صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان ضرورت دفاع از کشور در مقابل دشمن
- محل تهران، حسینیه جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع ضرورت دفاع از کشور در مقابل دشمن
-
حضار
حضار: ناطق نوری، علیاکبر (وزیر کشور)، مسئولان و پرسنل کمیتههای مرکزی انقلاب اسلامی سراسر کشور
بسم اللّه الرحمن الرحیم
من از برادران تشکر میکنم که در اینجا تشریف آوردید تا از نزدیک خدمت شماها برسم. زحمات شما برادران و کمیته موجب قدردانی است که در آن وقتی که اول انقلاب بود و پیروزی انقلاب بود و طبع هر انقلاب یک شلوغیهایی و بیامنیهایی هست، شماها بحمداللّه توانستید شهرها را امن کنید و تسلط پیدا کنید بر شهرها از جهت امنیت؛ و از آن وقت تاکنون هم با برادران سپاهی خودتان، ارتشی خودتان، همه خدمتگزار به اسلام و به کشور عزیز خود بودید. و این امری است که پیش خدای تبارک و تعالی ثبت است، و امیدوارم که تا آخر هم این امر استدامه پیدا بکند و در درگاه خدای تبارک و تعالی نام شما ثبت بشود با نام کسانی که در صدر اسلام برای پیروزی اسلام خدمت کردند.
آنچه که معلوم است و شما همه میدانید ما امروز در حال دفاع هستیم، گو که تبلیغات خارجی بر ضد ما هرچه باشد. لکن شما میدانید که الآن بعضی از شهرهای ما و بعضی از زمینهای ما در دست دشمن است، و شهرهای مرزی ما هر روز در زیر توپهای دوربرد و موشکهای دشمن است و بر همۀ ما واجب است که دفاع کنیم از کشور خودمان؛ و دفاع این است که ما دشمن را تا آنجا برسانیم و برانیم که نتواند با موشکهای خودش شهرهای ما را بکوبد. رفتن در خاک عراق نه هجمه به عراق است، دفاع از اسلام و کشور اسلامی
است. نظیر اینکه اگر یک کسی در خارج منزل شما بایستد از داخل خانه خودش سنگپرانی کند و موجب خسارت جانی و مالی بشود، اگر شما وارد بشوید در منزل او، شما هجمه نکردید به او، شما میخواهید دفاع کنید از خودتان. ما هیچ وقت بنای هجوم به یک کشوری نداریم. ما بنای دفاع داریم از یک متعدی و از یک هجمهگر و از یک خدانشناس که در خارج، وقتی نتواند در داخل وارد بشود و کاری بکند، با توپهای دوربردشان و موشکها از خارج، از جاهای دور میاندازد و کشور ما را ویران میکند و عزیزان ما را میکشد. ما در حال دفاع هستیم گو که این تبلیغات خارجی میگویند که نه شما وارد شدید در کشور دیگری. از اول جنگ تا حالا که آنها وارد بودند صحبتی نبود، حرفی نبود، اشکالی نبود، نه در سازمانها و نه در رسانههای گروهی. امروز که ما برای دفاع از خودمان میخواهیم این را تا جایی ببریم که نتواند به ما خسارت وارد کند، ما هجوم کردیم به عراق؟! طبع آنهایی که تبلیغ بر ضد اسلام میکنند همین است. بنابراین، ما چون مدافع هستیم بر همۀ ما یک امر واجب است، منتها هر کسی دفاع را به یک نحوی باید بکند.
کمیتهها بحمداللّه در داخل دفاع میکنند و در مرزها هم هستند و در جبههها هم هستند، پاسدارها هم همین طور، ارتشیها هم همین طور؛ و این برای این است که ما یک ارتش جدای از سپاه و سپاه جدای از کمیته و کمیته جدای از بسیج و همۀ اینها جدای از عشایر نداریم. ما یک برادرهایی هستیم که اسماءشان مختلف است لکن ارواحشان یکی است. چند تا برادر که هر کدام اسم دارند، اسمشان مختلف است اما گروههای مختلف نیستند، برادرند. گروههای ما اسماءشان مختلف است: بسیج است، سپاه است، ارتشی است، کمیته است و امثال اینها، لکن روح آنها یکی است، وحدت عقیدتی، وحدت ایمانی دارند و این سبب شده است که شماها توانستید این همه قدرتهای بزرگ را بشکنید و در مقابل تمام قدرتها در عالم بایستید، و تا این روح برادری محفوظ است و
کمیته نمیگوید من در مقابل ارتش، ارتش نمیگوید من در مقابل سپاه، سپاه نمیگوید من در مقابل دیگران، تا این روح محفوظ است شما هم محفوظید. و من امیدوارم که ان شاء اللّه این روح وحدت و این روح انسانیت در جامعۀ ما محفوظ باشد؛ و این کشور از آسیبهایی که در آتیه برای او تهیه دارند میبینند محفوظ بماند. و ما ایستادهایم در مقابل دفاع از کشور خودمان و دفاع از اسلام عزیز در مقابل هر مهاجم. مهاجم میخواهد ابرقدرت باشد، میخواهد قدرت کم، فرقی در نظر ما نیست. ما واجب است برایمان دفاع کنیم از نوامیس اسلام و نوامیس خودمان و دفاع کنیم از کشور اسلامی خودمان و مادامی که در حال دفاع هستیم، با هر قدرتی که بخواهد هجمه بکند بر ما، مقابله میکنیم و هیچ هراس نداریم؛ غایت امر این است که ما در راه خدا شهید میشویم و این غایت آمال جوانهای ماست. و من امیدوارم که این قدرت محفوظ بماند و شما با همین قوه و قدرت پیش بروید. و چون در حال دفاع هستیم، مادامی که جبههها احتیاج دارند به اینکه کمک بشود برایشان، بر همه واجب است که در جبهه بروند و دفاع کنند. البته کمیتهها چون کارهای داخلی دارند آنها هم در حال دفاع هستند. دفاع داخلی هم مهم است و همین طور آنهایی که در کردستان هستند و در آنجا زحمت میکشند، همان طوری که کسانی که در جبهههای غرب هستند و جنوب هستند، آنهایی که در کردستان و جاهای دیگر هم زحمت میکشند مورد تقدیر همۀ ملت است. و ما از باب اینکه یک ملت واحد هستیم، یک جمعیت واحد هستیم، همۀ ما برای همۀ کسانی که برای این کشور زحمت میکشند و برای این ملت جانفشانی میکنند و برای اسلام فداکاری میکنند، دعا میکنیم، و همۀ ملت شکرگزارند نسبت به همۀ شماها.
و شما میبینید که در مقابل شما جوانهای عزیز سرتاسر ملت، سرتاسر کشور، جوانهای برومند سرتاسر کشور، در مقابل شما همه جور دشمنی هست، دشمنهای نظامی هست، دشمنهای تبلیغاتی هست. شما الآن ملاحظه میکنید که این نفتی که الآن نشت
کرده است در خلیج و برادرهای خلیجی ما را به زحمت انداخته است و ملت عرب را دارد به زحمت میاندازد و الآن در حال زحمت هستند، شما ملاحظه بکنید که تمام این تبلیغات خارجی باز به ضد ماست. نظیر این است که بگویند که چرا شما نفت دارید تا اینکه صدام بزند و نفتتان بیاید، این تقصیر با شماست که نفت دارید، این تقصیر با شماست که مردمتان در خوزستان هستند، تقصیر از صدام نیست که اینها را میکشد، تقصیر از آنهاست که آنجا هستند و کشته میشوند. اینها وضعشان این طوری است که یک کلمه راجع به صدام که چرا این کار را کردی، چرا این نفت را، حالا ما کار نداریم به[اینکه]احتیاج به این نفت جزئی نداریم بحمداللّه. ما راجع به این حرف میزنیم که خوب، این برادرهای عربی که الآن در اطراف خلیج هستند، از کویت و نمیدانم قطر و دوبی و بحرین و امثال اینها، اینها الآن در مضیقۀ آب هستند، نمیگویند که چرا این کار را کردی، این دولتها نمیگویند صدام چرا این کار را کرده، میگویند نفتهای ایران آمده اینجا! نفتهای ایران خودش راه افتاده رفته آنجا! اصلاً وضع دنیا یک وضع تأسفباری است که نمیشود گفت که این چه جور وضعی پیدا کرده؛ این چه روحیهای است که این مردم دنیا پیدا کردند. یعنی اینهایی که رسانههای گروهی دستشان است و اینهایی که قدرتها دستشان است اجتماع میکنند که ببینیم چه باید کرد. خوب، چه باید کرد؟ هرچه صدام اجازه فرمایند آن طور باید عمل کرد! یک نفر آدمی که این همه تاکنون جنایت کرده و یک کلمه نگفتید شماها خوب این جنایت به ما بوده؛ تقصیر ما هم این است که میگوییم اسلام باید باشد. اما این جنایت اخیری که کرده است و به اعراب این جنایت را کرده است، به ما که این جنایت نشده، جنایت به ما این است که نفت ما رفته است، اما بیچاره زن و بچه این عرب چه کرده؟ زن و بچه خلیج چه کرده است؟ در عین حالی که این جنایت به خود آنها وارد شده است، حالا هم که اجتماع میکنند نمیتوانند جلوی این را بگیرند، جلوی این را بگیرند که تضمین بدهد که حمله نکند تا بروند درست کنند اینجا را. این وضع، یک وضع عجیبی پیدا کرده است این دنیا. و خداوند انشاءاللّه اصلاح کند این بشر را و این وضعی که الآن، این روحیهای که الآن بشر به خودش گرفته است.
این خودباختگی که الآن این دولتهای اطراف خلیج و غیر خلیج و اینها از خود نشان میدهند نسبت به قدرتهای بزرگ، اینها گمان میکنند که اگر صدام مثلاً دستش برسد یکی از اینها را میگذارد سر کار باشند صدام یک روحی دارد که نمیشود جلویش را بگیرد، نمیتواند جلویش را بگیرد، اگر میتوانست جلویش را بگیرد که خودش را به این وضع نرسانده بود؛ باز اینها کمک او میکنند. اینها خیال میکنند که اگر اینها گرفتار شدند، امریکا میآید و جلوی این را میگیرد که مبادا به آنها صدمهای وارد بشود. امریکا شماها را برای نفتتان میخواهد. امریکا شما را برای این میخواهد که بازار درست کند که نفتتان را ببرد و بنجلها را بیاورد به شما بفروشد به قیمت گران؛ چه کار دارد امریکا به اینکه شما چه حال دارید. شما هر حالی میخواهید داشته باشید، ملتهای شما هرچه میخواهند گرسنه باشند، ملتهای شما هر چه میخواهند تشنگی بکشند الآن، او چه کار به این کارها دارد، او میخواهد که از شما استفاده ببرد؛ نه استفادهای که یک انسان از انسان میبرد، نه استفادهای که یک انسان از یک عبد میبرد، استفادهای که حتی از حیوانات هم پستتر ما را حساب میکنند و میخواهند استفاده ببرند.
تا مجتمع نشوید، تا دستتان را به هم ندهید، تا اخوت اسلامی را حفظ نکنید، نمیتوانید در مقابل این قدرتها بایستید. تمام شیرۀ جان شما را میکشند و میبرند و ملت شما را آن طور ضعیف و زبون و بیچاره میکنند و همه نشستهاید هی منتظرید که امریکا برایتان کار بکند. همان طوری که ما ننشستیم که امریکا یک کاری برای ما بکند. ما نشستهایم که امریکا اگر بخواهد شیطنت کند جلویش را بگیریم، نشستهایم که اگر شوروی بخواهد کاری بکند جلویش را بگیریم، دفاع بکنیم از خودمان. ما دنبال این نیستیم که امریکا برای ما کار بکند. «ما امریکا را زیر پا میگذاریم» در این امور؛ نمیگذاریم که دخالت در امور ما بکند، نمیگذاریم کسی دیگر هم دخالت بر ما بکند.
بخواهند هم اگر چنانچه هجمه بکنند، ما نمیگذاریم اینها طیارههایشان پیاده بشوند، چتربازهایشان را بین هوا میکشیم، از بین میبریم. مگر آنها میتوانند به اینجا هجمه کنند؟ ولی آنها هیچ وقت عقلشان به این کمی نیست که بخواهند یک هجمهای بکنند؛ آنها دنبال نقشهاند که ما را به جان هم بیندازند.
من این را کراراً عرض کردهام و کراراً هم به شما خواهم گفت اگر زنده باشم. که مادامی که شما با هم هستید، کمیتهای نمیگوید من کمیته باید چه باشم، کمیتهای میگوید ما مسلمانها باید چه جور باشیم، ارتشی هم نمیگوید من ارتشی باید چکاره باشم، این هم میگوید که ما قوای مسلحه باید چه جور باشیم، ملت ما باید چه باشد، سپاهی هم همین را میگوید، عشایر هم همین را میگوید، بازاری هم همین را میگوید، کوچهای هم همین را میگوید، مادامی که این طور هستید محال است که قدرتی بتواند به شما غلبه بکند. نمیشود، برای اینکه این قدرتهای بزرگ دنبال این هستند که یک منافعی پیدا کنند. دنبال این نیستند که یک ضرری بزنند، میخواهند منفعت برای خودشان پیدا بکنند منتها اگر عالم هم بر باد رود منفعت برای آنها باشد، خوب است. اما یک کشوری این جوری را میبینند که منفعت اینجا ندارند، اینها با آن قدرتشان در افغانستان فهمیدند که ضرر کردند. من هم از آن روز اولی که سفیرشان آمد پیش من و گفت دولت افغانستان از ما خواسته، گفتم نکنید این کار را شما ضرر میبرید، حالا هم فهمیدند که ضرر بردند. میدانند که نمیشود یک مملکتی که وضعش این طوری است نمیشود به آن هجمه کرد، منفعت در اینجا نیست، همهاش ضرر است. لکن دنبال این هستند که بین شماها اختلاف بیندازند، دنبال این هستند که زمزمۀ اختلاف ایجاد کنند، یک جا بگویند کمبود هست، یک دسته هی فریاد بزنند که ما کم داریم، کم داریم. اینها خیال میکنند که جاهای دیگر زیاد دارند. آقا در جاهای دیگر صفهای طولانی بیشتر از اینجاست. اینجا قحطی نیست که، اینجا فراوانی است منتها گرانی است؛ گرانی هم علاج میشود. ما نوامیس
خودمان را، اسلام خودمان را، جان خودمان را، جان جوانانمان را به خطر بیندازیم که گوشت گران است! میوه گران است! و اگر بخواهد این شکاف پیدا بشود که یک دسته نِقْ بزنند و یک دسته هم کمک او بکنند و یک دسته هم ـ نمیدانم ـ تبلیغات سوء بکنند و بین خود ملت، هی داخل هم و خصوصاً بین سپاه و ارتش و کمیته و امثال اینها خدای نخواسته، این وحدتی که هست از بین برود، آن روزی که این وحدت از بین رود مرگ همۀ ما و به باد رفتن همۀ نوامیس و به باد رفتن همۀ زحمتهای انبیا ـ علیهم السلام ـ نسبت به این کشور خودمان و نسبت به کشورهای دیگر به باد فنا خواهد رفت.
شما بدانید و باید بدانید اشخاصی که روشنفکرند باصطلاح، اشخاصی که کنار نشستهاند و فحش میدهند، اشخاصی که بیرون نشستهاند و توجه به مسائل داخل ندارند، بدانند که اگر یک سیلی بخورد امروز اسلام در این کشور، تا آخر دیگر باید ملتها تحت این فشارها باشند. امروز اسلام در اینجا سر بلند کرده است و بیرقش بلند شده است و من امیدوارم که این جلوهاش به همه جا برسد، و مستضعفین از زیر بار این ظلمها بیرون بروند. آنهایی که نق میزنند برای این کشور و به خیال خودشان دلشان برای اسلام میسوزد، آنها بدانند که اگر این اسلامی که الآن در اینجا هستش سیلی بخورد اسلام تا آخر سیلی خورده است؛ باید هی بنشینید و حسرت ببرید. باز هم برگردد به آنجایی که یک نفر پاسبان بیاید همهتان را وقتی که از بین ببرد به همهتان اهانت کند جرأت حرف زدن نداشته باشید. زمان رضاشاه را یادتان هست، زمان اوایل محمدرضا هم یادتان هست، اخیراً البته زورش نمیرسید. تا دست به هم ندهید، تا همه با هم نباشید، تا آنهایی که به نوایی نرسند خیال کنند این نواست. واللّه خدا میداند که اینهایی که الآن گرفتار هستند، این وزیر کشوری که اینجا نشسته گرفتار است الآن، نه اینکه نوا دارد، بینواست. رئیس جمهورش هم همین طور، مجلسش هم همین طور و دولتش هم همین طور، پاسبانهایش و ـ نمیدانم ـ قوای مسلحش هم همین طور، اینها جانفشانی دارند برای این
مملکت میکنند؛ باید اینها را حفظشان کرد. نباید نِقْ زد، باید نگهداری کرد از اینها برای خاطر خدا، برای خاطر نوامیس خودتان، برای خاطر کشور خودتان. اگر دلسوز برای کشور هستید باید که[همت]بکنید، هی ننشینید آنجا بگویید ما کشورمان دارد از بین میرود؛ شما دارید تبلیغ میکنید. با تبلیغ، شماها میخواهید کشور را از بین ببرید والاّ عهد و پیمان بستن با ـ نمیدانم ـ صدام، کشور ما را حفظ میکند؟! وادار کردن ـ نمیدانم ـ دولتهای خارج را به اینکه به اینجا چه بکنند کشور را حفظ میکند؟! خوب، یک قدر آدم بشوید، توجه بکنید به مسائل. و من امیدوارم که هر کس هر کاری میخواهد بکند، شما جوانهای ما، این ملت ما، این ملت عزیز ما همهشان با هم همین طوری که الآن برادر هستند برادر باشند و همین طوری که با هم متحد هستند و من و تو ندارد در کار، اینطور باشند تا انشاءاللّه کشورشان حفظ بشود و هیچ کس هم نتواند به شما آسیبی برساند. خداوند انشاءاللّه همۀ شما را حفظ کند و موفق باشید و مؤید باشید و به کارهایتان ادامه بدهید و با قدرت به پیش بروید که اسلام را انشاءاللّه صادر کنید به جاهای دیگر. و خداوند همۀ شما را حفظ و موفق نگه دارد.
والسلام علیکم و رحمة اللّه