صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان ظلم قدرتها و مظلومیت ملت ایران ـ اتهامات واهی به نظام اسلامی
- محل تهران، حسینیّۀ جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع ظلم قدرتها و مظلومیت ملت ایران ـ اتهامات واهی به نظام اسلامی
-
حضار
حضار: موحدی کرمانی (نماینده امام در شهربانی) و پرسنل شهربانی، اعضای انجمنهای اسلامی، دانشجویان خارج از کشور
بسم اللّه الرحمن الرحیم
از قرار مذکور از برادرهای خارج از کشور هم، از پاکستان و اندونزی و بعضی جاهای دیگر هم اینجا تشریف دارند. و امیدوارم که این سفری را که آنها کردهاند به طور شایسته، در مسائل ایران و گرفتاریهای ایران توجه کنند و کشورهای خودشان را مطلع کنند.
ما در این انقلاب، پیروزیهای فوق تصور داشتیم و مظلومیتهایی زیاد. بزرگتر پیروزی، تحّول یک رژیم 2500 سالۀ مستکبر و ستمگر به یک رژیم اسلامی[بود]که در راه اسلام میخواهد قدم بردارد و انشاءاللّه، بر میدارد. و برای خاطر همین پیروزی عظیم که به دست ملت و برادرهای ارتشی و ژاندارمری و پاسبانهای شهربانی که همه متصل شدهاند به ملت و این پیروزی را به دست آوردند، برای خاطر همین پیروزی که دنبالش قطع ایادی ستمکاران دنیا از ایران[بود]و امید آنکه از جهان باشد، ما مورد ظلم زیاد واقع شدیم؛ ظلم از طرف ابر قدرتها که منافع خودشان را از دست دادهاند در ایران و از دست رفته؛ احتمال میدهند در سایر کشورهای اسلامی و کشورهای مستضعف ـ هست ـ از آنها خیلی بعید نبود؛ برای اینکه آنها از اسلام سیلی خوردهاند و این سیلی را نمیتوانند تحمل کنند. از این جهت، به مخالفت با ما برخاستهاند و به مخالفت با رژیم جمهوری اسلامی که تمام مقصدش این است که احکام اسلام[را]در این کشور پیاده
کند. این سیلی که خوردهاند آنها، موجب این شد که از همۀ اطراف به ما هجوم بیاورند و ایادی خودشان را از داخل و خارج تجهیز کنند برای سرکوبی این جمهوری اسلامی؛ یعنی، برای سرکوبی اسلام. آنها به حسب موازین خودشان، به خودشان حق میدهند که مخالفند. لکن ما از طرف برادرهای اسلامیمان هم و کسانیکه دستپروردۀ دیگران هستند و آنها را ما برادر حساب میکنیم، از آنها مورد ظلم و ستم واقع شدیم؛ من جمله، تبلیغات دامنهداری که از طرف بعض روحانیینی[میشود]که به ظاهر روحانی و در واقع، اجیر دولتها در ممالک اسلامی[هستند.]بعضی از آنها، که شاید از رژیم شاه بهرهبرداری میکردند، در طول این مدتی که جمهوری اسلامی راه خودش را گرفته و پیش میرود، آنها ساکت ننشستهاند و با اسم «اسلام» با اسلام طرف شدهاند، مقالات نوشتهاند. آنهایی که برای بگین تبلیغ میکنند و برای صهیونیسم به نفع آنها، برای جمهوری اسلامی ما و علیه ما تبلیغ میکنند با اسم «روحانیت اهل سنت»، در صورتی که روحانیون اهل سنت این قشر مزدور را از خودشان نباید حساب کنند. لکن ما مورد ظلم از طرف اینها هم واقع شدیم. البته این صحبتهایی که آنها میکنند و در خارج پخش میکنند، ارزشی آنقدر ندارد، حتی پیش آنهایی که آنها را وادار میکنند به این معانی.
لکن این برادرهای ما که از ممالک دیگر در اینجا حاضر هستند و آمدهاند راجع به جمهوری اسلامی تحقیقات بکنند، خوب است یک مقداری زیادتر بمانند و یک تحقیقاتی بیشتر بکنند. از اوّلی که این جمهوری اسلامی در ایران تحقق پیدا کرد تاکنون، اینها مطالعه کنند و ببینند که چه میگوید و چه میخواهد.
آیا ملتی که از اول فریاد زده است که اسلام را میخواهیم و جمهوری اسلامی را میخواهیم و با فریاد «اللّه اکبر» و «لا اله الاّ اللّه» بدون اینکه ساز و برگ صحیحی داشته باشد غلبه کردهاست بر آنهایی که به اسلام اعتقاد نداشتهاند و بر ضد اسلام عمل میکردهاند، آیا باز سزاوار است که در بین مسلمین کسی پیدا بشود که مدّعی اسلام است و مدّعی روحانیت اسلامی، با یک همچو رژیمی که تمام همّش این است که اسلام را در این مملکت پیاده کند و در سایر ممالک تبلیغ کند با این باید مخالفت کرد؟
ما توقع نداریم از امثال سادات و صدام که سرسپردۀ کشورهای قدرتمند هستند و سرسپردۀ امریکا هستند و در مملکت اسلامی، پایگاه برای کفار و برای ستمگران و برای امریکا میسازند و اجازه میدهند که بسازند. ما از آنها توقع نداریم؛ برای اینکه آنها به اسلام اعتقادی ندارند و آنها نوکرند؛ نوکر امریکا هستند و هرچه او امر کند، عمل میکنند؛ چنانچه این هجومی که به کشور اسلامی کردند، بدون هیچ بهانه، به امر قدرتهای بزرگ و خصوص امریکا انجام گرفت. از آنها ما توقعی نداریم. البته آنها باید با طرق مختلف با ما مخالفت کنند و ما هم نشستهایم اینجا که مخالفتهای آنها را خنثی کنیم و گوش کنیم. آنها برای یک کشوری که از اول با این طایفۀ صهیونیسم ملعون مخالفت کردهاند و ما که قبل از این انقلاب در زمان رژیم منحط پهلوی دائماً مخالفت کردهایم با آن رژیم فاسد، آنها ما را متهم میکنند به اینکه ما از اسرائیل اسلحه میآوریم. ما اسرائیل را قابل آدم نمیدانیم تا اینکه با او یک ربطی داشته باشیم. ما بیش از بیست سال است که هرجا صحبت شدهاست، در هر جا اعلامیه پخش شده است، یکی از اموری که در رأس مسائل ما بودهاست اسرائیل بودهاست و ستمگری اسرائیل. در صورتی که بسیاری از سران ممالک اسلامی یک قدم همراه نبودند که مخالفت با اسرائیل کنند.
همین صدامی که این بساط را درست کرد و با آنطور که میگویند، با نظر خودش برای نجات از این ننگی که بار آورده و حمله به ایران اسلامی کرده است و به شکست رسیدهاست، برای سرپوش[گذاشتن]روی این جنایت، اسرائیل را وادار میکند که یک مرکزی را که آنها دارند، آن مرکز را بمباران کنند تا یک وسیلهای بشود برای اینکه گفته بشود اسرائیل مخالف با صدام است، مخالف با دولت بعث عراق است. دنبال[میکنند،]یک بهانهای پیدا میکنند، یک بهانۀ پوچی پیدا میکنند که خیر، اسرائیل با صدام مخالف است، لکن با ماها پیوند دارد. این یک حرف پوچ بچهگانه است که به خیال خودشان، میخواهند ما را در بین ممالک اسلامی، طرفدار اسرائیل حساب کنند، در صورتی که ما از اوّلی که در این امور و در این نهضت وارد شدیم، یکی از مسائل مهم ما این بود که
اسرائیل باید از بین برود و آنها نمیتوانند که یک همچو مطلب فاسدی را به کرسی بنشانند. لکن این برادرهایی که از خارج کشور آمدهاند اینجا، بررسی کنند این مسائل را، ببینند که ما با سلاح اسرائیل میخواهیم جنگ بکنیم یا با سلاح ایمان جنگ میکنیم.
ما امروز کشورمان یک کشور اسلامی است و منسجم و همۀ قوای مسلحۀ ما با هم منسجم و با ملت هم منسجم. شما الآن این برادرهای شهربانی مارا میبینید که در بین روحانیینی که با آنها در تماس هستند، آمدهاند اینجا و زیر یک سقف ـ روحانیین و شهربانی ـ مجتمع شدهاند و خدمتگزاری خودشان را به اسلام و به کشور اسلامی اعلام میکنند و البته هم در همین راه هستند. و من از خدای تبارک و تعالی، توفیق همۀ قوای مسلح را میخواهم و خصوص شهربانی که خدمتگزار در شهرهاست و البته باید بیشتر از این خدمت کند و من امیدوارم که موفق بشود.
و این گرفتاریهای جزئی که در سطح کشور است و در بین شهرهاست و این دزدهایی که طرفداری آنها را امریکا میکند و اعلام میکند که باید امریکا طرفدار این منافقین باشد، اینها انشاءاللّه، بزودی شرشان از ایران کنده بشود. و هیچ اینها قابل ذکر نیست؛ اینها یک دزدهایی هستند که گاهی یک جایی یک چیزی منفجر میکنند. کاری که یک دزدی میکند، اینها هم او را میکنند؛ هیاهوشان خیلی است، صحبت خیلی میکنند، ولی واقعیتی اینها ندارند. البته ما بسیار متأثریم از این جوانهایی که از اینها گول خوردهاند و خودشان و عایلۀ خودشان و زندگی خودشان را برای اینهایی که امریکا اعلام میکند که طرفداری از اینها لازم است، تباه میکنند.
ما برای این متأثر هستیم و از آنها باز میخواهیم که دست از این امریکاییهایی که با صورتهای مختلف در کشور ما ظاهر میشوند وشدهاند، بردارید و بیایید وارد اسلام بشوید که ضد هر قدرت فاسد است اینها مدعی[اند،]از اول ادعای این را میکردند که ما مسلمان هستیم و برای اسلام کذا. و من هم از آن اول فهمیدم که دروغ میگویند و بعد
هم[میگویند که]ما مخالف با امپریالیسم هستیم، مخالف با امریکا هستیم، اینها. این هم معلوم بود دروغش، لکن امریکا فاش کرد این مطلب را؛ اعلام کرد، کاخ سفید اعلام کرد که از این منافقین باید پشتیبانی کرد و این آدمهایی که میگفتند که ما مخالفیم با این کشورهای ستمگر، در کشورهای ستمگر رفتهاند و با اسلام میخواهند مخالفت کنند، با ملت خودشان میخواهند مخالفت کنند، لکن اینها هیچ دیگر عنوانی ندارند در این کشور. حرف میزنند، مقاله مینویسند، لکن در اینجا هیچ جای پایی ندارند. اگر داشتند، اگر از این مملکت یک عشر راه هم میداشتند، میماندند اینجا، لکن این طور نیست و اینها راهی دیگر برای اینکه بیایند در این کشور ندارند، و همان جاها باید مقاله بنویسند و هیاهو بکنند و با اربابهای خودشان بست و بند کنند، به خیال اینکه کاری ازشان میآید ـ و کاری ازشان نمیآید.
و من از همۀ ملت ایران خواستار هستم که با هوشیاری توجه کنند به این خرابکاریهایی که اینها میکنند و پند بگیرند از آن مادری که پسر خودش را آورد و محاکمه کرد که آن یکی از نمونههای اسلام است و دیگران هم اینطور باشند. نصیحت کنند اول اولاد خودشان، برادرهای خودشان، فرزندان خودشان را و اگر نپذیرفتند، آنها را معرفی کنند تا به وظیفۀ اسلامی خودشان و به وظیفۀ ایمانی و ملّی خودشان، عمل کرده باشند.
و من از تمام قوای مسلح خواستارم که انسجامشان ـ همانطوری که تا کنون بوده است ـ از حالا به بعد هم منسجم تر بشوند و مخصوصاً شهربانی در شهرهایی که هست، در تمام کشور، قدرت خودش را زیاد کند و پرسنل خودش را قوی کند، با این اشراری که دزدند و مردم را گاهی میکشند و روحانیون را گاهی میکشند، با اینها مقابله کنند و اینها را بفهمند کجا هستند و بررسی کنند و انشاءاللّه، شرّ اینها را از این کشور بکنند، گرچه اینها چیزی نیستند که ذکری از آنها بشود.
بحمداللّه، الآن کشور ما تمام ارگانهایی که[اسلام]باید درش تحقق پیدا بکند، پیدا کرده است و تمام ارگانها باهم منسجم هستند و آن چیزی را که دیگران میخواستند که
بین سران این کشور اختلاف ایجاد کنند و دولت را با مجلس مقابل کنند، قوۀ قضایی را با دیگران، آنها نتوانستهاند. و امروز تمام ارگانهای دولتی باهم منسجم و مقصد اسلام و تمام قوای مسلح باهم منسجم و مقصد اسلام و ایران و تمام ملت با آنها همراه و همفکر و یک همچو ملتی که تمام ارگانهایش با هم منسجم هستند، این دیگر آسیب بردار نیست.
و من امیدوارم که توجه همۀ افراد ملت ما[به]این معنا باشد که تا وحدت خودشان را حفظ کنند، آسیب نخواهند دید و دشمنان شما دنبال این هستند که اختلاف ایجاد کنند و نتوانستهاند و انشاءاللّه، نمیتوانند.
و این یک مشت جوان گولخورده انشاءاللّه، بیدار میشوند و به دامن اسلام و ملت برمیگردند. و حالا که خیانت سران خودشان را به کشور فهمیدهاند و امریکایی بودن آنها[را]بصراحت فهمیدهاند، دیگر عذری ندارند که آنها را طرفدار اسلام یا طرفدار ملت بدانند. اینها باید برگردند به دامن اسلام و راه توبه باز است. اگر خود آنها پیشقدم بشوند و بیایند، قبل از اینکه آنها را بگیرند به دامن اسلام برگردند، توبۀ آنها قبول است و من امیدوارم که این امر تحقق پیدا بکند و آن سرانی که در خارج هستند و فاسد هستند، چنانچه آنها هم توجه بکنند و راه خطای خودشان را بفهمند، باز راه توبه هست، گرچه میدانم که آنها توبه نمیکنند. و من از خدای تبارک و تعالی، سلامت و سعادت همۀ کشورهای اسلامی و سعادت همۀ قوای مسلح اسلام و ایران و سلامت همۀ برادران را از خدای تبارک و تعالی خواستارم. و امیدوارم که پرسنل شهربانی هم باتوجهی که از طرف روحانیون به آنها هست، تمام نقیصهها را رفع کنند و ایران را برای خودشان به طور شایسته تقویت کنند تا طمع دیگران ببُرد از این کشور و انشاءاللّه، کشور مستقل و آزاد برای خود شما باشد.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته