به گزارش ترجمان صبح، اصغر یوسفینژاد، زاده 1348 کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی که موفقیت بسیار چشمگیری را در عرصه سینما و تلویزیون کسب کرده، فارغ التحصیل رشته کارگردانی از دانشکده صدا و سیما بوده و از سال 69 با کارگردانی فیلم 8 میلیمتری سه اپیزودی «سیاه و سفید» کار خود را شروع کرده است.
از دیگر آثارش میتوان به نویسندگی و کارگردانی سریال مستند «شهریار» و فیلمهای کوتاه «چین چیلا»، «ساری سولی»، «سرگذشت یک معلم»، «نیمه یک سیب»، «من هم مادرم»، «مداد تراش»، «منظره زندگی»، «رنگی کنار شب» و «فیلمی کوتاه درباره دیدن» اشاره کرد. او همچنین سه سریال تلویزیونی و یک تله فیلم را برای شبکه سهند کارگردانی کرده است.
«ائو یا خانه» اولین فیلم سینمایی اوست که در جشنواره جهانی فیلم فجر و برخی جشنوارههای ملی و جهانی توانست جوایزی را درو کند.
به عنوان سوال نخست اکنون مشغول چه کاری هستید؟
در حال حاضر مشغول نگارش فیلمنامه هستم.
لحظه معرفی و انتخاب شدن فیلم ائو (خانه) در سالن جشنواره جهانی فیلم فجر چه حس و حالی پیدا کردید؟
در رابطه با جشنواره جهانی فجر من متقاضی شرکت در این رویداد نبودم، اما با نظر لطف دوستانی که انتخاب فیلمها را عهدهدار بودند فیلم به این فستیوال دعوت شد؛ پیش از مراسم اختتامیه اطلاعات مختصری از موفقیت فیلم ائو داشتم ولی دقیقا نمیدانستم قرار است در کدام بخش و عنوان جایزهای به فیلم داده شود.
هنگام اعلام نتایج نخست جایزه نت پک و بعد جایزه بهترین فیلمنامه مشخص شد و من تصور می کردم که دیگر فیلم ائو سهمی بیشتر از این نخواهد داشت، تا اینکه در بخش آخر عنوان بهترین فیلم جشنواره هم به ائو تعلق گرفت که برایم غیرمنتظره بود و بسیار خوشحال بودم چرا که نتیجه سالها یادگیری و تلاشم بود و از سوی دیگر کار دیده شده بود و حس و حال خوبی را همراه داشت.
موفقیت فیلم ائو (خانه) شما رو سیراب کرد یا مصمم به کار بهتر و بعدی هستید؟
موفقیت این فیلم چون در شهرستان تولید شده است اندکی چشمگیر به نظر میرسد و گرنه موفقیتهای بسیار بالاتر از این سالهاست که نصیب فیلمهای ایرانی میشود و یک امر عادی است!
تجربه نشان میدهد که سرنوشت هر فیلم مختص آن فیلم است و قرار نیست اگر فیلم یک فیلمساز موفق شد یا شکست خورد تمام فیلمهایش همان سرنوشت را داشته باشند.
به شکل طبیعی همه سعی میکنند کار خود را ارتقا دهند، اما تضمینی وجود ندارد که همیشه نتیجه مثبت بگیرند؛ به هر حال من کارم این است و بهتر و بدتر نتیجه آن هم پس اتمام کار مشخص میشود.
آیا باز هم میتوانید آثاری در ردیف ائو (خانه) ارائه دهید ؟
آثاری شبیه به ائو که زبانش ترکی بوده و از عوامل بومی استفاده شده باشد را طبیعتا خیلی دوست دارم چون همکاری من با هنرمندان آذربایجان شیرینیهای بسیاری را داشته است.
من نمیخواهم به این زودیها این روش کاری را تغییر دهم، اما عنایت داشته باشید که سینما وابسته به اقتصاد است و هر مسیری نیازمند استقبال تماشاگران است. متاسفانه دیدید که در خود شهر تبریز همشهریان عزیز استقبالی از فیلم سینمایی ترکی شهرشان نکردند.
فیلمنامه بعدی من هم به لحاظ شرایط ساخت و تولید بسیار شبیه فیلم ائو است، منتهی بایک داستان متفاوت و شخصیتهای دیگر.
موفقیت فیلم ائو (خانه) همهمهای در بین هنرمندان تبریز ایجاد کرد وحتی تعدادی برای کسب سیمرغ بلورین اقدام به ساخت فیم کردند چرا این موضوع به سرانجام نرسید؟
خوشبختانه این موضوع فراتر از همهمه است و اینک دو فیلم در ابعاد جهانی در حال تولیدند که قبلا هم در تبریز ساخته شده و موفقیتهای هنری زیادی را برای شهر کسب خواهند کرد.
یکی از ویژگیهای منحصر به فرد شما کشف استعدادهای بازیگری ست که به جوانان گمنام میدان داده و ریسک کردهاید، این ویژگی را ازکجا آوردید؟
واقعا این ویژگی منحصر به فرد نیست و در همه فیلمها بازیگران جدید معرفی میشوند و من هم این را جز وظایف کاری خودم میدانم، این کار را از کسانی که پیش از من فیلم ساختهاند و بازیگرانی را به عرصه سینما معرفی کرده اند؛ یاد گرفتم.
در این زمینه میتوانم بگویم نباید فقط مصرف کننده باشیم چراکه سینما به عوامل و بازیگران جدیدی که از استعداد کافی برخوردار هستند نیاز دارد.
اگر قرار باشد شما فیلمنامه شخصیت خود را نگارش کرده و به تصویر بکشید شیرینترین و تلخترین سکانس یا پلان آن کدام خواهد بود ؟
تاکنون به این موضوع اصلا فکر نکردم؛ ولی چیزی که میدانم زیاد اهل تقسیمبندی زندگی به لحظات شیرین و تلخ نیستم چرا که زندگی درهم است و من واقعا چیزهای خیلی برجستهای در زندگیام نیافته نه به لحاظ اشک انگیز بودن و نه به لحاظ شادی بخشی. آدمی هم نیستم که در زندگی فرازها و شکستهایی خیلی بزرگی را تجربه کرده باشم.
اما به این نکته معتقدم آدمی که فیلمنامه مینویسد از تجربه زندگی خود و اطرافیانش استفاده میکند، بنابراین فیلمنامههایی که مینویسم رد پایی از زندگی خودم بوده و شادی و غمهایم را در آنها میتوانید ببینید.
اگر مدیر یا مسئول هنری در پروژهها خواسته خود را به شما تحمیل کند چه عکس العملی نشان میدهید؟
زمانی که در یک سیستمی همچون تلویزیون کار کنم تا حدود زیادی نظرات مسئولین را قبول دارم، چون سیستم تعریف شده است اما در سینما درصدها فرق میکند و آقابالاسر و بخشنامه و ضوابط در سینما بسیار متفاوتتر از آن چیزی است که در تلویزیون میبینیم.
در سینما به نسبت تلویزیون در شکل مستقل تولید، آدمی بیشتر میتواند به افکار خود پایبند باشد. به نظر صددرصدی در این زمینه وجود ندارد و در اکثر نقاط جهان آدمها تابع یک سری ضوابط و شرایطی هستند که اطرفیان به آنها تحمیل میکنند.
به کدام هنرمند تعلق خاطر بیشتری دارید و چرا ؟
زیاد اهل تعلق خاطر به این فیلمساز و آن فیلم نیستم، اما آقای عباس کیارستمی با توجه به این که تکلیفش با خودش مشخص بوده و با هر سازی نمی رقصیده و این برایم در هنر نهایت کمال است دوست دارم.
اگر قرار باشد فیلم تاریخی بسازید دوست دارید شخصیت کدامیک از افراد تاریخی را بسازید؟
خیلی دوست دارم یک فیلم تاریخی با لحن رئالیستی خودم بسازم یعنی کاملا متفاوت از آن چیزی که تا به حال به عنوان فیلم تاریخی شناخته شده است.
از نظر من بزرگترین شخصیت تاریخی ملت است و دوست ندارم در مورد هیچ شخصیت تاریخی شناخته شده فیلم بسازم!
چه عاملی باعث رکود و عقب ماندگی سینما در تبریز شده است؟
احساس من آن است که شهر تبریز از نظر سینما در بین شهرستانها در نقطه مطلوبی قرار گرفته و بنابراین بی انصافی میدانم آن را راکد و عقب مانده خطاب کنیم.
دوستان منتظر بمانند چرا که در سالهای آتی شاهد رشد سینماگران استان بوده و حرفهای زیادی برای گفتن خواهیم داشت.
برای همدلی و همبستگی در بین هنرمندان تبریز به چه فاکتورهایی نیاز داریم ؟
به هیچ فاکتوری! فقط باید کار کرد؛ آنچه که همبستگی را از بین میبرد بیکاری، نشستن، نگاه کردن و حرف زدن است.
زمان تصدی شما بر مسند فیلم و سریال مرکز تبریز چند نیروی فکری و حرفهای به صدا وسیما راه یافتند ؟
اصلا این چنین خبری هایی نبوده و هیچ گاه مسئولیت فیلم و سریالها جز مسئولیتهای رسمی و تثبیت شده اداری نبوده و نیست؛ من در آن مقطع فقط به راه اندازی برخی از پروژهها کمک کردم.
الان که بازنشسته شدید احساس میکنید وقتی سازمان بودید در حق کسی کم لطفی کردید؟
بله؛ به هر حال من که در فیلمنامههایم شخصیتها را خاکستری نشان میدهم اعتقادم این است که آدمها مجموعهای از خوبیها و بدیها هستند (بد مطلق و خوب مطلق را سعی میکنم در سینما نشان ندهم و در واقعیت هم این گونه است)، کم لطفی و نواقصاتی هم حتما در کارم بوده است.
نظر شما درباره برخورد دوگانه مدیران استانی با فیلمسازها چیست؟
اطلاعات زیادی در این مورد ندارم؛ من حدود 20 سال با مسئولان سروکله زدم و حالا دیگر توان رویارویی با هیچ کدام را ندارم، همین که اجازه ساخت فیلم به ما میدهند تا رویاهایمان را تفسیر کنیم برایم بسنده میکند.
چرا اعتماد به نفس و سواد رسانه ای بعضی ازهنرمندان تبریز فوق العاده پائین هست ؟
اجازه دهید به این سوال با دید متفاوتی نگاه کنیم و نیمه پر لیوان را ببینیم! و افرادی که اعتماد به نفس وسواد رسانه بالایی داشته را در نظر بگیریم.
در این مورد میتوانم بگویم تبریزیها همواره در عرصه هنر پیشتاز بوده و بسیاری از پدیدههای سینمایی ایران غالبا از دیار آذربایجان و شهر تبریز است.
یکی از برنامههایم معرفی پدیدههای سینمایی تبریز است که امیدوارم روزی بتوانم در یک مقاله آنها را به بهترین شکل و در شان هنرمندان معرفی کنم.
علت غریب ماندن هنرمندان تبریز و عدم هنر دوست بودن مردم و مدیران هنری را در چی میبینید؟
آسمان همه جا یک رنگ است و فکر نمیکنم تبریز از این منظر از جاهای دیگر پایینتر یا بالاتر باشد و غریب نیست؛ بسیاری از پدیدههای سینمای ایران از همین تبریز و آذربایجان بودند که در ارتباط با مخاطب تاثیرگذار بوده و سردمدار هستند؛ من اصلا نسبت به تبریز ناامید نیستم و مطمئنم که موفقیتهای بیشتری را خواهد دید.
اولویت کاری شما در پروژها چیست؟
اولویت کاری من در پروژهها استفاده از از ثروت و امتیاز زمان و وقت گذاشتن برای نوشتن فیلمنامه و تمرین بازیگران است.
بعدازموفقیت فیلم ائو (خانه) از شهرهای اطراف و پایتخت کارسینمایی به شما پیشنهاد داده شده است؟
برای اهالی و هنرمندان فیلم ائو/ خانه پیشنهادهای خوبی شده که اینک هم در کارهای خوبی مشغول هستند، اما همان طور که میدانید در این زمینهها سر کارگردانها بیکلاه است و باید خودشان دنبال تهیهکننده و سرمایهگذار بروند تا فیلمی تولید کنند بنابراین به من هم پیشنهادی داده نشده است.
برای رشد و رونق سینما در تبریز و همچنین تبدیل تبریز به کن جشنوارههای خاورمیانه چه انتظاری از مدیران هنری واستانی دارید؟
هیچ انتظار ندارم؛ و اصلا برای من متصور نیست که ما بخواهیم یک جشنوارهای در تبریز در حد جشنوارههای مثل کن داشته باشیم.
اگر این امکان برای ما فراهم بود بعد از 37 سال جشنواره فجر با آن همه پشتوانه فکری و اقتصادی در تبریز نیز چنین جشنواره ای برگزار می شد.
خوشبختانه کن هم برای دوستانی که در آن حد فیلم میسازند موجود است و اینجا اگر کن دیگری برپا کنیم میدانم که حداقل به عمر ما کفاف نمی دهد.
اگر بر گردیم به گذشته شما حالا فرقی نمی کند در عرصه هنر یا اجتماعی دوست داشتید کدام بخش از زندگی شما حذف شود و کدام بخش پر رنگ تر باشد، تا امروز رضایت خاطر بیشتری داشته باشید؟
من الان که به زندگیام نگاه میکنم احساس میکنم همه آن بخشهایی که وجود داشته چه تلخ و چه شیرین باید وجود میداشت و در زندگی همه، هیچ بخشی حذفشدنی نیست و ما محصول تجربیات گذشته هستیم که حذفش باعث میشود آدمی با خلا روبهرو شود.
چرا دوست داشتید سریالهای شما به زبان فارسی ساخته شود؟
در تلویزیون امکان آنکه فیلمهای طولانی با زیرنویس پخش شود وجود ندارد؛ طبیعتا من دوست داشتم فیلمهایم از شبکههای مختلف پخش شده و دوبله نشود بنابراین فیلمها را فارسی میساختم سه نمونه از کارهایم که به زبان فارسی بودند در شبکههای سراسری مختلف پخش شده و من به آنچه که میخواستم رسیدم.
بعضی دوستان کارگردان برای دل مشغولیهای خود و زنده نگه داشتن یاد و خاطرهها، در فیلم ها مکررا از اشیاء مکان یا کاراکتر خاصی بهره میبرند، آیا شما هم اینگونه هستید؟
نه، شاید بعدها این اتفاقات بیفتد و برعکس، چراکه این امر ناخودآگاه است.
6132/518
از دیگر آثارش میتوان به نویسندگی و کارگردانی سریال مستند «شهریار» و فیلمهای کوتاه «چین چیلا»، «ساری سولی»، «سرگذشت یک معلم»، «نیمه یک سیب»، «من هم مادرم»، «مداد تراش»، «منظره زندگی»، «رنگی کنار شب» و «فیلمی کوتاه درباره دیدن» اشاره کرد. او همچنین سه سریال تلویزیونی و یک تله فیلم را برای شبکه سهند کارگردانی کرده است.
«ائو یا خانه» اولین فیلم سینمایی اوست که در جشنواره جهانی فیلم فجر و برخی جشنوارههای ملی و جهانی توانست جوایزی را درو کند.
به عنوان سوال نخست اکنون مشغول چه کاری هستید؟
در حال حاضر مشغول نگارش فیلمنامه هستم.
لحظه معرفی و انتخاب شدن فیلم ائو (خانه) در سالن جشنواره جهانی فیلم فجر چه حس و حالی پیدا کردید؟
در رابطه با جشنواره جهانی فجر من متقاضی شرکت در این رویداد نبودم، اما با نظر لطف دوستانی که انتخاب فیلمها را عهدهدار بودند فیلم به این فستیوال دعوت شد؛ پیش از مراسم اختتامیه اطلاعات مختصری از موفقیت فیلم ائو داشتم ولی دقیقا نمیدانستم قرار است در کدام بخش و عنوان جایزهای به فیلم داده شود.
هنگام اعلام نتایج نخست جایزه نت پک و بعد جایزه بهترین فیلمنامه مشخص شد و من تصور می کردم که دیگر فیلم ائو سهمی بیشتر از این نخواهد داشت، تا اینکه در بخش آخر عنوان بهترین فیلم جشنواره هم به ائو تعلق گرفت که برایم غیرمنتظره بود و بسیار خوشحال بودم چرا که نتیجه سالها یادگیری و تلاشم بود و از سوی دیگر کار دیده شده بود و حس و حال خوبی را همراه داشت.
موفقیت فیلم ائو (خانه) شما رو سیراب کرد یا مصمم به کار بهتر و بعدی هستید؟
موفقیت این فیلم چون در شهرستان تولید شده است اندکی چشمگیر به نظر میرسد و گرنه موفقیتهای بسیار بالاتر از این سالهاست که نصیب فیلمهای ایرانی میشود و یک امر عادی است!
تجربه نشان میدهد که سرنوشت هر فیلم مختص آن فیلم است و قرار نیست اگر فیلم یک فیلمساز موفق شد یا شکست خورد تمام فیلمهایش همان سرنوشت را داشته باشند.
به شکل طبیعی همه سعی میکنند کار خود را ارتقا دهند، اما تضمینی وجود ندارد که همیشه نتیجه مثبت بگیرند؛ به هر حال من کارم این است و بهتر و بدتر نتیجه آن هم پس اتمام کار مشخص میشود.
آیا باز هم میتوانید آثاری در ردیف ائو (خانه) ارائه دهید ؟
آثاری شبیه به ائو که زبانش ترکی بوده و از عوامل بومی استفاده شده باشد را طبیعتا خیلی دوست دارم چون همکاری من با هنرمندان آذربایجان شیرینیهای بسیاری را داشته است.
من نمیخواهم به این زودیها این روش کاری را تغییر دهم، اما عنایت داشته باشید که سینما وابسته به اقتصاد است و هر مسیری نیازمند استقبال تماشاگران است. متاسفانه دیدید که در خود شهر تبریز همشهریان عزیز استقبالی از فیلم سینمایی ترکی شهرشان نکردند.
فیلمنامه بعدی من هم به لحاظ شرایط ساخت و تولید بسیار شبیه فیلم ائو است، منتهی بایک داستان متفاوت و شخصیتهای دیگر.
موفقیت فیلم ائو (خانه) همهمهای در بین هنرمندان تبریز ایجاد کرد وحتی تعدادی برای کسب سیمرغ بلورین اقدام به ساخت فیم کردند چرا این موضوع به سرانجام نرسید؟
خوشبختانه این موضوع فراتر از همهمه است و اینک دو فیلم در ابعاد جهانی در حال تولیدند که قبلا هم در تبریز ساخته شده و موفقیتهای هنری زیادی را برای شهر کسب خواهند کرد.
یکی از ویژگیهای منحصر به فرد شما کشف استعدادهای بازیگری ست که به جوانان گمنام میدان داده و ریسک کردهاید، این ویژگی را ازکجا آوردید؟
واقعا این ویژگی منحصر به فرد نیست و در همه فیلمها بازیگران جدید معرفی میشوند و من هم این را جز وظایف کاری خودم میدانم، این کار را از کسانی که پیش از من فیلم ساختهاند و بازیگرانی را به عرصه سینما معرفی کرده اند؛ یاد گرفتم.
در این زمینه میتوانم بگویم نباید فقط مصرف کننده باشیم چراکه سینما به عوامل و بازیگران جدیدی که از استعداد کافی برخوردار هستند نیاز دارد.
اگر قرار باشد شما فیلمنامه شخصیت خود را نگارش کرده و به تصویر بکشید شیرینترین و تلخترین سکانس یا پلان آن کدام خواهد بود ؟
تاکنون به این موضوع اصلا فکر نکردم؛ ولی چیزی که میدانم زیاد اهل تقسیمبندی زندگی به لحظات شیرین و تلخ نیستم چرا که زندگی درهم است و من واقعا چیزهای خیلی برجستهای در زندگیام نیافته نه به لحاظ اشک انگیز بودن و نه به لحاظ شادی بخشی. آدمی هم نیستم که در زندگی فرازها و شکستهایی خیلی بزرگی را تجربه کرده باشم.
اما به این نکته معتقدم آدمی که فیلمنامه مینویسد از تجربه زندگی خود و اطرافیانش استفاده میکند، بنابراین فیلمنامههایی که مینویسم رد پایی از زندگی خودم بوده و شادی و غمهایم را در آنها میتوانید ببینید.
اگر مدیر یا مسئول هنری در پروژهها خواسته خود را به شما تحمیل کند چه عکس العملی نشان میدهید؟
زمانی که در یک سیستمی همچون تلویزیون کار کنم تا حدود زیادی نظرات مسئولین را قبول دارم، چون سیستم تعریف شده است اما در سینما درصدها فرق میکند و آقابالاسر و بخشنامه و ضوابط در سینما بسیار متفاوتتر از آن چیزی است که در تلویزیون میبینیم.
در سینما به نسبت تلویزیون در شکل مستقل تولید، آدمی بیشتر میتواند به افکار خود پایبند باشد. به نظر صددرصدی در این زمینه وجود ندارد و در اکثر نقاط جهان آدمها تابع یک سری ضوابط و شرایطی هستند که اطرفیان به آنها تحمیل میکنند.
به کدام هنرمند تعلق خاطر بیشتری دارید و چرا ؟
زیاد اهل تعلق خاطر به این فیلمساز و آن فیلم نیستم، اما آقای عباس کیارستمی با توجه به این که تکلیفش با خودش مشخص بوده و با هر سازی نمی رقصیده و این برایم در هنر نهایت کمال است دوست دارم.
اگر قرار باشد فیلم تاریخی بسازید دوست دارید شخصیت کدامیک از افراد تاریخی را بسازید؟
خیلی دوست دارم یک فیلم تاریخی با لحن رئالیستی خودم بسازم یعنی کاملا متفاوت از آن چیزی که تا به حال به عنوان فیلم تاریخی شناخته شده است.
از نظر من بزرگترین شخصیت تاریخی ملت است و دوست ندارم در مورد هیچ شخصیت تاریخی شناخته شده فیلم بسازم!
چه عاملی باعث رکود و عقب ماندگی سینما در تبریز شده است؟
احساس من آن است که شهر تبریز از نظر سینما در بین شهرستانها در نقطه مطلوبی قرار گرفته و بنابراین بی انصافی میدانم آن را راکد و عقب مانده خطاب کنیم.
دوستان منتظر بمانند چرا که در سالهای آتی شاهد رشد سینماگران استان بوده و حرفهای زیادی برای گفتن خواهیم داشت.
برای همدلی و همبستگی در بین هنرمندان تبریز به چه فاکتورهایی نیاز داریم ؟
به هیچ فاکتوری! فقط باید کار کرد؛ آنچه که همبستگی را از بین میبرد بیکاری، نشستن، نگاه کردن و حرف زدن است.
زمان تصدی شما بر مسند فیلم و سریال مرکز تبریز چند نیروی فکری و حرفهای به صدا وسیما راه یافتند ؟
اصلا این چنین خبری هایی نبوده و هیچ گاه مسئولیت فیلم و سریالها جز مسئولیتهای رسمی و تثبیت شده اداری نبوده و نیست؛ من در آن مقطع فقط به راه اندازی برخی از پروژهها کمک کردم.
الان که بازنشسته شدید احساس میکنید وقتی سازمان بودید در حق کسی کم لطفی کردید؟
بله؛ به هر حال من که در فیلمنامههایم شخصیتها را خاکستری نشان میدهم اعتقادم این است که آدمها مجموعهای از خوبیها و بدیها هستند (بد مطلق و خوب مطلق را سعی میکنم در سینما نشان ندهم و در واقعیت هم این گونه است)، کم لطفی و نواقصاتی هم حتما در کارم بوده است.
نظر شما درباره برخورد دوگانه مدیران استانی با فیلمسازها چیست؟
اطلاعات زیادی در این مورد ندارم؛ من حدود 20 سال با مسئولان سروکله زدم و حالا دیگر توان رویارویی با هیچ کدام را ندارم، همین که اجازه ساخت فیلم به ما میدهند تا رویاهایمان را تفسیر کنیم برایم بسنده میکند.
چرا اعتماد به نفس و سواد رسانه ای بعضی ازهنرمندان تبریز فوق العاده پائین هست ؟
اجازه دهید به این سوال با دید متفاوتی نگاه کنیم و نیمه پر لیوان را ببینیم! و افرادی که اعتماد به نفس وسواد رسانه بالایی داشته را در نظر بگیریم.
در این مورد میتوانم بگویم تبریزیها همواره در عرصه هنر پیشتاز بوده و بسیاری از پدیدههای سینمایی ایران غالبا از دیار آذربایجان و شهر تبریز است.
یکی از برنامههایم معرفی پدیدههای سینمایی تبریز است که امیدوارم روزی بتوانم در یک مقاله آنها را به بهترین شکل و در شان هنرمندان معرفی کنم.
علت غریب ماندن هنرمندان تبریز و عدم هنر دوست بودن مردم و مدیران هنری را در چی میبینید؟
آسمان همه جا یک رنگ است و فکر نمیکنم تبریز از این منظر از جاهای دیگر پایینتر یا بالاتر باشد و غریب نیست؛ بسیاری از پدیدههای سینمای ایران از همین تبریز و آذربایجان بودند که در ارتباط با مخاطب تاثیرگذار بوده و سردمدار هستند؛ من اصلا نسبت به تبریز ناامید نیستم و مطمئنم که موفقیتهای بیشتری را خواهد دید.
اولویت کاری شما در پروژها چیست؟
اولویت کاری من در پروژهها استفاده از از ثروت و امتیاز زمان و وقت گذاشتن برای نوشتن فیلمنامه و تمرین بازیگران است.
بعدازموفقیت فیلم ائو (خانه) از شهرهای اطراف و پایتخت کارسینمایی به شما پیشنهاد داده شده است؟
برای اهالی و هنرمندان فیلم ائو/ خانه پیشنهادهای خوبی شده که اینک هم در کارهای خوبی مشغول هستند، اما همان طور که میدانید در این زمینهها سر کارگردانها بیکلاه است و باید خودشان دنبال تهیهکننده و سرمایهگذار بروند تا فیلمی تولید کنند بنابراین به من هم پیشنهادی داده نشده است.
برای رشد و رونق سینما در تبریز و همچنین تبدیل تبریز به کن جشنوارههای خاورمیانه چه انتظاری از مدیران هنری واستانی دارید؟
هیچ انتظار ندارم؛ و اصلا برای من متصور نیست که ما بخواهیم یک جشنوارهای در تبریز در حد جشنوارههای مثل کن داشته باشیم.
اگر این امکان برای ما فراهم بود بعد از 37 سال جشنواره فجر با آن همه پشتوانه فکری و اقتصادی در تبریز نیز چنین جشنواره ای برگزار می شد.
خوشبختانه کن هم برای دوستانی که در آن حد فیلم میسازند موجود است و اینجا اگر کن دیگری برپا کنیم میدانم که حداقل به عمر ما کفاف نمی دهد.
اگر بر گردیم به گذشته شما حالا فرقی نمی کند در عرصه هنر یا اجتماعی دوست داشتید کدام بخش از زندگی شما حذف شود و کدام بخش پر رنگ تر باشد، تا امروز رضایت خاطر بیشتری داشته باشید؟
من الان که به زندگیام نگاه میکنم احساس میکنم همه آن بخشهایی که وجود داشته چه تلخ و چه شیرین باید وجود میداشت و در زندگی همه، هیچ بخشی حذفشدنی نیست و ما محصول تجربیات گذشته هستیم که حذفش باعث میشود آدمی با خلا روبهرو شود.
چرا دوست داشتید سریالهای شما به زبان فارسی ساخته شود؟
در تلویزیون امکان آنکه فیلمهای طولانی با زیرنویس پخش شود وجود ندارد؛ طبیعتا من دوست داشتم فیلمهایم از شبکههای مختلف پخش شده و دوبله نشود بنابراین فیلمها را فارسی میساختم سه نمونه از کارهایم که به زبان فارسی بودند در شبکههای سراسری مختلف پخش شده و من به آنچه که میخواستم رسیدم.
بعضی دوستان کارگردان برای دل مشغولیهای خود و زنده نگه داشتن یاد و خاطرهها، در فیلم ها مکررا از اشیاء مکان یا کاراکتر خاصی بهره میبرند، آیا شما هم اینگونه هستید؟
نه، شاید بعدها این اتفاقات بیفتد و برعکس، چراکه این امر ناخودآگاه است.
6132/518
کپی شد