صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان وابستگی اقتصادی منشأ وابستگیها ـ تحریکات عناصر مزدور در ایجاد اغتشاشات
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع وابستگی اقتصادی منشأ وابستگیها ـ تحریکات عناصر مزدور در ایجاد اغتشاشات
-
حضار
حضار: انجمن اسلامی کارکنان وزارت صنایع و معادن
بسم اللّه الرحمن الرحیم
ایران امروز محتاج به کار است. حتی من این اجتماعاتی که در اینجا و در بیرون منزل میشود خیلی صحیح نمیدانم. برای اینکه نباید اینها از کار دست بردارند و همهاش باب تظاهر باشد. تظاهر البته در پیشرفت امور مملکت یک تقویت روحی میکند، لکن دائمی نباید باشد. باید کار بکنند مردم. کشاورز مشغول کشاورزی باشد. آنهایی که کارخانه دارند مشغول تولید باشند. صنایع کوچک و بزرگ مشغول کار باشند. افراد خودشان را موظف بدانند که امروز مملکت احتیاج دارد. یک مملکتی که الآن اقتصادش شکست خورده است محتاج است. نگذارند که این احتیاج باقی باشد که ما در هر چیزمان که آن رژیم ما را مبتلا کرد به وابستگی این ادامه پیدا کند. البته یک وابستگی است که رژیم سابق ایجاد کرد در ایران، به اسم اصلاحات ارضی، زراعت را اوضاعش را به هم زد، و ما وابستگی در زراعت و در این چیزها که ارزاق عمومی است داریم. دامداری را در اینجا ضایع کردند، از بین بردند، ما محتاج به این هستیم که گوشت از خارج بیاوریم و هکذا.
اگر ما یک وابستگی اقتصادی داشته باشیم این موجب این میشود که وابستگی سیاسی هم پیدا بکنیم، و وابستگی نظامی هم حتی پیدا بکنیم. مملکتمان باز برگردد به آن حالیکه سابق بود. ما حالا میخواهیم مملکت مال خودمان باشد، و حالا مملکت مال خود مردم است. در حالی که مملکت مال خود مردم است، یک عدهای افتادهاند توی
مردم تحریک میکنند. تحریکات زیاد میکنند. کشاورزی را به حال اینکه نگذارند تحقق پیدا بکند، درآوردند. به حال تعطیل دارند درمیآورند. کارخانهها را همین طور. نمیگذارند که آرام باشد این مملکت، تا اینکه صنایعش راه بیفتد، کارخانههایش راه بیفتد، زراعتش راه بیفتد و صنعتش ترقی بکند.
عمده این است که عدهای که نمیخواهند این مملکت یک استقراری پیدا بکند و نمیخواهند که یک جمهوری اسلامی ـ انسانی در ایران پیدا بشود. اینها درصددند که در هر جا بروند هی خرابکاری بکنند. هرجا انسان نظر میکند یک دسته اعتصاب کردند. برای چی اعتصاب کردند. برای اینکه شلوغ میخواهند بکنند. یک دستهای، وادار میکنند یک دستۀ دیگر را. جوانها هم زود باور. به مجرد اینکه یک نفر آدم میآید یک چیزی میگوید قبول میکنند از او. و نتیجهاش اینکه اعتصاب میکنند. از کار کنار میروند.
این اعتصاب پشت سر هم ضربه میزند به این مملکت. ضربه میزند به اقتصاد ما. ضربه میزند به حیثیت مملکت ما. اینها نمیفهمند این را که اعتصاب در هر جا، هرکس در هر جا، در ارتش میروی اعتصاب هست، در کارخانهها میروی اعتصاب هست، مدرسهها اعتصاب میکنند، دانشجوها اعتصاب میکنند، همه، هر قشری، حالا دیگر این معنی رسم شده است که هر قشری اعتصاب کند. اینها نمیفهمند این معنا را که این اعتصابها حیثیت یک مملکتی را از بین میبرد، و به خارج میفهماند این معنا را. و آنها هم که باید دامن به آن بزنند دامن میزنند. ابرقدرتها هم دامن میزنند به این معنا که بگویند که یک مملکت متزلزلی است. محتاج به این است که اداره بشود. یک نفر را بیاورند ادارهاش کند. نمیفهمند اینها. توجه به این ندارند که اینهایی که میآیند براشان نطق میکنند و وادارشان میکنند به اعتصاب، و یک دسته هم دنبالشان میافتند به داد و فریاد، این مملکت را نمایش میدهند که یک مملکتی است که آرامش ندارد، متزلزل
است، حکومت مرکزی نیست در کار.
این چه دستی است که در بین مردم است که دارد از هر طرف میکوبد اسلام را؟ این چه دستی است که در بین مردم است که جوانها را وادار میکند که به علمای اسلام بدگویی کنند. هر جا میرویم میبینیم یک دسته جوان بازیخورده، یک دسته ملاّ را عقب میزند ـ عرض کنم که ـ چه میکند. ارتجاع! از این الفاظ نامعلوم که پیشآمده. اینها نمیفهمند که چه دستی در کار است که دارند بین خود شماها در هر شهری، بین خود افراد شهر دارند به هم میزنند. نمیفهمند که این انعکاسش در خارج از ایران چیست. نمیدانند که بعد از اینکه منعکس شد که ایران نمیتواند خودش را اداره کند، یک قلدری را میآورند کودتا میکند. پدر همهتان را درمیآورد. نمیفهمند اینها. چرا باید اینطور؟ چرا بعض جوانهای ما اینقدر خوابند؟ چرا ضعیف الادراکند اینها؟ چرا عمق مسائل را ادراک نمیکنند؟
یک نفر آدم با اسم اسلام و با اسم قرآن و با اسم چه، بدون اینکه اطلاعی از اسلام داشته باشد، بدون اینکه اطلاعی از قرآن داشته باشد، میرود مردم را وادار میکند به اعتصابات و فحاشی به علما، فحاشی به مراجع، فحاشی به همه. آخر نمیدانند اینها که این اسباب این است که در خارج گفته بشود مملکتی ثبات ندارد، باید ثبات به مملکت داد. نمیدانند دشمنها احاطه کردند الآن به این مملکت، و چون آن منافعی که میخواهند از مملکت ببرند نمیبرند، احاطه کردند که نگذارند این مملکت آرامش پیدا کند. دنبالش یک کودتا بکنند. یک بساط درست کنند. چرا جوانهای ما این قدر خوابند؟ چرا گوش به حرف افرادی میدهند که اطلاعات از اسلام ندارند. با اسم اسلام دارند اسلام را میکوبند. باید یک قدری بیدار بشوند. یک قدر توجه بکنند به مسائل که حالا وقت اعتصاب است؟ یک مملکتی که از آن طرف گرفتار، از آن طرف گرفتار، تمام مجاورین ما با ما مخالف، حالا وقت این است که هر جوانی، هر دستهای برسند یک جا اعتصاب
کنند؟
امروز اعتصاب حرام است شرعاً. اینهایی که اعتصاب میکنند خائن به اسلامند. دست بردارند از این الواطیها. دست بردارند از این بساط. بازی نخورند اینقدر از این مردمی که میخواهند استفاده از شما ببرند. یک نفر آدم از شما استفاده میخواهد ببرد. از این اشخاص جوان که پاکدل هستند، اشخاص شیادی هستند که میخواهند استفاده از شما ببرند، با اینکه اعتصاب کنید، با اینکه هیاهو کنید. با اینکه جلو چه بکنید. اینها میخواهند استفاده ببرند از شما. اینها میخواهند که از شما استفاده کنند. شما هم غافل از مسائل هستید. اعتصاب میکنید. دعوا میکنید. جاروجنجال بپا میکنید. نطق میکنید. فحش میدهید. یک مملکت بیثبات معرفی میکنید. مملکت بیثبات قَیم لازم دارد. قَیمش یا باید آن طرفیها باشند، یا باید آن طرفیها باشند، و شما را بزنند بیرون کنند از اینجا. نمیفهمند اینها را. این چه مصیبتی است که در این مملکت پیش آمده . این چه برنامهای است که برای شما ریختند از طرفین. از همه طرف برنامه ریختند. هی شلوغ میکنند. هرجا یک اعتصاب. هرجا یک جنبش. هر جا یک فساد. هر روز یک اجتماعات، نطق و که و چه. فحاشی به این و آن . بدگویی به علما. بدگویی به کسان دیگر. این چه معنایی است که ما گرفتارش هستیم در این مملکت. چرا باید اوضاع یک مملکت اینطور باشد؟ چرا باید خود اهل مملکت به جان هم افتاده باشند حالا؟
امروزی که همه باید با هم باشید، همه باید دست به دست هم بدهید، همه باید با اجتماع، همه باید با تعهد به احکام اسلام باشید، برخلاف موازین اسلام فحاشی میکنید. برخلاف موازین اسلام مال مردم را مصادره میکنید. برخلاف موازین اسلام میریزید توی صحراها کشت مردم را چه میکنید. باغات را میبرید. همهاش خلاف موازین اسلام هست. شما را وادار میکنند. جوانها را وادار میکنند به این امر؛ یک دستی پشت
پرده است که شماها را حرکت بدهد به اینطور حرکتها. و اثبات کند که ایران قابل این نیست که خودش مستقل باشد. هرج و مرج باشد. الآن یک هرج و مرجی است در سرتاسر ایران. انسان میبیند هرج و مرج است. خوب چرا باید اینطور باشد. چرا شما باید بیدار نشوید. چرا جوانهای ما باید سر عقل نیایند؟ امروزی که ما با یک مملکتی، با یک قدرت بزرگی مواجه هستیم، باید در هر شهر شماها بریزید به جان هم. به اسم ارتجاع عُلماتان را بکوبید؟! به اسم نمیدانم چه، باغات مردم را تصرف کنید؟! خانههای مردم را بروید بگیرید؟! زن و بچۀ مردم را از خانهشان بیرون کنید؟! آخر این چه وضعی است که شماها دارید؟ چرا باید شماها به احکام اسلام متعهد نباشید. این اسلام بود که شما را تا اینجا رساند. این اسلام بود که محمدرضا را از خانههای شما بیرون کرد. از مملکت شما بیرون کرد. حالا برخلاف موازین اسلام پشت به اسلام دارید میکنید. و خدا میداند که اگر پشت به اسلام کنید، همچو سیلی به شما میزند که تا ابد بیدار نشوید. یک قدری به خود بیایید. یک قدری برگردید به احکام اسلام. ما انقلاب کردیم هر چه دلمان میخواهد بکنیم؟! ما انقلاب کردیم، دیگر گوش نمیدهیم. نه به دولت گوش میدهیم و نه به ملاّ گوش میدهیم و نه به هیچ کس؟! چون انقلاب کردیم، انقلاب از اسلام است نه از اسلام به غیراسلام؟! مگر شما از اسلام به غیراسلام انقلاب کردید که حالا هر کاری میخواهید بکنید؟ شما از غیراسلام به اسلام انقلاب کردید، رژیم اسلامی پیش بیاورید. گردن بنهید به رژیم اسلامی.
در ارتش میروید میبینید که شوراها درست کردند و یک ارتش توحیدی، ارتش توحیدی، آن هم توحید اصلاً نمیداند مردکه یعنی چه. یک کسی، یک کمونیستی آمده بیخ گوشش این را گفته، ترویج کرده. ارتش توحیدی یعنی دیگر یک ارتشی که هیچ نظام نداشته باشد. هیچ نظمی نداشته باشد. هیچ بالا و پایین نداشته باشد. این معنایش این است که ارتش نمیخواهیم. مسئلۀ نظام توحیدی معنایش این است که همهشان دنبال
حکم خدا باشند. همه توجه به خدا داشته باشند. هر کس هر کاری میکند برای خدا بکند. این نظام توحیدی است. یعنی همه یکی است. جوش خوردند به هم. آن نظامی که این برای خودش میکِشد و آن برای خودش میکِشد. و این به آن فحش میدهد، و آن به او بد میگوید، این نظام توحیدی نیست. آن نظامی که پایین از بالا اطاعت نمیکند، بالا به پایین ظلم میکند، این توحیدی نیست، این نظام شیطانی است نه نظام الهی. نظام الهی باید همۀ جهاتش محفوظ باشد، لکن همه متوجه به خدا. ارتشش پایین از بالا خدمت بکند، اطاعت بکند. بالا به پایین محبت بکند و ظلم نکند و همه برای خدا باشد. کشاورزش برای خدا مشغول کشاورزی باشد، کاسبش برای خدا مشغول کسب باشد، دانشگاهش برای خدا مشغول کار باشد. این نظام توحیدی است. معنی نظام توحیدی این نیست که هیچ چیز[نباشد و]هرج و مرج است. درجهدار اطاعت از افسر نکند و سرباز هم اطاعت از درجهدار و از افسر نکند. و شهربانی هم هرج و مرج باشد. از رئیس شهربانیاش هیچ کس اطاعت نکند. و ژاندارمری هم همینطور و از دولت هم هیچ اطاعت نکند. یک مملکت وحشیای، الآن اسم یک مملکت وحشی دارند به ما میگذارند. آخر به داد این مملکت برسید ای جوانها! ای متوجهین! ای اشخاصی که برای دیانت میخواهید کار بکنید و شما را منحرف میکنند به راه دیگر! معذلک به شما توصیه میکنم که حفظ کنید وحدت خودتان را، و به شما مژده میدهم که معذلک پیروز هستید. این خرابکارها به جهنم میروند و شما جوانهای عزیز راهتان راه خداست. برای خداست و پیروز خواهید شد. انشاءاللّه موفق باشید. من از خواهرها، از برادرها تشکر میکنم و توصیه میکنم به اینکه هرکاری میکنید، خدا را در نظر بگیرید، هرکاری میکنید برای خدا باشد و توجهتان به مبدأ خیر باشد. و خدای تبارک پشتیبان شما خواهد بود. انشاءاللّه.