صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان هدف اصلی، حاکمیت اسلام
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع هدف اصلی، حاکمیت اسلام
-
حضار
حضار: فقها و حقوق دانان شورای نگهبان قانون اساسی
بسم اللّه الرحمن الرحیم
آنچه مهم است این است که مامیخواهیم مطابق شرع اسلام مسائل را پیاده کنیم. پس اگر قبلاً اشتباه کرده باشیم باید صریحاً بگوییم اشتباه نمودهایم. و عدول در بین فقها از فتوایی به فتوای دیگر درست همین معنا را دارد. وقتی فقیهی از فتوای خود برمیگردد یعنی من در این مسئله اشتباه نمودهام و به اشتباهم اقرارمیکنم. فقهای شورای نگهبان و اعضای شورایعالی قضائی هم باید این طور باشند که اگر در مسئلهای اشتباه کردند صریحاًبگویند اشتباه کردیم و حرف خود را پس بگیرند، ما که معصوم نیستیم. پیش از انقلاب من خیالمیکردم وقتی انقلاب پیروز شد افراد صالحی هستند که کارها را طبق اسلام عمل کنند، لذا بارها گفتم روحانیونمیروند کارهای خودشان را انجاممیدهند. بعد دیدم خیر، اکثر آنها افراد ناصالحی بودند و دیدم حرفی که زدهام درست نبوده است، آمدم صریحاً اعلام کردم من اشتباه کردهام. این برای این است که مامیخواهیم اسلام را پیاده کنیم. پس در این رابطه ممکن است من دیروز حرفی را زده باشم و امروز حرف دیگری را و فردا حرف دیگری را، این معنا ندارد که من بگویم چون دیروز حرفی زدهام باید روی همان حرف باقی بمانم امروزمیگویم مادام که احکام اسلام پیاده نشده است و افراد صالحی نداشتیم تا طبق اسلام عمل کنند، علما باید مشغول به کارهایشان باشند. این شأنی برای علما نیست که ریاست جمهوری و یا پست دیگری را داشته باشند. چون وظیفه است به این کارهامیپردازند. خلاصه یک چیز را نباید فراموش کنیم که همه
میخواهیم اسلام پیاده شود.
من حالا هیچ نگرانی ندارم چون اکثر افراد رامیشناسم و میدانم که اکثراً متعهد و متدین هستند، بلکه نگرانی من از این است که نکند سستی کنیم و در پیاده کردن اسلام دقت لازم را ننماییم بعداً اشکال پیش بیاید. نکند مثل مشروطه شود که آقایان تلاش کردند و مشروطه را بنا گذاشتند، آن وقت چند نفر از سیاسیون مستبد، مشروطه خواه شدند و حکومت را گرفتند و هر دوره مجلس را بدتر از دوره قبل تشکیل دادند. امروز من هیچ ترسی ندارم، ولی ترسم از آن است که مبادا ما مسائل را به صورتی محکم تحویل دستۀ بعد ندهیم، ترسم از آن است که مبادا از حرفهای خارجیها بترسیم و در پیاده کردن احکام خدا سستی کنیم. ما باید همه چیز را به همان قوّتی که امروز دارد، تحویل دستۀ بعد دهیم، و آنها هم کوشش کنند که به همان قوّت تحویل دستۀ بعد دهند. ما باید بنیان را محکم کنیم و به دستۀ بعد دهیم تا پیش خدا مقصر نباشیم. باید هیچ سستی نکنیم و از این ترس نداشته باشیم که فلان رادیو یا دولت خارجی چه میگوید، رادیوهاباید بهما فحش بدهند. آن روزی را که امریکا از ما تعریف کند باید عزا گرفت. آن روز که کارتر و ریگان[1]از ما تعریف کنند معلوممیشود در ما اشکالی پیدا شده است، آنها باید فحش دهند و ما هم باید محکم کارمان را انجام دهیم. شورای نگهبان بدون ملاحظه از هیچ کس فقط و فقط خدا را در نظر بگیرند. احکام اولیه باید جاری شود و آن روز هم که اضطراری پیش آمد، احکام ثانویه که آن هم حکم خداست را باید جاری نمایند. باید بنیان از امروز محکم شود.
شورای نگهبان و شورایعالی قضایی و مجلس و دولت باید به گونهای عمل کنند که بنیان محکمی را پایه گذاری نمایند. اگر بخواهیم به اسلام پایبند باشیم، باید آینده را در
نظر گرفته و درست نماییم. سعی کنید مثل مشروطه سستی نشود. الحمدللّه امروز مثل زمان مشروطه نیست که خوبها در اقلیت بودند بلکه شما در اکثریت هستید و قلیلی هستند که انحراف دارند. و من قبلاً در مورد انتخابات گفتم که همه چیز ما باید روی موازین اسلامی باشد. افرادی که تعیین میشوند باید کسانی باشند که به درد اسلام و جمهوری اسلامی بخورند، و عقیدهشان هم این باشد که اسلام خوب است. نه فقط اظهار کنند ولی عقیده نداشته باشند، کما اینکه در اول انقلاب خیلیها اظهار اسلام میکردند. البته اقلیتهای رسمی غیر مسلمان قانوناً انتخاب میشوند پس مردم، افرادی را که تعیین میکنند باید سعی در شناسایی آنها نموده و قبل و بعد از انقلابشان را در نظر بگیرند و بعد رأی دهند. پس مسئله خوب بودن خود شخص است نه اینکه از یک دستۀ خاصی باشد، نه اینکه اهل علم باشد، حزبی باشد، بازاری باشد، اینها دیگر شرط نیست، عمده موازین است که قانون و اسلام تعیین کرده است. ما باید مجلس را نگه داریم.
دوره اول مجلس در مشروطه بد نبود و شاید هم خوب بود، ولی بعدها کم کم رسید به جایی که خودشان افرادی را انتخاب میکردند. پس ما باید سعی کنیم مرتبۀ دوم بهتر از اول باشد، مردم بهتر شرکت کنند، مردم در صحنه حاضر باشند و تحت تأثیر کسی واقع نشوند. مردم با علما و اشخاص مورد اعتمادشان مشورت کنند، بعد به هر کس که خواستند رأی دهند. مردم نباید کنار بروند، اگرمردم کنار بروند همه شکست میخوریم. خود مردم نگذارند قلدرها دخالت کنند، افراد نالایق دخالت کنند. اگرعدهای جمع شدند وافراد نالایق را انتخاب کردند، مردم بهآنها رأی ندهند، اگر مردم هم متوجه نشدند. مجلس آنها را قبول نکند. تمام مردم موظفند که در انتخابات حاضر باشند و تحت تأثیر هیچ کس قرار نگیرند. بعد از اینکه مشورت کردند که برای اسلام مفید است رأی دهند. اگر کسی مورد شک بود و یا اگر کسانی منحرف، خودشان را معرفی کردند، به آنها رأی ندهند. ما باید مجلسمان را نگه داریم و کاری کنیم که برای دولتی خوب اساس باشد. مردم اگر از من گِله دارند، از اسلام سرد نشوند. من خلاف کردهام، به اسلام چه. مردم اگر اسلام را، استقلال و آزادی را، نبودن تحت اسارت شرق و غرب رامیخواهند،
همه در انتخابات شرکت کنند و در صحنه حاضر باشند. اگر یک ظالم خلاف کرد، اسلام که نکرده است. پس باید کاری کنیم که ظلم نباشد و ظالم از بین برود. اگر دیدیم در این دوره خلاف شده و به افرادی ظلم شده باید تلاشمان را بیشتر کنیم تا خلاف و ظلم را از بین ببریم نه اینکه کنار رویم و از صحنه خارج شویم. زیرا اگر از صحنه خارج شویم ظلم بیشترمیشود. پس باید اجتماعمان را بیشتر کنیم و بیشتر در صحنه حاضر باشیم. خداوند به شما قدرت و سعادت عنایت فرماید.
والسلام علیکم و رحمة اللّه