به گزارش ایرنا، این قیام تاریخی و بی نظیر توسط مردم انقلابی تبریز نخستین نهضت و خیزش مردمی پس از کودتای ۲۸ مرداد ماه سال ۱۳۳۲ در ایران بود که علیه حکومت سلطنتی روی داد و با شکستن جو اختناق و خفقان حاکم، طی حملاتی به دفاتر حزب رستاخیز و دیگر اماکن دولتی از جمله بانک ها و مراکز فساد، شیرازه رژیم شاه را از هم پاشاند.

ریشه های این خیزش وسیع مردمی، باتوجه به گستره معترضین به لحاظ طبقاتی و فکری، نقش و حضور دانشجویان و روشنفکران انقلابی و روحانیون و کارگران، بیانگر خشم و اعتراض مردم این خطه به سال ها سرکوب و بی توجهی ها و استبداد اعمال شده در ۵۷ سال حکومت دیکتاتوری پهلوی در قالب ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بود.

تبریز و آذربایجان در کمتر از یک قرن دو نقش عمده در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ایفا کرد که قیام ۲۹ بهمن ماه سال ۱۳۵۶ مردم تبریز در دوره استبداد رژیم پهلوی و در کنار آن قیام و نهضت مشروطیت که خاستگاه اصلی آن تبریز بود، توانست سلسله جنبان نظام های استبدادی را به خطر انداخته و بساط ظلم و زور را از جامعه ایرانی برچیند، هر چند بررسی نتایج تاریخی این دو قیام متفاوت از یکدیگر بود، اما وجه اشتراک آنها قیام علیه ظلم، فساد و آزادی خواهی مردم این خطه بوده است.

بدون تردید نهضت مشروطیت و قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز تاثیر عمیق و سرنوشت سازی بر تاریخ تحولات سیاسی ایران داشت.

واقعه ۲۹ بهمن ماه تبریز هرچند توسط رژیم خونخوار حاکم با خشونت و گلوله پاسخ داده شد، اما مردم خشمگین تمام نمادهای سلطه و رژیم شاهنشاهی را آتش زدند که این برای سلطنت پهلوی بسیار دردآور و در عین حال دارای پیام های واضح از مبارزات انقلابی به دربار شاه بود، چراکه این قیام تعارض بین ملت و حکومت را به وضوح نشان داد و آغازگر قیام عمومی در سراسر ایران شد که در ۲۲ بهمن ۵۷ منجر به فروپاشی و سقوط کامل رژیم گردید.

تنها چند روز قبل از ۲۹ بهمن با صلاحدید آیت الله شهید محمدعلی قاضی طباطبایی تصمیم بر این شد برای بزرگداشت چهلمین روز شهدای ۱۹ دی ماه سال ۵۶ شهر قم مجلس ختمی در تبریز برگزار شود و به همین مناسب، روز جمعه ۲۸ بهمن ماه ۱۳۵۶ اعلامیه ‌ای با عنوان دعوت مردم به برگزاری مراسم چهلم شهدای قم در مسجد قزللی و در شهر پخش شد که به امضای یازده نفر از علما و روحانیون بزرگ آذربایجان همچون حضرات آیات قاضی طباطبایی، غروی، قزلجه‌ای و انگجی رسید.

مقارن ساعت ۹ صبح ۲۹ بهمن ماه سال ۵۶، مردم برای شرکت در مراسم اربعین شهدای قم در مقابل مسجد قزللی تجمع و منتظر شروع مراسم بودند که سرگرد حق شناس رییس کلانتری شش تبریز دستور داد درب مسجد را ببندند.

حق شناس، وقتی دوباره به همان محل مراجعه کرد و دید همچنان مردم در حال رفت و آمد هستند، با لحن اهانت آمیزی گفت: مگر من نگفته بودم درب این طویله را ببندید! که در این زمان مردم تاب تحمل اهانت به مسجد را نداشته و رفتار و گفتار او را بی‌ جواب نگذاشتند.

در این هنگام نیروهای شهربانی شروع به تیراندازی ‌کردند و  "محمد تجلا " اولین شهیدی بود که در آن روز به دست سرگرد حق‌ شناس به شهادت ‌رسید.

به دنبال این جریانات، مردم به خروش آمده و جنازه شهید تجلا را بالای دست گرفته و تظاهرات گسترده‌ای را ابتدا در منطقه بازار و سپس در خیابان های اطراف آغاز کردند، به طوری که حرکت مردم به سمت مرکز شهر و پیوستن جوانان پرشور و انقلابی به آنها، با آتش زدن سینماها، مشروب فروشی‌ها، مقر حزب رستاخیز و بانک صادرات که در اختیار بهایی‌ها بود، این قیام گسترده تر شد.

تنها چند دقیقه از این جریان ابتدایی نگذشته بود که تمام شهر تبریز به دست تظاهرکنندگان افتاد و نیروهای شهربانی که فاقد توانایی لازم برای مقابله بودند، راه چاره را تیراندازی مستقیم به مردم دیدند که البته با ادامه ناآرامی ها نیروهای کمکی از ارتش نیز برای جلوگیری از سرایت قیام به نقاط دیگر شهر نیز وارد شهر شدند.

مردم انقلابی که تا ساعات ظهر کنترل شهر را از دست مأموران رژیم خارج کرده بودند، به دستور سپهبد آزموده استاندار وقت آذربایجان شرقی، ارتش وارد عمل شد و با کامیون‌های پر از سرباز و تانک‌های خود صحنه‌ای خونین در شهر به وجود آورده و ده‌ها نفر را به شهادت رسانده و صدها نفر را زخمی کردند.

در برخی منابع رسمی رژیم ستمشاهی از جمله روزنامه های کیهان و رستاخیز تعداد شهدا را شش تا ۹ نفر اعلام و بعضی منابع نیز با توجه به ابعاد و وسعت قیام و کشتاری که نیروهای امنیتی و مأموران ساواک به راه انداخته بودند، شمار تلفات این قیام را ۵۶۰ نفر اعلام کردند.

در این حال اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا در ۹ اسفندماه سال ۱۳۵۷ با صدور اعلامیه ای تعداد شهدا و مجروحان قیام تبریز را ۴۰۰ نفر ذکر کرد.

بیشتر منابع، تعداد مجروحان این قیام تاریخی را ۱۲۵ نفر ذکر کردند که البته نباید از نظر دور داشت که بسیاری از مردم به دلیل هراس از اینکه مجروحانشان به دست ساواک بیفتد، از انتقال آنان به بیمارستان خودداری کرده بودند.

تعداد دستگیر شدگان قیام ۲۹ بهمن تبریز نیز بین ۵۰۴ تا ۶۰۸ نفر متغییر بوده است.

آمار دقیق شهدای این قیام خونین که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دست آمد، ۱۴ نفر بود که عبارتند از: محرم جبراییلی، سیدحسن جدیری، محمدباقر رنجبرآذرفام، پرویز حسن زاده، بهمن اره چی، حبیب تقی نژاد شتربانی، ضربعلی فتحی، محمد تجلایی، جعفر درگاهی، اصغر علیزاده شیخ احمدلو، قربانعلی شاکری، بالاآقا کشاورزی، سیدفیض صالح الوندی و غلامعلی نجفیان پور.

واکنش رژیم و شخص شاه نسبت به این قیام تاریخی در نوع خود جالب توجه بود، که در این زمینه و با توجه به اینکه تبریز به لحاظ جغرافیایی به شوروی سابق نزدیک بود، رژیم شاه از این امر سوء استفاده کرده و قیام تبریز را به عوامل خارجی از جمله کمونیست ها و گروه های چپ نسبت داد که البته رژیم برای اثبات این ادعا، هیچ¬گونه دلیلی نداشت.

یکی از شاهدان عینی قیام ۲۹ بهمن در گفت وگو با ایرنا، می گوید: آن روز همه جا تعطیل و مغازه ها بسته بود؛ حدود ساعت ۹:۳۰ به مقابل بازار شیشه گر خانه در بازار رسیدم که درگیری ها آغاز شد و صدای صلوات مردم را به خوبی به یاد دارم.

اصغر آسایش  ادامه داد: برای پیشگیری از صدمات گاز اشک آور که ماموران رژیم شاهنشاهی و ساواک برای سرکوب مردم به کار می بردند در جیب هایمان همیشه سیر و پیاز به همراه داشتیم.

وی اضافه می کند: هنگامی که فرار افراد از خیابان ها را مشاهده کردیم ما هم در خیابان پشت ترمینال تبریز در حال فرار بودیم و ماموران لباس شخصی را دیدم که در دستشان چماق هم داشتند.

آسایش با اشاره به وحدت مثال زدنی مردم در آن دوران و اعتقادات دینی مبارزان، می گوید: توسط آیت‌الله قاضی طباطبایی و حجت‌الاسلام آقازاده به خانواده هر کدام از شهدا و جانبازان ۵۰۰ تا ۱۰۰۰تومان کمک هزینه درمان پرداخت شد ، چرا که مجروحان نمی‌ توانستند برای مداوا به بیمارستان‌ها بروند و در خانه معالجه می‌شدند و باید هزینه این معالجه‌ ها از جایی تامین می‌ شد.

وی می افزاید : نخستین اقدام برای سرنگونی مجسمه شاه در ۲۹ بهمن ۵۶ و به همت مردم تبریز روی داد و در این اقدام تا جایی پیش رفت که مردم طناب را دور گردن مجسمه شاه انداختند.

تنها بانوی جانباز قیام تاریخی ۲۹ بهمن تبریز نیز در گفت وگو با خبرنگار ایرنا، با بیان اینکه ترس از وحشی گری های ساواک در مبارزات انقلابی بین خانواده ها رخته کرده بود، گفت: به همین دلیل با وجود اینکه از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودم، در بخش سوانح سوختگی جراحی شدم.

فریبا چلبی به خاطره فراموش ناشدنی خود از روز ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ تبریز اشاره و اضافه کرد: آن روز هرگز از ذهنم پاک نمی شود؛ روزی که شهر بسیار شلوغ و وضعیت غیرعادی داشت، در کلاس چهارم ابتدائی مدرسه پروین که امروز به شهید توانا تغییر نام داده است، درس می خواندم.

وی اظهار کرد: مدرسه ما در خیابان شریعتی (شهناز سابق) که یکی از شلوغ ترین مناطق مرکزی شهر است، قرار داشت که آن روز وضعیت بسیار شلوغ تری به خود گرفته بود و ما که داخل مدرسه بودیم سر و صدای بیرون را می شنیدیم و احساس می کردیم که شرایط عادی نیست.

چلبی ادامه داد: آن دوران همه معلمان بدون حجاب بودند که با تداوم تظاهرات مردم و شعارهای آنها، معلمان به شدت نگران شده و همگی دنبال چادر بودند که از مدرسه فرار کنند و شرایط نگران کننده ای در مدرسه حاکم شده بود.

وی گفت: تا ساعات عصر دانش آموزان نمی توانستند از مدرسه بیرون بروند که حوالی ساعت ۱۷ بود که برادرم برای بردن من به خانه دنبالم آمد و خیلی سریع خیابان ها را با پای پیاده پشت سر گذاشته تا زود به خانه برسیم.

چلبی ادامه داد: حوالی میدان قطب (قورد میدانی) بود که وضعیت خیلی شلوغ شد و درگیری شدید بین مردم و نیروهای ارتشی به وجود آمد که در همین اثنا تیری به پای چپ من اصابت کرد که توسط برادرم و سایر مردم به بیمارستان کودکان تبریز منتقل شد.

وی با بیان اینکه توسط کادر درمانی بیمارستان به بخش سوختگی انتقال داده شدم، اظهار کرد: این اقدام به دلیل وحشت از ساواک و دنبال کردن مجروحان قیام ۲۹ بهمن بود که به رغم پنهان کردن من در این بخش، ساواک دنبال برادران من بود که از من بزرگ تر بوده و یکی از آنها دانشجوی دانشگاه تبریز بود.

چلبی، شرایط ماه های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را بسیار سخت دانست و گفت: ترس از دستگیری ها و دنبال کردن خانواده ها توسط ساواک به حدی بود که پس از جراحی پای من با همکاری عوامل بیمارستان کودکان، خیلی سریع از بیمارستان مرخص شدم و حتی بخیه های پایم به طور پنهانی در بیمارستان قلب تبریز باز کردم.

تنها بانوی جانباز قیام تاریخی ۲۹ بهمن تبریز که هم اکنون ۵۰ سال سن دارد به عنوان کارشناس در یکی از آزمایشگاه های تبریز مشغول به کار بوده و صاحب دو فرزند دختر و پسر است.

اما شاید واکنش و پیام امام خمینی (ره) درباره قیام ۲۹ بهمن تبریز بسیار زیبا و به بهترین شکل ممکن بود که در آن آمده است:

" سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز، درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز، درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با فریاد مرگ بر شاه خط بطلان بر گزافه گویی‌های او کشیدند. زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز که با نهضت عظیم خود مشت محکم بر دهان یاوه ¬گویانی زدند که با بوق‌های تبلیغاتی، انقلاب خونین استعمار را که ملت شریف ایران با آن صد در صد مخالف است انقلاب سفید شاه و ملت می‌نامند و این نوکر اجانب و خود باختۀ مستعمرین را نجات دهنده کشور می‌شمارند.
من نمی‌دانم با چه زبانی به اهالی محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبت کشیده، تسلیت بگویم. با چه بیانی این قتل عام‌های پی در پی را محکوم کنم."

بدون تردید قیام ۲۹ بهمن ماه سال ۱۳۵۶ مردم تبریز، یکی از نقاط عطف انقلاب اسلامی محسوب می‌شود که در منابع گوناگون به عنوان یکی از ریشه‌های اساسی انقلاب اسلامی ایران ذکر شده است، چون باعث شکل گیری سنت چهلم‌ها در کشور شد و قیام مردمی را از شهری به شهر دیگر سرایت داد و به ترتیب یزدی‌ها، شیرازی‌ها، جهرمی‌ها، کازرونی‌ها و در نهایت همه ایران بپا خاستند.

این قیام تاریخی ماهیتی کاملا" اسلامی و مذهبی داشت، چراکه خاستگاه آن مسجد بود و دیدگاهش را از مراجع و علما وام گرفته بود.

تاریخ پرفراز و نشیب آذربایجان در طول قرن­ های متمادی و نقس تاثیرگذار آن در عرصه های سیاسی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی ایران که همواره این خطه را به منطقه تحول خواهی، تجدد طلبی و هویت طلبی اسلامی تبدیل کرده است، باعث شد تا در دوران خفقان پهلوی نیز این برجستگی با سرعت بیشتری در آذربایجان و تبریز پیگیری شود.

بر همین اساس نپذیرفتن یوغ استبداد و استعمار از جمله ویژگی های بارز مردان این خطه از سرزمین ایران است که با هدایت نهاد مرجعیت و روحانیت وقت باعث قیام علیه رژیم شاه در برهه ای از زمان شد که این رژیم آشیوب های جسته و گریخته و تظاهرات پراکنده در کشور را بسیار ناچیز می دانست و چندان اعتنایی به آن نمی کرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.