اغراق آمیز نیست تبریز را آغازگر رخدادهای سیاسی ایران بنامیم، مردم این دیار بی‌تفاوت از کنار اتفاقات تاریخی نگذشته‌اند و در میان معرکه، گاه مشروطه خواهی را فریاد زدند و گاه علیه رژیم طاغوت قیام کرده و پایه‌های انقلاب اسلامی را بنا کردند.
به گزارش ایسنا، منطقه آذربایجان شرقی، مردم این دیار با درک سیاسی و موقعیت شناسی بالا در بهترین زمان‌های ممکن به صحنه آمده و توانستند بارها مسیر سیاسی کشور را تغییر دهند. قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز در سال 56 را می‌توان یکی از شاخص‌ترین اقدامات مردم آذربایجان علیه استبداد داخلی تلقی کرد که به نظر بسیاری از تحلیل‌گران، این قیام زمینه‌ساز پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ شد.
قیام 29 بهمن ماه علاوه بر شکستن خطوط قرمز در سر دادن شعار علیه شاه، اولین حلقه‌‌ی زنجیره‌ای بود که قیام 19 دی قم را به قیام‌های پی در پی ایران متصل کرد؛ به طوری که در ادامه اعتراضات مردمی به شهرهای دیگر همچون یزد، شیراز، جهرمی‌، کازرون و... سرایت کرد.
ماجرا از این قرار بود که با صلاحدید آیت الله قاضی طباطبایی، چند روز مانده به 29 بهمن ماه، اعلامیه‌ای با محتوای اعتصاب سراسری با بستن مغازه‌ها و حضور در مراسم چهلم شهدای قم در مسجد قزلی (میرزا یوسف)، در سطح شهر منتشر شد که امضای علما و روحانیون از جمله آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله غروی، آیت الله قزلجه‌ای، آیت الله انگجی و ... پای آن بود.
استاندار وقت آذربایجان شرقی هم که از برگزاری این مراسم خبر داشت، دستور ممانعت از حضور مردم در مسجد قزلی را به شهربانی صادر کرده بود.
صبح روز شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۵۶
بر اساس آنچه که در منابع تاریخی آمده است، اقشار مختلف مردم از ساعات اولیه صبح 29 بهمن سال 56 در تب‌وتاب برگزاری مراسم چهلمین روز شهدای قم بوده و زودتر از ساعت 10 مقابل مسجد اجتماع کرده بودند. دانشجویان هم دانشگاه را تعطیل کرده و روانه مسجد شده بودند که با درب بسته مسجد و محاصره نیروهای شهربانی مواجه شدند و در این میان سرگرد «حق‌شناس» -که رئیس کلانتری بازار بود- ضمن جلوگیری از ورود مردم به داخل مسجد به ساحت مقدس مسجد توهین ‌کرد و جوانان و دانشجویان حاضر در صحنه در مقابل این اقدام نیروهای شهربانی، شروع به اعتراض کردند.
«محمد تجلا» یکی از جوانان حاضر در صحنه بود که از سخنان توهین آمیز این مأمور شهربانی عصبانی و با او درگیر شد که در نهایت توسط سرگرد حق شناس به شهادت رسید و خون این شهید آغازگر قیام شورانگیز مردم تبریز شد؛ به‌طوری‌که مردم در حالی که پیکر اولین شهید قیام خویش را بر دوش داشتند، از بازار خارج شده و با شعارهای «زنده باد خمینی» و «مرگ بر شاه» در سطح شهر تظاهرات کرده و اماکنی از جمله ساختمان مرکزی حزب رستاخیز، بانک‌ها، مشروب فروشی‌ها و ... را به آتش کشیدند.
با افزایش جمعیت و آتش زدن بانک‌ها، سینماها و مشروب فروشی‌ها و محاصره کلانتری‌ها اکثر نیروهای شهربانی فرار را بر قرار ترجیح دادند و ورود نیروهای ژاندارمری و یک گروهان از مرکز آموزشی پشتیبانی نیز مؤثر واقع نشد و شهر به دست مردم افتاد.

ساعت 12:30 ارتش وارد شهر تبریز شد و با شکل گرفتن آرایش نظامی در سطح شهر کم کم آرامش به تبریز بازگشت و تقریباً ساعت 5 بعد از ظهر درگیری بین معترضان و نیروهای نظامی به پایان رسید. 

پناه مجروحان در مدرسه مخروبه تربیت

«غلامرضا حاجی نوری» – استاد دانشگاه رشته حقوق دانشگاه تبریز در زمان وقوع قیام 29 بهمن تبریز در کلاس درس بود، او این رویداد را چنین به ایسنا روایت می‌کند: «آن زمان دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی بودم که حوالی ساعت 10 صبح عمویم برای بازگرداندن من به خانه، به مدرسه آمده بود، از داخل بازار شتربان که تعطیل بود، رد شده و به خیابان شمس تبریزی رسیدیم، مردم آشفته به سمت خانه‌هایشان می‌رفتند که یهو یکی از نیروهای شهربانی که بعدها اعدام شد، جلویمان سبز شد و با دو تیر هوایی به ما گفت برگردید، سریع از کوچه وارد یک خانه شدیم و سپس از پشت بام به خانه عمویم در خیابان شمس تبریزی رسیدیم.
مردم سنگ و کلوخ را به سمت ماموران شهربانی پرتاب می‌کردند، ساعت پنج عصر بود از خانه عموم بیرون آمدیم تا به خانه خودمان در آن سوی خیابان شمس تبریزی برویم که دیدم ارتشی‌ها به همراه ماموران کلانتری در خیابان شمس تبریزی مستقر شدند، با ترس و دلهره از خیابان عبور کرده و وارد خانه‌مان شدیم، قضیه را از پدرم جویا شدم که گفت « آیت الله قاضی طباطبایی از مردم دعوت کرده به مناسبت شهدای 19 دی در مسجد قزلی مراسمی برپا کنند که ممانعت نیروهای شهربانی از برگزاری این تجمع، باعث شده جوانان و دانشجویان با ماموران درگیر شوند» آن روز نیروهای انقلابی کارخانجات مشروب‌سازی، سینماها، کلانتری‌ها و بانک‌ها را آتش زده بودند. حتی به یاد دارم که فرمانده ارتش تبریز بلندگو در دست گرفته و مردم را تهدید می‌کرد که اگر متفرق نشوند تیراندازی خواهد کرد.
شب 29 بهمن ماه سال 56 به خانه‌ی یکی دیگر از عموهایم -که در ضلع غربی مدرسه مخروبه تربیت بود- رفتیم، اهالی محله در ساعات پایانی شب متوجه شدند تعدادی از زخمی‌ها در مدرسه مخروبه پناهنده شده‌اند، مردم برای پانسمان زخم‌های مجروحان، دارو، پارچه و لوازم بهداشتی به داخل مدرسه پرتاب کردند. صدای زخمی‌ها تا پاسی از شب می‌آمد و گویا یکی از آنان هم به خاطر خون‌ریزی شهید شده بود.»
او در خصوص شعارهای آن روز می‌گوید: با اینکه سن و سال زیادی نداشتم، اما به یاد دارم که مردم شعار «مرگ بر شاه» سر می‌دادند.

روایت خبرنگار روزنامه کیهان از قیام مردم

سراغ «احمد بادیران» – خبرنگار با تجربه تبریزی می‌رویم که آن روز در کسوت خبرنگار روزنامه کیهان برای گزارش مراسم چهلم قیام مردم قم در مسجد قزلی حضور یافته بود.
او به ایسنا می‌گوید: «در بازگشت از مقابل مسجد قزلی، مطلع شدم گروهی از مردم از سه راهی خیابان شمس تبریزی به سوی بلوار منجم در حرکت‌ هستند و با شعارهای مرگ بر پهلوی، درود بر خمینی‌(ره) و ... هر آنچه را در مسیر تظاهرات به ویژه شیشه‌ها و تجهیزات بانک صادرات که آن موقع به هژبر یزدانی یهودی الاصل متعلق بوده را می‌شکنند و یا آتش می‌زنند، من هم در حوالی ایستگاه بالا حمام در خیابان شمس تبریزی چند قطعه عکس گرفتم که گویای نفرت مردم از رژیم حکومت شاهی است. 
به دنبال این واقعه دسته دیگری از مردم با هجوم به خانه جوانان وقت که در میدان دانشسرا بود با شعار "پهلوی مرگت باد با این فساد ننگت باد" به داخل آن خانه رفتند و برخی از میز و صندلی و سایر اقلام آن را تخریب و به وسط خیابان ریختند. ماموران هم در مقابل حرکت خود جوش و یک پارچه مردم خود را به طور کامل باخته و گاهی بی‌هدف تیراندازی می‌کردند و تبریز، به یک شهر آشوب زده تبدیل شده بود.» 

*این دو تصویر توسط بادیران ثبت شده است.

آمار دقیق شهدای این قیام 14 نفر اعلام شده که اسامی آنان بهمن اره‌چی، حبیب تقی نژاد شتربانی، ضربعلی فتحی، محمد تجلا، جعفر درگاهی، اصغر علیزاده شیخ احمدلو، قربانعلی شاکری، محرم جبراییلی، سیدحسن جدیری، محمدباقر رنجبرآذرفام، پرویز حسن‌زاده بالاآقا کشاورزی، سیدفیض صالح الوندی و غلامعلی نجفیان پور هست.

بر اساس منابع تاریخی، تعداد مجروحان این قیام تاریخی 125 نفر اعلام شده وهمچنین تعداد دستگیر شدگان قیام 29 بهمن تبریز نیز بین 504 تا 608 نفر متغییر بوده است. 

پس از این قیام مردم تبریز، امام خمینی (ره) پیامی آکنده از مهر و محبت برای مردم تبریز صادر می‌کند که متن آن بدین شرح است: «سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز! درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز! درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با فریاد «مرگ بر شاه» خط بطلان بر جزافه گوییهای او کشیدند! زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز، که با نهضت عظیم خود مشت محکم بر دهان یاوه گویانی زدند که با بوقهای تبلیغاتی انقلاب خونین استعمار را که ملت شریف ایران با آن صد درصد مخالف است «انقلاب سفید شاه و ملت» می نامند و این نوکر اجانب و خودباخته مستعمِرین را نجات دهنده کشور می شمارند.
مردَکی نجات دهنده کشور است که مخازن بزرگ ثروت این ملت مظلوم را دو دستی تقدیم اجانب نموده، و آن پول ناچیز را که می گیرد تقدیم می کند و در مقابل، آهن پاره هایی می گیرد که هیچ دردی از ملت دوا نمی کند! آن شخصی نجات دهنده است که با مصونیت دادن اتباع اجانب، کشور را از حیثیت ساقط و به شکل مستعمره عقب افتاده درآورده است! مردَکی حافظ آزادی ملت است که در سرتاسر کشور، احدی را حق یک کلمه حقگویی و انتقاد نمی دهد و پلیس ننگینش بر سر این ملت مظلوم سایه افکنده! شاهی عدالت گستر است که در هر چند گاهی، با قتل عام، ملتی را به عزا می نشاند!
من نمی دانم با چه زبانی به اهالی محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبت کشیده تسلیت بگویم؛ با چه بیان این قتل عامهای پی در پی را محکوم کنم. من از مقدار جنایات و عدد مقتولین و مجروحین اطلاع صحیح ندارم ولی از بوقهای تبلیغاتی معلوم می شود که جنایتها بیش از تصور ما است. با این وصف، شاه افراد پلیس را که به قتل عام به دلخواه او دست نزده اند به محاکمه می خواهد بکشد. خاطره بسیار أسف انگیز قم هنوز ما را در رنج داشت که فاجعه بسیار ناگوار تبریز پیش آمد که هر مسلمی را رنج داد و ما را به سوگ نشاند.
من به شما اهالی معظم آذربایجان نوید می دهم، نوید پیروزی نهایی. شما آذربایجانیان غیور بودید که در صدر مشروطیت برای کوبیدن استبداد و خاتمه دادن به خودکامگی و خودسری سلاطین جور بپاخاستید و فداکاری کردید. استبداد محمد رضا خان پهلوی و پدر روسیاهش روی سلاطین مستبد را سفید کرد. تاریخ ایران به یاد ندارد این چنین سفاکی و قتل عام پی در پی را که به دست این یاغی سفاک انجام می گیرد. تاریخ مشروطیت به یاد ندارد این چنین مجلس سنا و شورا را که اهالی محترم متدین آذربایجان را مشتی اوباش و بی دین معرفی کنند؛ از مجلسی که دست نشانده شاه است بیش از این توقع نیست. اکنون بعد از آن همه کشتار و جنایات تبریز و آن همه خونخواریهای شاه، مشتی سازمانی را با کارگران مجبور با سرنیزه، در گوشه و کنار کشور به راه انداخته تا با عربده کشیدن و به نفع دستگاه جنایت و خیانت تظاهرات به راه انداختن، می خواهند لکه های ننگ را از سر و صورت این مستبد خونخوار شستشو کنند؛ غافل از آنکه با آب زمزم و کوثر هم محو نخواهد شد. تاریخ، رنجهای ملت و ستمکاری و جنایات این پدر و پسر را ضبط کرده و در فرصتی منتشر خواهد کرد.
من الآن که مشغول نوشتن این غمنامه هستم، نمی دانم که به برادران عزیز تبریزی ما چه می گذرد. آیا شاه به جنایات خود- و لو موقتاً- خاتمه داده است یا نه؟ آیا می خواهد پس از آن قتل عام، بازماندگان را چنان سرکوبی کند که نفسها قطع شود؟ لکن باید بداند که دیر شده؛ ملت ایران راه خود را یافته و از پای نمی نشیند تا جنایتکاران را به جای خود بنشاند و انتقام خود و پدران خود را از این دودمان سفاک بگیرد.
با خواست خداوند قهار، اکنون در تمام کشور صداهای ضد شاهی و ضد رژیمی بلند است، و بلندتر خواهد شد؛ و پرچم اسلام بر دوش روحانیون ارجمند، برای انتقام از این ضحاک زمان، به اهتزاز خواهد درآمد؛ و ملت اسلام- یکدل و یک جهت- به پاس از مکتب حیات بخش قرآن، آثار این رژیم ضد اسلامی و مروّج زرتشتی را محو خواهد کرد. أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَریبٍ؟! 
اهالی معظم و عزیز آذربایجان- ایّدهم اللَّه تعالی- بدانند که در این راه حق و استقلال و آزادی طلبی و در حمایت از قرآن کریم تنها نیستند؛ شهرهای بزرگ چون شیراز، اصفهان، اهواز و دیگر شهرها و مُقدم از همه قم مرکز روحانیت و پایگاه حضرت صادق- سلام اللَّه علیه- و تهران بزرگ با آنها هم صدا و هم مقصد، و همه و همه در بیزاری از دودمان پلید پهلوی شریک شمایند. امروز شعارها در کوچه و برزن هر شهر و هر ده، «مرگ بر شاه» است و هر چه عمال کثیف کوشش می کنند که جنایات را از مرکز اصلی که شاه است منحرف و به دولت یا مأموران متوجه کنند، کسی نیست که باور کند.
عجب آنکه از قرار مسموع هیأتی از دستگاه به آذربایجان آمده است که بیخبری شاه را از این جنایات اعلام کند و آن کس که احتمال آن را بدهد کیست جز سازمانیها و اعضای مجلسین که آنها هم احتمال نمی دهند و تظاهر به خلاف می کنند. 
از خداوند تعالی اصلاح امور مسلمین و رفع شرّ اشرار و محو آثار این دودمان را خواهانم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.»
مسجد، روحانیت و شهداء سه ضلع قیام 29 بهمن بود
«میکائیل جمال‌پور» - استاد دانشگاه‌های تبریز در خصوص نحوه‌ی وقوع قیام 29 بهمن تبریز، می‌گوید: باتوجه به مبارزات چندین ساله مردم ایران علیه نظام شاهنشاهی، فضای اجتماعی، فرهنگی و دینی ایران مترصد یک جرقه اساسی برای رخ دادن انقلاب اسلامی بود که دی ماه سال 56، روزنامه اطلاعات در یک مقاله فرمایشی، مطالبی ناروا و دور از واقعیت علیه امام خمینی (ره) به چاپ رساند و مردم انقلابی قم  نسبت به این اقدام روزنامه اطلاعات واکنش نشان دادند و در نتیجه تعدادی از مردم قم شهید شدند.
وی می‌افزاید: مردم تبریز با هدایت آیت الله سید قاضی طباطبایی در نظر داشتند به مناسبت چهلم شهدای قیام 19 دی قم، مراسمی در مسجد قزلی تبریز برگزار کنند که رژیم ستم شاهی برگزاری این مراسم را تحمل نکرد و در نتیجه دستور بسته شدن مسجد قزلی را صادر کرد. پس از تجمع مردم مقابل مسجد در 29 بهمن ماه سال 56، سرگرد «حق‌شناس» با مردم مقابله کرد و با اسلحه کمری خود یکی از معترضان انقلابی به نام محمد تجلا را به شهادت رساند.
جمال‌پور ادامه می‌دهد: این حادثه باعث جریحه‌دار شدن روح مردم شد و سپس آنان به سمت خیابان‌ها راه افتادند و تا ظهر همان روز،  14 نفر از جوانان تبریز به شهادت رسیدند و ده‌ها نفر نیز مجروح شدند. این قیام، سر آغازی برای صدور انقلاب از پیرامون کشور به مرکز کشور شد و نقطه شروع انقلاب عظیم 41 سال پیش بود. 
وی با بیان اینکه مسجد، روحانیت و شهداء سه ضلع قیام 29 بهمن بود، اظهار می‌کند: مردم انقلاب را از مقابل مسجد آغاز کردند که نشانگر ماهیت خداوندی قیام بود، همچنین نقش هدایت‌گری روحانیون در این انقلاب اتحاد بین مردم و روحانیون را نشان داد.
جمال‌پور ادامه می‌دهد: اگر شهادت شهید تجلا و سایر شهدا نبود، انقلاب اسلامی به این زودی رخ نمی‌داد، همین شهادت 14 نفر در قیام 29 بهمن باعث الهام گیری مردم در جای جای کشور شد و مردم با تکیه بر سه سلاح مسجد، روحانیت و شهادت انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساندند.
وی با تأکید بر اینکه مردم آذربایجان در تحولات مهم اجتماعی، فرهنگی، علمی و سیاسی معاصر ایران پیشتاز بودند، می گوید: نمونه این موضوع، پیشتازی تبریز در نهضت تنباکو با هدایت آیت الله مجتهدی، هدایت نهضت مشروطیت با رهبری افرادی همچون باقرخان، ستارخان، ثقه الاسلام، خیابانی و سایر قیام‌های مردم علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی است و مردم آذربایجان در این راه از بخشش جان خود نیز مضایقه نکردند.
این استاد دانشگاه تأکید می‌کند: مردم تبریز علاوه بر حضور در میان همه‌ی معرکه‌های سیاسی، هیچ‌گاه اجازه ندادند نهضت‌های ملی و دینی ایران دچار انحراف تحریف و یا الحاد شود. 
به گزارش ایسنا، قیام مردم تبریز نسخه‌ی خودباوری، ایمان به خدا، نترسیدن از دشمن و اعتماد به نفس را ارائه داد و با پیاده کردن این نسخه در تمامی برهه‌ها از جمله انقلاب، دفاع مقدس، مقابله با تروریسم و جریانات اوایل انقلاب موفقیت‌های بسیاری هم کسب شد.
گزارش از سامان عیوضی - خبرنگار ایسنا در آذربایجان شرقی

انتهای پیام
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.