صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان احتراز از اختلافات
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع احتراز از اختلافات
-
حضار
حضار: پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پادگان امام حسین و ولیعصر
بسم اللّه الرحمن الرحیم
تاریخ اسلام جز یک برهه از صدر اسلام، جوانانی مثل جوانهای ایران ما سراغ ندارد. و ملتی مثل ملت ایران در تاریخ ثبت نشده است. شما در کجای تاریخ ـ جز یک برهه در صدر اسلام آن هم نه به طور وسیع بلکه به طور محدود ـ سراغ دارید که جوانان یک کشور این طور عاشق جنگ باشند؟ این طور عاشق دفاع از کشور خودشان باشند؟ و این طور ملت، همه با هم یکصدا دنبال پیروزی ارتش و سپاه پاسداران و سایر قوای مُسلَّحه باشند؟ و کجا دیدید که عاشقانه دنبال شهادت باشند؟ من به این چهرههای نورانی و بشّاش شما، و به این گریههای شوق شما حسرت میبرم. من احساس حقارت میکنم. من وقتی با این چهرهها مواجه میشوم. و این قلبهائی که به واسطۀ توجه به خدای تبارک و تعالی این طور در چهرهها اثر گذاشته است، احساس حقارت میکنم. من غیر از دعا که بدرقۀ شما کنم چیزی ندارم که به شما بکنم. من چطور به این احساسات خداگونه و به این توجهاتی که شما به خدای تبارک و تعالی دارید، و به این عزم راسخ شما و این شجاعت بینظیر شما، چطور من میتوانم از شما ستایش کنم؟
عزیزان من! شما در بارگاه حق تعالی منزلت دارید. شما و ملت ما در یک برهه حساسی از زمان واقع شدهاید که باید همان کلامی را که در صدر اسلام گفته شده است که
«تمام اسلام با تمام کفر مواجه هستند»[1]برای شما گفته بشود. شما امروز پاسداران اسلام هستید. ای دوستان من، ای عزیزان من! توجه بکنید که این سفرها که میکنید، این مجاهدات که میکنید خالص باشد، برای خدا باشد. اختلافات را، اختلافات شخصی، اختلافات گروهی، در ذهن خودتان نیاورید. همۀ شماها ـ چه ارتش، چه ژاندارمری و چه سپاه پاسداران و سایر داوطلبانی که برای دفاع از اسلام و دفاع از شرافت اسلامی خودشان به جبههها میروند، همۀ شماها ـ لشکرهای اسلامی هستید. همۀ شما ارتش امام زمان ـ سلاماللّه علیه ـ هستید. توجه کنید که آن آداب اسلامی را حفظ کنید، با هم اختلاف نکنید. دشمن میخواهد که بین این گروههای مجهز برای جهاد، اختلاف بیندازد. ارتش را از سپاه پاسداران جدا کند، سپاه پاسداران را از آنها جدا کند. شما همه اهل یک ملت هستید، اهل یک اسلام هستید، همه در پناه قرآن هستید، زیر پرچم اسلام هستید، با هم هماهنگ باشید. اگر خدا نخواسته اختلاف پیدا بشود در شما، اختلاف پیدا بشود در سران شما، اختلاف بشود در گروههایی از شما، خدای نخواسته، یک کشور اسلامی به دست کفر میافتد. و اسلام تا زمانهای بسیار طولانی باز به انزوا کشیده میشود.
این تکلیفی است برای همۀ جوانان ایران و همۀ ملت که در یک همچو وقت حساس اختلاف نکنندو اختلاف ایجاد نکنند. خدای نخواسته با اختلاف، تمام این کشور از دست میرود. و تمام جوانهای ما باز به آن حالی که در سابق بودند خدای نخواسته مبتلا میشوند. کوشش کنید در اینکه با هم همه برادر باشید. امروز هم ارتش ایران و هم ژاندارمری ایران و هم سایر قوای مسلّحه و هم شما برادران، همهتان در زیر بیرق اسلام هستید، و برادر باید باشید. اگر برادر باشید و با هم و با یک توجه الهی، با یک وحدت، به
دشمن حمله کنید شما پیروز هستید. و اگر خدای نخواسته در بین شما خلافی پیدا بشود ـ که آرزوی دشمن ماست، دشمن شماست ـ ممکن است طور دیگر پیش بیاید. این یک تکلیف الهی است برای همه، برای همۀ گویندگان، برای همۀ نویسندگان، برای همۀ شماها که در جبههها جوانمردانه به پیش میروید و فداکاری میکنید. یک تکلیف الهی است برای همه که دعوت به وحدت بکنند. دعوت به اجتماع بکنند. این جوانهای ما از هر طایفهای و از هر گروهی که هستند، و در جبههها برای اسلام جنگ میکنند، اینها نور چشمهای اسلام هستند، اینها کسانی هستند که اسلام ومسلمین به اینها باید ارج بگذارد، به اینها باید افتخار کند. کسانی که اهل قلم هستند، اهل بیان هستند، کوشش کنند که مردم را دعوت به وحدت بکنند، مردم را دعوت به جهاد بکنند. اگر خدای نخواسته از قلمی، از زبانی چیزی بیرون بیاید که موجب تشتت بشود، جرمی است نابخشودنی پیش خدای تبارک و تعالی. همه اهل این کشور هستید، و میخواهید کشورتان را حفظ کنید، اختلاف نباشد بین شما. گوش به اشخاصی که ایجاد اختلاف میکنند ندهید. و همه همصدا با هم توجه کنید به خدای تبارک و تعالی. قدرتهای بزرگ که مأیوس شدند از اینکه با جنگ و با حملۀ نظامی بتوانند کاری بکنند، دست به شیطنت زدهاند و میخواهند شماها را از هم جدا کنند و اختلاف بین شما بیندازند.
بیدار باشید! ملت ما بیدار باشد! توجه داشته باشد که هر گویندهای که بخواهد ایجاد اختلاف بکند، هر گویندهای که بخواهد روحانیون را تضعیف بکند، نظر به روحانیون تنها نیست. آنها را تضعیف میکند، دنبالش شما هستید. آنها میخواهند که هجوم به این مملکت بکنند و همه چیز این مملکت را ببرند، و کسی نباشد یک تعرضی بکند، یک مقابلهای بکند. شما هر کدامتان که یادتان باشد، از اوّلی که این کودتای رضا خان تحقق پیدا کرد تا حالا در هرقضیهای که بوده است روحانیون در صف مقدّم، مخالفت کردهاند و زجرها کشیدند و حبسها رفتند و تبعیدها رفتند، و مردم مسلمان دنبال آنها هستند. و اگر
آنها از مردم گرفته بشوند و مردم از آنها گرفته بشوند، آن روزی است که اَبرقدرتها جشن میگیرند. روشنفکرهایی که عامل اَبَرقدرتها نیستند، لکن اعمالی میکنند، صحبتهایی میکنند که در نتیجه، همان نتیجۀ عُمّال آنها را میدهد، بیدار بشوند. توجه بکنند به اینکه یک مملکت اسلامی است. یک مملکتی است که مال خودتان شده است. مستقل است. وابسته به هیچ جا نیست. کاری نکنید که این وابستگی که گسسته شده است دوباره پیوسته بشود. دعوت به اسلام بکنید. دعوت به صلاح بکنید. دعوت به تجهیزات سلاحی بکنید. دعوت به فرهنگ اسلامی بکنید. این فرهنگهای غربی را بیش از پنجاه سال است که شما دیدید، و هرچه به سر این ملت آمد از این فرهنگ غربی آمد. هر انحرافی که برای جوانهای عزیز ما پیدا شد به واسطۀ این فرهنگ غربی بود. روشنفکرها توجه کنند به اینکه مهلت بدهند یک چند سالی هم فرهنگ اسلامی باشد. تجربه کنند ببینند که با فرهنگ اسلامی چه خواهد شد.
من دعاگوی همۀ شماها هستم. و باز تأکید میکنم که در جبههها که ـ ان شاءاللّه ـ با سلامت بروید و با سلامت برگردید و پیروز باشید، با پیروزی برگردید، پیروزی شما در گرو وحدت شماست و در گرو ایمان شماست. ایمان داشته باشید. قوی کنید ایمان خودتان را و با همۀ قوای مسلَّحه همراه باشید. مقصد یک مقصد است و آن شکست اَبَر قدرتهاست. و من امیدوارم که شما با سلامت و سعادت باشید و این راهی که راه خداست طی کنید و با پیروزی برگردید، و اینجا من شما را پیروزمندانه باز ملاقات کنم.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته