اخیرا نمایشگاه نقاشی «گردش در باغ» در گالری میرعلی تبریزی خانه فرهنگ تبریز برگزار شد که بنا به نوشته پوستر نمایشگاه منتخبی از چند هنرمند دوره های تاریخی در جریان نقاشی تبریز بود.
اسامی هنرمندان منتخب در این نمایشگاه حاکی از این بود که این نمایشگاه باید بسیار مهم و پربار باشد و قاعدتا برای گرد آوردن و نمایش آثار این هنرمندان که تقریبا نیمی از آنان درگذشته اند، باید زحمت زیادی کشیده می شد و کشیده شده بود هم.
برگزاری یک نمایشگاه با آثار این نقاشان کاری سترگ و ستودنیست، هرچند که نام چند نقاش دیگر که می باید در این نمایشگاه حضور می داشتند، در این لیست نیامده بود که یا خود به هر دلیلی در نمایشگاه شرکت نکرده و یا در یک نگاه بدبینانه، دور زده شده و نادیده انگاشته شده بودند.
اما در هر حال این نمایشگاه از دو جهت حائز اهمیت بسیار بود :
اول اینکه شاید در طی حداقل سه دهۀ اخیر، گردآوردن آثار اینهمه نقاش مطرح و طراز اول در یک نمایشگاه، بی سابقه یا کم سابقه بوده است.
دوم اینکه اگر نه همه، که بسیاری از این نقاشان در واقع در هنر نقاشی تبریز جریان ساز و تاثیر گذار بوده اند و بخشی از تاریخ معاصر نقاشی تبریز و بلکه ایران بودند، اعم از نقاشان رئآلیست، طبیعتگرا و نیز مدرنیست ها.
از پوستر نامتناسب با محتوای آثار گل و مرغ روی پوستر برای یک نمایشگاه نگارگری ایرانی مناسب بود و به هیچ وجه نشانگر حال و هوای آثار به نمایش درآمده نبود و نیز نورپردازی ضعیف و نه درخور این نمایشگاه که بگذریم، نکتۀ غیرقابل گذشت در آن، نمایش آثار چهار نقاش نامی که فقط یکی از آنان در قید حیات و مقیم برلین می باشد، به شکل پرینت های بی کیفیت بودند. آثار اکبر بهکلام و مرحومین علی اکبر یاسمی، داوود امدادیان و منصور قندریز بصورت پرینت های قاب شده در نمایشگاه ارائه شده بودند.
صرف اینکه برگزار کننده نمایشگاه دسترسی به اصل آثار این نقاشان نداشته، دلیل نمایش آنان به صورت چاپی نمی توانست باشد. مخاطب نمایشگاه، با رویت اسامی این نقاشان در پوستر، وقتی با پرینت قاب شده آثار اینان که براحتی در اینترنت نیز قابل دسترسی هستند، آن هم با کیفیت شاید بسیار قابل قبول تر از پرینت های نمایشگاه دچار احساس غبنی می شود که ناشی از حس توهین به شعورش می باشد. به هوای دیدن آثار اوریجینال نقاشان که در پوستر اسامی آنها آمده به نمایشگاه می رود و با پرینت آثار این چهار نقاش روبرو می شود و آنگاه بخشی از صداقت گالری دار و مشاور هنری اش در برخورد با مخاطب زیر سوال می رود.
بدیهی است که بحث و انتقاد، فقط متوجه تابلوهای این چهار نقاش و نحوه ارائه آنهاست و نه کل آثار نمایشگاه.
پذیرش سهل انگاری و عدم اشاره به وجود پرینت آثار برخی از آثار نقاشان از روی سهو، از یک گالری دار حرفه ای تحصیل کرده، قدری مشکل به نظر می رسد تا این شبهه ایجاد نشود که گالری دار، با چاپ پوستر نمایشگاه به آن شکل، خواسته است این ذهنیت را در مورد رزومۀ کاری خود – بعدترها – ایجاد کند که گویا از همۀ نقاشان حاضر در این نمایشگاه آثار اوریجینال ارائه داده بوده است.
اما اگر هم چنین نبوده، این پرسش شکل می گیرد که آیا نمی شد در پوستر و در مقابل نام این چهار نقاش قید می شد که صرفا بدلیل عدم دسترسی به اصل آثار و فقط بخاطر اهمیت نقش آنان در سیر تاریخ نقاشی تبریز، ناچار به استفاده از پرینت آثار شده اند؟!
6132/518
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.