زندگی نامه مصطفی خمینی
گفتار سوم: ازدواج و فرزندان
سید مصطفی در بیست و چهار سالگی با معصومه حائری، دختر آیتاللّه شیخ مرتضی حائری ازدواج کرد.[1]امام خمینی(س) با شیخ مرتضی حائری دوست و همدرس بودند و با شناختی که از خانوادۀ وی داشتند با وصلت پسرشان با آن خانواده موافقت نمودند. والدۀ ایشان (خدیجه ثقفی) در مورد چگونگی این ازدواج میگوید:
یک وقت شایع شد که ما با آقا مرتضی حائری وصلت کردهایم، به طوری که مصطفی میگفت: وقتی آقای حائری از صحن حرم بیرون میآید، رفقا میگویند که پدر زنت آمد. این شایعه به گوش آقا[امام خمینی]رسیده بود و یک شب آقا از من پرسیدکه دختر آقای حائری را دیدهای؟ من هم کمی توضیح دادم. آقا گفت: چطور است این دروغ را راست کنیم؟ گفتم که هر طوری صلاح میدانید. فردا صبح هم آقا پیغام فرستاده بود و ظهر، آنها جواب داده بودند و باز آقا پیغام داده بود که همان شب بروند برای صحبت؛ بعد به ما خبر دادند که مردها رفتهاند و ما زنها هم بعداً رفتیم و قرار عقد گذاشته شد.[2]
وقتی موضوع خواستگاری و ازدواج با معصومه حائری را با حاج آقا مصطفی نیز در میان گذاشته بودند، ایشان گفته بود:«من خواب معصومه را دیدهام».
در این زمان، معصومه، دختری شانزده ساله بود. این وصلت در سال 1335 اتفاق افتاد.
اولین فرزند آنها محبوبه بود که بیماری مننژیت گرفت و فوت کرد. دومین فرزندشان حسین نام داشت که معمم شد و اینک در راه کسب و فراگیری علوم اسلامی است. سومین فرزند آنها مریم میباشد که تا دورۀ دکترا تحصیل کرده است. چهارمین فرزندشان نیز در جریان حمله کماندوهای رژیم پهلوی در سیزدهم آبان 1343 به خانۀ امام خمینی(س) برای دستگیری ایشان، پیش از تولد از بین رفت.[3]