا اگر ما این فرد را به زور راضی کنیم، نوبت به فیلتر جدید میرسد، میگویند «فلان مجموعهها به دلیل تولید فلان کالاها نمیتوانند اسپانسر تئاتر باشند» حمایت نمیکنند که هیچ، زمینه و امکان کسب درآمد را هم از بین میبرند. او تصریح میکند: نویسندههای خوبی نظیر علی پوریان، مهدی مددی، سیامک افزایی و فریدون ولایی در استان ما فعالیت میکنند. سئوالم اینجاست چرا نوشتههای این اساتید روی صحنه نمیرود؟ آقای پوریان چند نفر متنهای شما را کار کرده است؟ پوریان در پاسخ به این سئوال اظهار میکند: «حدود 13 نمایشنامه نوشتهام که به غیر از چند اثر، بقیه در حد جشنواره باقی مانده است.» شریعت خاطرنشان میکند: از طرفی کارگردانان ما نسبت به دور و بر خودشان نامهربان هستند. او با بیان اینکه فعالان عرصهی تئاتر هم در ضعف تبریز در نمایشنامه نویسی نقش دارند، میگوید: وقتی ما نویسندهای مثل پوریان داریم، چرا باید نمایش نامهی دیگران را کار کنیم؟ متن پوریان خیلی بهتر از نمایشنامههایی است که این روزها روی صحنه میروند. معتقدم نمایشنامههای آقای پوریان حتی از متنهای نویسندگان خارجی هم بهتر است ما فکر میکنیم اثر نویسندگانی که اسامی خارجی با کلاس همچون «ژان» و «لیندا» دارند، بسیار خاص است. یک نفر نمایش «همهی دزدها که دزد نیستند» ر ا با یک اثر خارجی قیاس کند، این اثر چه ضعفی دارد؟ شریعت با تأکید بر اینکه باید از نمایشنامه نویسی حمایت کنیم، میگوید: معتقدم از افرادی که برای تئاتر مینویسند، باید حمایت شود ولو اینکه کارشان خوب هم نباشد. او در خصوص داستاننویسی نیز میگوید: یک کافه در تبریز وجود دارد که داستان نویسان در آنجا نشسته و در خصوص دلایل استقبال اندک از تئاتر حرف میزنند، خب یکی از دلایل نبود مخاطب برای تئاتر این است که خود داستان نویسها به جای تماشای تئاتر، اوقاتشان را در کافه میگذارنند! او با بیان اینکه اغلب داستانها قابلیت نمایشی ندارند، میگوید: البته در تبریز تعداد داستان نویس هم کم است. شریعت بدنهی تئاتر تبریز به نمایشنامه نویس نیاز ندارد، میگوید: 10 دانشگاه نبی اکرم (ص) هم وجود داشته باشد، بازهم در نمایشنامه نویسی پیشرفت نکرده و تنها عدهای دانش آموخته که اطلاعاتی از ادبیات نمایشی دارند، وجود خواهد داشت. این نمایشنامه نویس در پاسخ به این سئوال که چگونه داستان نویسها و نمایش نامهنویسها برای خلق یک نمایشنامه باهم تعامل کنند؟ اظهار میکند: برای پاسخ به این سئوال، من هم یک سئوال طرح میکنم، مگر ما تئاتر داریم که نمایشنامه نویس هم داشته باشیم؟ در شهر دو میلیون نفری یک نمایش در نهایت 1000 الی 1500 مخاطب دارد و این به معنای فاجعه است، این یعنی ما تئاتر نداریم! واقعیت این است که تئاتر ما مخاطب ندارد و یا مخاطب خاص دارد. در اجراهای بابک نهرین مخاطبان قبل از ورود به سالن استارت خنده را زدهاند ولی در دیگر نمایشها چنین نیست. او با بیان اینکه به هر دلیل مردم ما از تئاتر زده است، اظهار میکند: تئاتر روشن فکرانه کار کرده و پوستر آن را در فلان جای شهر نصب میکنند و یا زمان اجرای نمایش خودشان را برای جذب مخاطب میکشند، اما وقتی مردم استقبال نمیکنند، میگویند «ما برای مخاطب عام کار نکرده بودیم» خب اگر تئاتر شما برای مخاطب عام نیست پس چرا پوستر آن در چهارراه شهناز نصب شده است؟. شریعت با اشاره به اینکه تبریز شهر دانشگاهی است، تصریح میکند: چه ایرادی دارد 10 درصد از دانشجویان جذب تئاتر شوند؟ در این صورت تئاتر هم به دانشجویان پرداخت کرده و کاراکترها هم به نوعی با دانشجویان مرتبط میشود و یا ارگانهای دیگر میتوانند بلیطهای تئاتر را خریداری کرده و در بین کارکنان و یا جامعه هدف خود توزیع کنند. «فرزین ریحانیراد» – نویسنده و کارگردان تئاتر با تأکید بر اینکه تئاتر در دنیا برای مردم روی صحنه میرود، اظهار میکند: متأسفانه در کشور ما تئاتر برای شرکت در جشنواره کار شده و روی صحنه میرود و این آفت در سراسر ایران و به ویژه تبریز وجود دارد، گویا هدف تئاتر تنها شرکت در جشنواره است! هیچگاه به این فکر نمیشود که اگر قرار بر اجرای یک نمایش در کشور خارجی باشد، چه تغییراتی باید در آن به وجود بیاید. او میافزاید: اتفاقات 200 سال گذشتهی تبریز پتانسیل مضاعفی برای کار کردن نمایشهای دراماتیک است که یک نمونهی آن نمایش «پاشا» است، علاوه بر رخدادهای تاریخی، موضوعات روز هم ظرفیت خوبی برای نمایشنامه نویسی است. برخی کارهای امروزی جنبهی تشریفاتی دارند او با اشاره به اینکه برخی کارهای امروزی بیشتر جنبهی تشریفاتی دارند، میگوید: کدام سئوال و درد جامعه را مطرح میکنند؟ بهتر است نمایشها دراماتوژی شده و با زیر لایههای اجتماعی جامعه ارتباط برقرار کنند، در کل کارهای جشنوارهای و برخی کارهای تشریفاتی –که هدفشان صرفاً روی صحنه رفتن میباشد- از آفات تئاتر است. ریحانیراد با بیان اینکه موقع تعیین نمایشنامه باید مخاطب نیز انتخاب شود، اظهار میکند: این موضوع اعتقاد و باورم شخصی بنده است، دوران دانشجویی ترجیح میدادم فعالان عرصهی تئاتر نمایشم را تماشا کنند و برخی موارد نیز حضور لایههای مختلف جامعه در سالن برایام لذت بخش است. او ادامه میدهد: سرگرمی و اندیشه جنبههای مختلف تئاتر است که باید در قالب یک پکیج به مخاطبان ارایه شود. باید بنویسی و پاره کنی و باز بنویسی و پاره کنی این نویسنده و کارگردان تئاتر در رابطه با چگونگی تربیت نمایشنامه نویس میگوید: با روش آموزشی دانشگاهها نمیتوان نمایشنامه نویس خوبی تربیت کرد، اما با برگزاری ورک شاپ تخصصی و حرفهای این کار شدنی است؛ در مجموع اعتقادم بر این است که نوشتن، چیزی به جز تمرین نیست، باید بنویسی پاره کنی و باز بنویسی و پاره کنی تا به یک اتفاق منجر شود. «نازیلا ایرانزاد» – کارگردان تئاتر با بیان اینکه تعداد نویسندههایی دارای خط فکری و ایدئولوژی کم است، اظهار میکند: در نوشتهها دچار افراط یا تفریط میشویم؛ بهطوری که گاه سرگرمی برجسته شده و گاه بیشتر با دید فیلسوفی به نمایش نگاه میشود؛ نویسنده هر چیزی که شنیده و میداند را دوست دارد در متن بگنجاند و این موضوع باعث نامفهوم شدن متن میشود.
او با تأکید بر اینکه دوست داریم همیشه درس اخلاق دهیم، بیان میکند: این خواسته و تفکر ما به نمایشنامه نویسی هم ورود کرده و ابتدا باید نوع نوشتن و استفاده از تمامی عناصر را یاد بگیریم. قبل از آوردن اصول تئاتر، پز آن را آوردهایم ایران زاد با بیان اینکه قبل از آوردن اصول تئاتر، پز آن را آوردهایم، بیان میکند: با تولید سه متن ذوق کرده و میگوییم «به به» تئاتر تبریز دگرگون شده است؛ نه، داریم اشتباه فکر میکنیم با سه متن آقای پوریان، شریعت و ریحانیراد تئاتر تبریز متحول نمیشود. مهم تداوم این اتفاق است. او متعقد است که نمایشهایی بدون عنصر سرگرمی که نتواند فکری را به مخاطب تزریق کند، تنها مردم را از تئاتر دور میکند. تئاتر باید سرگرمی هم داشته باشد
ایران زاد می گوید: تاتر علاوه بر ایجاد تفکر و طرح مساله و نگاه جدید به تفکرات نخ نما شده باید جنبه سرگرمی هم داشته باشد. مگر تماشاگران فقط برای تقویت فکر و دیدن افکار همیشه بوده و هست خود به سالن نمایش می روند؟! آنها به تئاتر میروند تا دقایقی فارغ از موقعیت و وضعیت خود اتفاق جدیدی تجربه کنند، بخندند، گریه کنند، فکر کنند، شک کنند...کما اینکه حین لبخند و قهقهه هم می توان با او جدی و قابل تامل صحبت کرد. این کارگردان تئاتر تصریح میکند: مخاطب نداشتن تئاتر، به منزلهی پایین بودن سطح فرهنگی جامعه نیست، معتقدم باید به هر نحوی مردم را به تئاتر سوق دهیم که در این صورت مخاطب به تئاتر و تماشای آن عادت میکند. او با اشاره به اینکه فروش بلیط تئاتر در تهران فقط اینترنتی انجام میشود، اظهار میکند: فعالان و یا اغلب دوستداران نمایش کارت دعوت را به تهییه بلیت نمایش ترجیح میدهند.
گزارش از سامان عیوضی
انتهای پیام
کپی شد