در طول هشت سال دفاع مقدس، همه آحاد مردم از طبقات، قشرها و قومیت های مختلف بدون کوچکترین چشمداشتی، رهسپار جبهه های حق علیه باطل شدند تا ضمن دفاع از تمامیت ارضی کشور، نمایشی زیبا و دیدنی از وحدت و همبستگی ملی را به نمایش بگذارند.
بدون تردید دوران دفاع مقدس ابعاد و زوایای پیدا و پنهان فراوانی داشت که بسیاری از آنها تاکنون بیان و بازگوئی نشده است.
تقدیم افزون بر250 هزار شهید گلگون کفن، هزاران جانباز و آزاده و شهادت صدها نفر غیرنظامی، سند مظلومیت و حقانیت جمهوری اسلامی ایران و مردم آن در طول هشت سال دفاع مقدس است که با وجود مشکلات عدیده اقتصادی، یکپارچه و منسجم توانستند دفاعی جانانه از خود نشان داده و برای اولین بار در تاریح این دیار کهن، اجازه دست اندازی بیگانگان به سرزمین مادری را ندهند.
رزمندگان جوان آن دوران و پیشکسوتان امروز عرصه دفاع مقدس جزو مظلوم ترین و شجاع ترین اقشار مردم در این صحنه بود که شنیدن صحبت ها و خاطرات آنها برای هر شنونده و خواننده ای می تواند مهیج و در عین حال تحسین برانگیز باشد.
خبرگزاری ایرنا مرکز آذربایجان شرقی، تقارن این روزها با نخستین روزهای شروع جنگ تحمیلی را بهانه ای قرار داد تا میزگردی با حضور پیشکسوتان جبهه و جنگ و سه همرزم آن دوران به میزبانی بسیح رسانه آذربایجان شرقی ترتیب دهد.

** روحیه دوران جنگ و دفاع همچنان باقی است
'عبدالله فریدونی' یکی از هزاران رزمنده ای است که در قالب نیروهای بسیجی تبریز در سال 1360 عازم جبهه شد و تا اواخر جنگ همچنان در این عرصه حضور داشت.
وی صحبت هایش را با یاد و نام شهدا آغاز می کند و با ابراز تاسف از اینکه بسیاری از دوستان خود را در طول هشت سال دفاع مقدس از دست داده است، می گوید: آنها در آرزوی زیارت کربلا و مرقد امام حسین (ع) بودند، شهدا، 'حسین، حسین' گفتند، اما هرگز موفق به زیارت بارگاه آن حضرت نشدند تا ما امروز در آسایش و آرامش به زیارت کربلا برویم.
فریدونی به سختی های دوران جنگ اشاره و اضافه می کند: خیلی سخت بود که جلوی چشمت دوستان نزدیکت با گلوله های دشمن مورد هدف قرار بگیرند و شهید شوند و تو نظاره گر چنین صحنه هایی باشی و یا اینکه ساعت ها در محاصره دشمن قرار بگیری و در تشنگی به سر ببری و نتوانی هیچ کاری بکنی که تمامی این موارد به وفور در جبهه ها قابل مشاهده و لمس بود.
وی ، اولین حضور خود در دفاع مقدس را مربوط به قبل از آزادسازی خرمشهر می داند و ادامه می دهد: آن موقع از تبریز در قالب نیروهای بسیجی عازم اهواز شدیم تا زیرنظر سپاه خرمشهر که ابتدا تحت فرماندهی شهید جهان آرا و سپس شهید موسوی بود، فعالیت کنیم؛ پس از چند روز ما را به جنوب رودخانه کارون اعزام کردند تا با سنگر بندی در ساحل، از این منطقه در برابر تجاوز دشمن بعثی دفاع کنیم.
فریدونی، یادی نیز از شهید زین الدین از رزمندگان قم می کند که در ساخت این سنگرها به سایر رزمندگان کمک می کرد و زحماتی زیادی می کشید.
وی با بیان اینکه تا زمان آزادسازی خرمشهر در همان محل بودیم، ادامه می دهد: صبح یکی از روزهای خرداد ماه و آن سوی رودخانه خیلی آرام و ساکت بود و برخلاف روزهای قبلی هیچ صدای گلوله ای شنیده نمی شد، اما در فاصله حدود 200 متری ما و در اطراف مسجد جامع درگیری شدیدی بین نیروهای عراقی و ایرانی ادامه داشت و دیدیم رزمندگان ما جای عراقی ها را گرفته اند.
فریدونی می افزاید: در همین هنگام بی سیم زدند تا سریع خود را به آن سوی رودخانه برسانیم که بلافاصله قایق های تیوپی آوردند تا ما را به آن محل منتقل کنند که به دستور یحیی رحیم صفوی، فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه، ما به سمت شلمچه رفتیم تا نسبت به پاکسازی منطقه اقدام کنیم.
وی می گوید: در فاصله حضورمان در شلمچه که خط بین نیروهای ایرانی و عراقی بود، 32 نفر از دوستانمان شهید شدند اما ما همچنان پیش می رفتیم چون به دلیل آزادسازی خرمشهر، نیروهای عراقی از لحاظ روحی و روانی بسیار ناتوان شده بودند و مقاومت چندانی از سوی آنها دیده نمی شد و اکثر آنها اسیر می شدند.
فریدونی ادامه می دهد: خوب به یاد دارم که سربازان ارتش بعثی در دیوارهای خرمشهر نوشته بودند: 'ما آمده ایم بمانیم' و البته به لحاظ علوم نظامی و دفاعی آن زمان چنان استحکامات عظیمی در خرمشهر چیده بودند که هیچ کس تصور بازپس گیری آنجا را نمی کرد و این شهر را به یک شهر زیرزمینی تبدیل کرده بودند.
وی، فتح خرمشهر را یکی از خاطرات شیرین خود از دوران دفاع مقدس می داند و می گوید: این فتح بزرگ ماوراء ذهن بشری بود و به همین دلیل امام راحل از آن با عنوان 'خرمشهر را خدا آزاد کرد'، یاد کردند.
این رزمنده دفاع مقدس از خیانت های بنی صدر در این دوران گلایه می کند و ادامه می دهد: تا زمانی که وی بر مسند قدرت بود، نیروهای ایرانی هیچ عملیاتی را انجام ندادند تا اینکه با رفتن بنی صدر، روحیه رزمندگان دگرگون شد و عملیات های تهاجمی مختلفی را ترتیب دادند که فتح خرمشهر نیز می تواند در این راستا مورد ارزیابی قرار بگیرد.
فریدونی که 60 ماه سابقه حضور در جبهه های جنگ به عنوان پاسدار رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را دارد، در عملیات های بیت المقدس، والفجر مقدماتی و یک، خیبر، رمضان، کربای 5، نصر 7 در ارتفاعات سردشت و شش ماه حضور در منطقه کردستان در ماه های آخر دفاع مقدس را در کارنامه خود به جای گذاشته است.
وی از حضور خود در عملیات های فوق به عنوان بهترین و طلائی ترین دوران زندگی اش یاد می کند و با تاکید بر اینکه هیچگاه در سال های پس از دفاع مقدس از حضور خود در جبهه ها پشیمان نبوده است، اضافه می کند: اگر اکنون نیز کشور به دلیل تهاجم نظامی مورد تهدید قرار بگیرد، بدون تردید با همان روحیه و سرزندگی دوران جنگ ایران و عراق، در خط مقدم حاضر و از خاک و ناموس وطن دفاع می کنم.

** امروز دفاع نظامی جای خود را به دفاع اعتقادی داده است
سرهنگ بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی، رزمنده دفاع مقدس و راوی بسیجی امروز کاروان های راهیان نور، دیگر پیشکسوت جبهه و جنگ است که در میزگرد ایرنا شرکت کرده و خاطرات و روایاتی را از آن دوران غرور انگیز بیان می کند.
' یعقوب شیرزادی ' که از ناحیه چشم چپ نابینا و جانباز است، می گوید: سال دوم دانشکده افسری در تهران بودم که پس از ملاقات شهید نامجو با امام خمینی (ره) و ارایه گزارش منطقه کرستان، فرمان اعزام ما به مناطق جنگی صادر شد و بنده همراه با تعدادی از دانشجویان افسری برای مقابله با ضدانقلاب ها عازم شدیم و 45 روز در جنوب انجام وظیفه کردم تا اینکه برای ادامه تحصیل به تهران برگشتم.
وی ادامه می دهد: پس از اخذ درجه ستوان دومی به لشکر 16 زرهی قزوین منتقل و سپس به تیپ زنجان ملحق شدم تا از این یگان دوباره به مناطق عملیاتی جنوب بروم و این اتفاق قبل از عملیات ثامن الائمه بود.
شیرزادی، هم رزمی با برادران سپاهی در محور آبادان - اهواز را از جمله خاطرهای خوش و شیرین اش از آن سال ها توصیف می کند و می افزاید: پس از همکاری این دو نیرو و شکست حصر آبادان بود که نیروهای عراقی به حالت تدافعی درآمده و شرق رودخانه کارون را به طور کامل تخلیه کردند.
وی، هشتم مهر ماه سال 1360 و شهادت سرلشکر ولی الله فلاحی رییس ستاد مشترک ارتش، سرلشکر سیدموسی نامجو وزیر دفاع، سرلشکر یوسف کلاهدوز قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سرلشکر جواد فکوری ‌مشاور جانشین رییس ستاد مشترک ارتش و سرلشکر محمد جهان‌آرا، ‌فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر و آبادان بر اثر صانحه هوائی پس از عملیات ثامن الائمه را از تلخ ترین و ناگوارترین خاطرات حضور خود در دفاع مقدس ذکر می کند.
شیرزادی اظهار می کند: پس از این حادثه تلخ تغییرات اساسی در رده های فرماندهی نیروهای مسلح ایجاد شد و محسن رضائی 27 ساله در سپاه و علی صیادشیرازی 36 ساله در نیروی زمینی ارتش فرماندهی را در دست گرفتند که البته این تغییرات خوش یمن بود و عملیات های منظم و هماهنگی در طول دوران دفاع مقدس اجرا شد.
وی، آزادسازی 'بستان' از دست ارتش رژیم بعث عراق را از جمله نخستین موفقیت های عملیات هماهنگ ارتش و سپاه بیان کرد که طی آن برای اولین بار رزمندگان اسلام به تنگه چزابه رسیدند.
شیرزادی با اشاره به نحوه مجروحیت خود در جنگ، می گوید: نهم فروردین ماه سال 1361 بود که در سن 22 سالگی بر اثر اصابت ترکش های خمپاره 60 از ناحیه چشم چپ مجروح و به اهواز منتقل و در بیمارستان این شهر بستری شدم.
وی به خاطره ای از بیمارستان اهواز اشاره می کند و می گوید: در تخت بیمارستان بودم که پیرمردی آمد و دستم را بوسید که بنده اعتراض کردم چرا با این سن و سال دستم را می بوسد و مرا شرمنده می کند و پیرمرد جواب داد که امام خمینی (ره) در پیامی اعلام کرد 'من دست و پای رزمندگان را ‌می بوسم و به آن افتخار می کنم '، من هم آمده ام دست یکایک مجروحان را ببوسم و به آن افتخار هم می کنم.
شیرزادی با بیان اینکه پس از 20 روز بستری شدن در تهران و از دست دادن بینائی چشم چپ دوباره به جبهه برگشتم، اضافه می کند: در حالی که می توانستم به تبریز برگشته و در شهر خودم ادامه خدمت کنم و یا اصلا' در منزل باشم، به جبهه برگشتم و در همان یگان تا اواخر جنگ خدمت کردم.
وی، عشق به امام راحل و علاقه مندی به آرمان های انقلاب اسلامی و شهدا و جهاد در راه خدا برای دفاع از آب و خاک کشور اسلامی را مهمترین دلیل حضورش در جبهه های حق علیه باطل بیان و اظهار می کند: هرچند یکی از چشمان خود را از دست دادم اما اگر مجروحیتم بیشتر از آن نیز بود باز به جبهه بر می گشتم.
این پیشکسوت دفاع مقدس که حضور 118 ماهه در مناطق مختلف جنگی و عملیات هایی همچون طریق القدس، 5 چزابه، بیت المقدس، خیبر و مرصاد دفاع مقدس را تجربه کرده است، با ابراز خرسندی از حضور خود در این برهه تاریخی در جبهه های جنگ، تاکید می کند: این حضور را برای خودم مدال افتخار می دانم ، هرچند معتقدم شهدای دفاع مقدس حق بزرگ تری بر گردن همه ما دارند که با نثار جان شیرین خود از همه چیزشان گذشتند و به همه چیز رسیدند.
شیرزادی معتقد است دفاع از مرزهای کشور در سال های دفاع مقدس به صورت دفاعی و نظامی بود، اما امروز این دفاع به مرزهای اعتقادی رسیده و دشمن تلاش دارد با جنگ نرم به سراغ براندازی نظام بیاید.
این راوی مناطق عملیاتی دفاع مقدس می گوید: حضور جوانان و نوجوانان و خانواده های مختلف از هر قشر و طیفی در این سرزمین های الهی(مناطق عملیاتی)، می تواند دستاوردهای بزرگ دفاع مقدس را به خوبی نمایش داده و عمیق رشادت ها و فداکاری های رزمندگان را به خوبی نشان دهد.
شیرزادی ادامه می دهد: من زندگی خود را هرگز جدا از دوران دفاع مقدس و دوستانی که داشتیم و به شهادت رسیدند، نمی دانم و به همین دلیل پس از گذشت 28 سال از پایان جنگ، هرگز خود را بیگانه با دورانی که سپری شد، ندانسته ام.
وی، در سال 1379 با عنوان جانشین تیپ لشکر 21 حمزه سیدالشهدای آذربایجان در شهرستان میانه بازنشسته شد و هم اکنون به عنوان مدرس دانشگاه و راوی دفاع مقدس فعالیت دارد.

** نقش نیروهای مخابرات در جنگ برجسته بود
بی سیم چی آقامهدی باکری، از نیروهای مجرب رسته مخابرات در دفاع مقدس و پیشکسوت امروز آن دوران دیگر میهمان ایرنا در میزگرد فوق است که خاطرات بسیار خواندنی از فرمانده شهید لشکر عاشورا و نیز نظرات قابل تاملی درباره نقش مهم مخابرات در جنگ دارد.
' کاظم احمدی نژاد ' می گوید: با آقامهدی خاطرات تلخ و شیرین بسیاری دارم که مجال زیادی می طلبد، اما در این میزگرد می خواهم به نقش مهم و تاثیرگذار مخابرات چی ها در دفاع مقدس و به ویژه انجام عملیات های مختلف بپردازم.
وی ، جنگ ایران و عراق را یک جنگ مهندسی می خواند و می گوید: اگر علم و فناوری امروز را آن زمان در اختیار داشتیم، دنیا را تسخیر می کردیم و به دشمن زبون حتی کوچکترین اجازه عرض اندام نمی دادیم، اما باید واقعیات جنگ را بپذیریم که امکانات مخابراتی نیروهای ایرانی 10 درصد ارتش عراق نبود و حتی ما بسیاری از تجهیزات خود را از غنایم دشمن تهیه می کردیم.
احمدی نژاد، سختی کار نیروهای مخابرات در جنگ را فراتر و وسیع تر از سایر نیروها می داند و ادامه می دهد: به عنوان مثال در جریان اجرای یک عملیات نیروهای مختلف زمینی تنها در مدت زمان های تعیین شده پای کار بودند، اما مخابرات چی ها از چند روز و حتی چند ماه قبل از عملیات و چندین روز و شب پس از عملیات باید کار می کردند و باید متذکر شوم که این نیروها به ندرت پشت جبهه را می دیدند و اغلب در خط بودند.
وی، عملیات های کربلای 5، والفجر 8 و 4 را نمونه ای از ماندگارترین یادگارهای نیروهای مخابراتی در دفاع مقدس می داند و اضافه می کند: در این عملیات ها در پاره ای از موارد تا 40 کیلومتر سیم کشی زمینی داشتیم که با توجه به موقعیت زمین ها و موانع و استحکاماتی که دشمن ایجاد کرده بود، چنین کاری بسیار دشوار و سخت بود.
احمدی نژاد از عملیات کربلای 5 به عنوان علم دفاع مقدس یاد می کند و ادامه می دهد: در این منطقه عملیاتی، موانع پنج ضلعی دشمن بعثی که با کمک 35 کشور درست شده بود و تسخیرناپذیر می نمود، با همت بچه های مخابرات شکسته شد به گونه ای که در این عملیات تا 33 بار دستور کار خود را تغییر دادیم.
وی به عملیات کربلای 4 اشاره می کند و می گوید: قرار بود در این عملیات غواص ها داخل آب رفته و عملیات شروع شود که تهیه و طراحی زمینه های مخابراتی آن کاری بس دشوار و تا حدی دور از ذهن بود، که با تلاش های چندین روزه و همت بالای بچه ها موفق شدیم این کار سترگ را انجام دهیم و نبوغ فناورانه خود را نشان دهیم که پس از آن عدنان خیرالله از فرماندهان و تئورسین های نیروهای مسلح عراق به ابتکار عمل مخابراتی ایران اذعان کرد.
احمدی نژاد ادامه می دهد: یکی از نیروهای عراقی به نام ابوفلاح که به عنوان مترجم در مخابرات انجام وظیفه می کرد، در جریان عملیات کربلای 5 از قول عدنان خیرالله عنوان کرد که نیروهای ایرانی هر سال یک عملیات بزرگ انجام می دهند و هم اکنون اغلب نیروهای آنها در مرخصی هستند، که ما از این خبر مهم استفاده کرده و توانستیم این عملیات را اجرایی کنیم.
وی، از نیروهای مخابرات جنگ به عنوان نیروهای چندمنظوره یاد می کند که تحت عناوین محافظ، بی سیم چی و امدادگر در طول هشت سال دفاع مقدس رشادت های بی نظیری از خود نشان دادند.
به گفته او، رسته مخابرات آذربایجان شرقی در طول دوران دفاع مقدس 628 شهید تقدیم اسلام و انقلاب کرد که از این تعداد 107 شهید به مخابرات لشکر عاشورا و گردان لیله القدر تعلق داشت.
این رزمنده و پیشکسوت دوران دفاع مقدس، نیروهای لشکر عاشورا و به ویژه مخابرات چی ها را شجاع، نترس و سرسخت توصیف می کند و می گوید: در طول این دوران افتخارآمیز، همواره سخت ترین کارها و پیچیده ترین عملیات ها توسط رزمندگان لشکر عاشورا انجام می شد که برای همه ما افتخار است.
احمدی نژاد با تاکید بر اینکه دفاع از میهن و کیان مردم و اسلام هیچگاه تعطیل نمی شود، تاکید می کند: هرگز از حضور خود در جبهه های جنگ و دوران هشت سال دفاع مقدس پشیمان نیستم.
وی اظهار می کند: بدون تردید آن دوران سختی های بسیار زیاد و محرومیت هایی را به همراه داشت، اما اگر دشمنان نظام و انقلاب امروز نیز به فکر تجاوز نظامی باشند، با همان روحیه و در سخت ترین شرایط مقابل دشمن می ایستیم و اجازه خودنمائی به دشمنان را نمی دهیم.
به گزارش ایرنا، این رزمنده و جانباز جنگ تحمیلی سابقه حضور 80 ماهه از سال 1361در دوران دفاع مقدس را دارد و در عملیات های مهمی همچون رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر 8، بدر، خیبر، کربلای 4 و 5، نصر 7 ، بیت المقدس 2 و 3 و مرصاد حضور داشته است.
احمدی نژاد تا سال 1383 در مخابرات سپاه عاشورا بود و سپس با عنوان فرمانده گردان امام حسین (ع) به سال 1392 بازنشسته شد.
هماهنگی و تنظیم: سیدیحیی مرتضائی **انتشار: محمد رستگار
3038/6183
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.