صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان اهمیت امر تبلیغات و بیان شیوۀ تبلیغات غرب بر علیه ما ـ دفاع از جمهوری اسلامی در برابر تبلیغات سوء
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع اهمیت امر تبلیغات و بیان شیوۀ تبلیغات غرب بر علیه ما ـ دفاع از جمهوری اسلامی در برابر تبلیغات سوء
-
حضار
حضار: اعضای شورایعالی تبلیغات اسلامی، سلامتی، محمد (وزیر کشاورزی) ـ قائم مقام، معاونان وزارتخانه و مدیران کل کشاورزی سراسر کشور
بسم اللّه الرحمن الرحیم
مسئلۀ تبلیغات یک امر مهمی است که میشود گفت که در دنیا در رأس همۀ امور قرار گرفته است میتوان گفت که دنیا بر دوش تبلیغات است. ومعالأسف ما در این دورۀ کوتاه نتوانستیم به این امر، درست قیام کنیم. البته مشکلاتی که از اول در داخل کشور داشتیم و مشکلاتی که از خارج برای ما پیش آوردند، مانع شد؛ و یک مقدار هم اهمالهایی در این امر شد. دیگران مشغول تبلیغ شدند ـ چه قدرتهای بزرگ و چه وابستگان به آنها ـ تبلیغات بر ضد ما کردند، و تا آن مقدار که میتوانستند و میخواستند این جمهوری اسلامی را بر غیر آن جهتی که دارد معرفی کردند.
من یک مطلبی را عرض کنم که ببینید وضع تبلیغات حتی در زمانهای سابق هم چه بوده. یک نفر از یک شاعری ـ به طوری که نقل میشود ـ پرسیده که اشعر شُعرا[1]کیست؟ گفته بود که بیایید تا من به شما نشان بدهم اشعر شُعرا را. برده بودش در خانۀ خودشان، و دیده بود آن مرد، که یک آدم بسیار کثیفی نشسته و پستان یک بُزی را در دهان گرفته و از او شیر میخورد. آن شخص که این را آورده بود گفته بود که این پدر من است. اشعر شُعرا،[فرزند]این پدری است که از شدت بُخل، شیر را نمیدوشد که مبادا
یک قطرهای در کاسه بماند و مستقیماً از پستان این بز میخورد! و جهات دیگرش هم که میبینید. اشعر شُعرا این است که در سالهای طولانی فخر بر این پدر کرده و به خورد مردم داده است که این مثلاً سَخی است و کذا! تبلیغات بر ضد ما وضعش این است که متاعهایی که دارند، و آن متاعها بر خلاف انسانیت است، بر خلاف عقل است، بر خلاف قراردادهای بینالمللی است، آنها با تبلیغشان آن متاع فاسد را در دنیا معرفی کردهاند به اینکه یک متاع کذاست!
شما میدانید که این انقلاب بهترین انقلابها و بزرگترین انقلابها بوده است از حیث محتوا؛ محتوای این انقلاب. اسلام و اخلاق اسلامی و اخلاق انسانی و تربیت انسانها بر موازین انسانیت بوده است؛ بنابراین است که به واسطۀ این انقلاب متحول بشوند انسانهایی که در رژیم سابق به آن وضع بودند به یک انسانهایی که در صدر اسلام و در رکاب رسول اکرم مشغول فداکاری یا ترویج احکام بودند، لکن ما این متاع خودمان را نتوانستیم عرضه کنیم. آنها باطل خودشان را عرضه کردند به دنیا به صورت حق و متاعهای فاسد خودشان را به دنیا عرضه کردهاند به صورت متاع خوب؛ و متاع خوب ما را عرضه کردند به دنیا به صورت مُوحِش! شما چند نفر فاسد را در اینجا به دادگاهها سپردید و دادگاهها آنها را که سالهای طولانی به این ملت ستم کرده بودند و بعضیها کشتار کرده بودند و بعضیها دستور کشتار داده بودند و انحرافات مذهبی بعضی داشتند، بعد از محاکمه آنها را اعدام کردند؛ و این بوقهای تبلیغاتی خارج، دانسته به اینکه مسائل درونی ما چیست، مشغول تبلیغات و اینکه در ایران آدمکشی رواج دارد، آدمکشی میشود! نه اینکه آنها ندانند این آدمهایی که در اینجا کشته شدند آدم نبودند؛ سبع بودند، جنایتکار بودند؛ آنها میدانند که مأمورهای خودشان چه اشخاصی بودند، و برای خاطر همان خواستهها بوده است که آنها را به کار واداشتند؛ لکن وقتی که پای تبلیغات میآید، ایران را یک کشور جنایتکار، به صورت یک کشور جنایتکار، وحشی، غیر
متمدن و امثال ذلک در خارج نمایش میدهند. متاع خودشان را خوب نشان میدهند. مَثَلش همین نطق صدام است در کنفرانس طائف که هشتاد دقیقه ـ از قراری که گفتند ـ نطق کرده است و سرپوش روی جنایات خودش گذاشته است، و خودش را یک دلسوز به ملت عراق و عرب نمایش داده و مظلومانه دولت خودش را معرفی کرده است؛ و افرادی هم که در آنجا بودند یک جمعیشان که وابسته به همانجا هستند که صدام هم وابسته است، آنها هم تأیید مطالب او را کردند؛ این همه جنایاتی که این شخص بر کشور ما و بر ملت و بر بچههای ما و پیرزنها و جوانهای ما کرده است به صورت یک کار مترقی، یک کاری که برای اسلام، برای عرب فایده داشته است! و ما معالأسف نتوانستیم که متاع خوبی که داریم، متاعی که در هیچ کشوری نیست، با تمام کمبودهایی که این کشور دارد و تمام آشفتگیهایی که در اطراف این کشور به دست ضدانقلابیین و منحرفین انجام میگیرد، و با تمام اموری که بر خلاف مقررات اسلامی به دست بعضی منحرفین انجام میگیرد و به گردن جمهوری اسلامی میگذارند، ما نتوانستیم که این متاع را به دنیا معرفی کنیم که ما چرا انقلاب کردیم؛ ملت ما چرا انقلاب کرد و چرا رژیم سابق را کنار گذاشت؛ و چه میخواهد، مقصد ملت ما چه هست، در راه چه هست، میخواهد چه بکند ملت.
اگر بگذارند مُفْسِدهای خارج و داخل، چهرههای فاسد که بر ضدِّ انقلاب کوشش میکنند، اگر بگذارند این ملت یک فرصتی پیدا بکند، این جمهوری یک فرصتی پیدا بکند، آنکه ملت میخواهد، میخواهد که عدل اسلامی را در ایران زنده کند، بعد از آنکه در طول تاریخ نبوده است در ایران آن عدالت. با اسم اسلام گاهی آن ظلمها و آن جورها؛ و با اسم آزادی و با اسم «آزادزنان و آزادمردان» آن فضاحتها را درآوردند و با بانوان ما آن کردند که مغول با دشمنان خودش. ما نتوانستیم به دنیا، به اشخاصی که اطلاع از ایران و وضع ایران ندارند یا کم دارند، نتوانستیم به آنجا ارائه بدهیم که ما چه میکردیم، و چه میخواهیم. مع الأسف در داخل کشور خودمان نیز یک عدهای که یا منحرف هستند یا جاهل، در صدد این هستند که این انقلاب را یک انقلاب فاسد معرفی کنند. حتی بعضی از اشخاصی که توقع نبود که این کلمه را بگویند گفتهاند که زمان شاه
بهتر از حالا بود! بعض اشخاص متدین، لکن غافل از وقایع.[از]بیتوجّهی به وقایعی که واقع شده است و چیزهایی که در رژیم سابق رایج بوده، همین که چند نفر فاسد رفته شکایت کرده پیش مثلاً فلان آقا که به من ظلم شده است، به من چه شده است، آن آقا فرموده است که رژیم سابق بهتر از حالا بود! البته بیتوجه به مسائل، نه با غرض.
ما چنانچه دیر بِجُنبیم، در همین داخل کشور[از]همانهایی که قلمها را به دست گرفتند تا اینکه این انقلاب را، دانسته یا ندانسته مشوَّه کنند، خواهیم به یک امر بزرگی مواجه شد. و اینکه در بین ملت ما هم که شاهد مسائل بودند باز شایع کنند که زمان رژیم سابق بهتر از حالا بود. این برای ضعف تبلیغات ما و قوّۀ تبلیغات آنهاست. آنها در تبلیغاتشان اتکا دارند به قدرتهای بزرگ و بودجههایی که از آنجا برایشان میآید، و ما حق خودمان را بررسی کردیم و تبلیغ نکردیم. آنها مشغول تبلیغ به ضد ما هستند؛ به ضد جمهوری اسلامی هستند. گاهی با اسم اسلام به ضد جمهوری قلمفرسایی میکنند یا صحبت میکنند. گاهی هم مستقیماً بدون اسم اسلام از این جمهوری انتقاد میکنند؛ و هر روز در کوچه و بازار بین مردم شایع میکنند. ما نتوانستیم ـ و باید بگویم ما عرضۀ این معنا را نداشتیم ـ که تبلیغاتمان حتی در داخل کشور یک تبلیغات دامنهداری باشد. فضلاً که در خارج کشور باید بگوییم که انقلاب خودش پیش رفته؛ نه ما پیش بردیم. آن طوری که ملتهای اسلامیِ خارج اطلاع پیدا کردند بر وقایع اینجا نه این بوده است که ما یک تبلیغاتی داشتیم و آنها را با تبلیغات خودمان آن طور عاشق این انقلاب کردیم؛ این انقلاب خودش کأنَّه منعکس شده در آنجا؛ و آنها که بیغرض بودند، بیمرض بودند، فهمیدهاند تا حدودی که شماها چه میخواهید، ملت ما چه میخواهد. و دیدند خواست ملت ما همان خواستی است که همۀ ملتها دارند؛ هم ملتهای مستضعف جهان و هم ملتهای مُسْلِم جهان. نه این است که ما توانستیم تبلیغ بکنیم. ما نشستیم که حق، خودش پیش برود! تکلیف خودمان را نتوانستیم ادا بکنیم. چنانچه این گروههایی که حالا به فکر افتادیم، آقایان به فکر افتادند که به خارج بفرستند همان دنبال انقلاب، اول انقلاب، این گروهها را فرستاده بودند، ما وضعمان در خارج این طور نبود. حتی پیش دولتهای
خارجی که غرض دارند نمیتوانستند آن طوری که میخواهند تبلیغ کنند. اگر ما راجع به همین جسارت عراق و حملۀ عراق تبلیغات کرده بودیم و فرستاده بودیم به اطراف دنیا که این جانور چه میکند با این انسانها این عشّاق اسلام، وضع ما این طور نبود که دولتها بتوانند بگویند که این ملت کذاست. این برای این است که ما نتوانستیم این کار را بکنیم. همان صدام معروف، گروههایی را در همۀ کشورهای اسلامی و بسیاری از کشورهای خارج از اسلام فرستاد و به ضد ما تبلیغات کردند؛ و این جنگ تحمیلی خلاف اسلام و خلاف انسانیت را آنها عکس نمایش دادند، گفتند: ایران اوّل شروع کرد! در صورتی که همۀ اشخاصی که اطلاع دارند یا گوش به رسانههای گروهی خارج هم دادند این معنا را میدانند، آنها هم اعلام کردند که بیخبر آنها حمله کردند به ما. اینکه آنها جرأت این معنا را دارند و با کمال بیحیایی این مسئله را طرح میکنند، برای این است که ما متاع خودمان را تبلیغ نکردیم، و تجاوزات دیگران را بر خودمان تبلیغ نکردیم. و آنها به خیال اینکه بسیاری غافل از این معنا هستند، شروع کردند تبلیغ کردن و ما را معرفی کردن که اول آنها به ما حمله کردند، و ما حق خودمان را، دفاع از خودمان میخواهیم بکنیم! اینها برای ضعف تبلیغات ماست. و قدرت آنها بر دروغ گفتن؛ و ضعف ما در راست گفتن.
این کاری که الآن آقایان شروع کردند، و خداوند به آنها توفیق پایانش را بدهد، این کاری است که کاش در اول انقلاب میشد و ما به این زحمتها دچار نمیشدیم. و ایکاش اشخاصی که در داخل هستند، از نویسندگان، از گویندگان، توجه به این معنا میکردند که کمک به تبلیغات خارجی نکنند، کمک به جنایات دیگران نکنند، این قلمها را یک مقدار متوقف کنند برای اسلام، برای خدا، برای کشور اسلام، برای ملت اسلامی.
این قلمها را یک قدری متوقف کنند. هِی دعوت نکنند مردم را که بیایید فحش بدهید! خودشان کم است برای فحش دادن، دعوت میکنند از این و آن که بیایید، یا اللّه! بیایید مبارزه کنید با جمهوری اسلامی. بیایید فحش بدهید به جمهوری اسلامی! بیایید بگویید
جمهوری اسلامی اصلاً اسلامی نیست! بیایید بگویید که این ارگانهایی که در ایران هستند همهشان خلاف اسلاماند. اینها یک قدری توجه داشته باشند به مسئولیتهایی که به عهدهشان است، توجه داشته باشند. این متاع خوب را آن طور مشوَّه نکنند. نه اینکه ما نمیدانیم که الآن ما گرفتاریهایی داریم و اشخاص فاسدی هستند که در همۀ ارگانها نفوذ کردند، در همۀ کمیتهها، در همۀ دادگاهها، در همۀ جاهای دیگر نفوذ کردند و برای خاطر مشوه کردن این جمهوری کارهای خلاف میکنند؛ این معنا معلوم است که کارهای خلافی میشود؛ لکن کارهای خوبی که شده است شما چرا نمیبینید؟ همان دیروز در مجلس، یکی از آقایان میشمرد مراکز فساد را، از روی حسابی که با اطلاع ـ از قراری که خودش گفت ـ کرده است. این همه مراکز فساد که از بین رفته است، این همه خدمتی که به این ملت شده است، این همه خدمت که به اسلام شده است، اینها را چشم میپوشند از آن، یا اگر بخواهند بر خلافش میگویند؛ و اگر یک کارهایی به واسطۀ دیگران شده است، به واسطۀ اشخاص فاسد شده است، این را به حساب اسلام میآورند و به حساب جمهوری اسلامی؛ یک قدر تأمل کنند. توجه کنند که شما مکلفید که از این جمهوری اسلامی دفاع کنید. اگر دفاع نکنید، این جمهوری اسلامی با تبلیغات خارج دامنهدار و تبلیغات داخل دامنهدار[صدمه خواهد دید]. باز شما هم که خودتان را از این ملت میدانید، مسلمان هستید، متعهد هستید، لکن عقدههایی تو کار است، توجه به این عقدهها نکنید. شما که از اسلام بدی ندیدید، میخواهید که اسلام در ایران تحقق پیدا بکند، کمک کنید به تحقق اسلام در ایران؛ نه کمک کنید بر جلوهدادن کوچکها و فسادهای کوچک به طور بزرگ، و جمهوری اسلامی را در نظر دنیا معکوس نشان بدهید.
من از خدای تبارک و تعالی خواهانم که به شماها و به کسانی که به این اسلام میخواهند خدمت کنند[توفیق عنایت کند]. توجه داشته باشید که بالاتر چیزی که
میتواند این انقلاب را در اینجا به ثمر برساند و به خارج صادر کند؛ تبلیغات است. تبلیغات صحیح در آنچه که هست، هیچ مبالغه نکنید. ما متاعمان یک متاعی است که محتاج به مبالغه نیست. همان سرپوشهایی که دیگران روی متاع ما گذاشتهاند ، همان دروغهایی که تبلیغات سوء بر ضد ما منتشر کردهاند، شما همانها را با آن مبارزه کنید و مسائل اسلامی هم همان طوری که هست و آن چیزی که ملت ما از اول خواست او بوده است و حالا هم همان را تعقیب میکند، و ـانشاءاللّه ـ بعدها هم دنبال همین معناست و به پیش خواهد برد، در تبلیغاتتان همین معانی را در خارج منعکس کنید. بعدها هم باید ادامه بدهید در یک مواقعی که لازم است. باید سفارتخانههای ما یک مرکز تبلیغات باشد. و معالأسف کم بوده است این. اخیراً شاید یک مقداری باشد، و الاّ در بسیاری از اوقات هیچ نبوده است. در بعضی از اوقات به ضدش هم در بعضی جاها بوده است. باید همۀ اینها توجه بشود. و این تبلیغاتی که در رأس همۀ امور است برای پیشبرد مقاصد یا جلوگیری از مقاصد، این تبلیغات را شما دامنهدارش کنید. و هر چه بیشتر انشاءاللّه موفق باشید به این مطلب بزرگ.
والسلام علیکم ورحمة اللّه وبرکاته