هرچند شاید از منظر حقوقی، تلاش شهرداری تبریز برای بازپسگیری ساختمان خانه هنر ایرادی نداشته باشد، اما از منظر عرفی اینگونه اقدامات در تضاد با مسئولیتهای فرهنگی مدیریت شهری برای ترویج فعالیتهای فرهنگی هنری و تحت حمایت گرفتن فعالان این حوزه حساس است؛ به عبارت دیگر در شرایطی که یکی از کار ویژههای نهاد شهرداری در همه جای دنیا، مدیریت فراگیر در همه ابعاد و شئون عمرانی، اجتماعی و فرهنگی شهرهاست، بسیج همه نیروها برای بیرون کشیدن ساختمان تاریخی «خانه هنر» از دست انجمن و موزه کاریکاتور نه تنها هنر نیست، بلکه در نزد افکار عمومی نقطه ضعفی برای شهرداری محسوب میشود.
فعالان عرصه فرهنگ و هنر تبریز این روزها از خود می پرسند آیا شهرداری به عنوان نهادی عریض و طویل با بودجه بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومانی و بیش از ۱۲ هزار شاغل، دستش چنان از همه جا کوتاه شده است که دیواری کوتاه تر از ساختمان تاریخی «خانه هنر» به عنوان آشیانه نوبنیاد انجمن و موزه کاریکاتور تبریز پیدا نکرده است.
در حالی که شهرداری برای دستیابی به هدف اصلی خود مبنی بر بازپس گرفتن خانه هنر، استقرار شورا در این محل را بهانه کرده است، اما این اقدام در مغایرت کامل با مسئولیتهای فرهنگی آن است به ویژه اینکه برخی از اعضای شورای شهر نیز خبر استقرار این نهاد در «خانه هنر» را رد میکند.
ناظران محلی می گویند در شرایطی که شهرداری تبریز در دورههای قبلی اقدام به خرید خانه های تاریخی می کرد، در این دوره نه تنها چنین اتفاقی نیفتاده است، بلکه این نهاد در اقدامی تامل برانگیز ناخواسته برای ریشهکنی موزه کاریکاتور تبریز به عنوان تنها موزه کاریکاتور قاره آسیا و یکی از ۵ موزه کاریکاتور جهان برخاسته است؛ اغراق نیست اگر گفته شود موزه کاریکاتور تبریز با داشتن ۱۰۰ هزار اثر از مشاهیر کاریکاتور ۲۰ کشور جهان، حداقل به اندازه نهاد شهرداری در شناساندن تبریز و تبریزیان به جهانیان اهمیت دارد.
از سوی دیگر سکوت رئیس و اعضای کمیسیون فرهنگی شورای شهر تبریز به عنوان نمایندگان مردم در پارلمان محلی در قبال این اتفاق نیز مایه تاسف است و آنان که خود باید منادی حمایت و تقویت فرهنگ و هنر و فعالان این حوزه باشند، در برابر اقدام شهرداری غمض عین می نمایند.
در تبیین اهمیت ساختمان ۸۰ ساله «خانه هنر» تبریز، ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که این بنا یادگار پنجاه سال فعالیت «کتابخانه ملی تبریز» با طلایه داری شخصیت های بنام و وجیه المله ای چون برادران نخجوانی بوده و همین امر، ادامه حیات آن در قالب های فرهنگی هنری را دو چندان نی کند.
همچنین نباید از این نکته غافل شد که شهرداری تبریز در سالهای ویرانی ساختمان ۸۰ ساله «خانه هنر» توجهی به آن نداشت، اما پس از آبادی و عمران بنا توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در اواسط دهه ۱۳۸۰ شمسی با صرف بیش از یک میلیارد تومان - به قیمت آن روز - اکنون مدعی مالکیت خانه هنر شده است.
امید که اعضای شورای شهر تبریز که هر کدامشان در زمان انتخابات در جمع اهالی فرهنگ و هنر وعدههای دهان پرکن و امیدبخش میدادند و خود را خدمتگزار این حوزه نشان میدادند، در این وانفسا نیز همتی نمایند و شهرداری را از اقدام غیر فرهنگیاش مصرف نمایند.
بدیهی است که در این میان فعالان فرهنگ و هنر تبریز از مسوولان ارشد آذربایجان شرقی نیز انتظار دارند که با ورود به این موضوع و حمایت از قابلیت های فرهنگی هنری تبریز به عنوان داشته اصلی آن در ابعاد ملی و فراملی، برای امیدآفرینی در بین فعالان این حوززه حساس تلاش کنند.
اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که بدانیم همه دوستداران فرهنگ و هنر در این نکته متفق القول هستند که انجمن کاریکاتور تبریز و موزه جهانی آن در صورت خروج از بنای تاریخی «خانه هنر»، بی خانمان و ثروت جهانی آن نابود خواهد شد.