صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان ضرورت وجود نظم در قوای نظامی و انتظامی و لزوم پاکسازی در نیروهای مسلح
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع ضرورت وجود نظم در قوای نظامی و انتظامی و لزوم پاکسازی در نیروهای مسلح
-
حضار
حضار: رضایی، مرتضی (فرمانده جدید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و جمعی از پاسداران
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اساساً این انقلاب و این نهضت، بر اساس اسلام است؛ یعنی، ما هیچ تز دیگری، هیچ امر دیگری را غیر از اسلام نمیپذیریم. و این قوای انتظامی، اعم از سپاه پاسداران و ژاندارمری و ارتش و دیگران، باید خودشان را با اسلام منطبق کنند. افرادی که آن دید اسلامی را ندارند ـ یعنی نپذیرفتند اسلام را ـ این اشخاص را باید تصفیه کنند. اشخاصی که دید اسلامی دارند، پذیرفتهاند اسلام را لکن در عمل، عمل اسلامی ندارند، سرخود کارهایی که خودشان میخواهند میکنند، اینها هم باید هدایت بشوند و چنانچه مأیوس شدند سران از اینکه هدایت تأثیر بکند، تصفیه بشوند. بالاخره آن که مردم را برانگیخت اسلام بود؛ هیچ قدرت دیگری قادر به این نبود که یک ملت 35 میلیونی را به یک راه ببرد، هیچ قدرتی قابل نبود، نمیتوانست و لهذا ما در طول تاریخ که دیدیم، آنهایی هم که خودمان یادمان است مثل قضیۀ نفت، چون اسلامی نبود، ملی تنها بود، به اسلام کاری نداشتند، از این جهت نتوانستند کاری انجام بدهند، آن کارهای نصفه کارهای هم که انجام دادند، بعدش از دستشان گرفته شد و رفت کنار. اگر اسلام در کار باشد و مکتب اسلام در کار باشد در این قشر نظامی و غیر نظامی، ما پیروز خواهیم شد و اگر این مکتب را ما فراموش بکنیم و هر کس بخواهد دنبال کار خودش باشد و فکر خودش باشد، این آسیبپذیر خواهد بود؛ و لهذا بر همۀ ما، بر همۀ رؤسای ارتش، رؤسای پاسداران، رؤسای ژاندارمری، رؤسای شهربانی و همۀ روشنفکران و همۀ نویسندگان لازم است که
ما همه را به یک وجهه سوق بدهیم؛ این ملت را ما به سوی اسلام و به سوی اللّه سوق بدهیم. اگر یک همچو کاری انجام بگیرد که اسلامی بشود همۀ دستگاهها،پیروزی ما داریم، هیچ اشکال نیست که ما پیروز خواهیم شد؛ اما اگر متشتت بشود، در هر جایی علی_' حده یک سازی بزنند، مثلاً، سپاه پاسداران خودش علی_' حده هیچ کار ندارد به ژاندارمری، مثلاً، مخالفت هم حتی میکند، یا با ارتش گاهی هم مثلاً، مخالفت بکند، یا آن دستگاه به دستگاه دیگر یک مخالفتی و روبهرویی باشد، باید ما آماده این باشیم که ولو در درازمدت شکست بخوریم.
از مسائل مهمی که من اعتقاد دارم و میگویم باید حتماً بشود، هماهنگی است بین این قوایی که قوای مسلحند، از هم جدا نشوند، با هم باشند؛ دیگر راهش و ترتیبش که هماهنگ بشوند، باید خودشان فکر بکنند، و آقایانی هم که از طرف من در آنجا هستند همفکری بکنند که اینها را هماهنگ بکنند. اینطور نباشد که اگر یک مسئلهای خدای نخواسته پیش آمد، این یک راهی برود، آن یک راه دیگری برود که موجب شکست بشود.
از مهمات مسئله این است که اولاً اسلامی بشود همه چیز، و ظواهر اسلام باید در آنجا حکمفرما باشد. اینکه بعضیها عقیده دارند که حالا ظواهر را کار نداشته باشیم و برویم سراغ مکتب، اینها برخلاف اسلام است. آن چیزی که هست این است که باید ظواهر در این پادگانهای ارتشی و در آن مراکزی که شما هستید و پاسدارها هستند، ظواهر باید محفوظ باشد؛ یعنی، امروز که ماه مبارک رمضان است همۀ اینها روزهدار باشند، آنهایی که واجب است برایشان روزه بگیرند، روزهدار باشند، نماز بخوانند در آنجا، و کارهای منکر در آنجا به هیچ وجه نباشد. ضوابط اسلام باید محفوظ باشد، جمهوری اسلامی معنایش این است؛ و الاّ اگر یک جمهوری باشد، اسمش جمهوری اسلامی باشد، لکن
وقتی که برویم در ژاندارمری، برویم از اسلام خبری نباشد، در سپاه پاسداران بیاییم مثلاً از آنجا خبری نباشد، ارتش برویم خبری نباشد، ادارات خبری نباشد، این جمهوری اسلامی نیست؛ این یک لفظ غلطی است که گذاشتند روی جمعیتی و روی مملکتی که دارد همان به طور طاغوت اداره میشود. ما باید این محتواها را با جدیت اصلاح بکنیم. افراد ناصالح را اگر واقعاً برخلاف مکتب هستند، از اول باید کنارشان زد، و چنانچه یکوقت خدای نخواسته خیانتی هم کردند، باید به دادگاه سپردشان، و افرادی که مکتبی هستند ـ یعنی، فکرشان فکر اسلام است لکن عملشان برخلاف است ـ اینها را باید هدایت کرد؛ اگر هدایت شدند که شدند، اگر هدایت نشدند، بعد از چندی که دیدید فایده ندارد کنارشان بگذارید، تصفیهشان بکنید.
و از مهمات این است که نظم در کار باشد؛ یعنی، اگر نظام نباشد در کار و امور تحت یک نظامی انجام نگیرد این تزلزل ایجاد میکند. اگر بنا باشد که فرض کنید که سپاه پاسداران اطاعت نکنند از رئیسشان، همۀ اینها اطاعت نکنند از آن فرماندۀ کل، در ژاندارمری همینطور، در آنجا همینطور و خودشان بخواهند هر کدامی یک راهی بروند، این اسباب این میشود که یک قوای مسلح متزلزل بشود و با تزلزل قوای مسلح، مملکت متزلزل است. بنابراین، یکی از مهمات این است که نظم را حفظ بکنند؛ یعنی، بشناسند آن که رئیس فوج است، آن که رئیس لشکر است، آن که رئیس پاسداران است؛ این را همه به نام اسلام بشناسندش به اینکه لازم است اطاعت از او بکنند. حالا مثل زمان طاغوت نیست که اگر خواستم اطاعت میکنم، اگر هم ظاهری نخواستم در باطن اطاعت نکنم. حالا مسئله، مسئلۀ اسلام است، اسلام باطن و ظاهر همه را دارد میبیند. خدای تبارک و تعالی محیط به باطن و ظاهرها هست. آنی هم که در باطن مخالفت بکند، آن هم مخالفت خدا را کرده است. این هم یکی از مسائل مهمی است که در ارتش و در سپاه پاسداران و در همۀ قوای انتظامیه و قوای مسلحه، در همۀ اینها باید مراعات بشود.
یکی از مسائل مهم هم این است که گاهی در بین همین پاسداران انقلاب، که من اینها را بسیار دوست دارم و بسیار به آنها محبت دارم و من از آنها متشکرم، و ملت ایران اصل هر چه دارد از این سنخ جمعیت دارد، گاهی اینها در بینشان اشخاصی نفوذ میکنند، یک کارهایی انجام میدهند که موجب هتک حرمت سپاه پاسداران است؛ مثلاً، میروند خودشان یک چند نفری، حالا تشخیص دادند که آنجا فلان آدم، بد آدمی است، میروند میگیرندش، میروند ـ فرض کنید ـ باغش را میگیرند، میروند زمینش را میگیرند، اینطور کارها اسباب این میشود که مشوش کند امور را. این برخلاف نظام اسلام است، برخلاف نظام ـ عرض میکنم ـ جمهوری اسلامی است. اینطور چیزها باید جداً جلویش گرفته بشود که پاسدار بدون امر دادستان کل، بدون امر عدلیه نتواند دخالت بکند در امور، نرود دخالت بکند در امور. اینطور نباشد که حالا ببیند یک قدرتی دارد هر کاری دلش میخواهد بکند. این معنی هرج و مرج و طاغوتی معنایش همین است که بینظم و بیانضباط یک کاری را انجام بدهد. این هم یکی از مهماتی است که شما باید در سپاه پاسداران با جدیت و همراهی با ایشان که در آنجا هستند، و سایر اشخاصی که در آنجا هستند و با شما همکاری میکنند، جداً از این مسئله در سرتاسر ایران جلوگیری بکنید؛ یعنی، اگر یک پاسداری یا پاسدارانی رفتند در یک جایی و بدون در دست داشتن حکم ـ مثلاً ـ دادگاهها بروند خودشان خودسر، زمینی بگیرند، باغی بگیرند، مالی تصرف کنند، اشخاصی را ـ عرض بکنم ـ بازداشت بکنند، این باید ازشان بازخواست بشود و خواسته بشوند آنها و تأدیب بشوند آنها. بنابراین، اگر بخواهند مملکت ایران یک مملکتی باشد که بتواند روی پای خودش راه برود، و بتواند انشاءاللّه آتیۀ خودش را به طور شایسته انجام بدهد و اصلاح بکند، اول باید این قوای مسلح تحت نظم بیایند و تحت انضباط بیایند. چه آنهایی که در سپاه پاسداران واردند و چه آنهایی که در سایر قوای[نظامی]، اینها باید تحت نظام بیایند، تحت انتظام بیایند، و شرعیت خودشان را حفظ بکنند و اسلامیت خودشان را حفظ بکنند تا انشاءاللّه کارها انجام بگیرد. و باز هم تکرار میکنم این را که همکاری قوای انتظامیه، از واجبات شرعیه است و مفترق
شدنشان خلاف شرع است؛ یعنی، هر کسی علی_' حِدّه بخواهد چه بکند، ممکن است که البته نظر مختلف یکوقتی باشد، اما باید بنشینند، رؤسایشان بنشینند با آن اشخاصی هم که من نماینده دارم در آنجا بنشینند، اگر یک اختلاف نظری دارند، حل بکنند. اینطور نباشد که یکوقت یک صدایی اگر درآید ببینیم پاسدارها یک کاری انجام دادند علی_' حده و ژاندارمری یک کاری علی_' حدّه، ارتش یک کار علی_' حدّه، انسجام نداشته باشد. باید این قوا منسجم و هماهنگ باشند، و این با جدیت شما و آقای محلاتی[1]که در آنجا هستند و آقای خامنهای[2]که در آنجا هستند و آقایان دیگر که در جاهای دیگر هستند، و مشورت بین خود شماها باید اینها انجام بگیرد. و اما این کلمهای که گفتید که میخواهند که من دخالت بکنم، من که نمیتوانم در همۀ امور دخالت بکنم؛ بالاخره من اشخاص دارم، باید اشخاص دخالت کنند. من مثلاً، حالا شما را تأیید میکنم که در سپاه پاسداران باشید و در رأس باشید، این معنی دخالت من است، معنی این است که شما اگر کاری آنجا انجام بدهید من انجام دادهام در آنجا. آنها اگر بخواهند شنوایی از من بکنند باید از شما شنوایی بکنند و همینطور سایرین، از آن کسی که من قرار دادم وقتی که اطاعت بکنند، همان اطاعت از من است و همان دخالت من است. اینطور نیست که هر کدام، علی_' حده باشند. فرض کنید که آقای رئیس جمهور را من قرار دادم برای اینکه رئیس کل قوا باشد، و آن چیزی را که من قرار دادم چنانچه با آن موافقت بکنند موافقت با من است، و من خودم مستقیماً نمیتوانم همۀ امور را دخالت بکنم؛ من باید بالاخره اشخاص را قرار بدهم و یک نظمی ایجاد بشود.
در هر صورت یک مملکتی است مال همۀ شماها، همۀ ما مسئول هستیم در این امری که برای حفاظت کشورمان هست و شما میبینید که الآن در معرض اینطور کارهایی است
که شده است و بعدها هم خواهد شد. ما مکلفیم از طرف خدای تبارک و تعالی که این امانتی که به ما داده شده است و آن کشور اسلامی است و اسلام است و جمهوری اسلامی است حفظش بکنیم، در این امر هیچ سستی به خودمان راه ندهیم، هیچ مسائل شخصی در کار نباشد، هیچ اغراض نفسانی در کار نباشد. همۀ ما با هم برادر و با هم برای حفظ یک امانتی که خدا به دست ما داده است و سپرده است[تلاش نماییم]و هم سفارش میکنم به همۀ اشخاصی که در هر جا صحبت میکنند، یا ـ فرض کنید که ـ قلمفرسایی میکنند که تضعیف قوای انتظامی، سپاه پاسداران، تضعیف اسلام است. تضعیف لشکر اسلامی، تضعیف اسلام است؛ تضعیف ژاندارمری تضعیف اسلام است، تضعیف ـ عرض میکنم ـ سایر قوای مسلح و انتظامی تضعیف اسلام است و این به آن معنا نیست که نباید آن اشخاص فاسد بیرون بروند. اشخاص فاسد باید حتماً به دادگاه سپرده بشوند، در هر جا باشند و هر مقامی، آنها باید به دادگاه سپرده بشوند. و آنهایی که اسلامی هستند و روی خط اسلام دارند عمل میکنند، آنها باید تمام گویندگان و نویسندگان، چه از قشر روحانی و چه از قشر غیر روحانی، اینها را تقویت بکنند؛ یک کلمۀ تضعیف اینها، تضعیف اسلام است و حرام است و جایز نیست. بنابراین، امیدوارم که شماها همه موفق باشید، مؤید باشید و این امانت را حفظ کنید. و ما یک عالَم دیگری داریم که همه آنجا حاضر میشویم و از همۀ ما بازخواست میشود؛ یعنی، یک خدشهای اگر ما وارد کنیم به جمهوری اسلامی، فردا آنجا در محضر خدای تبارک و تعالی از ما بازخواست خواهد شد و بازخواست شدید خواهد شد.
توجه به این مسائل لازم است همه آقایان بکنند و کسانی که خدای نخواسته یک انحرافاتی دارند اگر قابل اصلاحند با موعظه، با نصیحت، با هدایت اینها را اصلاح بکنند و اگر نیستند، پاکسازی بکنند. و آنهایی که در این مسائل، در این مسئلۀ آخر همراه بودند
با این خیال فاسد کودتا،[3]تمام اینها به حسب حکم قرآن حکمشان قتل است بلااستثنا، یک استثنا درش نیست؛ هیچ کس حق ندارد که یک کسی را عفوش بکند، یک کسی را مسامحه با او بکند. اینهابه حکم اسلام و حکم قرآن فاسد و مفسد هستند و اینها چهار حکم در قرآن هست که از همه کوچکتر کشتن است. و امیدوارم انشاءاللّه همۀ شما با سلامت و صحت و عافیت این راه را بروید و این راه مستقیم را انشاءاللّه طی بکنید. خداوند حفظتان کند انشاءاللّه.