صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان نقش بازار در پشتیبانی ازاسلام ـ مراعات احکام اسلامی در بازار ـ
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع نقش بازار در پشتیبانی ازاسلام ـ مراعات احکام اسلامی در بازار ـ
-
حضار
حضار: اصناف و بازاریان تهران، گروهی از جوانان خوزستانی
بسماللّه الرحمن الرحیم
بازار در طول تاریخ، بازارهای تمام کشور و خصوصاً بازار تهران یک بازوی قویای از برای اسلام و از برای کشور بوده است و ان شاءاللّه خواهد بود. اگر تمام شما یادتان نیست بعض از سالمندان یادشان است که رژیم سابق ـ شاید زمان رضاشاه بود ـ اینها در صدد برآمدند که اصل بازار نباشد در ایران. از این مجتمع زیر سقف میترسیدند. از مجتمعاتی که حصار داشت و زیر سقف بود و مجمع مؤمنین و متدینین و جوانهای متعهد بود میترسیدند. از مساجد که محل اجتماع همین بازاریان بود و از خود بازار که مجمع ملت بود خوف داشتند. و همیشه بازار دنبالۀ مقاصد اسلامی و برای پیشرفت اسلام و برای پیشرفت اقتصاد اسلامی یک بازوی ستبر قدرتمندی بوده است و الآن هم همین طور است. منتها سابق، دولتهای رژیم سابق و خود رژیم سابق چون با مردم نبود و مردم هم با او نبودند، شاید جرأت نکرد یک دفعه محمدرضا تو بازار بیاید. اما اکنون این طور نیست، برای اینکه دولت و بازار، رئیسجمهور و بازاریها اینها برادر هستند و از خود این مردم هستند. این طور نیست که در آن ردههای باصطلاح خودشان بالا باشند و به حسب واقع منحط باشند که مردم آنها را نپذیرند. در طول تاریخ هر مشکلی که پیدا میشد برای اسلام و برای علمای بزرگ اسلام کافی بود که نصف روز بازار برای یک همچو امری بسته بشود و مشکل حل بشود. یک پشتوانۀ عظیمی است بازار برای اسلام، و بازاریها باید با کمال دقت این مسئله را حفظ کنند.
در همۀ قشرها اشخاصی که مخالف با مصالح عمومی مسلمین باشند و فعالیتهایشان بر این باشد که جیبهای خودشان را پر کنند، هست. بازار هم افرادی هستند که در همچو وقتی که کشور ما مبتلای به جنگ است و پیرزنها و پیرمردهای دهاتی هرچه دارند، دارند در راه این اسلام و جنگ میدهند. باز در بین بازار اشخاص منحرفی هستند که از خدا بیخبرند، و در یک همچو موقعی کارشکنیها میکنند برای دولت، و کارشکنیها میکنند برای این جنگی که الآن ما داریم. مورد تأسف است این معنا که قشرهای میلیونی ملت در تمام دهات و قصبات و شهرها و بازارها برای این جنگ نگران هستند و پشتیبان این جنگ و این جنگزدهها و این ارتش و این پاسدارها هستند. لکن یک عدهای در مقابل این تودههای عظیم در هر جایی از مملکت هستند و در بازار هم هستند که در مقابل اسلام خودشان را قرار دادند. در مقابل کشور اسلامی خودشان را قرار دادند. کوشش کنید، آقایان بازاری کوشش کنند در اینکه مبادا اینها بازار را متهم کنند. مبادا اینها بازار را بدنام کنند. بازار ایران خوشنام است و همیشه پشتیبان کشور و ملت و اسلام بوده است، و در هر مشکلی، بازار در حل آن مشکلها دخالت داشته است و جزء ملت بوده است. و همان ملت است و همان مردم است که در بازارها مجتمع هستند و مشغول اقتصاد ملت هستند و مشغول کارهای صحیح هستند. توجه داشته باشید که یک گروه کوچکی که منافعشان از دست یا رفته یا خوف این را دارند که از دست برود؛ یعنی منافع نامشروعشان از دستشان رفته است، کاری نکنند که بازار را متهم کنند، از قول بازار یک چیزی نگویند. اگر یک وقت از قول بازار یک مطلبی را منتشر کنند، بازاریها اعتراض کنند و به آنها بگویند که شما اسمای خودتان را بنویسید در اعلامیههای خودتان. باید خیلی امروز ما توجه به این مسائل داشته باشیم. اجتماع بازار؛ یک اجتماعی است که اگر در یک مسیر اسلامی حرکت بکند ـ و بحمداللّه حرکت میکند ـ مملکت را از آسیب نگه میدارد. همین بازار است که پشتوانۀ ارتش است. و همین بازار است که در این زمان پشتوانه کشور است و دولت است. و اگر تفرقه در بازار باشد و بعض از اشخاصی که تفرقه افکن هست گذاشته بشود که فعالیت بکنند، خدای نخواسته این ستون سِتَبر اسلام را یک وقت از بین
میبرند. باید توجه داشته باشید. شما میدانید که در مشکلاتی که سابق بود از زمان میرزای شیرازی[1]تا حالا، مشکلات در بازارها حل میشد. اگر یک وقت یکی از علمای تهران به واسطۀ بدرفتاری دولتهای زمان قاجار میخواست از تهران برود، بازار میبست. و همان بود که آنها توبه میکردند و آن عالم را با التماس نگه میداشتند. این بازار است که باید درست توجه بکند و قشرهای مختلفی که دارد توجه بکند، و مساجد را آباد کنند و مساجد را پُر بکنند از جمعیتهای خودشان. در ممالک اهل سنت، آنکه من دیدم در حجاز، وقتی که اذان ظهر گفته میشود بازارها بسته میشود یا باز است و شُرطه[2]آن را حفظ میکند و میروند مسجدالحرام برای نماز یا مسجدالنبی برای نماز.
بازار باید مظهر تام اسلام و عدالت باشد. بازار باید احتراز کند از چیزهایی که مخالف دستورات اسلام است. و اقبال کند به آن چیزهایی که موافق دستورات اسلام است. از ربا بازار باید مُطهّر باشد. اگر در بین بازاریها اشخاصی باشند که خدای نخواسته ربا میخورند، خود بازاریها آنها را نصیحت کنند. مبادا یک همچو مرضی توسعه پیدا بکند و مملکت ما را به نابودی بکشد. ربا خوری، بازارها را از بین خواهد برد. مردم را خواهد تباه کرد. مبادا خدای نخواسته در بین بازار یک همچو معصیت بزرگی ـ که در رأس معاصی، خدا قرار داده است و آن را بالاتر از زنا[3]و در حکم مقاتله با خدا قرار داده است[4]ـ مبادا یک وقت در بازار یک همچو امری باشد. و انصاف نیست که در بازار گرانفروشی باشد. در موقعی که مردم ایران، زن و بچۀ مردم ایران برای جنگزدهها دارند از منافع خودشان میگذرند و آن چیزی که دارند هدیه میکنند، مبادا در یک همچو موقعی در بازار، اشخاصی پیدا بشوند که گرانفروشی کنند که موجب فلج مردم و ناراحتی
مردم بشود. اگر خدای نخواسته از اعمال ما یک شکستی واقع بشود به اسلام، مسئولیت ما پیش خدای تبارک و تعالی بسیار بزرگ است.
مبادا در بازار یک وقت راجع به ارتش ایران، راجع به دادگستری ایران، راجع به پاسبانها و پاسدارها و اینها مسائلی طرح بشود که اسباب تضعیف آنها بشود. و خصوصاً ارتش و پاسدارها و ژاندارمری که الآن مشغول به جنگ هستند و در ردیف اول جنگ واقع شدند و کشته میدهند و خون نثار میکنند. مبادا یک وقت مسائلی طرح بشود در بازار یا جاهای دیگر که موجب تضعیف بشود. باید این نکته توجه به آن بشود که مردم عادی اطلاع از فنون جنگ ندارند. فنون جنگ را ارتش دارد آن هم ردۀ اوّل ارتش، نه همه. اگر یک روز پیشروی میشود، یک روز عقبنشینی میشود. نباید این را در مجلس یا در بازار یا در نطقها طرح بکنند که چرا این طور شد. شما مطلع نیستید از کیفیت جنگ. کیفیت جنگ یک روز جلو رفتن هست، یک روز عقب رفتن هست. و اینها همه از مسائلی است که آنهایی که تشخیص میدهند باید این امر را انجام بدهند. اشخاصی که تشخیص نمیدهند، ننشینند تو خانههایشان در بین مردم بیایند بگویند که چرا این طور شد، چرا این طور شد؟ اینها از مسائلی است که امروز لازم است احتراز از آن بشود. من به همه نصیحت میکنم که راجع به جنگ که الآن ما مبتلا هستیم، نیایند اظهار نظر بکنند که «به نظر من این طور است». نظر شما هر چه هست، اما اعلام نباید بکنید. نباید یک مطلبی را که موجب تشویش خاطر رؤسای ارتش است، موجب تشویش خاطر رئیس جمهور هست، موجب تشویش خاطر دولت هست، یک حرفهایی زده بشود بدون اینکه مطلع باشید دارید چه میکنید. شما خیال میکنید که میخواهید خدمت بکنید و به حسب واقع خدمت نیست. توجه به این مسائل باید کرد و هر کس رفت جبهه و برگشت نیاید فریاد بکند که جبهه چه بود. شما و من تشخیص نمیدهیم که در جبهه باید چه بشود. جبهه را آنهایی که متخصصاند تشخیص میدهند که باید چه جور باشد و جبهه را چه جور نگهداری کنند و چطور موازین جنگ را اجرا بکنند. اگر خدای نخواسته به واسطۀ حرفهای ما، به واسطۀ اقدامات ما در جبهه یک سستی پیدا بشود، یک دلسردی پیدا
بشود در جبهۀ جنگ، مسئولش همۀ ما هستیم.
بازار باید یکدل دنبال جبهه باشد و از پشت سر جبهه را تقویت بکند. و مجلس باید پشت سر جبهه باشد و مجلس را تقویت بکند. و ناطقها، نویسندهها، روزنامهنویسها و همۀ مطبوعات، رادیو و تلویزیون، همۀ اینها باید امروز دنبال این باشند که پیروزی حاصل بشود. ننشینند هی اشکال بکنند و هی تضعیف بکنند قوای انتظامی ما را. و من به قوای انتظامی و نظامی که الآن دارند در سرحَدّات جانفشانی میکنند، همۀ طوایفشان، چه عشایر و چه مردم عادی غیر نظامی و چه خود نظامیها و چه قوای دیگر مسلّح مثل پاسدارها و پاسبانها به همۀ اینها من نوید میدهم که ایران پشت سر شماست. مملکت ایران پشت سر شماست. شما اعتنا نکنید به بعض حرفهایی که گاهی گفته میشود. آنها هم ممکن است بعضیشان از روی غرض باشد ولی شاید غالباً غرض نداشته باشند، توجه ندارند به مسائل. باید قوای ما در سرحَدّات ـ که الآن جانفشانی میکنند ـ اتکال به خدا کنند. و توجه داشته باشند که در تمام دنیا یک ارتشی که این طور ملت با آنها موافق باشد، نیست. الآن ملت عراق بکُلّی مخالف با ارتش عراق است، و ملت ما بکلی موافق با ارتش ماست و پشتیبان ارتش است. بازارهای مسلمین همه پشتیبان شما هستند. تودههای مردم همه پشتیبان شما هستند. اگر یک عدهای باشند که از رژیم سابق ماندهاند، از تفالههای آن امر فاسد مانده است، یا بعض اشخاصی باشند که سرسپرده به ابرقدرتها هستند و اسباب یک اغتشاشی یا اسباب یک دلسردی میشود، اینها ملت نیستند. آن که ملت است بازارهای مسلمین است. آن که ملت است آن کارخانهها و این صحراها و آنهایی که برای این ملت دارند کار میکنند. اینها با شما موافقاند. اگر یکی یک صحبتی کرد دلسرد نشوید، و با کمال قدرت و اتکال به خدا به کارهای خودتان به آن ترتیبی که نقشههای خودتان اقتضا میکند به همان ترتیب توجه کنید و پیشروی کنید.و من امیدوارم که به زودی همۀ مسائل ما حل بشود. و همۀ بازارهای ما اسلامی بشود. و همۀ ماها به تَبَع اسلام هدایت بشویم. خداوند تبارک و تعالی به شما سلامت و صحت و عافیت و توفیق خدمتگزاری به اسلام بدهد.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته
2 - در کشورهای عربی پاسبانهای شهری را «شُرْطه» میگویند.
3 - فروع کافی، ج5، ص144، ح1.
4 - اشاره است به آیۀ 279، سورۀ بقره: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤوسُ أَمْوَ الِکُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ» پس اگر ترک ربا نکردید آگاه باشید که به جنگ خدا و رسول برخاستهاید، واگر از این کار پشیمان گشتید اصل مال برای شماست، به کسی ستم نکردهاید و ستم ندیدهاید.