ابراهیم رشیدی را از طریق یکی از کانال های تلگرامی شناختم و وقتی که مطلع شدم به کرونا مبتلا شده و سللامتی اش را بازیافته است، پس از پرس و جوهای زیاد و از طریق یکی از دوستان، شماره تلفن همراهش را یافتم. وقتی زنگ زدم، گوشی را برنداشت؛ البته طبیعی بود، چون او نیاز به استراحت مطلق داشت و صحبت با تلفن برای وی که دوره نقاهتش را سپری می کند، سم است.
برای ایجاد ارتباط با او پیامکی زدم و خواهش کردم که اجازه بدهد «تجربه زیسته» اش از کرونا را برای اطلاع افکار عمومی منتشر کنم. او نیز با گشاده رویی پذیرفت و این بار تلفن ام را جواب داد.
ابراهیم ۴۰ ساله است و وقتی از او می پرسم که چرا، چطور و در کجا آلوده شده است، می گوید: خیلی در این باره فکر کردم و با توجه به اینکه در یک ماه اخیر از محل سکونتم، خارج نشده ام، به این نتیجه رسیدم که به دلیل حضور در اجتماعات به کرونا مبتلا شده ام.
پاسخ او به این سوالم که آیا بلافاصله بعد از اطلاع از ابتلا به کرونا به بیمارستان رفتی، منفی است و توضیح می دهد: تنها یک روز که حالم خیلی بد شد، شب را در بیمارستان سپری کردم و فردایش با دادن تعهد کتبی به کادر درمانی به خانه برگشتم و خودم را در اتاقی قرنطینه کردم.
ابراهیم رشیدی خود دستی بر قلم دارد و به همین دلیل نیز برای رعایت شیوایی و ظرایف روایت وی از چگونگی ابتلا به کرونا، دوره نقاهت و بایسته های مواجهه و مقابله با ویروس، عین توصیف و تشریح او را در زیر می آوریم:
"در تمام این دو هفته ای که با کرونا درگیر بودم و هنوز هم هستم، صبح ها حالم به اندازهای خوب میشد که امیدوار میشدم که وضعیتم رو به بهبودی میرود، ولی با گذشت ساعاتی از روز بیماری دوباره خودش را بر من تحمیل میکرد، به طوری که در ساعات آخر هر شب از پاسخ دادن به یک تماس تلفنی هم عاجز میشدم.
بدحالیام چنان پیش میرفت که حتی نمی توانستم برای تماشای یک بازی فوتبال هم بیدار بمانم. سرفههای متوالی و تنگی نفس امانم را میبرید، تا جایی که گاهی احساس خفگی میکردم. سرم را زیر لحاف کرده و تلاش میکردم تا بخوابم. شبهایی که بهتر میخوابیدم صبح روز بعدش همه این علائم را تا حدود زیادی برطرف شده مییافتم. این جملات را برای آن می نویسم تا به اهمیت عجیب و باور نکردنی استراحت برای مقابله با کرونا اشاره کنم. بعد از هر استراحت خوب شبانه، حالم کمی بهتر میشد، ولی از آنجا که در طول روز خودم را با کارهای غیرضروری مشغول میکردم، همه اندوختههای شب قبل از بین می رفت و طولی نمیکشید که سرفه و تنگی نفس دوباره به سراغم بیاید.
توصیه من به آنهایی که علائمی شبیه به کرونا دارند، فقط استراحت و استراحت است. استراحت به معنی ماندن در خانه و استفاده از خودرو برای هر کاری نیست، بلکه در صورت لزوم از صحبت کردن نیز بپرهیزید و فقط در رختخواب تان دراز بکشید. تجویز اینکه چه موقع به پزشک مراجعه کنید یا نکنید، در صلاحیت من نیست، بلکه بنده چند تجربه کوچک را با شما در میان میگذارم.
استرس به خودتان راه ندهید، در این دو هفته تنها ساعاتی استرس داشتم و آن زمانی بود که نتیجه سیتیاسکن قفسهی سینه را گرفته بودم و ابتلا به کرونا برایم مسجل شده بود و هنوز پزشک معالج را ندیده بودم تا دستورات لازم را از او بگیرم. طبیعی است که وقتی استرس داشته باشید و بیقرار؛ بیخوابی احساس خفگی، عرق، بیاشتهایی و حالت تهوع در شما تشدید خواهند شد. در مدتی که در بیمارستان بودم همان استرس، بیقراری و بیخوابی و بیاشتهایی را در اکثر بیماران دیدم.
برای من مصرف مایعات زیاد خصوصا مایعات نیمه گرم خیلی موثر واقع میشد، حتی مایعات باعث میشود تا داروهای تجویزی پزشکان اثربخشی بهتری داشته باشد. وارد شدن هوای سرد به ریهها به منزله دوپینگ ویروس هاست، برای همین یکی از حُسنهای ماسک این است که هوای محبوس در آن کمی گرمتر از هوای محیط است و این به تنفس بهتر کمک میکند.
در مورد مکمل ها و ویتامین ها زیاد گفته میشود و من از قرص جوشان ویتامینC استفاده میکردم. اگر روزانه میوه و سبزی تازه میخورید زیاد خودتان را ویتامین باران نکنید. بدانید که هر تغییر وضعیت سادهای مانند نشستن، سرپا ایستادن، حتی دراز کشیدن، صحبت کردن نالازم و پاسخ به تلفن هم باعث افزایش سرفه و تنگی نفس میشود. خوردن مایعات گرم و میوه و دراز کشیدن در اتاقی با هوای گرم به عادی شدن حالت تنفس کمک میکند، پس بیش از هر چیز به استراحت اهمیت بدهید و از استراحت کردن خسته نشوید.
حال که این ویروس از کنترل خارج شده است و در همهی شهرهای ما شیوع پیدا کرده است، احتمال ابتلای خود و نزدیکان تان را به هیچ وجه دستکم نگیرید. شاید نزدیکانی از ما باشند که در صورت مبتلا شدن تاب تحمل عوارض این بیماری را نداشته باشند.
در اولین روزهای بیماری نیاز زیادی به خواب احساس میکردم، اما در چند روز گذشته نمیتوانم بیش از حد معمول بخوابم و همان ساعت هشت صبح بیدارم که فکر میکنم حکایت از بازگشت بدنم به روال عادی دارد. ولی هربار که احساس میکنم دیگر بهبود یافتهام و دست به کاری میزنم دوباره حالم بد میشود. سپری کردن این بیماری دقت ومراقبت زیادی میخواهد.
درست است که گلودرد علامت مشترک بسیاری از بیماریهاست و نباید با مشاهده آن نگران شویم که مبادا کرونا گرفتهایم، ولی با توجه به شیوع گسترده کرونا بهتر است گلودرد را به عنوان یکی از اولین علائم کرونا جدی بگیریم. شاید اگر خود من با مشاهده اولین نشانههای بیماری، خودم را به کوچه علیچپ نمیزدم و از همان ابتدا اصول سهگانهی استراحت در اتاق گرم، مصرف زیاد مایعات و برآورده کردن نیاز ویتامینی بدن را رعایت میکردم، کار این قدر بیخ پیدا نمیکرد و چه بسا خیلی راحت تر بهبود مییافتم.
شاید یکی دیگر از دلایل بهبودی نسبی من، داشتن ریههای سالمی بود که تا به حال یک پک دود نیز وارد آنها نشده است. برای همین از افراد سیگاری و قلیانی ملتمسانه خواهش میکنم برای چند مدت آن را کنار بگذارند. جای دوری نمیرود، کمی به ریههای خودتان کمک میکنید تا قدرتش در مقابله با وبروس کرونا افزایش یابد.
سیر صعودی ابتلا به کرونا در آذربایجانشرقی همچنان ادامه دارد و شمار مبتلایان به این ویروس در استان به ۴۸۷ نفر و آمار فوتی ها به ۳۹ نفر رسیده است.