صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان اهمیت و تأثیر نهضت سیدالشهدا (ع)
- محل تهران، حسینیه جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع اهمیت و تأثیر نهضت سیدالشهدا (ع)
-
حضار
حضار: ملکوتی، مسلم (نماینده امام و امام جمعه تبریز) ـ خطبا، علما، روحانیون و مداحان قم، تهران، آذربایجان شرقی و غربی
بسم اللّه الرحمن الرحیم
من از علمای محترم آذربایجان و اهل علم آنجا و علمای تهران و برادران علمای اهل سنت تشکر میکنم و سلامت و سعادت همه را از خداوند تعالی مسئلت میکنم. در آستانۀ شهر محرم، مصیبتی بر همه ما وارد شد و آن شهادت این پیر هشتادساله[1][است]که عمر شریف خودش را در راه اسلام و در راه خدمت به مردم و راه تهذیب جامعه صرف فرمود. ملت ما از طفل شش ماهه تا پیرمرد هشتاد ساله را در راه خدا فدا کرد و این اقتدا به بزرگمرد تاریخ، حضرت سیدالشهدا ـ سلاماللّه علیه ـ است.
حضرت سیدالشهدا ـ سلاماللّه علیه ـ به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد. با اینکه از اول میدانست که در این راه که میرود، راهی است که باید همۀ اصحاب خودش و خانوادۀ خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای اسلام قربانی کند، لکن عاقبتش را هم میدانست. اگر نبود این نهضت؛ نهضت حسین ـ علیهالسلام ـ یزید و اتباع یزید اسلام را وارونه به مردم نشان میدادند. و از اول، اینها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به اولیای اسلام حقد و حسد داشتند.
سیدالشهدا با این فداکاری که کرد، علاوه بر اینکه آنها را به شکست رساند و اندکی که گذشت، مردم متوجه شدند که چه غائلهای و چه مصیبتی وارد شد. و همین مصیبت موجب به هم خوردن اوضاع بنیامیه شد، علاوه بر این، در طول تاریخ آموخت به همه که راه همین است. از قلّت عدد نترسید، عدد، کار پیش نمیبرد، کیفیت اعداد، کیفیت جهاد، اعدای مقابل اعدا، آن است که کار را پیش میبرد. افراد ممکن است خیلی زیاد باشند، لکن در کیفیت ناقص باشند یا پوچ. و افراد ممکن است کم باشند، لکن در کیفیت توانا باشند و سرافراز.
تاریخ، این نهضت ایران را و این انقلاب را فراموش نخواهد کرد، و این فداکاریای که در همۀ قشرهای ملت اسلامی است در ایران، فراموش نخواهد کرد. و این وحدتی که بین اقشار ملت از هر طبقه هستند، بین برادران اهل سنت و برادران شیعی مذهب، تحقق پیدا کرده است و این اخوت اسلامی فراموش نخواهد شد و این انقلاب به خواست خدای تبارک و تعالی شکست نخواهد خورد. گو اینکه همۀ قدرتهای بزرگ دنیا و آنهایی که در بلوک شرق و غرب هستند، با انقلاب ما دشمن باشند، گو اینکه همۀ رسانههای گروهی دنیا بر ضد این نهضت قلمفرسایی کنند و دروغپردازی؛ آنچه حقیقت است، روشن خواهد بود و روشن خواهد شد. آن روزی هم که حضرت سیدالشهدا را مظلوم شهید کردند، بعضی از اشخاصی که بودند، او را به اسم خارجی و اینکه در حکومت حق وقت، قیام کرده است، اینطور معرفی کردند. لکن نور خدا میدرخشد و خواهد درخشید و عالم را خواهد از نور پر کرد.
تکلیف ما در آستانۀ شهر محرمالحرام چیست؟ تکلیف علمای اعلام و خطبای معظّم در این شهر چیست؟ در این شهر محرم، تکلیف سایر قشرهای ملت چی هست؟ سیدالشهدا و اصحاب او و اهل بیت او آموختند تکلیف را: فداکاری در میدان، تبلیغ در
خارج میدان. همان مقداری که فداکاری حضرت ارزش پیش خدای تبارک و تعالی دارد و در پیشبرد نهضت حسین ـ سلاماللّه علیه ـ کمک کرده است، خطبههای حضرت سجاد و حضرت زینب هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تأثیر داشته است.
آنها به ما فهماندند که در مقابل جائر، در مقابل حکومت جور، نباید زنها بترسند و نباید مردها بترسند. در مقابل یزید، حضرت زینب ـ سلاماللّه علیها ـ ایستاد و آن را همچو تحقیر کرد که بنیامیه در عمرشان همچو تحقیری نشنیده بودند، و صحبتهایی که در بین راه و در کوفه و در شام و اینها کردند و منبری که حضرت سجاد ـ سلاماللّه علیه ـ رفت و واضح کرد به اینکه قضیه، قضیۀ مقابلۀ غیر حق با حق نیست؛ یعنی، ما را بد معرفی کردهاند؛ سیدالشهدا را میخواستند معرفی کنند که یک آدمی است که در مقابل حکومت وقت، خلیفۀ رسول اللّه ایستاده است. حضرت سجاد این مطلب را در حضور جمع فاش کرد و حضرت زینب هم.
امروز کشور ما هم به همین نحو است. سازمان عفو بینالمللی، که من باید بگویم «سازمان جعل بینالمللی»، «سازمان کذب بینالمللی»، در یک بیانیهای که صادر کرده است، همان تهمتهایی که در صدر اسلام به اسلام، به رسول خدا و به اولاد و اتباع او میزدند، زاید بر او را بر کشور ما زدهاند. همان دروغهایی که اتباع یزید منتشر میکردند، امروز همین سازمان عفو بینالمللی ـ به اصطلاح ـ منتشر میکند یک همچو دروغهایی را. انسان خجالت میکشد که بگوید ما در یک کشورهایی و در یک زمینی زندگی میکنیم که اینها رسانههای گروهیاش است و اینها هم سازمانهای عفو بینالمللی و سازمانهای دیگرش است. انسان عار دارد که بگوید ما در عصری زندگی میکنیم که تمام ارزشها، تمام ارزشها فدای قدرتهاست، فدای منافع مادی است و برای خود جز منافع مادی چیزی را ارزش نمیدانند. و ما امروز اینطور مبتلا هستیم.
آن پیرمرد سالخوردۀ زاهد عابد متعهد را میکشند و آن فُسّاق و آن منافقین میگویند که این را ما کشتیم؛ برای اینکه مستقیماً در شکنجهها و در قتلها، مستقیماً دخالت داشته است! این چه بیآبرویی است که اینها دارند؟! چه سنخ تربیتی است که اینها شدهاند؟! از
آن طرف، آنهمه تهمت به جمهوری اسلامی و از آن طرف، اینطور جنایات به اشخاصی که شبها در خلوت با خدا هستند و روزها در جهاد. تکلیف ماها را حضرت سیدالشهدا معلوم کرده است: در میدان جنگ از قلّت عدد نترسید، از شهادت نترسید.
هر مقدار که عظمت داشته باشد مقصود و ایدۀ انسان، به همان مقدار باید تحمل زحمت بکند. ما باز درست نمیتوانیم ادراک کنیم که حجم این پیروزی چقدر است. دنیا بعد ادراک خواهد کرد که این پیروزی ملت ایران چه حجمی دارد. به همان حجمی که این پیروزی دارد و این مجاهدت، همان حجمی را که دارد، در ازایش مصیبتها هم باید حجمشان زیاد باشد. ما نباید متوقع باشیم که همۀ قدرتها را[که]دستشان را از منافعشان در اینجا و انشاءاللّه، در منطقه کوتاه کردیم و متوقع این باشیم که که هیچ صدمهای به ما وارد نمیشود. ما نباید متوقع باشیم که با اینهمه پیروزی، ما همینطور سالم خواهیم ماند. ما همینطور روزمره، همانطوری که سابق بوده، حالا هم باید باشیم. تکلیف همۀ روحانیون، چه خطبایی که منبر تشریف میبرند، یا ائمۀ جمعه و جماعت و هر کس که با مردم سروکار دارد و با آنها صحبت میکند، این است که وضعیت قیام حضرت سیدالشهدا را به مردم درست بفهمانند که قیام برای چی بود، چه بود و با چه عدهای قیام شد و با تحمل چه مصایبی آن قیام به آخر رسید ـ که به آخر نخواهد رسید.
این را باید همۀ گویندگان توجه بکنند، و ما باید همه متوجه این معنا باشیم که اگر قیام حضرت سیدالشهدا ـ سلاماللّه علیه ـ نبود، امروز هم مانمیتوانستیم پیروز بشویم. تمام این وحدت کلمهای که مبدأ پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد. سید مظلومان یک وسیلهای فراهم کرد برای ملت که بدون اینکه زحمت باشد برای ملت، مردم مجتمعند. اسلام مساجد را سنگر قرار داد و وسیله شد از باب اینکه از همین مساجد، از همین جمعیتها، از همین جمعات، از همین جمعهها و جماعات، همۀ اموری که اسلام را به پیش میبرد و قیام را به پیش
میبرد، مهیا باشد و بالخصوص حضرت سیدالشهدا از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان وضع باید چه جور باشد و در خارج میدان وضع چه جور باشد و باید آنهایی که اهل مبارزۀ مسلحانه هستند چه جور مبارزه بکنند، و باید آنهایی که در پشت جبهه هستند چطور تبلیغ بکنند. کیفیت مبارزه را، کیفیت اینکه مبارزه بین یک جمعیت کم با جمعیت زیاد باید چطور باشد، کیفیت اینکه قیام در مقابل یک حکومت قلدری که همه جا را در دست دارد، با یک عدۀ معدود باید چطور باشد، اینها چیزهایی است که حضرت سیدالشهدا به ملت آموخته است و اهل بیت بزرگوار او و فرزند عالیمقدار او هم فهماند که بعد از اینکه آن مصیبت واقع شد، باید چه کرد. باید تسلیم شد؟ باید تخفیف در مجاهده قائل شد؟ یا باید همانطوری که زینب ـ سلاماللّه علیها ـ در دنبالۀآن مصیبت بزرگی کهتُصَغَّرُ عِنْدَهُ الْمَصائِبُ،[2]ایستاد و در مقابل کفر و در مقابل زندقه صحبت کرد و هر جا موقع شد، مطلب را بیان کرد و حضرت علی بن الحسین ـ سلاماللّه علیه ـ با آن حال نقاهت، آنطوری که شایسته است تبلیغ کرد.
ما امروز در مقابل اینهمه تبلیغاتی که در عالم دارد میشود بر ضدمان، در مقابل آنها واقع هستیم. در مقابل مطبوعات، در مقابل رادیوها، در مقابل سخنرانیها، در مقابل سازمانها: ما در مقابل اینها واقع هستیم و ما منافع آنها را از دستشان گرفتهایم و دست آنها را از کشورمان قطع کردهایم و برای ادامۀ این نهضت، باید کوشش کنیم. یک نعمتی است خدا به ما داده است، ما باید این نعمت را حفظ کنیم. اسلام که میرفت در عصر رژیم منحوس پهلوی از بین برود، اسلام را برگرداندیم و آن که دشمن او بود کنار زدیم و امروز باید این نعمت را حفظ کنیم. تکلیف همه این است که این نعمتی که خدای تبارک و تعالی داده است، به شکر این نعمت، مجاهده کنیم برای حفظ او. بحمداللّه، سربازهای اسلام در جبههها، از ارتشی و پاسدار و بسیج و عشایر و اینها گرفته تا آنهایی که کمک به
آنها میکنند، آنها دارند خدمت خودشان را به شایستگی انجام میدهند و دشمن را روز به روز، ساعت به ساعت عقب مینشانند. و ما باید در پشت جبهه، همانطوری که تودههای مردم در پشت جبهه دارند کمک میکنند به جبههها، علمای اعلام، گویندگان بزرگ، خطبای عظیمالشأن هم باید جهاد کنند و جهاد آنها تبلیغ است، جهاد آنها فهماندن حجم این پیروزی است و این عملی که شما برای او انقلاب کردید و این ایدهای که برای او قیام کردید، فهماندن به ملتها و ملت که مقدار این پیروزی چقدر است و برای حفظ او باید چه کرد. همانطوری که پیروزی حاصل شد به حضور همۀ جمعیتها در میدان و در صحنه، حضور همه در صحنههای نبرد جبهه و پشت جبهه، حفظ این نعمت بزرگ الهی هم محتاج به این است که حاضر باشند جوانهای ما، حاضر باشند که هر وقتی آنها را خواستند، بروند و از اسلام دفاع کنند.
اسلام یک امری است که انبیا، که نبیاکرم، که اولاد نبیاکرم و اصحاب متعهد نبیاکرم برای او جانفشانیها کردند و برای او زحمتها کشیدند. اسلام چیزی است که از[سوی]خدا آمده است و باید حفظ بشود و اگر ـ خدای نخواستهـ این پیروزی که دنبال این انقلاب به دست شماآمده است، به واسطۀ سستی ما، به واسطۀ ضعف تبلیغ ما، به واسطۀ ضعف حضور ملت ما، به شکست ـ خدای نخواسته ـ برسد، بدانید که اسلام تا قرنها دیگر نمیتواند سربلند کند. تکلیف، بزرگ است و همه باید این تکلیف بزرگ را بپذیریم. آخر مطلب شهادت است و وصول به لقاءاللّه و حضور در محضر حضرت سیدالشهدا و امثال او، و این غایت آمال اشخاصی است که عشق به خدا دارند. و ما میبینیم در جبههها، برای ما نقل میکنند از جبههها که این جوانهای عزیز در جبههها شب چه حالی دارند؛ چه ذکر و فکر و دعایی دارند و نمازی و روز با چه نشاطی به جبههها میروند. این چیزی است که خدای تبارک و تعالی، نعمتی است که خدای تبارک و تعالی به این ملت عطا فرموده است. این این نعمت را حفظ کنید.
شما آقایان روحانیون و همۀ روحانیونی که در کشور هستند، همه مکلفند به اینکه این
نعمت خدا را، این عطیۀ الهی را حفظ کنند و شکر این نعمت را برآورند و شکر به این است که تبلیغ کنند. آنچه که سیدالشهدا عمل کرد و آن ایدهای که او داشت و آن راهی که او رفت و آن پیروزی که بعد از شهادت برای او حاصل شد و برای اسلام حاصل شد، به مردم روشن کنند و بفهمانند به همه که مسئله مجاهده در راه اسلام آن است که او کرد. میدانست که با یک عدۀ قلیل کمتر از صد نفر نمیشود مقابله با یک همچو ظالمی دارای همه چیز کرد، در صورتهای مادی، لکن میدانست که همین شهادت پیروز کرد اسلام را و اسلام را تجدید کرد. همین شهادت این پیرمردهای محراب از مدنی،[3]ـ رحمهاللّه ـگرفته تا این شهید اخیر ما، همین شهادتها پیروزی را بیمه میکند. همین شهادتهاست که دشمن شما را رسوا میکند در دنیا، هر چند که همۀ دنیا با آنها موافق باشد. همین سازمان عفو بینالمللی که آن همه دروغپردازی کرده است، سند صحیح هم دارد، سند صحیحش این است که منافقین اینطور میگویند، مستند این است که در نوشتههای منافقین این امور هست؛ آنهایی که دشمن اسلامند، آنهایی که دشمن ملت هستند، دشمن مسلمانان هستند، آنهایی که دیوانه شدند برای اینکه نرسیدند به آن اهدافی که داشتند و او سلطۀ بدتر از سلطۀ محمدرضا بر این کشور بود.
شما باید تبلیغ کنید آقا! محرم است. این محرم را زنده نگهدارید. ما هر چه داریم از این محرم است و از این مجالس. مجالس تبلیغ ما هم از محرم است، از این قتل سیدالشهداست و شهادت اوست. ما باید به عمق این شهادت و تأثیر این شهادت در عالم برسیم و توجه کنیم که تأثیر او امروز هم هست. اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمیشد. همه در تحت بیرق امام حسین ـ سلاماللّه علیه ـ قیام کردند. الآن هم میبینید که در جبههها وقتی که نشان میدهند آنها را، همه با عشق امام حسین است که دارند جبههها را گرم نگه میدارند. لکن در این اجتماعاتی که در محرم و صفر میشود و در سایر اوقات، مبلغین عزیز و علمای اعلام و
خطبای معظّم باید مسائل روز را، مسائل سیاسی را، مسائل اجتماعی را و تکلیف مردم[را]در یک همچو زمانی که گرفتار اینهمه دشمن ما هستیم، معیّن کنند؛ به مردم و به کشور بفهمانند که ما در بین راه هستیم و باید تا آخر راه انشاءاللّه، برویم. ما با این ترتیبی که تاکنون بوده است و کشور ما و افراد کشور ما بحمداللّه، حاضر بودند، با این ترتیب اگر پیش برویم، آخر کارمان به پیروزی مطلق میرسد. لکن نباید سست بشویم.
این کشور ما که قیام کرد، از اول هم که قیام کرد، جمهوری اسلامی و استقلال کامل و «نه شرقی و نه غربی» را اعلام به دنیا کرد و از اول اعلام کرد به دنیا که ما نه تحت حمایت امریکا و نه تحت حمایت شوروی و نه تحت حمایت هیچ قدرتی نیستیم؛ ماییم و تحت عنایات خدای تبارک و تعالی و پرچم توحید که همان پرچم امام حسین ـ علیهالسلام ـ است. وقتی این اعلام را شما به دنیا کردید و معلوم است پشت سر این اعلام، دنیا بر ضد شما خواهند قیام کرد، از اول باید توجه به این معنا بکنید که ما هم همانطوری که سیدالشهدا در مقابل آنهمه جمعیت و آنهمه اسلحهای که آنها داشتند، قیام کرد تا شهید شد. ما هم همینطور، ما هم برای شهادت حاضریم. الآن هم میبینید که در عین حالی که عدهای از بزرگان جمعه را از بین بردند، آنهایی که الآن هستند، تمام با روی گشاده اعلام میکنند که ما تا مرز شهادت این پست را داریم و حاضریم. همه باید اینطور باشند.
اگر نهضت شما و قیام شما و اینها مثل قیامهای دیگر بود که برای رسیدن به یک چیزهای دنیوی بود؛ قیام کرده بودید که فراوانی باشد، قیام کرده بودید که ارزانی باشد، قیام کرده بودید که رفاه باشد، قیام کرده بودید که مجالس لهو و لعب باشد، اگر برای اینها قیام کردید، خوب حق دارند که آنهایی که میخواهند شکوه کنند، شکوه کنند. البته تودۀ مردم شکوه ندارند، آنی که دارد، آنهایی است که از آن مجالس لهو و لعب بازماندهاند، لکن تودهای که قیام کرده است[برای خدا بوده]و از اول هم غیر از اینکه ما برای اسلام و
جمهوری اسلامی قیام کردهایم، دیگر آمال و آرزویی نداشتیم. این ملت خسته نمیشود. این ملت اینطور نیست که بگوید حالا که نرسیدیم به آن، پس برویم سراغ کارمان. این ملت میبیند رسیده به آن. الآن موج این نهضت شما و انقلاب شما، در عالم این موج رفته است، در همه جای دنیا این موج پیروزی شما سایهافکن است. «ایرانی» که مطرح نبود در مجامع دنیا، جز اینکه یک عضوی است از اعضای نوکرهای امریکا، امروز در همۀ دنیا آنهایی که انصاف دارند، تصدیق میکنند که این جمهوری اسلامی پیروز است و پیروزی او هم ادامه دارد.
برادران عزیز، مأیوس نباشید:لا تَیْأسُوا مِنْ رَوْحِاللّه.[4]از آن چیزهایی که خدا عنایت به شما میکند و از آن عنایات الهی مأیوس نباشید و نیستید و شما پیروزید و در دنیا سرافرازید. شما ملتی هستید که[اصل مبارزه هستید.]اگر یک ملتی بود که کاری از او نمیآمد، گوشهگیری کرده بود، انعزال کرده بود، نه امریکا با او مخالف بود، نه شوروی هم و نه سایر قدرتها؛ همانطوری که در زمان سابق، مثل برّه مردم را خوابانده بودند و آنها هم به جان این برّه افتاده بودند، سرش را او میبرید و دستش را او میبرید. بله، شکم برای یک عدهای تا اندازهای جور بود، درست بود، اما محرومین چطور بودند؟ در آنوقت، محرومین را بروید حساب کنید. ملت ما که همان یک دسته نیستند که دور و بر ـ مثلاً ـ قدرتهای در اینجا پروبال بزنند واستفاده کنند. ملت ما اکثرش این محرومینی هست که سرتاسر کشور هستند و در آن زمان، اصلاً برای آنها کاری نشده بود و امروز در همین مدت کم، بیشتر از آن مدتی که آنها بودند در این کارها، کار انجام گرفته است، در صورتی که ایدۀ شما این نبوده است؛ اینها از توابع هست. آن چیزی که شما میخواستید اسلام بود. آن چیزی که شما میخواستید، جمهوری اسلام بود. آن چیزی که شما میخواستید، «نه شرقی و نه غربی» بود و این حاصل است. این را حفظش کنید. الآن
اشخاصی هستند که عقیدهشان این است که ما باید باز یا برویم آن طرف یا برویم آن طرف، لکن ملت ما قبول نمیکند دیگر این معانی را. ملت ما از اول قیام کرد برای اینکه جمهوری اسلامی بدون اینکه بوی شرق یا غرب را بدهد مطلوب اوست. حالا که اینهمه جوان داده است و اینهمه خون داده است و اینهمه عزیزان را از دست داده است، حالا دیگر نمیآید بگوید که خیر، حالا همۀ ما را کشتید، دست شما درد نکند، بسماللّه! ما تا آخرین وقت و تا آخرین نفس ایستادهایم و ملت ایستاده است و بحمداللّه، با قدرت دارد پیش میرود.
شما قدرت نمایی در دنیا کردید. غافل از این قدرت نمایی نباشید. اینهمه دشمنها برای همین است که این یک قدرتی در مقابل دنیاست و متحیرند باید چه کرد با این قدرت. شما یک قدرتی نشان دادید به دنیا که تاکنون هیچ جمعیت قلیلی نتوانسته است این قدرت را در جمعیتهای بزرگ ایجاد کند. باید این را حفظش کنید. اسلام را زنده کردید، باید زندگی او را ادامه بدهید. ادامهاش به عهدۀ همه است؛ از آن کسی که شخص اول روحانیون هست و مراجع هستند تا آن طلبه بچهای که مشغول است در درس خواندن. خطبا تکلیف دارند که با خطبه و با صحبت، مردم را بیدار کنند و حفظ کنند. علما و ائمۀ جمعه و جماعات با آن سنگرهایی که دارند، مردم را در سنگر حفظ کنند و خود مردم هم بحمداللّه، حاضر هستند و ما باید از آنها تشکر کنیم و انصافاً ما رهین منت این تودههای بزرگواری هستیم که همه چیزشان را میدهند و چیزی هم نمیخواهند. از آن پیرزنها که آن چیزی که در طول عمرشان تهیه کردند، حالا میآیند برای اسلام میدهند تا آن اشخاصی که قلکشان را میشکنند و پولش را میآورند برای اسلام میدهند. من نمیتوانم توصیف کنم از این ملت و نمیتوانم تجلیل کنم. ما واگذار میکنیم تا خدای تبارک و تعالی به آنها عنایت خاص خودش را اعطا بفرماید. خداوند، همۀ شما را حفظ کند و در این سنگرها محکم پا برجا نگه دارد و مجالس را، مجالس عزا را، دستهجات را به طور کامل و شایسته انشاءاللّه، حفظ کنیم.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته
2 ـ «مصیبتها، پیش آن کوچک میشود».
3 - شهید سید اسداللّه مدنی، نمایندۀ امام و امام جمعه تبریز که به دست یکی از منافقین در محراب عبادت شهید شد.
4 ـ سورۀ یوسف، آیۀ 87:«از رحمت خدا مأیوس نشوید».