به گزارش ایرن روزنامه، یکی از معضلات اقتصادی و اجتماعی ایران در طول بیش از شش دهه اخیر مهاجرت سیل آسای روستائیان از محل های آبا و اجدادی خویش به شهرها و خالی شدن روستاها بوده است.
در طول این مدت طرح های مختلفی برای جلوگیری از این روند ضد اجتماعی و مخرب اقتصادی ارائه گردیده است که تقریبا همه آنها در توقف مهاجرت های روستاییان به شهرها بی اثر بوده است.
طرح هایی از قبیل ایجاد زیرساخت های مهمی چون آبرسانی ، برق رسانی ، ارتباطات مخابراتی و پست و اجرای طرح های هادی و عمران روستایی نیز کارساز نبوده و سیل مهاجرت به شهرها همچنان تداوم دارد.
موضوع بدتر اینکه در شهرها نیز بدلیل گرانی مسکن تازه واردان به ناچار اقدام به اسکان در مناطق حاشیه ای وتصرفی کرده و همین امر نیز خود تبدیل به معضلی بزرگتر از اولی برای آینده وضعیت شهرها شده است.
نهایتا وضعیت این شده است که علیرغم توجه به روستاها و تلاش برای تامین حداقل ها در زمینه های مورد نیاز برای اقامت روستائیان در موطن خود ، مهاجرت مداوم و بی وقفه آنان به مراکز کار و اشتغال یعنی شهرهای بزرگ همچنان ادامه دارد.
نسخه هایی هم که اخیرا بصورت های مختلف و موردی برای کمک به جلوگیری از روند مهاجرت به شهرها پیچیده میشود نظیر ایجاد روستاهای هدف گردشگری و طرح های اشتغال زایی در روستاها و غیره نیز نمی توانند پاسخگوی نیازهای اساسی روستانشینان باشند چراکه اولا این طرح ها بصورت موردی مطرح می شوند و همیشگی نستند و ثانیا در اجرای همین طرح های موردی نیز اشکالاتی وجود دارد ، از جمله کمبود اعتبارات و … که خود متولیان امر به آنها اذعان دارند.
وضعیت مهاجرت مداوم از روستاها به شهرها به حدی رسیده است که در زمان حاضر به جرات می توان گفت که کمتر از 20 درصد جمعیت کشور در مناطق روستایی ساکن هستند و همین درصد ناچیز هم برای گذران معیشت بناچار دارای ارتباطات شهری بوده و یا در رفت و آمد بین شهر و روستا هستند.
بنابراین بحث تامین اشتغال پایدار درروستاها مقوله ای جدی ، زیربنایی و اساسی برای برنامه ریزی هاست و با انجام طرح هایی موردی نمی توان در این خصوص موفقیتی بدست آورد و یا به دستاوردی نائل شد.
در این شرایط است که ناظران و کارشناسان بی طرف همواره از لزوم تغییر نگاه به شهر و روستا در بخش های برنامه ریزی و تخصیص بودجه سخن به میان آورده و خواستار هدایت سرمایه گذاری های مرتبط با تولید زراعی ، دامی و باغداری در هر منطقه در تکمیل نوع تولید منطقه ای گردیده اند.
این امر یعنی نگاه برابر و یکسان به شهر و روستا به نحوی که مقوله شهرستان و روستا از فکرو ذکر دولتمردان و برنامه نویسان زدوده شده و همه کشور را یک واحد برابر ارزیابی کنند.
به عبارتی صنایع بسته بندی و انواع صنایع غذایی و تکمیلی هر بخش باید در مناطقی ایجاد شود که کالای اصلی و ماده اولیه تشکیل دهنده آن در منطقه روستایی مورد نظر تولید می شود.
حتی صنایع نیازمند به نیروی کار زیاد باید در مناطقی ایجاد شوند که عموما مهاجر فرست بوده و نیروی کار مازاد دارند.
بدیهی است که این روند در واقع وارونه کردن وضعیت کنونی سرمایه گذاری ها و انتقال واحدهای تولیدی و کارخانه ها از حومه شهرها به مراکز تولید مواد خام می باشد.
واضح است که انجام آن نیازمند تغییر دیدگاه ها بنحوی است بتواند سرمایه ها را به مناطق دور دست منتقل کند تا ضمن توسعه و عمران متوازن کشور ، از تمرکز جمعیت و مشکلات اجتماعی در منطقه ای خاص نظیر تهران ، مشهد ، اصفهان ، شیراز و مناطق مشابه جلوگیری کند.
در حقیقت محرومیت درروستاهاست که روستایی را وادار به مهاجرت از موطن اجدادی خود کرده و موجب دردسرهای بعدی برای خود و کشور با مهاجرت خویش می شود.
لذا تا زمانی که برنامه ریزی و توجه به عمران زیربنایی و ایجاد ساختارها مناسب با نگاه معیشت محور برای روستایی در روستاها به عمل نیاید ، هرگونه طرحی در هر قالبی برای توقف مهاجرت روستائیان محکوم به شکست بوده و در حقیقت اتلاف منابع و سرمایه ها محسوب می شود.
روستایی پیش از نیاز آب بهداشتی ، برق و مخابرات در روستا ، نیازمند معیشت و درآمد پایدار است تا به امید فردای بهتر در موطن خود ماندگار شود.
این امر یک نیاز اولیه و ضروری برای زندگی در شهر و یا روستا محسوب می شود. اگر درآمد مکفی برای اداره یک خانواده معمول روستایی در روستا فراهم نشود ، او مجبور به مهاجرت به شهر خواهد بود و این یک امر بدیهی و قابل انتظار است.
تغییر نگرش ها در برنامه ریزی برای اجرای طرح های اقتصادی و کالبدی در سطح کشور امری است که امروزه مناطق محروم به آن نیازمند هستند و تا زمانی که این مهم محقق نشده است، سیل مهاجرت از روستاها به شهرها تا آخرین نفر از ساکنان روستاها ادامه خواهد داشت و دور باطل مشکلات شهری با افزوده شدن به میزان ساکنان آنها نیز تداوم خواهد داشت.
فقط زمانی روند طبیعی زندگی در شهر و روستا آغاز می شود که نگاه برابر توام با عدالت محوری در تخصیص بودجه و اجرای طرح های مختلف عمرانی واقتصادی در شهرها و روستاها به مرحله اجرا گذاشته شود.
در آن صورت است که مهاجرت معکوس از شهرها به روستاها نیز شروع گردیده و از بار مشکلات و معضلات شهرها کاسته خواهد شد.
انتشار دهنده: محمد عزیزی راد
8023/518
در طول این مدت طرح های مختلفی برای جلوگیری از این روند ضد اجتماعی و مخرب اقتصادی ارائه گردیده است که تقریبا همه آنها در توقف مهاجرت های روستاییان به شهرها بی اثر بوده است.
طرح هایی از قبیل ایجاد زیرساخت های مهمی چون آبرسانی ، برق رسانی ، ارتباطات مخابراتی و پست و اجرای طرح های هادی و عمران روستایی نیز کارساز نبوده و سیل مهاجرت به شهرها همچنان تداوم دارد.
موضوع بدتر اینکه در شهرها نیز بدلیل گرانی مسکن تازه واردان به ناچار اقدام به اسکان در مناطق حاشیه ای وتصرفی کرده و همین امر نیز خود تبدیل به معضلی بزرگتر از اولی برای آینده وضعیت شهرها شده است.
نهایتا وضعیت این شده است که علیرغم توجه به روستاها و تلاش برای تامین حداقل ها در زمینه های مورد نیاز برای اقامت روستائیان در موطن خود ، مهاجرت مداوم و بی وقفه آنان به مراکز کار و اشتغال یعنی شهرهای بزرگ همچنان ادامه دارد.
نسخه هایی هم که اخیرا بصورت های مختلف و موردی برای کمک به جلوگیری از روند مهاجرت به شهرها پیچیده میشود نظیر ایجاد روستاهای هدف گردشگری و طرح های اشتغال زایی در روستاها و غیره نیز نمی توانند پاسخگوی نیازهای اساسی روستانشینان باشند چراکه اولا این طرح ها بصورت موردی مطرح می شوند و همیشگی نستند و ثانیا در اجرای همین طرح های موردی نیز اشکالاتی وجود دارد ، از جمله کمبود اعتبارات و … که خود متولیان امر به آنها اذعان دارند.
وضعیت مهاجرت مداوم از روستاها به شهرها به حدی رسیده است که در زمان حاضر به جرات می توان گفت که کمتر از 20 درصد جمعیت کشور در مناطق روستایی ساکن هستند و همین درصد ناچیز هم برای گذران معیشت بناچار دارای ارتباطات شهری بوده و یا در رفت و آمد بین شهر و روستا هستند.
بنابراین بحث تامین اشتغال پایدار درروستاها مقوله ای جدی ، زیربنایی و اساسی برای برنامه ریزی هاست و با انجام طرح هایی موردی نمی توان در این خصوص موفقیتی بدست آورد و یا به دستاوردی نائل شد.
در این شرایط است که ناظران و کارشناسان بی طرف همواره از لزوم تغییر نگاه به شهر و روستا در بخش های برنامه ریزی و تخصیص بودجه سخن به میان آورده و خواستار هدایت سرمایه گذاری های مرتبط با تولید زراعی ، دامی و باغداری در هر منطقه در تکمیل نوع تولید منطقه ای گردیده اند.
این امر یعنی نگاه برابر و یکسان به شهر و روستا به نحوی که مقوله شهرستان و روستا از فکرو ذکر دولتمردان و برنامه نویسان زدوده شده و همه کشور را یک واحد برابر ارزیابی کنند.
به عبارتی صنایع بسته بندی و انواع صنایع غذایی و تکمیلی هر بخش باید در مناطقی ایجاد شود که کالای اصلی و ماده اولیه تشکیل دهنده آن در منطقه روستایی مورد نظر تولید می شود.
حتی صنایع نیازمند به نیروی کار زیاد باید در مناطقی ایجاد شوند که عموما مهاجر فرست بوده و نیروی کار مازاد دارند.
بدیهی است که این روند در واقع وارونه کردن وضعیت کنونی سرمایه گذاری ها و انتقال واحدهای تولیدی و کارخانه ها از حومه شهرها به مراکز تولید مواد خام می باشد.
واضح است که انجام آن نیازمند تغییر دیدگاه ها بنحوی است بتواند سرمایه ها را به مناطق دور دست منتقل کند تا ضمن توسعه و عمران متوازن کشور ، از تمرکز جمعیت و مشکلات اجتماعی در منطقه ای خاص نظیر تهران ، مشهد ، اصفهان ، شیراز و مناطق مشابه جلوگیری کند.
در حقیقت محرومیت درروستاهاست که روستایی را وادار به مهاجرت از موطن اجدادی خود کرده و موجب دردسرهای بعدی برای خود و کشور با مهاجرت خویش می شود.
لذا تا زمانی که برنامه ریزی و توجه به عمران زیربنایی و ایجاد ساختارها مناسب با نگاه معیشت محور برای روستایی در روستاها به عمل نیاید ، هرگونه طرحی در هر قالبی برای توقف مهاجرت روستائیان محکوم به شکست بوده و در حقیقت اتلاف منابع و سرمایه ها محسوب می شود.
روستایی پیش از نیاز آب بهداشتی ، برق و مخابرات در روستا ، نیازمند معیشت و درآمد پایدار است تا به امید فردای بهتر در موطن خود ماندگار شود.
این امر یک نیاز اولیه و ضروری برای زندگی در شهر و یا روستا محسوب می شود. اگر درآمد مکفی برای اداره یک خانواده معمول روستایی در روستا فراهم نشود ، او مجبور به مهاجرت به شهر خواهد بود و این یک امر بدیهی و قابل انتظار است.
تغییر نگرش ها در برنامه ریزی برای اجرای طرح های اقتصادی و کالبدی در سطح کشور امری است که امروزه مناطق محروم به آن نیازمند هستند و تا زمانی که این مهم محقق نشده است، سیل مهاجرت از روستاها به شهرها تا آخرین نفر از ساکنان روستاها ادامه خواهد داشت و دور باطل مشکلات شهری با افزوده شدن به میزان ساکنان آنها نیز تداوم خواهد داشت.
فقط زمانی روند طبیعی زندگی در شهر و روستا آغاز می شود که نگاه برابر توام با عدالت محوری در تخصیص بودجه و اجرای طرح های مختلف عمرانی واقتصادی در شهرها و روستاها به مرحله اجرا گذاشته شود.
در آن صورت است که مهاجرت معکوس از شهرها به روستاها نیز شروع گردیده و از بار مشکلات و معضلات شهرها کاسته خواهد شد.
انتشار دهنده: محمد عزیزی راد
8023/518
کپی شد