این روزها شهر، رنگ دیگری به خود گرفته و حتی ویترین مغازهها
هم پر شده است از باباهای خارجی و درختان کاج که چشم هر بینندهای را به خود جذب میکند،
به نظر میرسد شهر برای گرامیداشت یکی از اصلیترین اعیاد ایرانیان، آماده شده
است، اشتباه نکنید! این تکاپو برای گرامیداشت یک عید خارجی است، ایرانیان بسیاری
با خرید لوازم تزئینی عید کریسمس، همپای ارامنه و مسیحیان، کریسمس را جشن گرفته
و میگویند « بابا نوئل، بابای ما هم هست»!.
به گزارش ایسنا، منطقه آذربایجان شرقی، بسیاری از افراد گرامیداشت جشنهای خارجی را حق طبیعی خود دانسته و انتقادهای وارده را نادرست میدانند، برخی دیگر نیز چنین رفتارهایی را بحران هویت تلقی میکنند. فروشندگان لوازم تزیینی کریسمس میگویند که «بسیاری از مشتریانمان، نوجوانان و جوانان هستند و تنها ارامنه نیستند که از ما خرید میکنند، حتی خیلیها بدون خرید، میآیند و با کلاه بابا نوئل سلفی میگیرند و میروند، وقتی بازار خرید داغ است، من فروشنده هم تمایل دارم تا این لوازم را بفروشم و سود کنم».
یک جامعه شناس معتقد است: انسان همیشه به دنبال نشاط و شادی بوده است و نشاط به احساس رضایت از زندگی اشاره دارد که فرد را به سمت پیشرفت در زندگی پیش میبرد که نتیجه آن سلامت درونی و انطباق بالا و سازگاری است، افراد با نشاط، خلاق بوده و روابط بین فردی و اجتماعی مثبتی را شکل میدهند. موسی نیرومند ادامه میدهد: افرادی که نشاط دارند، کنترل زیادی بر تنشها داشته و اثربخش ظاهر میشوند، در دین اسلام هم به نشاط و شادی بسیار توصیه شده است و باید بررسی کرد که طبق ایدئولوژیهای اسلامی آیا جامعه ما یک جامعه بانشاط است؟. وی میگوید: امروزه میدانهای تربیتی که نوجوانان و جوانان در آن قرار دارند، با نشاط نیستند، نشاط یاد گرفتنی است و باید توسط خانواده به بچهها آموزش داده و تمرین شود، فضاهای ارتباطی حاکم بر خانوادهها تبدیل به فضای کسلی شده است که بیش از مسئلهی نشاط به مسائل آموزشی مانند کلاس کنکور و تقویتی اهمیت داده میشود و نشاط در داخل روح نهاد خانواده نیست، این خلا در فضای آموزشی نیز دیده میشود. رو آوردن به جشنهایی کریسمس، پیامی هشدار دهنده برای ما است
این جامعه شناس اظهار میکند: پرداختن به موضوعی مثل نشاط را تا چه اندازه در محیطهای آموزشی و عرصههای اجتماعیمان میبینیم؟، رو آوردن به جشنهای کریسمس، پیامی هشدار دهنده برای ماست که نوجوان و جوان ما به دنبال نشاط اجتماعی است، مشکل فقط جشنهای خارجی نیستند، ای بسا با جشن گرفتن و رو آوردن به اعیاد خارجی، ایدئولوژی این تفکرات و استعمار هم منتقل شود، جامعه باید بر اساس نشاط، مهندسی شود. چرا جوانان و نوجوانان ایرانی به استقبال جشن کریسمس میروند؟
دکتر منصور بیرامی، رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تبریز در پاسخ به این که چرا جوانان و نوجوانان ایرانی به استقبال جشن کریسمس میروند، اظهار میکند: هر فردی صرف نظر از قومیت، زبان، نژاد و مرحله رشدیاش باید از نظر هویت به ثبات برسد، عوامل مختلفی در رسیدن به ثبات هویتی نقش دارند که علل اجتماعی، اقتصادی، ارزشی، دینی و مذهبی از آن جمله هستند. وی معتقد است: از منظر روانشناختی در هر مرحله از رشد و وضعیتی که قرار داریم، باید هویتی را شکل دهیم که احساس لذت میکنیم، به این معنی که داشتن ادراک تسلط بر زندگیمان، احساس رضایت و لذت را برای ما فراهم کند. وی ادامه میدهد: وجود مدل یا سرمشق، اولین مولفه برای تقلید، انتخاب، توجه، یادگیری و اجرای مدل اندوخته شده است، نوجوان ما باید به معنایی از زندگی برسند که احساس ادراک تسلط بر زندگی را داشته باشند، حال سوال ما این است که مدل موجود برای همانند سازی (از نظر روانکاوای) و تقلید به شکل رفتار گرایانهای که در اختیار نوجوان قرار دارد، چه کسانی و چه چیزهایی هستند؟. عضو هیات علمی دانشگاه تبریز میگوید: میتوانیم با گرامیداشت درست اعیاد ملی و ایرانی، هویت ملی و دینی به نوجوانان و فرصت تخلیه هیجان به ویژه هیجانهای منفی انباشته شده در چنین آئینی، کاری کنیم تا نوجوانان ما انرژی و مدل لازم برای فعالیت به شکل نمادین در روز کریسمس را نداشته باشند. وی ادامه میدهد: اگر هیجانهای منفی شخص مثل اضطراب و خشم در شب چله، تخلیه شود، فرد دیگر هیجان منفی برای تخلیه در شب کریسمس نخواهد داشت و اثر تقدم و تاخیر اولی بر دومی مقدم است، حال باید از خود بپرسیم که آیا شب چله میتواند فرصتی برای تولید هیجان مثبت باشد؟. وی اظهار میکند: آیا روانشناسان، جامعه، دانشگاه، محله، مسجد و حتی ایران، نمیتوانند مدل کارآمدی را برای شکل گیری هویت باثبات شکل دهند و مسیر هویت یابی از مسیر کریسمس نگذرد؟، قطعا این اقدام امکان پذیر است. چرا اکثر جوانان و نوجوانان ما همیشه به دنبال این بوده اند که شبیه خارجی ها باشند؟
این روانشناس معتقد است: هجمه رسانهها از جمله علل اجتماعی هستند که تصاویر ناکارآمد، تبلیغات منفی با محتوای جنسی و استفاده ابزاری از بانوان، به نوجوانان ارائه میکنند، حال سوال ما این است که نوجوان ما اگر مجبور به تجربه محرکهایی که به او ارائه میشوند، باشد، چند مورد از این محرکها بومی هستند؟. وی ادامه میدهد: نوجوان چند بار یک مراسم عروسی اصیل ایرانی و آذری را از تلویزیون تماشا کرده یا در مراسماتی از این قبیل شرکت کرده است؟ سنتی و مدرن را قبول ندارم و بهتر است از بومی و غیر بومی استفاده کنیم، عوامل محیطی و اقتصادی نیز در این میان دخیل هستند، چند تصویر ایرانی بر روی لوازم خانگیمان میبینیم؟ آیا یک کودک علاقهمند به مولفه های غربی متولد می شود؟
وی میگوید: باید دید که آیا یک کودک علاقهمند به مولفههای غربی متولد میشود؟، آیا ژن علاقهمندی به زن و مرد و فرهنگ غربی داریم؟، وقتی تعامل فردی و اجتماعی را در یک بافت مطالعه کنیم، به نهاد مشترکی به نام خانواده میرسیم، خانواده که بنیان تربیتی فرزندشان را بنا نهادهاند، به سراغ سبب شناسی در مدرسه میروند، در حالی که این کودک قبل از مدرسه رفتن به مدت شش سال در اختیار تام خانواده بوده است. این روانشناس معتقد است: هیچ چیزمان مدل ایرانی نیست، نمیتوان از کودک و نوجوانمان هم انتظار پیروی از الگوهای بومی و ایرانی را داشت، پدر و مادرهایی با شناسنامه ایرانی و ظاهر غیر ایرانی نمیتوانند فرزندی علاقهمند به الگوهای بومی پرورش دهند، حتی لوازم خانگی مورد استفاده در خانههای ما هم ایرانی نیستند. وی اظهار میکند: اگر هیجانهای مثبت مثل دوست داشتن مادر، وطن، خانواده، رشته و تخصص در فردی ایجاد شده و فرد فاقد هیجان منفی باشد، حتی اگر کسی از نوجوان و جوان ما دعوت به جشن کریسمس هم کند، در آن جشن شرکت نخواهند کرد. آیا روانشناسان، جامعه، دانشگاه، محله، مسجد و حتی ایران، نمیتوانند مدل کارآمدی را برای شکل گیری هویت باثبات شکل دهند و مسیر هویت یابی از مسیر کریسمس نگذرد؟، قطعا این اقدام امکان پذیر است.
گزارش از نسرین سوار-خبرنگار ایسنا در آذربایجان شرقی
انتهای پیام
به گزارش ایسنا، منطقه آذربایجان شرقی، بسیاری از افراد گرامیداشت جشنهای خارجی را حق طبیعی خود دانسته و انتقادهای وارده را نادرست میدانند، برخی دیگر نیز چنین رفتارهایی را بحران هویت تلقی میکنند. فروشندگان لوازم تزیینی کریسمس میگویند که «بسیاری از مشتریانمان، نوجوانان و جوانان هستند و تنها ارامنه نیستند که از ما خرید میکنند، حتی خیلیها بدون خرید، میآیند و با کلاه بابا نوئل سلفی میگیرند و میروند، وقتی بازار خرید داغ است، من فروشنده هم تمایل دارم تا این لوازم را بفروشم و سود کنم».
یک جامعه شناس معتقد است: انسان همیشه به دنبال نشاط و شادی بوده است و نشاط به احساس رضایت از زندگی اشاره دارد که فرد را به سمت پیشرفت در زندگی پیش میبرد که نتیجه آن سلامت درونی و انطباق بالا و سازگاری است، افراد با نشاط، خلاق بوده و روابط بین فردی و اجتماعی مثبتی را شکل میدهند. موسی نیرومند ادامه میدهد: افرادی که نشاط دارند، کنترل زیادی بر تنشها داشته و اثربخش ظاهر میشوند، در دین اسلام هم به نشاط و شادی بسیار توصیه شده است و باید بررسی کرد که طبق ایدئولوژیهای اسلامی آیا جامعه ما یک جامعه بانشاط است؟. وی میگوید: امروزه میدانهای تربیتی که نوجوانان و جوانان در آن قرار دارند، با نشاط نیستند، نشاط یاد گرفتنی است و باید توسط خانواده به بچهها آموزش داده و تمرین شود، فضاهای ارتباطی حاکم بر خانوادهها تبدیل به فضای کسلی شده است که بیش از مسئلهی نشاط به مسائل آموزشی مانند کلاس کنکور و تقویتی اهمیت داده میشود و نشاط در داخل روح نهاد خانواده نیست، این خلا در فضای آموزشی نیز دیده میشود. رو آوردن به جشنهایی کریسمس، پیامی هشدار دهنده برای ما است
این جامعه شناس اظهار میکند: پرداختن به موضوعی مثل نشاط را تا چه اندازه در محیطهای آموزشی و عرصههای اجتماعیمان میبینیم؟، رو آوردن به جشنهای کریسمس، پیامی هشدار دهنده برای ماست که نوجوان و جوان ما به دنبال نشاط اجتماعی است، مشکل فقط جشنهای خارجی نیستند، ای بسا با جشن گرفتن و رو آوردن به اعیاد خارجی، ایدئولوژی این تفکرات و استعمار هم منتقل شود، جامعه باید بر اساس نشاط، مهندسی شود. چرا جوانان و نوجوانان ایرانی به استقبال جشن کریسمس میروند؟
دکتر منصور بیرامی، رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تبریز در پاسخ به این که چرا جوانان و نوجوانان ایرانی به استقبال جشن کریسمس میروند، اظهار میکند: هر فردی صرف نظر از قومیت، زبان، نژاد و مرحله رشدیاش باید از نظر هویت به ثبات برسد، عوامل مختلفی در رسیدن به ثبات هویتی نقش دارند که علل اجتماعی، اقتصادی، ارزشی، دینی و مذهبی از آن جمله هستند. وی معتقد است: از منظر روانشناختی در هر مرحله از رشد و وضعیتی که قرار داریم، باید هویتی را شکل دهیم که احساس لذت میکنیم، به این معنی که داشتن ادراک تسلط بر زندگیمان، احساس رضایت و لذت را برای ما فراهم کند. وی ادامه میدهد: وجود مدل یا سرمشق، اولین مولفه برای تقلید، انتخاب، توجه، یادگیری و اجرای مدل اندوخته شده است، نوجوان ما باید به معنایی از زندگی برسند که احساس ادراک تسلط بر زندگی را داشته باشند، حال سوال ما این است که مدل موجود برای همانند سازی (از نظر روانکاوای) و تقلید به شکل رفتار گرایانهای که در اختیار نوجوان قرار دارد، چه کسانی و چه چیزهایی هستند؟. عضو هیات علمی دانشگاه تبریز میگوید: میتوانیم با گرامیداشت درست اعیاد ملی و ایرانی، هویت ملی و دینی به نوجوانان و فرصت تخلیه هیجان به ویژه هیجانهای منفی انباشته شده در چنین آئینی، کاری کنیم تا نوجوانان ما انرژی و مدل لازم برای فعالیت به شکل نمادین در روز کریسمس را نداشته باشند. وی ادامه میدهد: اگر هیجانهای منفی شخص مثل اضطراب و خشم در شب چله، تخلیه شود، فرد دیگر هیجان منفی برای تخلیه در شب کریسمس نخواهد داشت و اثر تقدم و تاخیر اولی بر دومی مقدم است، حال باید از خود بپرسیم که آیا شب چله میتواند فرصتی برای تولید هیجان مثبت باشد؟. وی اظهار میکند: آیا روانشناسان، جامعه، دانشگاه، محله، مسجد و حتی ایران، نمیتوانند مدل کارآمدی را برای شکل گیری هویت باثبات شکل دهند و مسیر هویت یابی از مسیر کریسمس نگذرد؟، قطعا این اقدام امکان پذیر است. چرا اکثر جوانان و نوجوانان ما همیشه به دنبال این بوده اند که شبیه خارجی ها باشند؟
این روانشناس معتقد است: هجمه رسانهها از جمله علل اجتماعی هستند که تصاویر ناکارآمد، تبلیغات منفی با محتوای جنسی و استفاده ابزاری از بانوان، به نوجوانان ارائه میکنند، حال سوال ما این است که نوجوان ما اگر مجبور به تجربه محرکهایی که به او ارائه میشوند، باشد، چند مورد از این محرکها بومی هستند؟. وی ادامه میدهد: نوجوان چند بار یک مراسم عروسی اصیل ایرانی و آذری را از تلویزیون تماشا کرده یا در مراسماتی از این قبیل شرکت کرده است؟ سنتی و مدرن را قبول ندارم و بهتر است از بومی و غیر بومی استفاده کنیم، عوامل محیطی و اقتصادی نیز در این میان دخیل هستند، چند تصویر ایرانی بر روی لوازم خانگیمان میبینیم؟ آیا یک کودک علاقهمند به مولفه های غربی متولد می شود؟
وی میگوید: باید دید که آیا یک کودک علاقهمند به مولفههای غربی متولد میشود؟، آیا ژن علاقهمندی به زن و مرد و فرهنگ غربی داریم؟، وقتی تعامل فردی و اجتماعی را در یک بافت مطالعه کنیم، به نهاد مشترکی به نام خانواده میرسیم، خانواده که بنیان تربیتی فرزندشان را بنا نهادهاند، به سراغ سبب شناسی در مدرسه میروند، در حالی که این کودک قبل از مدرسه رفتن به مدت شش سال در اختیار تام خانواده بوده است. این روانشناس معتقد است: هیچ چیزمان مدل ایرانی نیست، نمیتوان از کودک و نوجوانمان هم انتظار پیروی از الگوهای بومی و ایرانی را داشت، پدر و مادرهایی با شناسنامه ایرانی و ظاهر غیر ایرانی نمیتوانند فرزندی علاقهمند به الگوهای بومی پرورش دهند، حتی لوازم خانگی مورد استفاده در خانههای ما هم ایرانی نیستند. وی اظهار میکند: اگر هیجانهای مثبت مثل دوست داشتن مادر، وطن، خانواده، رشته و تخصص در فردی ایجاد شده و فرد فاقد هیجان منفی باشد، حتی اگر کسی از نوجوان و جوان ما دعوت به جشن کریسمس هم کند، در آن جشن شرکت نخواهند کرد. آیا روانشناسان، جامعه، دانشگاه، محله، مسجد و حتی ایران، نمیتوانند مدل کارآمدی را برای شکل گیری هویت باثبات شکل دهند و مسیر هویت یابی از مسیر کریسمس نگذرد؟، قطعا این اقدام امکان پذیر است.
گزارش از نسرین سوار-خبرنگار ایسنا در آذربایجان شرقی
انتهای پیام
کپی شد