صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان حمایت از رزمندگان
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع حمایت از رزمندگان
-
حضار
ملت ایران
رزمندگان مستقر در جبهههای غرب کشور
بسم اللّه الرحمن الرحیم
در این موقع که مدارس ایران باید باز بشود و امیدوارم که جوانان ما و اطفال ما با تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی، به مدارس بروند و کار خودشان را شروع کنند، باید به این جمعیتهایی که میخواهند نگذارند مدرسههای ما باز بشود، توجه داد که شما در یک همچو موقعی که ایران در این وضع واقع است و عراق رسماً اعلام جنگ کرده است به ایران، اگر راست میگویید که شما با ملت هستید و نسبت به خلق وفادار هستید، باید شما خودتان در این امر با دولت ایران همراهی کنید و اگر ما دیدیم که شما در مدارس ایجاد یک اغتشاش کردید، ماهیت شما با اینکه مقداریاش معلوم است، بیشتر معلوم میشود پیش ملت ایران. در یک همچو وقتی که ایران در حال جنگ است با امریکا و این آلت دست امریکا تجاوز کرده است به ایران، شما اگر برای باز شدن مدارس اغتشاش بپا کنید یا شایعهسازی کنید، معلوم میشود که شما عمّال امریکا و همدست صدام حسین خبیث هستید. بنابراین، ملت ما باید با آگاهی و با خونسردی به این مسائل توجه کند.
بعض نکات باید گفته بشود: یکی اینکه گمان نکند ملت ما که دولت ایران و ارتش ایران عاجز از این است که جواب به اینها بدهد. هر وقتی که مقتضی بشود من پیامی به ملت خواهم داد و به صدام حسین و امثال او خواهم ثابت کرد که اینها، این اذناب امریکا
قابل ذکر نیستند و ما همیشه بنا داریم که در این برخوردها، طوری برخورد بشود که جواب برخورد آنها داده بشود که به ملت عراق ـ خدای نخواسته ـ صدمهای وارد نشود. لکن ما عازم بر این هستیم، مصمّم بر این هستیم که اگر عراق حدّ خودش را نداند و تجاوز را تکرار بکند، ما دستور بدهیم و ملت ما بسیج بشوند و آن وقت برای ملت عراق معلوم باشد که ما با آنها هیچ کار نداریم، بلکه این صدام حسین است که به واسطۀ تحریک امریکا به ما تجاوز کرده است و ما اگر جوابی به او بدهیم، هرگز به ملت عراق، که برادر ما هستند، مربوط نیست.
امروز من صدای منحوس این آدم را شنیدم؛ یعنی، بیانیهاش را شنیدم. ایشان معلوم میشود که تازه مسلمان شده است! برای اینکه به حضرت امیر، علیبنابیطالب و امام حسین ـ سلام اللّه علیهما ـ و اینها تشبث کرده و مردم را میخواهد گول بزند. ایشان نمیداند که مردم عراق ایشان را میشناسند و از اوّلی که این حکومت اشتراکی روی کار آمد و مرحوم آقای حکیم[1]تحریم کرد و آنها را تکفیر کرد، مردم عراق اینها را شناختهاند و بعد هم از اعمالی که انجام دادهاند، اینها شناسایی شدهاند. اینها علمای بزرگ عراق را اعدام کردند. اینکه الآن به شَعْب[2]عراق متوسل میشود، اینها شعب عراق را سرکوب کردهاند. این صدام حسین، من از اول وقتی که روی کار آمد تنبّه دادم که این دیوانه است، این عقلش درست کار نمیکند، و لهذا، با دیوانگی دارد عمل میکند و خودش را به هلاکت میرساند.
من یک صحبت دارم برای ملت ایران و برای ملت عراق و ارتش عراق هم یک صحبت. برای ملت ایران این صحبت را دارم که گمان نکند ملت ایران که ارتش ایران نمیتواند جلوی اینها را بگیرد. خیر، ارتش ایران و قوای مسلّح ما، پاسدارهای عزیز ما
قادر بر این معنا هستند، لکن تا مسئله جدّی نشود، آنها جدّاً عمل نمیکنند. آن روزی که مسئله جدّی شد، تمام اینها به طور جِدّ، امر میکنم که عمل بکنند و عراق را سر جای خودشان بنشانند.
ملت ایران نباید خیال بکنند که جنگی شروع شده است و حالا فرض کنید که دست و پای خودمان را گم کنیم. نه، این حرفها نیست. یک چیزی آوردند و یک بمبی اینجا انداختند و فرار کردند، رفتند. الآن هم دولت ایران جواب آنها را مشغولند که جواب آنها را بدهند و میدهند جواب آنها را. قوای بحریهشان[3]بکلی از بین رفته است و قوای بریّهشان[4]هم از بین خواهد رفت. شما خیال نکنید که یک چیزی است. این جنگهای متعددی که واقع شده است یک مقدارش هم نصیب ایران شده است که من هر دو جنگ را یادم هست. هیچ، ابداً مسئلهای نیست. شایعات یا چیزهایی را اگر دشمنهای ما، این احزاب مختلفهای که الآن در ایران هستند، این گروهها و گروهکهایی که در ایران هستند، حالا اگر فرصت میخواهند به دست بیاورند و شایعهسازی کنند و هی تلفن کنند به این طرف و آن طرف که چه شده است، چه شده، کودتا شده ـ نمیدانم ـ این حرفها در کار نیست. این یک دزدی آمده است یک سنگی انداخته و فرار کرده، رفته است سرجایش. دیگر قدرت اینکه تکرار بکند انشاءاللّه ندارد. من به ملت ایران سفارش میکنم که چند جهت را ملاحظه کنند: یک جهت اینکه خونسردی خودشان را حفظ کنند و ابداً توجه به این معنا که یک قضیهای واقع شده است و واقعاً واقع نشده قضیهای. توجه نکنند به این معنا. یک وقت اغتشاشی از این راه بار نیاید.
یک جهت هم اینکه ممکن است که این اشخاصی که با اسلام مخالفند و با جمهوری اسلامی از اول مخالف بودند، حالا شایع کنند که خود لشکر ایران و ارتش ایران و ژاندارمری ایران دارند خرابکاری میکنند تا شما را وادار کنند که با آنها مقابله کنید. خیر، اینطور نیست. ارتش ایران و ژاندارمری ایران وفادارند به ما و مشغولند آنها به کوبیدن
عراق. شما گمان نکنید که یک وقت بیایند به شما بگویند که تحریک کنند شماها را به اینکه بروید سراغ ـ مثلاً ـ پادگانها. یک همچو کاری جایز نیست و از معاصی بزرگ اسلام است و مخالف رضای خداست و ابداً به اینها اعتنا نکنید و اگر از این افراد کسی پیدا شد که یک همچو تحریکی کرد، بگیرید او را و تحویل بدهید به کمیتههایی که هستند، به آنها تحویلشان بدهید تا آنها را به جزای خودشان برسانند. این حرفی است که ما با ملت ایران داریم که اینها با آرامش، بدون اینکه اصلاً خوفی از چیزی داشته باشند. خوفی در کار نیست اصلاً، چیزی نیست که خوف داشته باشد. یک حرف با ملت ایران است که هم خونسردی خودشان را حفظ کنند و هم این شایعهسازها را جلویشان را بگیرند و هیچ اعتنا به شایعهها نکنند. من خودم تماس دارم و همۀ مطالب پیش من میآید. امروز هم آقای رئیسجمهور[5]و آقای نخستوزیر[6]آمدند اینجا و گزارش دادند اینجا و من هر روزی که محتاج به این بشود که بسیجی بکنم، خواهم کرد و انشاءاللّه، نیاید آن روز که یک همچو امری واقع بشود.
و یک حرفی[هم]که با ارتش عراق دارم این است که ارتش عراق با کی جنگ میخواهد بکند؟ طرفدار کی هست و مخالف کی؟ طرفدار صدام است که اشتراکی است و کافر است؟! بر ضد کی؟ بر ضد اسلام؟! ارتش عراق باید بداند که این آدم که حالا آمده است اسم علیبنابیطالب ـ سلام اللّه علیه ـ را میآورد و اسم حسین بن علی ـ سلام اللّه علیه ـ را میآورد، این دشمن اینهاست؛ این شخص با اینها دشمن است، با اسلام اصلاً دشمن است این. ارتش عراق باید بداند که این جنگ، جنگ با اسلام است به هواداری کفر و یک همچو جنگی برخلاف رضای خداست و خدای تبارک و تعالی نخواهد بخشید بر آن کسانی که قیام کنند بر ضد اسلام به واسطۀ همراهی با کفر، که هم خود صدام حسین ـ به حسب حکم شرعی ـ کافر است و هم این طرفدار کفّار است،
طرفدار کارتر است و به واسطۀ طرفداری از کارتر و گرفتن قوا از او، دارد به ایران حمله میکند و کارتر این نوکرهای خودش را مثل صدام حسین و مثل سادات و امثال اینها را وادار کرده است که به ایران حمله بکنند یا به ایران صدمه بزنند. ملت عراق و ملت مصر باید بدانند این معنا را که اگر ـ خدای نخواسته ـ با ایران طرف بشوند و ارتش عراق با ایران طرف بشود، طرف شدن با اسلام است و ضرر زدن به اسلام و ضرر زدن به پیغمبر اسلام است به طرفداری از کفر، به طرفداری از صدام، به طرفداری از کارتر.
ملت عراق باید بدانند که این جرثومۀ فساد همانطوری دارد با شما عمل میکند که محمدرضا با ایران عمل میکرد. ما محمدرضا را بیرون کردیم و شما هم باید این شخص را بیرون بکنید از عراق. تا قیام نکنید و تا مقابله نکنید با این جرثومۀ فساد، این میخواهد اسلام را از بین ببرد و میخواهد عربیّت را به خیال خودش ـ آن هم نه اینکه واقعاً عقیده دارد به او ـ میخواهد او را جانشین کند و همچو خیالی هم ندارد. میخواهد امریکا را دستش را باز کند در این ممالک اسلامی و ما جرممان این است که با امریکا مخالف هستیم. این جرمی که پیش صدام حسین بخشودنی نیست این است که ما برخلاف امریکا هستیم و لهذا، ما را هر چه میخواهد، میگوید؛ ما را مجوس میگوید هستیم. ما که داریم در مملکتمان قرآن را ترویج میکنیم، در مملکتمان احکام اسلام را داریم ترویج میکنیم و پیاده میکنیم به جای آن احکامی که در سابق بوده است، این آقا ما را مجوس میداند و خودشان که بر ضد اسلام و بر ضد مسلمین هستند، خودشان را طرفدار علیبنابیطالب ـ سلام اللّه علیه ـ و اصحاب رسولاللّه میدانند. باید ملت عراق بداند که این آدم، آدم خطرناکی است برای ملت عراق و خطرش بر ملت عراق زیاد است والاّ به ملت ما، او که نمیتواند صدمهای بزند. او بر ملت عراق خطرناک است. ملت عراق باید با تمام قوا، کوشش کنند که این شخص فاسد را از بین ببرند و این جمعیتی که برخلاف اسلام و برخلاف مصالح اسلام و قرآن دارند عمل میکنند، آنها را از بین ببرند.
و سربازهای ارتش عراق و صاحبمنصبهای ارتش عراق باید بدانند که جنگ با ایران، جنگ با اسلام است، جنگ با قرآن است، جنگ با رسولاللّه است و این از اعظم محرّماتی است که خدای تبارک و تعالی نمیگذرد از او. شما هم همان کار را بکنید که ارتش ایران نسبت به شاه سابق کردند؛ همانطوری که آنها رها کردند او را و متصل شدند به ملت و سربازها فرار کردند از پادگانها و متصل شدند به ملت. شما هم فرار کنید و قوای خودتان را صرف این کنید که این جرثومۀ فساد را از بین ببرید. خدا به شما تأیید میکند، اگر قیام کنید و این شخص را از بین ببرید و یکی را خودتان به جای او بگذارید. ما هم کمک شما هستیم در اینکه از خود شما، از ملت شما یک نفر اداره کند حکومت عراق را. این آدمی[را]که برخلاف اسلام، و برخلاف مصالح اسلام مشغول مفسده شده است، این فاسد را از بین ببرید، با ملت همراه بشوید.
ملت عراق هرگز با صدام حسین موافق نیست. یک روز هم موافقت ندارد. ملت عراق با اسلام موافق است. کسی که با اسلام موافق است، کسی که کتاب او «قرآن» است، کسی که کعبه قبلۀ اوست، نمیشود با یک آدم کافری که در پناه کفّار دارد زندگی میکند و در پناه کارتر و امثال کارتر دارد به حیات خودش ادامه میدهد، نمیشود با این همراهی بکنید. من به آنها سفارش میکنم ـ به ارتش عراق ـ که اگر میتوانند قیام کنند بر ضد این آدم و این آدم را از بین ببرند و خودشان جانشین او بشوند و ما هم تأییدتان میکنیم و اگر این برایشان میسور نیست، فرار کنند و جنگ با اسلام نکنند.
با ملت عراق هم عرض میکنم که با همۀ قوا، قیام کنید بر ضد این آدمی که الآن قیام بر ضد اسلام کرده است. قیام این نسبت به ایران، قیام کافر بر مسلم است و قیام لشکر کفر بر لشکر اسلام است. باید با همۀ قوا با این شخص مقابله کنید و مقاتله کنید. من چنانچه ـ خدای نخواسته ـ دامنه پیدا کرد این کارهای صدام حسین و اربابهای صدام حسین، تکلیف ملت ایران را تعیین خواهم کرد و امیدوارم به آنجا نرسد و اگر برسد، دیگر بغدادی باقی نخواهد ماند.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته
بسمه تعالی
برادران عزیزم! از راه دور به شما تحیت و سلام عرض[نموده]و از خداوند تعالی توفیق و پیروزی شماها را خواستارم. امید است خداوند منان شما برادران و سایر قوای مسلحه را از سپاه اسلام قرار دهد و مشمول عنایات خود فرماید.
عزیزانم! بکوشید برای خدا که پیروزی با شماست. من از همۀ قوای مسلحه امید دارم که برای کشور اسلامی هماهنگ شده و دشمنان را سرکوب نمایند. از خداوند تعالی سلامت و پیروزی همه را خواهانم. والسلام علیکم.
روحاللّه الموسوی الخمینی
2 - مردم، ملت.
3 - نیروی دریایی.
4 - نیروی زمینی.
5 - آقای ابوالحسن بنیصدر.
6 - آقای محمدعلی رجایی.
7 - گروهی از رزمندگان اسلام در غرب کشور طی نامهای خطاب به امام خمینی اعلام داشتند که تا آخرین قطرۀ خون خود برای استقرار جمهوری اسلامی از پای نخواهند نشست. و از امام خمینی درخواست کردند تا برای پیروزی آنان بر دشمن دعا نمایند. امام خمینی در پاسخ فرمودند: «برادران عزیزم از راه دور ...».