صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان بیان وظایف و رسالت انجمنهای اسلامی
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع بیان وظایف و رسالت انجمنهای اسلامی
-
حضار
حضار: نمایندگان انجمنهای اسلامی دانش آموزان سراسر کشور
بسم اللّه الرحمن الرحیم
من نسبت به انجمنهای اسلامی همۀ کشور، اعم از انجمنهای اسلامی دبیرستانهای سراسر کشور یا سایر انجمنهای اسلامی، که در همه جا بحمداللّه تحقق پیدا کرده است، چند کلمهای صحبت دارم.
یکی اینکه این نامگذاری که «انجمن اسلامی» در هر جا باشد، این یک تعهدی است از طرف انجمنها نسبت به اسلام و آن تعهدِ اسلامی بودن و اسلامی کردن است. فقط اسم نیست که گروهی دور هم جمع بشوند و اسم خودشان را انجمن اسلامی بگذارند. این یک تعهد است که شما برای خاطر اسلام، در سرتاسر کشور و در تمام جاهایی که در آنجا از اسلام هست همه چیز، شما متعهدید که اسلامی باشید و اسلام را در آنجاها که هستید پیاده کنید. پس شما دو تعهد دارید: یکی اسلامی بودن خودتان، یکی اسلامی کردن آنجایی که این انجمنها در آنجا هست.
راجع به اسلامی کردن خودتان دو تا مطلب هست: یکی اینکه توجه به این معنا باشد که در این انجمنها اشخاص منحرف، غیر متعهد به اسلام، بلکه دشمن اسلام، نباشد. آنهایی که نمیخواهند اسلام در این کشور تحقق پیدا بکند و از اسلام سیلی خوردهاند در همه جاهایی که با اسم اسلام یک انجمنی هست، یک مساجدی هست و جاهای دیگر، اینها کوشش دارند که در آنجاها نفوذ کنند. تکلیف انجمنهای اسلامی، چه در مدارس و چه در سایر جاهای کشور، که بحمداللّه همه جا هست، تکلیف اولی این است
که اشخاصی که در این انجمنها وارد میشوند شناسایی شده باشند؛ سابقۀ قبل از انقلابشان و در انقلاب چه کردند و چه بودند و قبل از انقلاب اینها داخل چه امری بودند و چه کارهایی میکردند، خانوادههای اینها خانوادههای متعهد به اسلام است؟ خود این فرد قبل از انقلاب متعهد به اسلام بوده است و بعد از انقلاب هم به همان حال باقی مانده است، یا نه؟ ممکن است که یک اکثریتی از این انجمنها اشخاص متعهد، سالم، مؤمن به انقلاب و مؤمن به اسلام باشند، لکن اگر یک اقلیت، ولو دو نفر هم در بین انجمنها، هر انجمنی، منحرف باشد، یک وقت میبینید که همان دو نفر منحرف، انجمن اسلامی را به انحراف میکشند و انجمن اسلامی آنجایی را که میخواهد اسلامی بکند رو به انحراف میبرد. این یکی از مهمات انجمنهای اسلامی است. شاید مکرر این مطلب به من گفته شده است که در انجمنهای اسلامی اشخاصی هستند که اسلامی نیستند، اشخاصی هستند که به اسم اسلام و صورت اسلام در این انجمنها آمدند و میخواهند انحراف ایجاد کنند. این یکی از وظایف انجمنهاست که باید توجه داشته باشند این اشخاصی که در این انجمنها وارد میشوند چه جور اشخاصی هستند؛ سوابقشان را، لواحقشان را، خانوادهشان را، باید بررسی بکنید و آن وقت فرد را بپذیرید. این طور نباشد که شما بدون توجه، یک وقت اشخاصی که انحراف دارند، اشخاصی که تعهد به اسلام ندارند، اشخاصی که با اسلام دشمن هستند، مخالف هستند، اینها وارد بشوند و ـ خدای نخواسته ـ اصل انجمن اسلامی را به فساد بکشند و اصل آن ارگانی که این انجمنها برای اصلاح آنها تحقق پیدا کرده است. یک وقت رو به فساد برود. این یکی از تکالیف شماهاست، که همۀ آنهایی که انجمنهای اسلامی را به وجود میآورند، این را باید بسیار توجه به آن بکنند.
یک جهت دیگر، راجع به اسلامی بودن خود این انجمنهاست. اسلام ابعاد مختلفی دارد که اگر یک نفر یا یک جمع بخواهند واقعاً، مسلم باشند، باید تمام ابعاد را در نظر
بگیرند. یک بعد اسلام بعد عقاید است، عقاید اسلامی. باید انجمنهای اسلامی عقاید اسلامی را داشته باشند. این طور نباشد که یک فرد یا افرادی پایبند به عقاید اسلامی نباشند و انجمن اسلامی درست کرده باشند. اگر معتقد به تمام اصول اسلام نباشند، اینها نمیتوانند انجمن اسلامی تشکیل بدهند، یا اسلام را بخواهند پیاده بکنند.
و یک بعد دیگر اخلاق اسلامی است. چه بسا اشخاصی عقاید اسلامی را به حسب واقع هم تا حدودی دارند، لکن اخلاق اسلامی را ندارند. آن چیزی که مهم است برای شما که انجمن اسلامی تشکیل میدهید و خصوصاً، برای شما حاضرین که انجمنهای اسلامی دبیرستانها را متکفل هستید و دوستان شما متکفل هستند، این یک امر بسیار مهمی است که شما عهدهدار شدید باید شما از خودتان شروع کنید و خودتان را به اخلاق اسلامی آرایش بدهید و از اخلاقی که بر خلاف اسلام است تحرز کنید؛ برای اینکه شما میخواهید در دبیرستانهایی که هستید اسلام را در آنجا پیاده کنید، نمیخواهید که فقط یک اسمی باشد که دیگران چون انجمن دارند پس ما هم انجمن داشته باشیم. شما میخواهید که اسلام را در دبیرستانها که بسیار اهمیت دارد، پیاده کنید و این تابع این است که خود شما هم عقاید اسلامیتان صحیح باشد و هم اخلاق اسلامی داشته باشید.
چنانچه یکی از بعدهای دیگر، اعمال اسلامی است؛ تعهد به ظواهر اسلام، به اوامر و نواهی اسلام و عمل کردن به احکام اسلام است. چنانچه آن جمعیتی که تشکیل انجمن اسلامی دادند ـ خدای نخواسته ـ در اعمال انحرافی داشته باشند، اینها نمیتوانند بگویند که ما انجمن اسلامی هستیم و آمدیم که اسلام را در اینجا که هستیم پیاده بکنیم. اول باید از خودتان شروع کنید، هر کسی از خودش باید شروع کند و عقاید و اخلاق و اعمالش را با اسلام تطبیق بدهد و بعد از اینکه خودش را اصلاح کرد، آن وقت دنبال این باشد که دیگران را اصلاح کند، خصوصاً، شما که در دبیرستانها هستید و همۀ آنهایی که سرو کارشان با بچهها، نوباوگان، جوانان هست، این یک عهدۀ بزرگی است برای شما که در آنجاها هستید و میخواهید که دبیرستان را با هر چه در دبیرستان هست به صورت
اسلامی در بیاورید. و این یک تعهد بزرگی است. آنهایی که در آنجا هستند، در دبیرستانها هستند، در دبستانها هستند، بعد هم در دانشگاهها وارد میشوند، اینهایی هستند که آتیۀ یک کشور در دست آنهاست و اگر آنها به طور تعهد اسلامی، اخلاق اسلامی، تربیت شدند و به جامعه تحویل داده آنها میتوانند یک کشور را اصلاح کنند و از استقلال کشور دفاع کنند. تمام این اموری که فاسد است، چه اموری که در رژیم سابق واقع میشد از حیث وابستگی به قدرتهای اجنبی و چه آنهایی که خودشان طرفدار بودند که وابسته کنند این ملت را و این کشور را به کشورهای ابرقدرت، اینها تمام برای این است که تعهدهای اسلامی اینها نداشتند. چنانچه یک فرد یا افرادی اسلام را بدانند چه است، اسلام را بفهمند[و اینکه]نسبت به قدرتهای دیگر چه جور باید معامله کنند، استقلال که در اسلام باید باشد توجه به آن بکنند، با تعهد به اسلام امکان ندارد که بروند و وابسته به غیر بشوند، آن هم غیری که بر خلاف اسلام است و دشمن اسلام است. تمام گرفتاریهای ما برای همین است که رجال ما در سابق، چه آنهایی که در مجلس بودند و چه آنهایی که دولت را در دست داشتند و چه آنهایی که ارتش را در دست داشتند در سابق، قضیۀ اسلام پیش آنها مطرح نبود اکثراً، چون مطرح نبود، آنهایی که در تربیت بچهها وارد بودند اصلاً کاری[نداشتند]به اینکه این بچه تربیت اسلامی بشود تا یک روح بزرگ پیدا بکند که تحت سلطۀ اجانب واقع نشود و تحت سلطۀ داخل هم واقع نشود. وقتی آنها خودشان تعهد اسلامی نداشتند، بچههای ما هم همانطور تربیت میشوند. گروه گروه در دانشگاهها میرفتند و گروه گروه از دانشگاهها بیرون میآمدند و از اسلام خبری نبود و از تعهد اسلامی و اخلاق اسلامی خبری نبود.
باید شماها که انجمن اسلامی در دبیرستانها تشکیل میدهید بعد از اینکه خودتان توجه داشته باشید به اسلام و تعهد داشته باشید به احکام اسلام و اخلاق اسلام و اعمال اسلامی. باید خود شما الگو باشید برای اینکه بچهها، با عمل شما تربیت بشوند و شما
دعوت کنید آنها را با اعمال خودتان به اسلام و اخلاق و اعمال اسلامی. اگر این خدمت بزرگ را شما بکنید و تمام کسانی که سر و کارشان با جوانها هست، سرو کارشان با کودکها هست، اینها متعهد به اسلام باشند و متعهد به احکام اسلام باشند ـ که در احکام اسلام تمام چیزهایی که در ادارۀ یک کشور احتیاج به آن هست، هست در اسلام. اسلام را اگر کسی تعهد به آن داشته باشد، امکان ندارد که او زیر بار ظلم برود، زیر بار وابستگی به کفار برود، خودش را تابع کفار قرار بدهد. تمام این فسادها برای این است که اسلام در این کشورها به آن معنایی که هست تحقق پیدا نکرده و آنهایی که تربیت جوانها و بچهها و بزرگها و آنهایی که در دبستان یا بالاتر هستند تربیت صحیح نشدند و بعد در جامعه که آمدند و کشور را در تحت سیطرۀ خودشان در آوردند، یک اشخاص غیر متعهد بودند و ابایی از این نداشتند که کشور خودشان وابسته به غیر باشد و احتیاج به خارج داشته باشد.
شما حالا باید از اول شروع کنید و قصدتان این باشد که خودتان مستقل در همه چیز باشید؛ در فرهنگ مستقل باشید، در صفت مستقل باشید، در زراعت مستقل باشید. وقتی که بنای بر این معنا گذاشتید و با این عزم وارد میدان شدید، میتوانید که کشور خودتان را نجات بدهید و کشور خودتان را مستقل کنید و بیمه کنید استقلال کشور خودتان را برای همیشه. الآن ما اول کارمان هست، ما به یک کشوری وارد شدیم که همه چیزش وابسته به اجانب بود. تمام کارهایی که در اینجا میشد تقلید از خارج بود. اگر مدرسه تأسیس میکردند، یک مدرسه وابسته بود و اگر نظامی تربیت میکردند، یک نظامی وابسته بود. میگویند در آن وقتی که کندی[1]را ترور کردند، در مدرسههای ما برای این بچههای کوچک یک شعر عزا درست کردند! عزا برای کندی گرفتند! و امروز که یک برادر دیگر او[2]را ترور کردند، حالا چه این ترور موفق باشد یا نباشد و به حال ما هم فرقی نمیکند، حالا این طور نیست که دیگر برایش عزا بگیرند.
در هر صورت، شما باید متحول بشوید از آن رژیم و آن ریشههایی که دوانده بود در
همه جا؛ همه جای کشور را آنها منقلب کرده بودند به یک اخلاق وابسته. باید کوشش کند ملت ایران و کوشش کنند آنهایی که با جوانها و با نیمسالها و با خردسالها سر و کار دارند، کوشش کنند که اینها را مستقل از حیث افکار و مستقل از حیث فرهنگ بار بیاورند، اینها هستند که بعدها این کشور را در دست میگیرند. اگر شما اینها را تربیت خوب بکنید، هر کاری که آنها بکنند برای شما ثواب دارد.
در هر صورت، شما یک تکلیف بزرگی به عهده دارید. انجمنهای اسلامی در هر جا که هستند، این اسمی که روی خودشان گذاشتند تکلیف میآورد برای آنها. یک روز از شما سؤال میشود که شما، انجمن اسلامی اسم خودتان را گذاشتید، لکن به اسلام تعهد نداشتید. اگر ـ خدای نخواسته ـ انحرافی در شما باشد، یا بگذارید انحرافی در انجمنها باشد، یا بگذارید انحرافی در تعلیماتی که میخواهد بشود، انجام بشود، بشود، شما به واسطۀ همین اسمی که روی خودتان گذاشتید مسئول هستید؛ سؤال میشود که تو که گفتی من داخل انجمن اسلامی هستم، چرا خودت اسلامی نبودی. و چرا بچههایی که با تربیت معلمینی که شما بودید تربیت شدند، اسلامی نشدند و چرا انحراف در این انجمنهای اسلامی بوده است.
ما همه مکلف هستیم. همه باید این بار سنگین و امانت بزرگی را که به عهدۀ ما هست، و آن اسلام است و آن کشور اسلامی، به مقصد برسانیم و ما باید تماممان، چه دولت و چه ملت، و خصوصاً، کسانی که سرو کارشان با جوانها و بچهها هست، این یک امانت بزرگی است به عهدۀ همه شماها و همۀ ما که ما این امانت را به آنجایی که باید برسد برسانیم، و اسلام را ان شاءاللّه در تمام نواحی این مملکت پیاده کنیم. و از خودمان شروع کنیم و دیگران را هم ان شاءاللّه، دعوت کنیم.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته