با آغاز سال تحصیلی و ورود دانشجویان جدید، روحی تازه به
کالبد دانشگاه دمیده شده است.
به گزارش ایسنا، منطقه آذربایجان شرقی، دانشگاه ساکت و کز
کردهی تابستان، اکنون شاهد جاری شدن حجم عظیمی از دانشجویان است که همچون رود خروشانی
به سوی چشمهی معرفت و علم در حرکت هستند.
"خانم ببخشید ساختمان امور دانشجویان کجاست؟"، این سوال را
دختر سرزندهی جدیدالورود با لحجهی شیرینش، در حالی که فیشهای بانکی و مدارک ثبت
نام در در دستش تلنبار شده و چشمانش از شوق ورود به جامعه ی علمی بزرگ برق میزند، میپرسد.
به هر گوشه از محوطه ی دانشگاه که نگاه کنی، گروهی از
دانشجویان در حال جستوجوی یک آدرس هستند و برخی نیز که با خانوادههایشان و از
راه دور آمدهاند، از فرط خستگی بر روی چمنها اتراق کرده و تلاطم حاکم بر جو
دانشگاه را نظاره میکنند.
برخی نیز گویی وارد اقیانوس بیکران و ناشناختهای شدهاند
که برای نجات از آن باید شناگر ماهری باشند و دیگری نیز گویی برای اولین بار است که
با اقلیتهای مذهبی و قومیتهای مختلف آشنا میشود و دیدن لباسهای محلی بر تن
دیگران را به دیده عجایب مینگرد.
ستارههای امید در آسمان چشمان پدران و مادران میدرخشند و با هزار امید فرزند خود را روانهی خوابگاه کرده و به امید فارغالتحصیلی و کسب شغل مناسب در آینده او را تنها میگذارند و در لحظهی خداحافظی با فرزند عزیز کردهشان، زبان ها و گویشهای شیرین ترکی، کردی، لری و ... گوشت را نوازش میدهد.
روز اول کلاس و شروع مشکلات و دانشجوی تازه واردی که بالشت گرم و نرم خانه را به امید آیندهای بهتر رها کرده و زندگی دانشجویی در خوابگاه را انتخاب کردهاست. برای تقاضای خوابگاه خدا نکند در دام بروکراسی اداری گیر بیفتی. «اولویت با روزانههاست»، «پردیسها در اولویت نیستند» و ...، این جملات برای دانشجویان خوابگاهی بسیار آشناست! پس از ورود به کلاس درس دانشگاه با جمعیتی روبهرو میشوی که کمتر از تماشاگران یک تیم فوتبال نیستند و کلاسهای کارشناسی ارشد نیز با جمعیتی 20 نفره تشکیل میشود که جای بسی تامل دارد!، تامین امکانات آموزشی و رفاهی برای این تعداد از دانشجو در دورهی تحصیلات تکمیلی خود نیازمند یک پشتوانهی بزرگ مالی است و در برخی موارد حتی تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی از تعداد هیئت علمی یک دانشگاه نیز بیشتر است.
کلاس که تمام میشود و در حالی که انرژی دانشجو تحلیل رفته است، به امید خوردن نهار راهی سلف میشود. غافل از این که مصیبت اصلی تازه شروع شده و با صفی طولانی روبهرو میشود. آشپز برای این که دانشجو یک کفگیر غذای اضافی طلب نکند، چش غرهای رفته و غذا را سرو میکند. تا صرف غذا ساعت کلاس بعدی فرا میرسد و دانشجو بدون استراحت و لحظهای چشم بر هم گذاشتن راهی کلاس بعدی میشود و سر کلاس هم چرت میزند ولی از لحطه لحظه حضور در دانشگاه احساس خوشبختی می کند.
پس از گذشت چندی و کمرنگ شدن جذابیتهای دانشگاه، مشکلات موجود خودنمائی میکند. جذب بیش از حد دانشجو، کمبود امکانات رفاهی و تفریحی برای دانشجویان، مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری دانشگاه و خوابگاهها علاقهی افراد را کمرنگ کرده و شور و شوق تحصیل را از آنان میگیرد.
امید است، مشکلات معیشتی و رفاهی دانشجویان بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد تا علاوه بر تولید نیروی با سواد با دانش در راستای تربیت نیروی مولد و ایجاد شغل برای تمامی فارغالتحصیلان گام برداشته شود.
یادداشت از: نسرین سوار، خبرنگار ایسنا در آذربایجان شرقی
انتهای پیام
ستارههای امید در آسمان چشمان پدران و مادران میدرخشند و با هزار امید فرزند خود را روانهی خوابگاه کرده و به امید فارغالتحصیلی و کسب شغل مناسب در آینده او را تنها میگذارند و در لحظهی خداحافظی با فرزند عزیز کردهشان، زبان ها و گویشهای شیرین ترکی، کردی، لری و ... گوشت را نوازش میدهد.
روز اول کلاس و شروع مشکلات و دانشجوی تازه واردی که بالشت گرم و نرم خانه را به امید آیندهای بهتر رها کرده و زندگی دانشجویی در خوابگاه را انتخاب کردهاست. برای تقاضای خوابگاه خدا نکند در دام بروکراسی اداری گیر بیفتی. «اولویت با روزانههاست»، «پردیسها در اولویت نیستند» و ...، این جملات برای دانشجویان خوابگاهی بسیار آشناست! پس از ورود به کلاس درس دانشگاه با جمعیتی روبهرو میشوی که کمتر از تماشاگران یک تیم فوتبال نیستند و کلاسهای کارشناسی ارشد نیز با جمعیتی 20 نفره تشکیل میشود که جای بسی تامل دارد!، تامین امکانات آموزشی و رفاهی برای این تعداد از دانشجو در دورهی تحصیلات تکمیلی خود نیازمند یک پشتوانهی بزرگ مالی است و در برخی موارد حتی تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی از تعداد هیئت علمی یک دانشگاه نیز بیشتر است.
کلاس که تمام میشود و در حالی که انرژی دانشجو تحلیل رفته است، به امید خوردن نهار راهی سلف میشود. غافل از این که مصیبت اصلی تازه شروع شده و با صفی طولانی روبهرو میشود. آشپز برای این که دانشجو یک کفگیر غذای اضافی طلب نکند، چش غرهای رفته و غذا را سرو میکند. تا صرف غذا ساعت کلاس بعدی فرا میرسد و دانشجو بدون استراحت و لحظهای چشم بر هم گذاشتن راهی کلاس بعدی میشود و سر کلاس هم چرت میزند ولی از لحطه لحظه حضور در دانشگاه احساس خوشبختی می کند.
پس از گذشت چندی و کمرنگ شدن جذابیتهای دانشگاه، مشکلات موجود خودنمائی میکند. جذب بیش از حد دانشجو، کمبود امکانات رفاهی و تفریحی برای دانشجویان، مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری دانشگاه و خوابگاهها علاقهی افراد را کمرنگ کرده و شور و شوق تحصیل را از آنان میگیرد.
امید است، مشکلات معیشتی و رفاهی دانشجویان بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد تا علاوه بر تولید نیروی با سواد با دانش در راستای تربیت نیروی مولد و ایجاد شغل برای تمامی فارغالتحصیلان گام برداشته شود.
یادداشت از: نسرین سوار، خبرنگار ایسنا در آذربایجان شرقی
انتهای پیام
کپی شد