عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز در رشتهی مشاوره گفت: مراجعه به روانشناس و مشاور جزو اولویتهای مردم ما نیست.
دکتر علی قرهداغی در گفتوگو با ایسنا، منطقه آذربایجان شرقی، با تاکید بر علل تمایل کم افراد نسبت به مراجعه به روانشناس و مشاور در ایران، اظهار کرد: نگاه حاکم در جامعه، حمایت نکردن بیمهها و تعرفهی بالای خدمات روانشناسی و همچنین مقاومت درونی نسبت به این موضوع از عوامل رغبت کم مردم برای مراجعه به روانشناس و مشاور است.
وی افزود: ترس از افشای اطلاعات نیز از دیگر مواردی است که سبب میشود مردم ما رغبت چندانی برای مراجعه به روانشناس و مشاور نداشته باشند. طبق تحقیقات به عمل آمده، آسیاییها به دلیل شرایط زندگی، جنگهای پی در پی و تعصبات قومی و قبیلهای پارانوئیدتر (بدبین) از سایر جوامع هستند و با توجه به این که روانشناسی یک سرویس خدماتی جدید است، مردم از افشا شدن اطلاعاتشان میترسند. وی تاکید کرد: جای امیدواری است که مردم ما و به ویژه قدیمیترها امروزه، تمایل بیشتری برای به اشتراک گذاشتن علایق و مشکلات خود با سایرین دارند و پدر و مادران امروزی فعالیتهای زیادی در فضای مجازی دارند. عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز در رشتهی مشاوره در رشتهی مشاوره بیان کرد: جایگاه اجتماعی پزشک در جامعهی ما برای همه شناخته شده است و مردم به راحتی به پزشک مراجعه کرده و در مواردی مسائلی که یک پزشک در آن حیطه صاحب نظر نیست را نیز با او در میان میگذارند. ولی انتظار مردم از مشاوران و روانشناسان باید متفاوتتر از پزشکان باشد؛ چرا که روانشناسی یک خدمت طولی است و پزشکی یک نوع خدمت عرضی و مقطعی به شمار میآید. وی افزود: مردم ما تک جلسهای هستند و این باور در میان مردم نهادینه شده است که باید طی یک یا دو جلسه مشکلشان حل شود و این در حالی است که شناخت روان هر فرد و پرداختن به مشکلات او به حداقل 12 جلسه نیاز دارد و به سادگی نمیتوان مشکل فرد را طی جلسات کوتاه حل کرد. باید توجه داشت که درد روان، زائیدهی باکتری و ویروس نبوده و بلکه به دلیل سبک زندگی اشتباه و افکار یک فرد است و نگاه طبی به روانشناسی، مردم را از دریافت سرویس و خدمات مشاورهای محروم میکند. وی اظهار کرد: همچنین نداشتن تخصص لازم نیز از دیگر عواملی است که مردم را از مراجعه به روانشناس و مشاور دلسرد میکند و برخی روانشانسان و مشاوران صرفاً برای امرار معاش رو به این حرفه آوردهاند و نداشتن تخصص در برخی موارد نیز ممکن است به قیمت جان مردم تمام شود. عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز با اشاره به تعریف سلامت روان اظهار کرد: فروید (روانکاو مشهور) انسان سالم را کسی میدانست که کمتر بیمار است و فردی که از سلامت روانی برخوردار است، سازگاری بیشتری با مشکلات موجود دارد. برخی نیز زندگی را دردسری میدانند که انسان برای حل آن به دنیا آمده است. وی افزود: مفهوم سلامت یک موضوع چند وجهی تلقی میشود و سلامت روانی انسان، نمرهی قابل قبولی است که فرد میتواند در بعد روانی، اجتماعی و جسمانی کسب کند و سلامت معنوی، اخیراً به عنوان جدیدترین معیار سلامتی معرفی شده است و فردی که تعادل و سازگاری لازم را در این چهار حوزه داشته باشد، از نظر سلامت روانی فرد سالمی شناخته خواهد شد. قرهداغی با بیان این که سلامت روانی افراد با توجه به بافت محیط زندگی و اجتماعی که در آن زیسته است، تعیین میشود، گفت: تعریف سلامت روانی، طبق هنجارهای هر محیط و جامعهای ممکن است، متغیر باشد و یک فرد خارجی به هنجار در کشور ما، آنتی سوشیال یا ضداجتماعی تلقی شود؛ بنابراین سلامت هر فردی باید با احتیاط و با توجه به بافتی که در آن زندگی میکند، تعیین شود. وی با اشاره به عوامل موثر در سلامت روانی یک فرد تاکید کرد: روابط اجتماعی، بهداشت جسمی و فردی و وضعیت معنوی از سوی سازمان بهداشت جهانی، به عنوان عوامل موثر بر سلامت روانی افراد تعیین شدهاند و در مجموع بهداشت جسمی، اجتماعی، روانی و معنوی فاکتورهای اصلی در تعیین سلامت یک فرد به شمار میآیند. همچنین چگونگی برخورد با یک مسئله و پذیرش آن و تلاش برای تغییر ندادن صورت مسئله میتواند تامین کنندهی سلامت روان باشد. قرهداغی با اشاره به شعار سازمان بهداشت جهانی به مناسبت روز سلامت روان مصادف با 10 اکتبر و 18 مهر بیان کرد: شعار امسال سازمان بهداشت جهانی «بهداشت روانی در محیط کار» است و این شعار در جامعهی کنونی ما چندان معنی ندارد؛ چرا که نوع بروکراسی اداری و نوع استخدامها و سطح بیکاری در کشور ما نشانگر این است که افراد عمدتاً در سر جای خود قرار ندارند و درآمد از خود شغل مهمتر است. در این صورت هرگز نمیتوان از بهداشت روانی در محیط کار حرف زد. توازن بین درآمد و علاقه و استعداد در محیط کاری تامین کنندهی بهداشت روانی در محیط کار است. وی خاطرنشان کرد: نیازهای اجتماعی و عاطفی افراد نیز در محیط کار باید مورد توجه قرار گیرد و اگر یک شغل پاسخگوی نیازهای عاطفی یک فرد باشد، بهداشت روانی در محیط کار نیز تامین میشود که این نیز مسلزم «رضایتمندی شغلی» و «رضایت بخشی شغلی» است.
انتهای پیام
دکتر علی قرهداغی در گفتوگو با ایسنا، منطقه آذربایجان شرقی، با تاکید بر علل تمایل کم افراد نسبت به مراجعه به روانشناس و مشاور در ایران، اظهار کرد: نگاه حاکم در جامعه، حمایت نکردن بیمهها و تعرفهی بالای خدمات روانشناسی و همچنین مقاومت درونی نسبت به این موضوع از عوامل رغبت کم مردم برای مراجعه به روانشناس و مشاور است.
وی افزود: ترس از افشای اطلاعات نیز از دیگر مواردی است که سبب میشود مردم ما رغبت چندانی برای مراجعه به روانشناس و مشاور نداشته باشند. طبق تحقیقات به عمل آمده، آسیاییها به دلیل شرایط زندگی، جنگهای پی در پی و تعصبات قومی و قبیلهای پارانوئیدتر (بدبین) از سایر جوامع هستند و با توجه به این که روانشناسی یک سرویس خدماتی جدید است، مردم از افشا شدن اطلاعاتشان میترسند. وی تاکید کرد: جای امیدواری است که مردم ما و به ویژه قدیمیترها امروزه، تمایل بیشتری برای به اشتراک گذاشتن علایق و مشکلات خود با سایرین دارند و پدر و مادران امروزی فعالیتهای زیادی در فضای مجازی دارند. عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز در رشتهی مشاوره در رشتهی مشاوره بیان کرد: جایگاه اجتماعی پزشک در جامعهی ما برای همه شناخته شده است و مردم به راحتی به پزشک مراجعه کرده و در مواردی مسائلی که یک پزشک در آن حیطه صاحب نظر نیست را نیز با او در میان میگذارند. ولی انتظار مردم از مشاوران و روانشناسان باید متفاوتتر از پزشکان باشد؛ چرا که روانشناسی یک خدمت طولی است و پزشکی یک نوع خدمت عرضی و مقطعی به شمار میآید. وی افزود: مردم ما تک جلسهای هستند و این باور در میان مردم نهادینه شده است که باید طی یک یا دو جلسه مشکلشان حل شود و این در حالی است که شناخت روان هر فرد و پرداختن به مشکلات او به حداقل 12 جلسه نیاز دارد و به سادگی نمیتوان مشکل فرد را طی جلسات کوتاه حل کرد. باید توجه داشت که درد روان، زائیدهی باکتری و ویروس نبوده و بلکه به دلیل سبک زندگی اشتباه و افکار یک فرد است و نگاه طبی به روانشناسی، مردم را از دریافت سرویس و خدمات مشاورهای محروم میکند. وی اظهار کرد: همچنین نداشتن تخصص لازم نیز از دیگر عواملی است که مردم را از مراجعه به روانشناس و مشاور دلسرد میکند و برخی روانشانسان و مشاوران صرفاً برای امرار معاش رو به این حرفه آوردهاند و نداشتن تخصص در برخی موارد نیز ممکن است به قیمت جان مردم تمام شود. عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز با اشاره به تعریف سلامت روان اظهار کرد: فروید (روانکاو مشهور) انسان سالم را کسی میدانست که کمتر بیمار است و فردی که از سلامت روانی برخوردار است، سازگاری بیشتری با مشکلات موجود دارد. برخی نیز زندگی را دردسری میدانند که انسان برای حل آن به دنیا آمده است. وی افزود: مفهوم سلامت یک موضوع چند وجهی تلقی میشود و سلامت روانی انسان، نمرهی قابل قبولی است که فرد میتواند در بعد روانی، اجتماعی و جسمانی کسب کند و سلامت معنوی، اخیراً به عنوان جدیدترین معیار سلامتی معرفی شده است و فردی که تعادل و سازگاری لازم را در این چهار حوزه داشته باشد، از نظر سلامت روانی فرد سالمی شناخته خواهد شد. قرهداغی با بیان این که سلامت روانی افراد با توجه به بافت محیط زندگی و اجتماعی که در آن زیسته است، تعیین میشود، گفت: تعریف سلامت روانی، طبق هنجارهای هر محیط و جامعهای ممکن است، متغیر باشد و یک فرد خارجی به هنجار در کشور ما، آنتی سوشیال یا ضداجتماعی تلقی شود؛ بنابراین سلامت هر فردی باید با احتیاط و با توجه به بافتی که در آن زندگی میکند، تعیین شود. وی با اشاره به عوامل موثر در سلامت روانی یک فرد تاکید کرد: روابط اجتماعی، بهداشت جسمی و فردی و وضعیت معنوی از سوی سازمان بهداشت جهانی، به عنوان عوامل موثر بر سلامت روانی افراد تعیین شدهاند و در مجموع بهداشت جسمی، اجتماعی، روانی و معنوی فاکتورهای اصلی در تعیین سلامت یک فرد به شمار میآیند. همچنین چگونگی برخورد با یک مسئله و پذیرش آن و تلاش برای تغییر ندادن صورت مسئله میتواند تامین کنندهی سلامت روان باشد. قرهداغی با اشاره به شعار سازمان بهداشت جهانی به مناسبت روز سلامت روان مصادف با 10 اکتبر و 18 مهر بیان کرد: شعار امسال سازمان بهداشت جهانی «بهداشت روانی در محیط کار» است و این شعار در جامعهی کنونی ما چندان معنی ندارد؛ چرا که نوع بروکراسی اداری و نوع استخدامها و سطح بیکاری در کشور ما نشانگر این است که افراد عمدتاً در سر جای خود قرار ندارند و درآمد از خود شغل مهمتر است. در این صورت هرگز نمیتوان از بهداشت روانی در محیط کار حرف زد. توازن بین درآمد و علاقه و استعداد در محیط کاری تامین کنندهی بهداشت روانی در محیط کار است. وی خاطرنشان کرد: نیازهای اجتماعی و عاطفی افراد نیز در محیط کار باید مورد توجه قرار گیرد و اگر یک شغل پاسخگوی نیازهای عاطفی یک فرد باشد، بهداشت روانی در محیط کار نیز تامین میشود که این نیز مسلزم «رضایتمندی شغلی» و «رضایت بخشی شغلی» است.
انتهای پیام
کپی شد