صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان گرفتاری ایران، مسلمین و کشورهای اسلامی
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع گرفتاری ایران، مسلمین و کشورهای اسلامی
-
حضار
حضار: استادان، هیأت مدیره و دانشجویان مدرسۀ عالی علوم تربیتی و قضایی قم ـ مسئولان ستاد مرکزی جهاد سازندگی ـ فرماندهان سپاه پاسداران سراسر کشور ـ مسئولان هلال احمر ـ بانوان قم ـ طلاب و اهالی کاشان و اندیمشک
بسم اللّه الرحمن الرحیم
من باید تشکر کنم از آقایانی که در این سرما و زحمت تشریف آوردند اینجا و اینجا را مفتخر کردند به وجود شریف خودشان؛ هم از بانوان و دوشیزگان قم و هم از علمای اعلام حوزۀ علمیه و هم از پاسداران و هم از جهاد سازندگی و دیگران و آقایان طلاب کاشان. انشاءاللّه خداوند همۀ ما و شما را موفق کند که به اسلام و خواستهای اسلام تا آخرین نفس پایدار باشیم و از هیچ توطئه یا تهدیدی خوف نداشته باشیم.
ما چند جور گرفتاری داریم؛ یک جور گرفتاریهای داخلی که همه میدانید از جهت جنگ و از جهت فسادهایی که گروههای فاسد میکنند و از جهات کمبودهایی که داریم، اینها به نظر میآید که خیلی اسباب این نشود که ما عقب نشینی کنیم. ما و شما آقایان و همۀ ملت که همه با هم هستند، گرفتاریهای داخلی را حل میکنند و امروز یک گرفتاری غیر قابل حلی ما نداریم. البته کمبودهایی داریم از قبیل کمبود قاضی، کمبود مبلغ، که این به عهدۀ علمای حوزۀ علمیۀ قم و سایر حوزههاست که با کمال کوشش در این مطلب پافشاری کنند. و وجود قاضی امروز خیلی محل احتیاج است و چند هزار قاضی ما لازم داریم، ایران لازم دارد و آن باید به همت والای علمای بلاد و مدرسین محترم حوزۀ علمیۀ قم ـ ایّدهم اللّه تعالی ـ این کمبود ولو به دراز مدت، اما نه خیلی دراز مدت، این
کمبود انشاءاللّه، حل بشود و حل میشود. و همین طور تربیت مبلغین؛ مبلغین امروز خیلی مورد احتیاج است. در شهرها، در روستاها، در مناطق جنگی و همه جا، در کارخانهها، همه جا مبلغ مورد احتیاج است و کمبود داریم. بسیاری از اوقات میآیند اینجا و شکایت دارند از اینکه نداریم مبلغ. باید باز حوزۀ علمیه، حوزههای علمیۀ همه جا خصوصاً، حوزۀ علمیۀ قم همت کنند که این نقیصه را هم انشاءاللّه، رفع کنند و مسئلهای نیست و خواهد رفع شد.
جنگ هم یک مسئلهای بود که انسان خیال میکرد که یک هائلهای[1]است برای ما و یک مسئلهای است بسیار مهم، لکن معلوم شد که منافعش بیشتر از ضررهایش بود. آن انسجامی که در اثر جنگ بین همۀ قشرها پیدا شد و آن معنای روحانی و معنویای که در خود سربازان عزیز از ارتش و ژاندارمری و سپاه پاسداران به نمایش گذاشته شد و آن روح تعاونی که در همۀ ملت از زن و مرد در سرتاسر کشور تحقق پیدا کرد، به دنیا فهماند که این مسئلهای که در ایران است با همۀ مسائل جداست. اینجا از باب اینکه اصل نهضت را خود ملت کرد و به ثمر رساندنش هم به دست خود ملت شد، چیزهایی که بر ضد این نهضت و برضد این انقلاب است، باز به دست خود ملت از سر راه برداشته میشود و انشاءاللّه این هم به زودی حل خواهد شد.
مسئلۀ گرانی و مسئلۀ احتکار و اینها هم کراراً، گفته شده است به اینکه اینهایی که گرانفروشی میکنند، اینهایی که احتکار میکنند، اینها انصاف داشته باشند که این ملتی که با خون خودش و با زحمت خودش شما را از آن اختناق بیرون آورد و مسئلۀ آن ناامنی به صورت قانونی را از بین برد، هیچ انصاف نیست که شما با این ملت با این مستضعفین اینطور کنید. میدانید که گرانی و احتکار تلخیاش به ذائقۀ مستضعفین و عامه مردم محروم است، مشکل برای اینهاست و الا آنهایی که بالانشیناند و از طبقات مستکبر
هستند و بالانشین، آنها برایشان این امور خیلی مطرح نیست؛ هم ذخیرهها دارند و هم اموال زیاد، هر قیمتی هم باشد میتوانند تهیه کنند. این مستضعفین هستند که بار این زحمت به دوش آنهاست و بار انقلاب هم به دوش قوی محترم آنها بود و هست و امیدواریم که این مسئله هم حل بشود، با انصاف فروشندگان و ثروتمندان و با توجه به اولیای امور. این مسائل داخلی یک مسائلی است که ولو به دراز مدت حل میشود.
بحمداللّه، جهاد سازندگی به طوری که آقا خواندند و ریز این فعالیتها را دادند، بسیار انسان را دلخوش میکند و امیدوارم که فعالیت بیشتر از این بشود و به روستاها، به مستضعفین، به محرومینی که در طول تاریخ محروم بودند، به اینها بیشتر رسیدگی بشود و میشود. و من تشکر میکنم از این همه زحمتها و امیدوارم که از این به بعد هم آقای نوری که در این جرگه وارد شدهاند، با هدایتهایی که میکنند و زحمتهایی که میکشند، و با زحمتهای سایر برادرهای محترم، مشکل هم هر چه باشد، انشاءاللّه حل بشود. مشکلهای داخلی ما یک قسم مشکلات هست که به دست خودمان باید حل بشود و همۀ ملت باید در این باب کوشش کنند. آنهایی که کار میتوانند بکنند کار بکنند، زراعت میتوانند بکنند زراعت بکنند و این مشکل را، مشکل اقتصادی را با دست خود ملت انشاءاللّه حل بشود و ملت مابه خودکفایی انشاءاللّه برسد.
مشکل دانشگاهی هم حل شده است و میشود. من از بعضی روزنامهها گله باید بکنم که گاهی در تیترهایشان یک مطلبی که از یک راه میخواهد برود، منحرفش میکنند به راه دیگر. ما میگوییم دانشگاهها باید باز بشود و در خلال باز شدن زحمت کشیده بشود از جناح خود دانشگاهیها و از جناح روحانیون و جناحهای دیگری خدمت کنند تا اینکه دانشگاهها به آن ترتیب اسلامی برسند. میبینیم که گاهی وقتها در روزنامهها میگویند که دانشگاهها تا اصلاح نشود، نباید باز بشود، گاهی هم گردن من میگذارند این حرف را؛ من از آنها گله دارم که من که میگویم که دانشگاه چون اصلاحش طولانی است باید باز
بشود، نه اینکه صبر کنند تا آن آخر. و یک مطلبی هم به شورای انقلاب فرهنگی عرض میکنم که از قراری که بعضی از آقایان گفتند، ایراد زیاد میگیرند. یک مسئله، مسئله این است که اشخاصی که فاسد هستند و میخواهند افساد بکنند در دانشگاه، حرفی نیست که اینها باید در دانشگاه راه پیدا نکنند، آنهایی که دانشگاه را سنگر کرده بودند و اتاق جنگ درست کرده بودند و این مفاسد را ایجاد میکردند، آنها را باید شناسایی کنند و کنار بگذارند. اما یک دسته جوان هستند از دخترها، از پسرها که اینها گاهی در سابق یک ابتلائاتی به معصیتهایی داشتند و بعد توبه کردند، اینها را نباید آقایان بگویند که شما در فلان وقت یک کار خلافی کردید و حالا دیگر باید محروم باشید از دانشگاه؛ خیر، در توبه باز است، خدای تبارک و تعالی در توبه را باز گذاشته است برای همه معاصی. البته مفسدها نباید باشند، لکن اشخاصی که توبه کردند، اشخاصی که قبلاً افسادی نکرده بودند لکن یک ـ مثلاً ـ خلافی کرده بودند، چه دخترها و چه پسرها و حالا پشیمان شدند، اینها را ما باید با آغوش باز بپذیریم و توبۀ آنها پیش خدای تبارک و تعالی مقبول است و اینها هم راه پیدا کنند به دانشگاه و این جوانها را مأیوس نکنید. این جوانها ذخیره این ملت هستند. انحرافی اگر بوده است فی الجمله، آنها هم که توبه کردند. بنابراین، دانشگاه را باید با جدیت باز کنند و با جدیت دنبال این بروند که به طور حتمی اسلامیاش کنند و تربیتهای اسلامی در آن باشد.
یک گرفتاری هم ما راجع به مسلمین داریم و این گرفتاری که راجع به کشورهای اسلامی است، این باید به دست خود کشورهای اسلامی حل بشود. این را همه میدانند و همه میدانید که آنچه که بر سر مسلمین آمده است، از این قدرتهای بزرگ است و آنچه که باید این مشکلات را حل بکند، وحدت کلمۀ مسلمین است. این مسلمینی که باید همۀ دولتهایشان و ملتهایشان دست به دست هم بدهند و مهاجمین به اسلام را، صهیونیسم را که مهاجم به اسلام است و دشمن سرسخت اسلام است و در صدد این است که یکی بعد از دیگری کشورهایی از شماها بگیرد، به جای اینکه همه با هم متحد بشوید و این
جرثومۀ فساد و سرطان را از بلاد مسلمین بیرون کنید و پاک کنید، با هم مینشینید یا صحبت میکنید، یا صحبتی میکنید که به نفع آنهاست. همۀ همّ و غم بعضی از این کشورها این شده است که در ایران اسلام را میخواهند پیاده کنند. ایرانی که از اول فریاد زده است که ما باید فلسطین را، قدس را آزاد کنیم، هر روزی برایش یک نغمهای میسازند و هر روزی یک بساطی درست میکنند که ایران با ـ مثلاً ـ اسرائیل بست و بند دارد! چه داعی دارید شما که از اسرائیل اینطور توهین میبینید، اینطور اهانت میکند، اینطور حیثیت شما را پایمال میکند، بلندیهای جولان را غصب میخواهد بکند و میگوید من اعتنا به هیچ قدرتی ندارم، یک همچو جرثومۀ فسادی را شما باید با اتفاق خودتان از بین بردارید. اگر از بین برندارید، این یک مادۀ سرطانی است که سرایت میکند به جاهای دیگر، اکتفا به جولان نمیکند، رأی آنها این است که اسرائیل از همۀ نژادها بالاتر است و از فرات تا نیل هم مال اوست و همۀ این جاها باید برگردد به اسرائیل و شما نشستید سر یک امور جزئی و سر یک امور خیلی ناچیز با هم دعوا میکنید و همه همّتان را این قرار دادید که نبادا ایران یک وقتی یک حرفی بزند. ایران که همۀ ارگانهایش فریاد میزنند که ما نظری نداریم به دولتهای دیگری و ملتهای دیگری، الا اینکه با آنها متحد بشویم و فساد را از منطقه بیرون کنیم، دشمنی با ایران را میکنند. این چرا باید اینطور بشود؟
باید توجه بکنند سران قوم توجه بکنند روشنفکران قوم، توجه بکنند علمای بلاد، توجه بکنند علمای کشور همه جا؛ توجه بکنند به اینکه دشمن کی هست و دوست کیست و باید دشمن را بیرون کرد و با دوست دست اتحاد داد. این گرفتاری با دست همۀ مسلمین باید حل بشود و تا اتحاد بین همه مسلمین نشود، این گرفتاریها هست؛ این یک گرفتاری عمومی است برای همه مسلمین.
یک گرفتاری هم گرفتاری برای همۀ جهان است؛ همۀ مستضعفان جهان. این
گرفتاری به اضافۀ همۀ گرفتاریها زیر سر امریکا و شوروی است. اگر امریکا پشتیبانی از اسرائیل نمیکرد، اسرائیل میتوانست فلسطین را غصب کند؟ میتوانست ادعا کند که جولان مال ماست و آن را برای خودشان ثبت کند؟ اگر امریکا نبود و این قدرت شیطانی نبود، این همه فساد در بلاد مسلمین حاصل میشد؟ این همه خونریزیهایی که در بلاد مسلمین انجام میشود با تحریکات امریکاست. امریکا و آنهایی که با او هستند، اینطورند و از این طرف شوروی هم همینطور. دنیا اگر بخواهد از شرّ فساد آسوده بشود، باید همۀ مستضعفین دست به هم بزنند و قدرتهای اینها را محدود کنند در حکومتهای خودشان. اسرائیل میآید جولان را برای خودش قرار میدهد و ملحق میکند به سایر ملکهای غصبیاش. آن وقت این سازمانهایی که خود، ساختۀ خود نیستند و از ملتها نیستند، بلکه چند تا دولت بزرگ اینها را درست کردهاند، یک وقت میبینی که همه یک بساطی درست میکنند، یک صورتی درست میکنند، با هم چه میکنند و یک دسته زیادتری رأی به آن طرف میدهند و بعد هم امریکا میآید وتو میکند. این از آن حکومت جنگل بدتر است، حکومت جنگل باز جنگلی است. حکومت جنگل حکومت قلدری است، لکن اینها حکومت میکنند و بدتر از جنگل عمل میکنند و به خورد ملتها میخواهند بدهند که سازمان حقوق بشر ما داریم، سازمان ملل متحد ما داریم. همان معنایی که در جنگل باید حاصل بشود بدتر از او را در امریکا و شوروی میکنند و بعد سازمان بینالمللی هم میآید یک مانوری میدهد و یک بساطی درست میکند، رأی هم یک عدهای برخلاف میدهند، همه هم برخلاف میدهند، لکن همه هم میدانند که این رأی برخلاف، اثری ندارد. وقتی همۀ اینها میدانند رأی برخلاف، اثر ندارد برای اینکه امریکا ایستاده و با یک «نه» تمام میشود، این کار لغوی نیست که اینها میکنند؟ کی را میخواهند بازی بدهند؟ اصل اساس این را خود اینها درست کردهاند، اساس این سازمانها ساختۀ خود اینهاست. اگر ساختۀ خود اینها نبود، به چه مناسبت باید یک کشوری یا چند تا کشور قلدر حق وتو داشته باشند؟ این را هم از اول خودشان درست کردهاند و این را هم درست کردهاند برای بازی دادن ملتهای کوچک،
مستضعفین جهان. بدتر از این جنایت و بدتر از این وحشیگری در عالم نیست. حکومتهای جنگل باز یک فطرتی دارند، روی آن فطرتشان هم باز ظلمشان را بالسویه میکنند. اما این سازمانها و آنهایی که با دست آنها، با دست جنایتکار آنها این سازمانها درست شده است، آنها تمام حیثیت و انسانیت بشر را از بین میبرند با اسم اینکه ما طرفدار حقوق بشر هستیم؛ طرفدار حقوق بشر که آن همه جنایت را در عالم دارد واقع میشود با دست این دو تا قدرت و هیچ کلمهای نمیگویند، یا اگر بگویند، به شوخی شبیهتر از جدی است؛ آن وقت راجع به ایران آن مسائل را میگویند. باز هم توقع این را دارند که ایران گوش کند به حرف آنها. ایران دیگر راه اسلامی را پیش گرفته و همۀ این سازمانهایی که هستند، اینها را نوکر ابرقدرتها میداند.
بالاخره، اگر بخواهد بشر، مستضعفین عالم اگر بخواهند یک زندگی شرافتمندانه انسانی داشته باشند، باید همۀ مستضعفین جهان به هم دست بدهند و قدرت این قدرتمندانی که حق وتو دارند، اینها را باید محدود کنند.
خداوند انشاءاللّه دنیا را از شرّ این ابرقدرتها نجات بدهد. و ملتهای اسلامی را ازشیطان داخلی خودشان نجات بدهد و ملت ما را هر چه بیشتر منسجم کند. و علما و مدرسین و روشنفکران ما را همانطوری که خدمت تا کنون کردهاند، توفیق خدمت عنایت کند.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته