صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان کوشش اجانب برای زدودن محتوای اسلامی از برنامههای فرهنگی و علمی
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع کوشش اجانب برای زدودن محتوای اسلامی از برنامههای فرهنگی و علمی
-
حضار
استادان، دانشجویان و دانشآموزان
بسماللّه الرّحمن الرّحیم
سلام بر دانش و دانشگاه و دانشگاهیانی که چراغ راه هدایت و راهنمای ملت به سوی تعالی و سعادت و فضل و فضیلت میباشند.
سلام بر جوانان برومندی که با سلاح علم در سرفرازی و اعتلای کشور عزیز اسلامی کوشا، و در رسیدن به هدفهای انسانی ـ اسلامی از هیچ زحمت و کوشش دریغ ندارند.
سلام بر دانشجویان و استادانی که در سالهای طولانی اختناق با محرومیتها و شکنجههای روحی و جسمی مواجه، و با شجاعت و شهامت در مقابل استبدادها و قُلْدُریها ایستاده و تسلیم قدرتهای شیطانی نشدهاند.
سلام بر عزیزانی که در نهضت اسلامی و انقلاب بزرگ ملت در سختترین شرایط از محرومین و مستضعفین دفاع، و از تهاجم و یورش جنود ابلیسی به مراکز علم و ادب نهراسیده و با آنان با فداکاری مقابله کردند.
و سلام به همۀ قشرهای دانشجو، از اطفال دبستانی و جوانان دبیرستانی و دانشمندان و استادان و دانشجویان دانشگاهی سراسر کشور، که مکانهای علمی و مقدس خود را به صورتهای دژهایی مستحکم و سنگرهای شکستناپذیر درآورده، و از استقلال و آزادی میهن عزیز خود دفاع نموده؛ و سنگرهای شیطانی را با پشتیبانی ملت بزرگ در هم شکسته؛ و دشمن خونخوار را دفن کردند.
اکنون ای خواهران و برادران و فرزندان عزیز اسلام! با باز شدن دانشگاهها و دبیرستانها و دبستانها در موضع حساس و سرنوشت سازی هستید. و دشمنان اسلام و غارتگران کشور با توطئهها و نیرنگها میخواهند در این سنگر عظیم، که امید ملت و مرکز
سرنوشت کشور است، رخنه نموده؛ و با عمّال خود، شما را از راه خود ـ که راه حق و راه محرومین و مستضعفین است ـ منحرف، و با اخلالگری در مراکز علم، شما را از هدف بازدارند. لازم میدانم نکاتی چند را با شما عزیزان در میان گذارم، باشد که قسمتی از دیْن خود را به اسلام و طبقۀ محروم و شما عزیزان ادا نمایم؛ و از زیر بخشی از مسئولیتهای خود نزد خالق و خلق بیرون آیم:
1ـ همان طور که کراراً تذکر دادهام بزرگترین وابستگی ملتهای مستضعف به اَبَرقدرتها و مستکبرین؛ وابستگی فکری و درونی است، که سایر وابستگیها از آن سرچشمه میگیرد. و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد. و برای به دست آوردن استقلال فکری و بیرون رفتن از زندان وابستگی به غیر، باید از خواب مصنوعی که بر بعضی از قشرهای ملت و خصوصاً طبقۀ دانشمند و متفکر و روشنفکر تحمیل شده است، برخیزید و خود را و مفاخر و مَآثر ملّی و فرهنگی خود را دریابید. بزرگترین فاجعه برای ملت ما این وابستگی فکری است که گمان میکنند همه چیز از غرب[است]، و ما در همۀ ابعاد فقیر هستیم، و باید از خارج وارد کنیم. شما استادان و فرهنگیان و دانشجویان دانشگاهها و دانشسراها، و نویسندگان و روشنفکران و دانشمندان معظّم باید کوشش کنید، و مغزها را از این وابستگی فکری شستشو دهید. و با این خدمتِ بزرگ و ارزنده، ملت و کشور خود را نجات دهید.
2ـ در آغاز باز شدن دانشگاهها و دانشسراها و دبیرستانها و دبستانها ممکن است اشخاصی یا گروههایی بخواهند با اسمهایی و تبلیغاتی فریبنده در کار دانشگاهها اخلال کنند، و از رفتن سر کلاسها جلوگیری نمایند. عزیزان دانشگاهی و محصِّلین سایر مدارس با بیاعتنایی و سردی با آنان مواجه شوند، و توطئه آنان را خنثی نمایند. و بدانند که از اوّل انقلاب تاکنون، هم اینان بودند که از مسیر ملت جدا و در مسیر طاغوت، و از انقلاب
اسلامی برکنار یا بر ضد آن فعالیت میکردند. هم اینان بودند که از رفراندم میخواستند جلوگیری کنند. و هم ایناناند که از رأی اکثریت قریب به اتفاق ملت سرپیچی میکنند. اینان با ملت و مصالح کشور مخالف، و وابسته به شرق و غرب و رژیم سابق هستند. به تبلیغ آنان گوش فرا ندهید؛ و از آنان احتراز کنید، همانند احتراز از طاغوت و رژیم طاغوتی.
3ـ آنچه کراراً تذکر دادهام، و رمز پیروزی است؛ اتحاد گروههای دانشجویی و تشکیل یک گروه اسلامی ـ ملی است در مقابل منحرفان که کوشش دارند تفرقه بیفکنند، و شما جوانان عزیز را ـ که امید کشور هستید و سعادت و ترقی میهن بسته به فعالیت شماست ـ به تباهی بکشند و نگذارند در راه تعالی کشور قدم بردارید، و به علم و ادب ـ که مایۀ پیشرفت و رهایی از استعمار و استثمار نو و کهنه است ـ اشتغال پیدا کنید. و باید بدانید اختلاف و تفرقه سرچشمۀ تمام بدبختیها و اسارتهاست. ممکن است عناصر فاسدی در دانشگاه و سایر مدارس در بین جوانان ما نفوذ کنند و با برنامهای حساب شده تفرقهافکنی کنند. لازم است با هوشیاری آنان را شناسایی کنید و بشناسانید، که جوانان عزیز ما از توطئه آنان مطّلع شوند، و در راه خنثی نمودن آن کوشا شوند.
4ـ باید کوشش در راه علم و به دست آوردن تخصص در رشتههای مختلفه اساس فعالیت دانشجویان عزیز باشد؛ که نیازمندیهای میهن به دست خود آنها برآورده و کشور ما با کوشش شما خودکفا شود. معالأسف در دوران گذشته اساس بر آن بود که ما را در هر چیز وابسته کنند؛ و با ملت ما آن کنند که دستش برای هر چیز پیش دیگران دراز باشد. شما عزیزان کوشش کنید که از این وابستگی بیرون آیید و احتیاجات کشور خودتان را برآورید. و از نیروی انسانی و ایمانی خودتان غافل نباشید، و از اتّکال به اجانب بپرهیزید؛ و استقلال خود را در تمام ابعاد بیمه کنید. و از هیاهوی غرب و غربزدگان
نهراسید که خداوند متعال با شماست.
5ـ اسلام دین مستند به برهان و متکی به منطق است؛ و از آزادی بیان و قلم نمیهراسد، و از طرح مکتبهای دیگر، که انحراف آنها در محیط خود آن مکتبها ثابت و در پیش دانشمندان خودشان شکست خورده هستند، باکی ندارد. شما دانشجویان محترم! نباید با پیروان مکتبهای دیگر با خشونت و شدت، رفتار و درگیری و هیاهو راه بیندازید. خود با آنان به بحث و گفتگو برخیزید، و از دانشمندان اسلامی دعوت کنید با آنان در بحث بنشینند، تا تهی بودن دست آنان ثابت شود. و اگر آنان با جنجال و هیاهو با شما مواجه شدند، از آنان اعراض کنید؛ و با خونسردی بگذرید که یکی از نقشههای آنها آن است که شما را به درگیری بکشند و از آن استفادۀ غیر مشروع کنند. ما با آزادی و منطق موافق، ولی اگر توطئه و خرابکاری باشد، تکلیف دیگری داریم. و از خداوند متعال خواستارم که کار به آنجا نکشد.
6ـ یکی از مسائل بسیار مهم در تمام دستگاهها، خصوصاً دانشگاهها و دبیرستانها، تغییرات بنیادی در برنامهها، و خصوصاً برنامههای تحصیلی، و روش آموزش و پرورش است، که دستگاه فرهنگ ما از غربزدگی و از آموزشهای استعمار نجات یابد. اجانب، خصوصاً امریکا، در نیم قرن اخیر کوشش داشتند و دارند فرهنگ و برنامههای فرهنگی و علمی ما را از محتوای اسلامی ـ انسانی ـ ملی خود خالی، و به جای آن فرهنگ استعماری استبدادی بنشانند. فرهنگ زمان طاغوت، کشور ما را تا لب پرتگاه سقوط کشاند؛ و خداوند تعالی به داد این کشور اسلامی رسید، ولی بدون تغییرات صحیح بنیادی و تحول فرهنگی و علمی امکان تحول فکری و روحی نیست. و باید با کوشش همه جانبه از طرف دولت و رؤسای دانشگاهها و فرهنگیان و جوانان دانشجو به مقصود نزدیک شویم؛ و ـ انشاءاللّه تعالی ـ از پیوستگی و وابستگی نجات پیدا کنیم، و کشور
عزیزمان را نجات دهیم.
7ـ از مسائل مهم، که مقدمۀ اصلاحات است، پاکسازی همۀ مراکز، خصوصاً مراکز فرهنگی و علمی است. و باید با شوراهایی مرکب از اشخاص دانشمند، متعهد، و مؤمن به انقلاب، و پشتیبانی رؤسا و استادان و دانشجویان و معلمان، مراکز علمی و تربیتی از عناصر فاسده و خدمتگزاران و سرسپردگان به رژیم سابق تصفیه شود؛ زیرا تا این عناصر ـ که به طور خودکار در خدمت اجانب هستند ـ در سطح وسیع کشور، خصوص مراکز علمی و تربیتی، تصفیه نشوند، نخواهیم توانست از استقلال فکری و درونی نجات پیدا کنیم؛ و در نتیجه نخواهیم توانست در هیچ یک از ابعاد مستقل باشیم.
8ـ مراکز علمی و فرهنگی قدیم و جدید و روحانیون و دانشمندان فرهنگی و طلاب علوم دینیه و دانشجویان دانشگاهها و دانشسراها دو قطب حساس و دو مغز متفکر جامعه هستند.
و از نقشههای اجانب کوشش در جدایی این دو قطب و تفرقهاندازی بین این دو مرکز حساس آدمساز بوده و هست. جدا کردن این دو مرکز، و در مقابل یکدیگر قرار دادن آنها، و در نتیجه خنثی کردن فعالیت آنها در مقابل استعمار و استثمارگران، از بزرگترین فاجعههای عصر حاضر است. فاجعهای که ما و کشور ما را تا آخر به تباهی، و نسل جوان ما را ـ که از زمرۀ زندهترین مخازن کشور است ـ به فساد میکشد. این توطئه شیطانی طاغوتی را، که اکنون قشرهای ملت و خصوصاً دانشمندان بیدار بدان توجه کردهاند، باید با به کار بردن تمام تدبیر و توان خنثی کرد؛ و راه تفاهم و اتحاد را هرچه سریعتر و سریعتر باز نمود. با وحدت این دو قطب متفکر کشور عزیز به رشد واقعی و ترقی و تعالی حقیقی میرسد. علما و دانشمندان این دو مرکز لازم است کوشش کنند در پیوند دادن این دو قشر عزیز. و باید بدانند که نه دانشگاهی بدون روحانی میتواند به استقلال برسد؛ و نه
روحانی بدون دانشگاهی.
عزیزان من! اگر اسلام را میخواهید و کشور را، به فرمان خدای متعال گوش فرا دهید و اطاعت کنید که میفرماید:وَ أَطِیعُوااللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لاَ تَنَازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ[1]اختلاف و نزاع، شما را به شکست میکشد و قدرت را از شما سلب میکند، و رنگ و بوی شما را در جوامع بشری میبرد.وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِاللّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا[2].
از خداوند تعالی توفیق همگان را در به ثمر رساندن جمهوری اسلامی و بپاداشتن عدل و قسط خواستارم.والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته.
روح اللّه الموسوی الخمینی