صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان اساس نهضت انبیا، تربیت انسان
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع اساس نهضت انبیا، تربیت انسان
-
حضار
حضار: اعضای انجمن خیریه بانوان اصفهان
بسماللّه الرحمن الرحیم
از آمدن بانوان محترم، خواهرهای عزیز، برای ملاقات من تشکر میکنم؛ و خوشآمد عرض میکنم؛ و سعادت و سلامت همۀ شما را، همۀ ملت ایران را از خداوند تعالی مسئلت میکنم.
شما خواهران در این نهضت سهم بسزایی داشتید؛ و در همه جا کمک کردید و پیشوا بودید نسبت به مردها؛ و موجب قدرت شُدید نسبت به آنها. از این جهت هم تشکر میکنم. و چون ما در بین راه هستیم، و باز مراحلی هست که این مراحل باز باید طی بشود، من امید دارم که باز شما تتمۀ این راه را با قدرت و با ایمان طی بکنید؛ تا اینکه نهضت ما ـ که نهضت اسلامی است ـ به آخر برسد، و اسلام آن طور که خواست خدای تبارک و تعالی است در ایران و در سایر مناطق پیاده بشود.
در رأس همۀ امور تربیت انسانی است. همۀ انبیا[آمدند]برای تربیت مردم، که اشخاصی که در قوّه دارند چیزهایی را، این قوّهها را بالفعل کنند: انسان بالقّوه، انسان بالفعل بشود؛ استقامت داشته باشد در کارها، در عقاید؛ و به صراط مستقیم حرکت کند. شما خواهران، آنی که مُتکفِّل بچههاست، توجه کنند که بچهها را تربیت انسانی بکنند. و آن که متکفل یک جمعیتی است، آن جمعیت را دعوت به راه خدا و صراط مستقیم بکند. این راه مستقیم الهی است که میتواند انسان را از نقص رو به کمال ببرد و از ظلمات
به نور برساند.
خدای تبارک و تعالی مردم را دعوت کرده است که از ظلمتها به سوی نور بروند، و در ظلمات باقی نمانند. کارهایی که انحرافی است؛ ظلمات است. اخلاق زشت؛ ظلمت است. اعمال زشت؛ ظلمت است. نور آن است که خداوند دعوت به او کرده است و اسلام، هدایت به او.
کوشش کنید که احکام اسلام را هم عمل کنید؛ و هم وادار کنید که دیگران عمل کنند. همان طوری که هر شخص و هر فردی موظف است که خودش را اصلاح کند، موظف است که دیگران را هم اصلاح کند. اصل «امر به معروف و نهی از منکر» برای همین است که جامعه را اصلاح کند.
جامعه ما در زمان این طاغوت رو به فساد رفته بود؛ رو به تباهی رفته بود. و مهم این بود که جوانهای ما را ـ چه جوانهای مرد و چه جوانهای زن ـ اینها را رو به تباهی کشیدند، در این پنجاه سال تمام تبهکاری بود. الآن که بحمداللّه آن رژیم منحط از بین رفت، و انشاءاللّه دیگر مثل آنها برگشت ندارند، امیدواریم که همه چیزمان را اسلامی کنیم، و تربیتها تربیتهای اسلامی باشد و تربیتهای انسانی باشد، حرکات و سَکَنات منطبق بر قواعد اسلامی باشد.
اگر بخواهید مملکت خودتان، کشور خودتان، مستقل باشد، اگر بخواهید از زیر قید گرفتاریهای اجانب بیرون بیایید، باید متشبث به اسلام بشوید. اسلام بود و این صداهای «اللّهاکبر» که شما را به پیروزی رساند. من امیدوارم که باز این صداها محفوظ باشد؛ و این علاقههایی که به اسلام هست محفوظ بماند؛ و ما به آن حدی که باید برسیم برسیم، و مملکت ما سعادتمند باشد.
راجع به بنگاهی که دارید ـ معلولین ـ من راجع به مستضعفین اجازۀ سهم امام تاکنون ندادهام. لکن به این مؤسسه که شما ذکر میکنید اجازه دادم که در اصفهان کسانی
بخواهند از بابت سهم امام به این مؤسسه کمک کنند، به این معلولین کمک کنند، مجاز هستند.
انشاءاللّه خداوند همۀ شما را سعادتمند کند؛ و همۀ ما را خدمتگزار اسلام و خدمتگزار به میهن عزیز.