صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان بیان نقش حساس رادیو ـ تلویزیون ـ مقابله با توطئهها ـ رفع نابسامانیها
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع بیان نقش حساس رادیو ـ تلویزیون ـ مقابله با توطئهها ـ رفع نابسامانیها
-
حضار
حضار: کارکنان برنامههای برون مرزی صدا و سیما
بسم اللّه الرحمن الرحیم
من کراراً به آقایانی که از رادیو ـ تلویزیون اینجا آمدهاند تذکر دادم که این دستگاهی که شماها اداره میکنید؛ حساسترین دستگاهی است که در این کشور است. سایر رسانهها از قبیل مطبوعات و اینها مؤثرند، لکن در یک قشر خاصی. اولاً، تیراژشان آن قدر زیاد نیست که به همۀ کشور و به همۀ افراد برسد. و ثانیاً، بسیاری از افراد کشور ما هستند که سواد ندارند تا بتوانند استفاده کنند. لکن و از آن طرف، تا آمده است که روزنامهها به دست اشخاصی که دور هستند برسد، باز دو سه روزی، یک دو روزی، طول میکشد. اما رادیو یک دستگاهی است که همۀ قشرهای ملت و همۀ افراد ـ چه باسواد و چه بیسواد ـ از آن استفاده میکنند.
و رادیو ـ تلویزیون علاوه بر اینکه جهت سمعی دارد ـ استفادۀ سمعی ـ یک استفادۀ بصری هم دارد. و الآن هم وضع طوری است که در همۀ دهاتِ کشور ما، بلکه شاید سایر کشورها هم در دهات کوچکش هم، این رادیو و تلویزیون هست. مثل سابق نیست که منحصر باشد به یک دستهای. اشخاصی هم که مثلاً ضعیف هستند از حیث مادیات معذلک کوشش میکنند که خرج خودشان را کاهش بدهند و یک رادیو بخرند؛ و شاید بسیارشان هم تلویزیون هم داشته باشند. و شما هر حرفی را که منعکس کنید در رادیو همان آن، به همۀ کشور و به همۀ جاهایی که موج رادیو میرسد همان آن میرسد. و اگر این دستگاه یک دستگاه صحیح باشد این میتواند یک خدمت بسیار بزرگی، بالاتر از
همۀ خدمتها به مملکت بکند. هیچ واعظی نمیتواند حرف خودش را جز در آن چهار دیواری که او هست ـ اگر رادیو نباشد ـ نمیتواند برساند؛ و هیچ گویندهای نمیتواند حرفش را بیش از آن جایی که محیط خودش هست، یا حالا بلندگو هم که هست یک قدری زیادتر؛ اما این دستگاه دستگاهی است که حرفها را تا اعماق دهات و شهرستانها و خارج و اینها میرساند.
و اگر یک دستگاهی باشد که آموزنده باشد، دستگاهی باشد که تربیت کننده باشد، مسائل کشور را به آنطوری که هست طرح کند، مشکلات را آنطوری که هست بگوید، از انحرافات پرهیز کند از آن اشخاصی که توطئه بر ضد اسلام دارند، بر ضد کشور دارند، و با گفتارشان، اگر در رادیو واقع بشود، مردم را منحرف میکنند و کشور را به تباهی میکشند، اگر چنانچه از آن هم احتراز بکنند که هم در جانب برنامههایی که میخواهند پخش بکنند دقت بکنند که چه جور برنامههایی باشد، و هم در جانب احتراز از آن چیزهایی که مُضر به حال کشور است، مُضر به حال ملت است و موجب تباهی کشور میشود، اگر چنانچه از اینها احتراز بکنند، خدمت بزرگی است که به کشور خودشان و به ملت خودشان و به اسلام میتوانند بکنند.
اگر خدای نخواسته از آن طرف واقع بشود ـ مثل آن دستگاه در زمان طاغوت که در خدمت او بود ـ و همۀ دستگاهها انحراف در آن باشد، عکسهایی که جوانها را به تباهی میکشد، برنامههایی که بر ضد نهضت اسلامی مردم ماست، برنامههایی که بر ضد انقلاب اسلامی است ـ که این جوانهای ما خونشان را در راهش دادند ـ اگر خدای نخواسته یک وقت این دستگاه یک همچو کارهایی را بکند، یک خیانت بسیار بزرگی است که از همۀ دستگاهها خیانت این اثرش بیشتر است. بنابراین، اصلاح این دستگاهها اصلاح جامعه است. و فساد اگر در این دستگاهها واقع بشود، فساد جامعه است. مسئولیت بسیار بزرگ است، مسئولیت شماها بسیار بزرگ است، خصوصاً شماهایی که به زبانهای
مختلف دنیا پخش میکنید مسائل را. میتوانید که مسائلی را که خارج پخش میکنید طوری باشد که به این نهضت، به اسلام، به کشور خدمت بکند. و میشود هم خدای نخواسته یک مسائلی باشد که در خارج که منعکس بشود، اسلام را یک جور دیگری، نهضت را یک جور دیگری، تعبیر بکند. خوب، معالأسف ما الآن در وضعی واقع هستیم که دشمنهای ما از همۀ اطراف، برای اینکه منافعشان به خطر افتاده است یا دستشان از منافع ما کوتاه شده است، اینها از همۀ اطراف کوشش دارند که به هر طوری شده است یک تشنجی ایجاد کنند.
مثلاً یکی از مسائلی که خوب، اخیراً به آن مبتلا هستید و هستیم مسائل کردستان است، در کردستان اشخاصی که منحرف هستند، میروند و تبلیغات میکنند که اینها اصلاً کُردها را میخواهند نباشند. اینها میخواهند کردستان[را]اصلش کُردها را، همه را میخواهند از بین ببرند با تبلیغات مختلفی. آن اشخاصی تبلیغ میکنند که با نه کُرد رفیق هستند، و نه ترک و نه فارس، اینها عمال خارجی هستند، و برای آنها میخواهند کار بکنند.
ما کراراً عرض کردیم به همۀ برادرهای کُردِمان که آمدند اینجا، برادرهای بلوچمان که آمدند اینجا، که اسلام اینطور مرزهایی که در سایر مسلکها هست ندارد. اسلام با صراحت میگوید که آنی که پیش خدا کرامت دارد، آدم مُتقی است. آدمی است که روشش صحیح باشد؛ تقوا داشته باشد، فاسد نباشد؛ مُفسِد نباشد. و نسبت به همۀ عرب و عجم و کرد و ترک و اینها به طور علیالسواء[1]بهمه نظر دارد. همان طور که خدای تبارک و تعالی در ایجاد یک طایفه با طایفه دیگری فرق نگذاشته، همه را نعمتِ ایجاد داده است و همه را نعمتهایی در دسترسشان گذاشته است که خودشان باید با فعالیت[کسب کنند]البته موادش را گذاشته است. فرق نگذاشته است بین این ناحیه که کُرد
مینشیند؛ آن ناحیه که تُرک مینشیند؛ آن ناحیه که عرب هست؛ آن ناحیه که عجم است، این حرفها نیست در کار.
پیغمبر اکرم در عین حالی که خودشان عرب بودند، از ایشان نقل میکنند که فرمودهاند که فخری از عرب بر عجم نیست؛ و از عجم بر عرب نیست. هیچ کدام به دیگری تَفوُّقی ندارد. همۀ آنها از یک پدرند و از یک مادرند، و علیالسواء هستند. در عین حالی که اسلام این معنا را میگوید، جمهوری اسلام همین معنا را میخواهد پیاده بکند، ما همین معنا در رأس برنامههایمان هست، معذلک خوب، تبلیغات میکنند.
در خارج ایران به یک جور تبلیغ میکنند؛ در داخل ایران به یک جور تبلیغ میکنند. در خارج ماها را یک دیکتاتوری مثل هیتلر، یا بدتر از هیتلر، معرفی میکنند که این یک آدمی است که پستانهای زنها را داده بریدهاند! خوب، البته آنها تبلیغ میکنند. اما این کردستان که پیش ماست؛ اینجا هم که در آغوش ماست؛ پیش ماست. اینها هم میروند معالأسف تبلیغ میکنند. و یک دستهای از مردمِ ساده، باور میکنند. ما برادر همه هستیم. آنها برادر ما هستند. آنها حمله میکنند و برادرها را میکشند، از این طرف میروند برای دفاع از این کردستان که نگذارند که مفسدین ـ که از خارج الآن دارند هم فوج فوج میآیند؛ و هم اسلحه میفرستند و هم مُبَلِّغ میفرستند و هم چریک درست میکنند و میفرستند و میخواهند یک منطقه را به آتش بکشند ـ از این طرف وقتی که میروند برای دفع آنها، تبلیغات میکنند به اینکه اینها اصلاً میخواهند جوانهای کُرد را بکُشند! خود آنها میریزند میکُشند، وقتی اینها دفاع از آنها میکنند، همان معنائی که خودشان کردند گردن این طرف میگذارند! در بیمارستانها آنطور فضاحت را اینها درآوردند؛ و اینها رفتند جلوگیری کردند، عین همین معنا را به این طرف نسبت دادند! همین دیروز چند تا ورقه با امضای «چریکهای فدایی خلق» اینجا پیش من آوردند، که اینها را منتشر کردند در آنجا، چه چیزهایی را نسبت دادند به جمهوری اسلام، چه حرفهایی نسبت
دادند.
خوب، جمهوری اسلام اگر اسلام نباشد که دیگر جمهوری اسلام معنا ندارد. ما همه فریادمان و همۀ ملتمان فریادشان این بود که ما اسلام را میخواهیم. ما هم الآن تمام کوششمان این است که احکام اسلام را پیاده بکنیم. میخواهیم تفاوت مابین طبقات را، که یکی مثلاً کُرد است در کردستان است به او نرسیدند سابق، یکی فرض کنید که جای دیگر است به او نرسیدند سابق و آقا میگویند که کردستان از همه جا عقبتر است.
و این را من کراراً عرض کردم که شما کردستانش را اطلاع دارید. بختیاریها هم که پیش ما میآیند، میگویند که بختیاری از همه جا عقب ماندهتر است. برای اینکه آنها همان محیط را دیدند. بلوچ هم وقتی که میآید، میگویند از همه عقب افتادهتر و گرسنهتر و بیچارهتر بلوچها هستند. برای اینکه آنها هم همان جا را دیدند. تبلیغات آنها به گوششان خورده. آنی که وجداناً دیدند، دیدند که کردستان هیچ برایش کاری انجام نشده است. نه بیمارستان دارد؛ نه اسفالت دارد؛ نه چه دارد. خیال میکنند که فقط اینجا ندارد، جاهای دیگر همه، روی آن تبلیغات که کردند، همه را درست کردند! اینجا را نکردند. بلوچها هم خیال میکنند، که این تبلیغاتی که شده است، و آنی که خودشان به چشم میبینند، عیناً میبینند، میبینند که این خوب، با هم مخالف است، میگویند پس جاهای دیگر درست است. و حال آنکه در مدتی که ما به ایران آمدیم و طوایف مختلفه آمدند اینجا و همه این مسائل را گفتند، من گفتم درست شما میگویید، برای اینکه یک چیزی را آدم با چشمش میبیند؛ یک چیزی را میشنود. شما گوشهایتان پُر شده از تبلیغات که «تمدن بزرگ» و «دروازۀ تمدن بزرگ»! گوشها را پُر کردهاند. از آن وَر، میبینید که خوب، اینجا که نیست. خیال میکنید که همین جا نیست؛ دیگر جاها به تمدن بزرگ رسیده! آنها هم خیال میکنند همه جا هست الاّ اینجا! وقتی بگردیم میبینیم هیچ جایی نیست! خوب، تهران که پایتخت است شما بروید تهران در این زاغهها، ببینید که
کُردها و عرض کنم بلوچها کارشان بدتر است، یا این زاغهنشینهای اطراف تهران؟ اینهایی که الآن در حاشیۀ تهران هستند. من اینها را گاهی وقتها در تلویزیون میبینم خانههایشان را نشان میدهند؛ سوراخهایی که از این سوراخها بیرون میآیند! بچههاشان و زندگیشان را، اینها را من باید بگویم خیلی بدتر از کردستان، خیلی بدتر از بلوچستان، در حاشیۀ تهران هستند.
آقا، بنابراین بود که این مملکت را اینطوری بزرگ کنند؛ نگذارند اصلاً یک رشدی بکند. اصلاً بنابراین بود که ما ذخایر زیر پایمان[را]آنها ببرند، ذخایر ما را ببرند؛ و ملت ما خودشان گرسنگی بخورند؛ خودشان بدبختی بکشند. شما گمان نکنید که کردستان بدتر از همه جاست. بلوچستان از کردستان میگویند بدتر است. بلوچ میگوید بلوچستان بدتر، شما میگویید کردستان بدتر! هر دو درست میگویید. برای اینکه میبینید قضایا را. میبینید از این بدتر که چیزی نمیشود. و من که اطراف تهران را، از نجف که بودم، به من هی اطلاع دادند، و اینجا هم که آمدم، در تلویزیون چند دفعه تا حالا دیدم، میبینم خوب، دیگر زندگی از این بدتر؟ باید چه بگوییم اسمش را. یک سوراخ! توی این سوراخ آدم میبیند که یک مرد آمد بیرون، یک زن آمد و چند تا بچه آمدند، یک سوراخ! اصلاً بنابراین بوده است که اینطور بکنند. و حالا هم بنابراین است که نگذارند این نهضت به ثمر برسد؛ برنامههایی که در اسلام هست پیاده بشود. چه کنند که نگذارند، میروند در هر جا که ببینند چند تا گوش هست، آنها به آن میخوانند به اینکه نه، این اسلام بدتر از سابق! اینها همان مسائل است، اسمی رُویَش گذاشتند. اینها دیکتاتورتر هستند از دیگران! دیکتاتوری عمامه بدتر از دیکتاتوری کذا! کدام دیکتاتوری؟ خوب من یک عمامهای هستم، کدام از ما، چه دیکتاتوری؟ آقایان دیدند که دارند ترویج میکنند.البته اینها چیزهایی که داشتند ازدستشان رفته، و میخواهند تبلیغ بکنند بر ضد ما.
معالأسف برادرهایی که در عراق هم هستند به گوششان همین مسائل فرو رفته است،
از بس که در روزنامههای عراق[تبلیغات سوء میشود]همین امروز یک آقایی که از عراق آمده بود میگفت که این قدر در روزنامهها به ایران تاخت میکنند و به انقلاب ایران تاخت میکنند و انقلاب ایران را انقلاب مثلاً غیراسلامی میدانند، انقلاب فاشیستی میدانند، از این مسائل آنها میگویند، شاید بسیاری از برادرهای عراقی ما هم باورشان بیاید. لکن برنامه این است که نگذارند.
ترسیدند از اینکه نبادا اسلام تحقق پیدا بکند، آنها از اسلام میترسیدند. اینهایی که تمام ذخایر شما را به چپاول بردند، و هر چه هم اینجا جواهر داشت و ارز داشت، هر چه داشت، بار کردند و بیرون رفتند، اینها میترسند، اَتباع اینها میترسند، اینهایی که عرض میکنم دارند این آشوبها را میکنند میترسند، که نبادا یک وقت اسلام تحقق پیدا کند، و کلاه اینها پسِ معرکه باشد.
آقا، من دارم عرض میکنم به کُردها، عرض میکنم به تُرکها، عرض میکنم به بلوچها عرض میکنم، به همۀ قشرها عرض میکنم، گول این حرفهایی که اینها میزنند نخورید. بگذارید این خونی که از جوانهای ما رفته است به ثمر برسد. کاری نکنید که تمام خونها هدر برود، و ما باز برگردیم به رژیمی که یا مثل آن رژیم شاهنشاهی یا بدتر از او بیاید و حکومت کند اینجا. باز کردستانش تا آخر عقب؛ و بلوچستانش تا آخر عقب؛ و همه جا عقب. باید همه بنشینید، با هم فکر کنید، توجه کنید؛ گول این حرفهایی که اینها میآیند میزنند نخورید. اینهائی هستند، همینهایی که هِی میگویند خلق، خلق، برای خلق عرض میکنم که دارند نوحهسرایی میکنند، خوب، همینهایند که خرمنها را آتش میزنند! همینهایند که یک کشاورز یک عمر برای خودش یک سال زحمت میکشد یک خرمن درست میکند که نان بچههایش را بدهد، یک کبریت میزنند آتشش میزنند. همینها میگویند ما برای خلق داریم چه میکنیم و چه میکنیم! گول اینها را نخورید.
و من از همۀ شما تقاضا دارم به اینکه برنامههایتان را اصلاح کنید. برنامههایی باشد که مفید باشد برای جامعه. برنامههایی باشد که مسائل[و]مشکلات جامعه را بگوید. از برنامههای انحرافی پرهیز بکنید. گاهی من میبینم که در رادیو هست چیزهایی که انحرافی است، و معالأسف آن انحرافی را چند دفعه میگذارند؛ و آن چیزی که صحیح است یا نمیگذارند، و یا منحرفش میکنند و میگذارند. خوب، این یک خیانت بزرگی است. ما چه قدر باید به اینها بگوییم! من کراراً گفتم که شما باید خدمت بکنید به این دستگاه، به این کشور؛ نه اینکه یک اشخاص منحرفی را در آنجا راه بدهید که برنامههای انحرافی را[درست کنند]اگر یک کسی یک صحبت انحرافی بکند، مکرر، مکرر، تمامش را میگذارند. در رادیو میگذارند؛ در این رادیو و تلویزیون هم میگذارند. همین که یک مسئلۀ انحرافی شد، در رادیو میگذارند؛ در تلویزیون هم میگذارند. اگر یک کسی جواب این انحراف را بدهد، یا نمیگذارند اصلاً؛ و یا اگر بگذارند به طور انحراف میگذارند.
این مصیبتهایی است که ما الآن مبتلا به آن هستیم. من مصیبتهای زیاد دارم؛ ولیکن نمیتوانم همۀ مصیبتهایم را بگویم. شما فکر بکنید، شما توجه بکنید. اینها میخواهند کردستان را از ایران اصلاًکنار بگذارند و ببرند سراغ یک چیزهای دیگری. نمیخواهند خدمت به شماها بکنند، قصد خدمت نیست. قصد این است که ایران را تکه تکهاش بکنند، و بعد هم یک کودتا درست کنند و تمامش کنند، همهاش تحت نظر دیگران، و همان برنامههای سابق و همان بساط سابق را میخواهند درست بکنند.
بیدار بشوید! ملت ما باید بیدار بشود. ملتی که توانست با توانایی خودش و با مشت محکم خودش، توی دهن تمام قدرتمندها بزند، این ملت قدرتمند است؛ لکن باید وحدتش را حفظش بکند. اگر وحدتش را حفظ کند، قدرتمند است؛ یعنی خدا همراه او
است. اگر شما وحدتتان را حفظ کنیدیَدُاللّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ[2]. با جماعت شما خدا هست؛ و شما همه را از بین خواهید برد. نترسید از این هیاهوی اینها! این چهار تا اشخاص منحرف هستند که میشود بزودی اینها را از بین برد. من این را گفتم قبلاً، که قضیۀ کردستان را اگر نبود اختلاط اینها با برادرهای کرد، که اگر بخواهند یک وقتی اینها را از بین ببرند، بسیاری از زن و بچۀ کُرد از بین میرود، اینها یک روز، ده روز، چند روز، از بین میرفتند. لکن ما چه بکنیم؟ اینها حالا مختلط شدند و جمعیتشان در بین جمعیت اینها مختلط است. اگر بخواهند خدای نخواسته یک کاری بکنند، خوب، همۀ افراد از بین میروند، و ما نمیخواهیم یک همچو چیزی بشود.
ما میخواهیم کُردها محفوظ بمانند. مسلمانها را ما میخواهیم حفظشان بکنیم. و اینها معالأسف چون مختلط با آنهاست، ما دستمان الآن بسته است که نمیتوانیم به طور قاطع عمل بکنیم، والاّ کاری ندارد اینها را از بین بردن. از اطراف ایلات، بعضی ایلات و عشایر، به من مینویسند که شما بگویید ما میرویم کار را انجام میدهیم. و من چه بکنم؟ خوب ما به ایلات بگوییم بروید بجنگید، یک وقت یک جنگ برادرکشی بشود؟ ما نمیخواهیم این کار بشود. خود کردستان باید اینها را تصفیه بکند، راهشان ندهند توی دهاتشان، راهشان ندهد توی شهرستانهاشان، خودشان باید این کار را بکنند. نگذارند که یک وقتی خدای نخواسته دیگر کارد به استخوان بکشد و یک کشتاری بشود که دیگر تَر و خشک خدای نخواسته با هم بسوزد. باید خودشان جلوگیری کنند. خودشان این اشخاص را معرفی کنند. ما گفتیم که غیر از یک چند نفر از این سران، که دیگر خیانتکار و آدمکش هستند، تمامشان مورد عفو هستند، تمامشان برادرهای ما هستند. آنها هم که در حزب دمکرات هستند، برادرهای ما هستند، بیایند برگردند به آغوش ملت، بیایند با خود ملت بشوند، شلوغی نکنند، این قدر کارهای خلاف نکنند. این قدر گمان نکنند که
نمیشود اینها را از بین برد. نمیخواهیم که یک وقت خدای نخواسته در بین آنها اشخاصی که گناه ندارند، زن و بچۀ مردم کُرد که از خود ما هستند، به منزلۀ اولاد ما هستند، ما نمیخواهیم که صدمه به آنها وارد بشود، والاّکاری ندارد که اینها را از بین بردن. هم ارتش قوی است؛ و هم ژاندارمری قوی است؛ و هم سپاه پاسداران. این سپاه پاسداران از اطراف، یک وقتی اگر صحبت بشود، از اطراف میریزند و کار را تصفیه میکنند.
ما نمیخواهیم که برادرکشی بشود. ما میخواهیم با مسالمت، با ملایمت، با برادری، کارها درست بشود. شما این عدۀ فاسدی که نمیگذارند زندگی شما، زندگی صحیح باشد و میخواهند کردستان را به خون بکشند، و بعد هم بلوچستان را به خون بکشند، بعد هم هر جا توانستند، شما خودتان اینها را تصفیه کنید. نگذارید که کسی دیگر بیاید تصفیه کند. خودتان، جوانهای محترم خودتان، جوانهای برومند خودتان، تصفیه کنند اینها را.
خداوند انشاءاللّه همۀ شما را حفظ کند. موفق باشید. مؤید باشید. و باز هم تکرار میکنم که برنامههایتان را برنامههای خوب قرار بدهید، برنامههای کُردی که قرار میدهید. درست با زبان کردی مسائل را بگویید برای آنها. این مفاسدی که در آنجا هست، آن اشخاصی که در آنجا مَفْسَدهگو، مفسد، هستند ـ اصحاب مفسده هستند ـ اینها را بگویید به آنها معرفی کنید. اینها نمیخواهند که[3]آرامش در این مملکت پیدا بشود. به زبانهای خارجی چنانچه پخش میکنید، بگویید مسائل ایران را. مسائل ایران، مسائلی نیست که مثلاً یک مسائلی باشد که بخواهند مردم را زیر بار ستم مثلاً چه بکنند. همین چند وقتی بود که باز اسلام تحقق پیدا نکرده است؛ مهلت نمیدهند که برنامههای اسلامی تحقق پیدا بکند؛ مگر میشود یک جایی را اصلاح کرد وقتی شلوغ است و بهم ریخته. وقتی جنگ است در یک جایی که نمیشود رفت خانه ساخت؛ نمیشود رفت
اسفالت کرد؛ نمیشود رفت مریضخانه درست کرد. خوب، نمیگذارند اینها. اینها را بیرون کنید از مناطق خودتان، آن وقت ببینید چه خواهد شد در اینجا، و همین طور سایر مناطق.
شما هم که هر کدامتان برنامههای خارجی دارید، مسائل ایران را درست آنطوری که هست بگویید، مطالبی که آنها در روزنامههایشان مینویسند، مطالبی که آنها در رادیوهایشان میگویند، بفهمانید به مردم خارج که اینها دروغ دارند میگویند. اینها همان عمال ساواکی سابقند، یا از اجانب هستند، از ابرقدرتها هستند که میخواهند که مملکت ما به همان حال باشد، و اینها همه چیز آن را ببرند؛ از این جهت، اینطور تبلیغات را میکند.
انشاءاللّه خداوند همهتان را تأیید کند؛ و مؤید و موفق باشید.